به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حادثه دو شب پیش ترور سفیر روسیه در ترکیه رویدادی غیر قابل پیشبینی و شوکهکننده بود و با وجودی که میتوانست تاثیرات و پیامدهایی مخرب بر روابط تازه احیا شده آنکارا - مسکو بر جا بگذارد، اما رهبران دو کشور با هوشمندی تلاش کردند تاثیرات مخرب این حادثه را در هر دو طرف مهار کنند و اجازه ندهند این حادثه روابط دوجانبه آنها را خراب کند.
اما این حادثه که ممکن است تصاویر آن سالها و دههها به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای جهان در خاطره تاریخ دیپلماسی بینالمللی به جا بماند، خود به تنهایی گویای حقایقی چند است.
نخستین نکته درباره این حادثه اینکه این رویداد با هر انگیزهای که بوده باشد، بدون تردید یک آبروریزی گسترده برای دستگاه سیاست خارجی و پرستیژ بینالمللی دولت ترکیه است و از این منظر «مولود مرت آلتین تاش» - افسر جوان ترورکننده سفیر روسیه - خواسته یا ناخواسته پیش از اینکه بدن جناب سفیر را هدف قرار دهد، به شقیقه آبروی بینالمللی کشورش شلیک کرده است.
نکته مهمتر از آن اینکه دولت ترکیه به دلیل شرمندگی از بابت این حادثه مجبور شد اجازه حضور افسران تحقیق روسی بابت تحقیق روی پرونده این ترور را به دولت روسیه بدهد و از سوی دیگر ممکن است شرمندگی از بابت این رویداد تلخ، سبب شود تا دولت آنکارا در هفتهها و ماههای پیش رو - که از جهت حل و فصل بحران سوریه در مرحله حساسی قرار خواهد گرفت - در مراودات دیپلماتیک خود با روسیه همواره ملاحظه این حادثه را داشته و برای جبران این موضوع امتیازاتی را به مسکو بدهد.
درباره انگیزهها و سناریوهای احتمالی رویداد عصر دوشنبه در شهر آنکارا چهار گمانه مطرح است:
۱- اقدام به ترور با انگیزههای صرفاً شخصی
۲- اقدام به ترور با انگیزههای گروهی
۳- اقدام به ترور با انگیزههای دولتی
۴- اقدام به ترور با انگیزهها و ارتباطات خارجی
۱- در نخستین فرضیه از این حادثه، این احتمال مطرح است که افسر جوان ۲۲ ساله نیروی پلیس ترکیه، در اقدامی کاملا شخصی و به دلیل انتقام از دولت روسیه بابت مداخله نظامی در بحران سوریه و وضعیت موجود در شهر حلب دست به چنین اقدامی زده است. این سناریو در ظاهر محتملترین سناریو درباره این اتفاق است.
در واقع در غالب سناریوی اول اقدام به ترور یک «اکسیون احساسی» و با انگیزه و هدف انتقامجویی بوده است. البته همانطور که در عالم سیاست - بهویژه در سیاست خارجی - اقدامات احساسی همواره خسارت بارند، این اقدام احساسی این افسر جوان پلیس ترکیه نیز برای دولت متبوع او بسیار خسارتبار بوده است.
۲- اما سناریوی دوم که برخی رسانههای ترکیه در ۲۴ ساعت گذشته روی آن مانور میدهند بر این مبناست که اقدام به ترور سفیر روسیه از جانب شبکه وابسته به جماعت گولن در ترکیه طراحی و اجرا شده است و هدف آن جلوگیری از گشایش در سیاست خارجی دولت اردوغان نسبت به روسیه است.
در واقع طراحان این فرضیه چند نکته را مطرح میکنند از جمله اینکه «مرت آلتین تاش» - ضارب سفیر - احتمالا با جماعت گولن ارتباط داشته است. او در روز کودتای نافرجام - ۱۵ ژوئیه - از جانب فرماندهاش به مرخصی فرستاده شده بود ولی فرمانده این افسر جوان خود در میان دستگیرشدگان پس از کودتاست و از افراد وابسته به جماعت گولن در داخل دستگاه پلیس ترکیه است.
این فرضیه و احتمال ارتباطات فرد ضارب با جماعت گولن احتمالا جذابترین سناریو برای دولت ترکیه است؛ بهویژه اینکه پس از کودتای نافرجام پنج ماه پیش نیز رسانههای دولتی ترکیه این گمانه را مطرح کردند که حادثه ساقط کردن جنگنده سوخوی روسی در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵ نیز به نفوذ باند حامی گولن در نیروی هوایی ترکیه مربوط میشده است. این ادعا البته هیچگاه اثبات نشد.
۳- اما پس از ترور سفیر روسیه، برخی تصاویر از دست دادن فرد ضارب با رجب طیب اردوغان و حضور او در چند مراسم مرتبط با رئیسجمهور ترکیه منتشر شده و این شائبه مطرح شده که این اقدام به نوعی کار دولت ترکیه بوده است؛ هر چند که به میزان و عمق ارتباطات احتمالی بین ضارب با دولت ترکیه نمیتوان چندان مطمئن بود و حتی دست دادن او با اردوغان الزاماً نمیتواند نشانگر اثبات چنین فرضیهای باشد؛ اما مطرحکنندگان این گمانه به کشتن فرد ضارب از سوی نیروهای امنیتی اشاره کرده و میگویند مأموران امنیتی میتوانستهاند او را زنده دستگیر کنند اما چنین کاری نکردند و کشتن فرد ضارب به منظور سرپوش گذاشتن روی حقایق پشت این ترور بوده است.
با وجود این گمانه و ادعا اما به نظر میرسد احتمال صحت این سناریو بسیار ضعیف است، چون این اقدام نه تنها برای دولت ترکیه هیچ دستاوردی ندارد بلکه نوعی خودزنی محسوب میشود و به همین دلیل بسیار بعید است که چنین فرضیهای صحت داشته باشد.
۴- اما سناریوی دیگر درباره این حادثه از احتمال دست داشتن عوامل خارجی در آن حکایت دارد. در ۲۴ ساعت گذشته گمانهها و شائبههایی درباره احتمال دخالت طرف سومی در ماجرا قوت گرفته است و البته همه این سناریوها و فرضیهها در حد حدس و گمان است. (تا لحظه نگارش این یادداشت)
برخی دولت عربستان سعودی را پشت ماجرا میدانند و برخی دیگر دستهای اتهام را به سمت آمریکا میگیرند. نقطه کانونی هر دو فرضیه در این سناریو - احتمال دست داشتن عربستان یا آمریکا پشت این حادثه - در این است که هر دو کشور از نزدیکی اخیر به وجود آمده در روابط مسکو - آنکارا و احتمال چرخش آنکارا به سمت روسیه و ایران در ماجرای بحران سوریه نگران هستند و با این اقدام میخواستند در مسیر چنین احتمالی سنگاندازی کرده و مانع ایجاد کنند.
مدعیان این سناریو به زمانبندی انجام ترور نیز دقت کرده و میگویند درست کمتر از یک روز مانده به دیدار وزرای امور خارجه و دفاع سه کشور روسیه، ایران و ترکیه در مسکو، این ترور صورت گرفته است و انجام این ترور در این زمان مشخص نمیتوانسته اتفاقی باشد.
به هر روی سناریوی چهارم نیز با وجودی که احتمال آن از دو سناریوی ۱ و ۲ کمتر به نظر میرسد اما در صورت به دست آمدن سرنخهایی از ارتباط فرد ضارب یا آمران ترور با عوامل بیرونی، احتمال آن مطرح است.
با این حال و در جمعبندی این ترور انجامشده باید این نکته را مورد تاکید قرار داد که این رویداد به طور قطع و یقین نهتنها برای دستگاه سیاست خارجی ترکیه دستاوردی نداشته بلکه یک آبروریزی و شکست برای دولت آنکاراست و حتی اگر انگیزه فرد ضارب شخصی بوده و او بدون هیچ ارتباطی با گروهی در داخل یا خارج ترکیه این اقدام را انجام داده باشد، با توجه به جایگاه او به عنوان یک نیروی پلیس درجه دار چنین رویدادی نشاندهنده عمق مشکلات موجود در دستگاههای امنیتی و انتظامی ترکیه است.
منبع:ایسنا
انتهای پیام/