به گزارش حوزه
احزاب و تشکلهای گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیتالله محمد واعظزاده خراسانی از اعضای شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب و از علمای بنام مشهد بود كه سابقه تحصیل در حوزه علمیه نجف و قم را دارد٬ در سالهای آغازین نهضت امام خمینی(ره) از نزدیك شاهد تحولات ایران بود و در دوران حیاتش به روایت خاطرات خود در "مركز اسناد انقلاب اسلامی" پرداخت. در ادامه بخشی از خاطرات وی را میخوانید.
*** مختصری از زندگینامه آیتالله واعظ زاده خراسانی ***
آیتالله محمد واعظ زاده خراسانی در اول فروردین 1304 در مشهد به دنیا آمد. پدرش حاج شیخ مهدی واعظ خراسانی از خطبای به نام مشهد به شمار میرفت. وی از 5 سالگی به فراگیری قرآن در مكتبخانه پرداخت و تا 14 سالگی به یادگیری دروس مقدماتی ادامه داد. در این دوران وی به همراه پدر به تهران عزیمت كرده و پس از سه ماه عازم عتبات شده و در مدت سه سال و نیم اقامت در كشور عراق، مقدمات وسطوح ابتدائی فقه واصول را فرا گرفت.
وی در سال 1321 همراه پدر به ایران بازگشت و در حوزه علمیه مشهد تحصیلات حوزوی را تا سال 1328 ادامه داد. آیتالله واعظ زاده درباره بازگشت به ایران و ادامه دروس حوزوی میگوید: «در سال 1321 [به ایران] برگشتیم و در مدرسه سلیمان خان اتاق گرفتیم و درس بقیة مقدمات و ادبیات را پیش افراد مختلف خواندم بعد هم درس شرح لمعه حاج میرزا احمد، درس كنایة مرحوم آقا شیخ هاشم قزوینی، درس خارج او و درس خارج آقا شیخ مجتبی قزوینی و حاج میرزا احمد آقازاده را تا سال 28 [گذراندم].»
در اواخر تابستان 1328 وی عازم قم شده و تا سال 1339 در حوزه علمیه قم از محضر اساتیدی چون آیت الله بروجردی، آیت الله سید محمد حجت، آیت الله سید صدر الدین صدر، آیت الله گلپایگانی، آیت الله اراكی و حضرت امام خمینی(ره) بهره برد. وی در این باره میگوید: «سال 28 آخر تابستان رفتم قم كه همان هفتهای كه ما رفتیم همین آقای آقا سید علی سیستانی كه حالا مرجع كل شده او هم همان وقت آمد كه در قم او را دیدم با هم مباحثه میكردیم در قم در آنجا درسهای مختلف [را گذراندم] درس آیتالله بروجردی، درس امام خمینی(ره) یك درس، درس مرحوم گلپایگانی تمام این 11 سالی كه قم بودم درس او میرفتم، درس آقای اراكی یك سال درس آقا صدر پدر امام موسی صدر یك سال تقریباً.»
آیتالله واعظ زاده از سال 1339 تدریس در دانشگاه فردوسی مشهد را آغاز كرد و در زمینههای تفسیر قرآن، فقه، فقه الحدیث، تاریخ تفسیر، تاریخ حدیث، تاریخ علوم عقلی، تاریخ فقه، تاریخ علوم اسلامی، تاریخ اسلام و فلسفه و كلام به تدریس و ارشاد دانشجویان همت گماشت.
آیتالله محمد واعظ زاده خراسانی همچنین از اعضای شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بود.
*** حمایت مالی آیتالله العظمی بروجردی از مجلات اهل سنت ***
آیتالله واعظ زاده خراسانی در خاطرات خود كه در "مركز اسناد انقلاب اسلامی" ثبت و ضبط شده است درباره حمایتهای مالی آیتالله بروجردی از رسالهالاسلام الازهر مصر میگوید: رفیق ما میردامادی میگفت یك روز صبح در بازار به نماینده آقای بروجردی برخورد كردم گفتم حاجی رسالةالاسلام كه در مصر منتشر میشود چند تا آخوند ازهری هست اینها پول ندارند، تو پول بده ما بفرستیم برایشان اصلاً دارالتقریب پول میخواهد، چون دولتی نبود عنایت هم داشتند كه از دولت هیچ كمك نگیرند.
گفت باز یك روز توی بازار دیدم دارد از دور میخندد، گفتم حاجی چه كار كردی؟ گفت رفتم به آقای بروجردی گفتم آقای بروجردی گفت هم خوت پول بده و هم از وجوهات بده و ایشان پول میداد میفرستاد به مصر كه رسالةالاسلام به وسیلة این پول چاپ میشد.
بعد از رحلت آیت الله بروجردی، رسالةالاسلام كه در مصر چاپ می شد تعطیل شد، یعنی با پول او منتشر میشد. ما فهمیدیم كه حتی آیتالله بروجردی پول رسالةالاسلام را میدهد كه در مصر چاپ شود. اینقدر همهاش هم كه بحث شیعه نبود بحث "وحدت" بود ،افكار اهل تسنن مطرح بود، تعریف خلفا بود همه چیز بود، دربارة شیعه هم بود، این كاری بود كه آیتالله بروجردی كرد و فوت شد.
*** تربیت نیروی انقلابی توسط شهید بهشتی ***
آیتالله واعظ زاده خراسانی درباره دوراندیشی شهید بهشتی برای تربیت نیروهای انقلابی توسط وی از سالهای اول مبارزه میگوید: «در قم ما بسیار با شهید بهشتی رفیق بودیم. وی دبیرستانی داشت كه من آنجا میرفتم و او را میدیدم اصلاً قبل از اینكه فقط طلبة مدرسه حجتیه بود او را دیده بودم. عجیب این است كه آن مرد از همان وقت مشغول تربیت افرادی در دبیرستان بود كه اگر یك روزی انقلابی شد اینها سركار بیایند اقلاً 2 هزار دبیرستانی كه خودش تربیت كرده بود وقتی روی كار آمد و اینها را كارها دستشان داد ، اینقدر او از قبل پیشبینی كرده بود و این خیلی مهم است و این را مردم نمیدانند كه دبیرستان ایشان افرادی را با فكر اسلامی و انقلابی تربیت میكرد.»
*** خوابی كه آیت الله واعظ درباره تبعید امام به تركیه دید ***
آیتالله واعظزاده خراسانی در خاطرات خود درباره خوابی كه قبل از تبعید امام خمینی(ره) به تركیه دیده بود میگوید: خواب دیدم كه من آمدم توی خیابان حالا من اینطرف چپ خیابان هستم داریم به حرم میرویم. آن طرف خیابان امام با پسرش مرحوم آقا سیداحمد دارند میروند و عبایشان را هم بالای سرشان انداختند. دیدم آنجا یك مسجدی است الان هم هست؛ طبقه بالا زیرش مغازه است. من دیدم آن بالا هست ایشان روی تخت و من هم روی یك تخت و من به خاطر اینكه ایشان را گرفتند گریه میكنم.
از خواب بیدار شدم حالا این دفعه دوم است كه امام را گرفتهاند. من این خواب را خودم تعبیر كردم كه دو نفر عبایشان را سرشان كشیدند میروند هیچ كس هم اینها را نمیشناسد و سلام و علیك هم نمیكند. گفتم امام را تبعید میكنند با پسرش. بعد فكر كردم كجا تبعید میكنند در خارج ایران در پاكستان الی ماشاءالله شیعهها هستند دور امام را میگیرند، لبنان الی ماشاءالله شیعهها، سوریه همینطور، تركیه اگر اسلامبول آنجا در حدود 100 هزار شیعه آنوقت داشت حالا بیشتراست دور امام را میگیرند بعد به فكرم رسید كه یك شهر دیگری از تركیه كه مردم همه ترك هستند فارسی هم بلد نیستند، جریان امام خمینی و اینها هم به گوششان نرسیده ایشان را میبرند آنجا تبعید میكنند. بعد از مدتی گفتند امام را بردند درست این خواب ما تأویل شد.
*** تشكیل مجمع تقریب به دستور مقام معظم رهبری ***
آیتالله واعظ زاده خراسانی در بخشی از خاطرات خود در رابطه با نحوه تشكیل مجمع تقریب میگوید: مقام معظم رهبری دستور دادند یك مجمعی به نام مجمع اهلبیت در تهران تأسیس شد كه در جلسة اولیهای كه علما جمع شده بودند من هم آنجا سخنرانی كردم در همان جلسه صحبت شد كه خوب است یك جایی هم برای تقریب درست كنیم، همین قدر صحبت شد بعد یك روز با آیتالله تسخیری خدمت مقام معظم رهبری بودیم، به ایشان گفتیم كه در جلسهای كه مجمع اهلبیت تشكیل شده بود صحبت این شد كه یك جایی هم برای تقریب درست كنیم ایشان فرمودند خیلی خوب است این را تأسیس كنید بعد ایشان به آقای تسخیری فرمودند كه خوب این را به عهده چه كسی بگذاریم و وی گفت كه آقای واعظ زاده. این بود كه مقام معظم رهبری یك نامهای به من نوشتند كه آن را دارم؛ فرمان ایشان است كه شما مؤسسهای را به نام تقریب تأسیس كنید.
مقام معظم رهبری فرمودند دانشگاه مجمع تقریب، از خود مجمع هم مهمتر است
آیتالله واعظ زاده خراسانی درباره اهمیت دانشگاه تقریب در نظر مقام معظم رهبری میگوید: بعدها به فكر افتادیم كه یك دانشگاه تقریب درست كنیم در هیچ جا چنین چیزی نبود حتی در الازهر هم كه گفته میشد كه همین كسانی كه طرفدار تقریب بودند میخواستند یك رشته تقریبی در آنجا تأسیس كنند ولی نشد؛ فقط استادانشان فكر تقریبی داشتند یعنی وقتی درس فقه میگفتند آراء فقهی شیعه را هم در درسشان میگفتند اما یك رشتهای به نام فقه شیعه در آنجا نبود .
یك روز رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری؛ گفتیم به فكر افتادیم یك دانشگاهی تأسیس كنیم با مذاهب اربعه سنی و مذهب شیعه دانشجو بگیریم و افكار شیعه و سنی همه را برایشان درس بدهیم. ایشان گوش دادند و سپس فرمودند این دانشگاه از خود مجمع مهمتر است و انصافاً همین است. هر مذهبی باید یك رشته داشته باشد و فقها و استادان خودشان بیایند، شاگردها هم از خودشان بیایند یا از دیگر مذاهب بیایند مثلاً حنفیها بیایند فقه شافعی را بخوانند، بیایند گوش بدهند، فقه شیعه را بیایند گوش بدهند. ولی هر یك از اینها جدا. ایشان فرمودند این دانشگاه از خود مجمع هم مهمتر است. علتش هم واضح است؛ برای اینكه مجمع آدم تربیت نمیكند حالا تبلیغ میكنیم واعظ، منبر، اما اینجا دانشجو تربیت میكند، 3 سال، 4 سال اینها میآیند اینجا با هم ارتباط دارند، شیعه و سنی هم با هم رفیق هستند با هم ارتباط دارند.
انتهای پیام/