به گزارش
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
کرمان، گوینده اخبار اعلام کرده: زلزله ای به بزرگی 6.5ریشتر شهربم در استان کرمان را لرزاند،در دقایق اولیه همه خود را دلداری می دادند که ان شالله مانند زلزله های قبلی که در بیرجند و جنوب خراسان ودیگر شهرهای نزدیک رخ داده، حجم تلفات پایین باشد اما به یک باره حجمی از غصه تمام استان را درگرفت، درزلزله 82خسارتی بزرگ به بم وارد شد.
اینجا اما کرمان است فاصله تا مرکز زلزله 2ساعت است ،شهر کرمان نیز تکان شدید زلزله را درک کرده وحالا همه از مرکز استان درتکاپو رفتن به بم که اعلام شده مرکز زلزله بود، جاده های منتهی به بم ترافیک بالایی دارد وچند نفر نیز در همین شتاب رفتن در حین تصادف دچار سانحه می شوند.کسی نیست اوضاع را مدیریت کند.
واقعیت تلخی است اما نبود مدیریت بحران در زلزله بم عامل تلفات بیشتر بود ونیز سبب شد تا مدیریت بحران برای اولین بار در استان کرمان تجربه شود ودرزلزله های بعدی حجم خسارت را به صفر حتی رسانید.
بیمارستان های کرمان از ساعت 8ونیم پرشده از بیمارانی که از دیدن شان دل انسان ریش می شود.
خاک وخون چهره بیماران را پوشانده بسیاری از افرادی که زنده از زیرآوار بیرون آورده شده اند بسته به تعداد آشناهایی که دوربرشان هستند هریک به بیمارستانی منتقل شده اند بیمارستان جیرفت، بیمارستان های کرمان، برخی نیز که حال خوبی نداشتند ویا قطع نخاعی ها با هواپیما وهلی کوپتر به تهران منتقل می شوند.
شهربم در ثانیه های اول در بهت از شدت زلزله است مردم هرکدام که زنده اند در پی یافتن زنده یا مرده عزیزانشان درخرابه خانه ها درحال جستجو هستند ساعات اولیه همه مردم امدادگرو عزادار وزخم دیده اما قوی وارد عمل شده اند.
ساعاتی بعد که امدادگران می رسند همه از پای درآمده اند وغروب آن روز وهفته بعد مشخص می شود عمق فاجعه ای که برسرمردم بم آمده است.
تازه عزاداری ها آغاز می شود، یکی به دنبال پدرخود ، پدری به دنبال دختر خود تا بم آمده است خوابگاه دانشجویی اما خراب شده ویکی دو دانشجو زخمی اما باقی مانده اند.
چه خانواده ها که از هم پاشیده شد، چه فرزندانی که بدون پدر ومادر به مراکز کودکان بی سرپرست کرمان آورده شدند چه پدر ومادرانی که داغ فرزندان شان را دیدند وبه یک باره تنها وبیکس شدند.
هرچند آمارهای ضد ونقیض از تعداد کشته ها دردی از مردم بم دوا نکرد اما بین 35تا 50هزار کشته رقمی بود که بعدها گزارش شد وبه یک باره بم خالی شد از شور وهیجانی که خاص مردم شرق کرمان است مردم مهربان وزجر کشیده که زلزله ته مانده شادی شان را به عزا تبدیل کرد.
کشورهای زیادی از ایتالیا وآلمان گرفته تا کشورهای آسیایی به کمک مردم بم آمدند روزهای اول بی نظمی های زیادی بود حتی افرادی از دیگر شهرها خود را به جای مردم بم جا زده وامکانات وتسهیلات گرفتند ولی بم کم کم برخاست واز عزای فرزندانش بیرون آمد نه اینکه فراموش کند فرزندانش را نه!
بم با زخم بزرگی از غم فراق عزیزانش با سیلی خرماهایش با رنگ حناهای عروسان ناکامش وبا شادی تصنعی کودکانش برخاست تا به جهانیان ثابت کند بم مانند نخلهای استوارش هنوز ایستاده است.
زلزله 5دی ماه 82بزرگ ترین سرمایه بم یعنی مردم مهربانش را عزادار کرد وبه یغما برد مردانی بزرگ را از مرد آوازایران ایرج بسطامی تا دانشجوها وبزرگانی که جایشان را هیچ چیز نگرفت جز اشکی که هنوز روان است.
بازسازی بم اما با سرعت متوسط آغاز شد عده ای راضی به بازسازی یادگار مادر وپدرانشان نبودند، عده ای درگیر انحصار وراثت مشکلات حقوقی ، خانه هایی نیز به سبب بی صاحب بودند مصادره شد.
بم حالا 13سال بعد از آن صبح غمبار پاگرفته است هنوز زخم های زلزله 82را در سطح شهر می توان دید، خانه های زیبا و ادارات زیباتری ساخته شده است .
خیابان هایش شلوغ شده ومردم در حال گذران زندگی هستند هنوز در چهره بزرگترها غم بزرگ وافسردگی ناشی از حجم بزرگ عزای زلزله دی ماه 82را می توان دید.
ولی همه تن داده اند به قضای الهی وزندگی می کنند مردم بم مردمی سختی کشیده ومهربان هستند هنوز با لهجه گرم خودشان تو را مهمان سفره خود می کنند وهنوز مانند گذشته مضافتی هایشان شهدی شیرینی برکام مردم دنیا است .
حالا که دوباره تقویم 5دی ماه را نشان می دهد زمزمه گلپونه های وحشی ایرج بسطامی با آوای حزینش در گوش وجان مردم کرمان می نشیند که چه غم انگیز می خواند
"گلپونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد....خاموشی شب رفت وفردایی دگر شد
... من مانده ام تنهای تنها ....من مانده ام تنها میان سیل غم ها...حبیبم....سیل غم ها"
بیاد تمامی درگذشتگان زلزله دی ماه 82 صلوات.
مرضیه السادات حسینی راد
انتهای پیام/ح