به گزارش خبرنگار
حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ علیرضا کمالی نژاد سال ۱۳۷۹ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در حین تحصیل در حوزه هنری تهران در رشته نمایش عروسکی فعالیت کرد، که سه سال این همکاری طول کشید و در نهمین جشنواره سراسری تئاتر دفاع مقدس بعنوان بهترین بازیگر انتخاب شد. در سال ۸۲ بعنوان دستیار کارگردان در سریال «شیخ بهایی» به کارگردانی شهرام اسدی بصورت جدی کارش را در حوزه سینما و تلویزیون شروع کرد.
کمالی نژاد برای اولین بار در نقش شمایل حضرت علی اکبر در سریال «ثارالله» به نویسندگی مجتبی فرآورده و کارگردانی شهریار بحرانی، مقابل دوربین رفت اما به علت توقف فیلمبرداری آن پروژه در دی ماه سال ۸۲، هیچگاه تصاویر اولین بازی ایشان پخش نشد… اما چند سال بعد با بازی در فیلم سینمایی «ملک سلیمان»، این بار به تهیه کنندگی مجتبی فرآورده و کارگردانی شهریار بحرانی، توانست توجه همگان را به خود جلب کند.بازی متفاوت این بازیگر را در سریال و فیلم ها دیده ایم و این روزها در پروژه «نفس» جلیل سامان حضور دارد با وی گفتگویی داشتیم در ادامه می خوانید:
در خصوص حضور در سریال «نفس» و اینکه اولین همکاری شما با آقای سامان بود ؟ شخصیت روزبه را بازی میکنم. سریال «نفس» یک درام پیچیده است که در بستر وقایع سیاسی قبل و بعد از انقلاب روی میدهد. آقای سامان در ساخت سه گانه (ارمغان تاریکی، پروانه و نفس) بنا به مختصاتی که قصهها داشتند خیلی به ندرت پیش میآید از بازیگر سریالهای قبلی استفاده کنند و در چند ماهی که کنارشون بودم بسیار آموختم.
سریالهای قبلی آقای سامان طرفداران زیادی داشت، «نفس» هم با استقبال روبرو میشود؟ امیدوارم هستم، باید کار تمام شود و نتیجه را ببینیم اما با دقت و حساسیتهایی که آقای سامان دارند به شعور، سلیقه تماشاگر احترام میگذارند. قصه پر کششی است و عوامل خوبی کنار هم قرار گرفته است.
در این مدت کار دیگری داشتید؟
فیلم های «خانه کاغذی» ساخته مهدی صباغزاده و «سد معبر» محسن قرایی را داشتم.
وضعیت پیشنهادها در سینما چگونه است؟ امسال پیشنهادهای خوبی را در سینما داشتم اما به هر حال درگیر پروژه «نفس» بودم و نتوانستم کار دیگری را قبول کنم، از طرفی به دلیل تعهد اخلاقی نسبت به سریال «نفس»، تمرکزم را روی این سریال گذاشتم.
حضور جوانان در عرصه هنر را چگونه میبینید؟ در یک مقطعی به دلیل مشکلات مالی که سینما داشت، درب آن باز بود و هر کسی با یک پس اندازی وارد عرصه بازیگری شد برای اینکه در اذهان عمومی بازیگری آسانترین رشته هنری است.
دوستان یک کارگردان به راحتی به اومیگویند ما را نمیبری فیلم بازی کنیم؟ حتی به یک بازیگر هم با این ادبیات برای حضور در حرفه بازیگری صحبت میکنند، اما هیچ وقت به یک نوازنده، پیانو، مجسمه ساز این حرف را نمیزنند و همین آسانی بازیگری در جامعه و ماجرای مشکل مالی باعث شد این اتفاقات رخ دهد. این را هم در نظر بگیریم کارگردان و تهیهکننده ای که سی سال مستأجر است زمانی که جوانی به او میگوید پولی به شما میدهم نقش کوچکی به من بدهید اولش میگوید ذات هنر اینگونه نیست اما بعد فکر میکند چقدر باید کار کنم تا به آن پول دست پیدا کنم اما امروز نسبت به گذشته این مشکل برطرف شده است.
با توجه به همین مشکلات بعضی از استعدادها از بین میروند؟ نسبت به گذشته چه تفاوت هایی را شاهد هستید ؟ زمانی که کار بازیگری را شروع کردیم برای حضور در یک سریال یا فیلم با این نگاه حضور پیدا میکردند که اگر کار تصویری انجام ندادید باید کار تئاتر داشته باشید یا فارغ التحصیل یکی از دانشگاههای معتبر باشید اما اکنون اینگونه نیست افراد با استعداد که مطالعه میکنند در خوابگاه با پول توی جیبی پدر زندگی میکند، در مقابل کسانی قرار گرفتند که ربطی به این رشته ندارند و از آنها سبقت کردند.
مسئولان در این زمینه چه کار کردند؟ مشکل این است خشت کج گذاشته شده است و تا ثریا دیوار .... / مسئولان درگیر آمار هستند و زمانی که در ورزش قهرمان یک رشته ورزشی را به عنوان رئیس فدراسیون میکنید بازدهی آن فدراسیون بسیار بیشتر و درخشانتر است تا اینکه یک نفر از هواپیمایی کشور برای مسئولیت بیاوریم مشکل ما این است در طول این سی سال مسیر انتخاب مسئولان را مشاهده میکنیم که مسئول انتخاب شده در کار تخصصی خود خوب کار کرده است اما در زمینه هنر نمیتواند کاری انجام دهد و نمیتوانیم ازمسئولان انتظاری داشته باشیم. البته این روزها خانه سینما حمایتهای صنفی انجام میدهد اما حریف نمیشوند به بهانه خصوصی سازی با مشکلاتی مواجه هستند در نهایت در این چند سال گذشته ذات سینما آدمها را تصفیه میکند. ما میبینیم به آنهایی که مردم بها میدهد همان کسانی هستند که تحصیلات دارند و حتی سالها در این عرصه تجربه کسب کردند.
وضعیت سینما با توجه به آمار فروشها چطور میبینید؟ از دو زاویه باید نگاه کنید، یک بار استقبال و دیگر زاویه چرخ مالی است. من میگویم خوب است، به لحاظ اینکه اگر کسی در سینما به عنوان فرد مجزا که فیلم سفارشی تولید نمیکند زمانی که سرمایهگذاری کند حداقل این را میگوید که پول سرمایهگذاریام برمیگردد. از این جهت خوب است چراکه در گذشته کمتر سرمایهگذاری میکردند.
علاقهمند به ایفای چه نقشهایی هستید؟ زمانی که در بازیگری میگویی چه نقشهایی را دوست داری حصاری برای خودت معین میکنی. من کار تاریخی را با همه سختیها دوست دارم اما کار تاریخی که در آن پویایی باشد نه اینکه فقط لباس، گریم، اسب، شمشیر آن به تاریخ ربط داشته باشد.
از طرفی کار اجتماعی به شدت دوست دارم و در کار آسیبشناسی و اجتماعی نمیتوانم برای خودم نقش خاکستری، منفی را مشخص کنم.
در خصوص دغدغه این روزهاتون بفرمایید؟جدا از کارم، دغدغهام مردم کشورم است. من دوست دارم ماشین گرون قیمت سوار شوم اما سوار نمیشوم نه اینکه نتونم بلکه به دلایلی سوار نمیشوم. دلیلش اینه، زمانی که من فصل تابستان در ماشین گرونقیمت نشستهام و کولر روشن است و به راحتی در ترافیک ایستادهام، اما در ماشین بغلی من یک جوان که به تازگی نامزده کرده است و در یک اتومبیل فرسوده نشسته است و اگر آن جوان منو ببیند بین او و خدا مکالماتی رد و بدل میشود، هیچ کس خودش را از دیگری کمتر نمیداند و هر کس خودش را شایسته برای رسیدن به آرامش و امنیت میداند و من خودم در این زمینه خجالت میکشم. البته این قانون نیست بلکه من این دغدغه را برای خودم دارم.
در چه زمینههایی کتاب میخوانید؟ خواندن رمان عمومیت دارد، به تاریخ معاصر ایران تمرکز کردهام. چند سال گذشته قرار بود سریال «ثارالله» را کار کنیم اما متوقف شد و من در این سالها در راستای قیام امام حسین (ع) مطالعه داشتم.
کلام پایانی
امیدوارم شرایط سخت اقتصادی و هر چیز دیگر باعث نشود ذات خودمان را فراموش کنیم، بهتر شود. چراکه مردم ایران بر اساس فتوت نامهای زندگی میکنند تا این سختیها تاثیری روی فتوت نامهها نگذارد و ما در بدترین شرایط همدیگر را دوست داشته باشیم.
گفتگو از الهام قبادی
انتهای پیام/