نادیده گرفتن استعداد، توان ملی و واردات، سیاست غالب رژیم پهلوی بود، واردات از نیروی انسانی گرفته تا کالاهای گوناگون، حتی کالاهایی که کشورمان برای تولید آن‌ها ظرفیت بالایی داشت.

ایران محمل کالاها و خدمات آمریکایی
به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، محمدرضا پهلوی روزگاری بر این باور بود که ما تا ده سال و نیم دیگر به دروازه‌های تمدن بزرگ می‌رسیم و می‌گفت دوره تمدن بزرگ دورانی است که در آن دولت، رفاه اجتماعی را تامین می‌کند.

حرف‌هایش ایرانی را برایت مجسم می‌کرد که قرار بود مسیر پیشرفت را به سرعت طی کند و رفاه، سهم مردمش از زندگی باشد. رفاه و تمدنی که او وعده‌اش را می‌داد اما، دروازه هایش رو به فرسنگ‌ها آن طرف‌تر گشوده شد. گشایشی که مردم این سرزمین باید بابتش هزینه می‌دادند تا ثروت مملکتشان، تمدن‌های آن سوی آبی را آباد کند. اسناد و دست نوشته‌های به جا مانده از آن روزها شاید گواه خوبی برای این موضوع باشد.
 
"مثلا سفیر وقت آمریکا در ایران در بخشی از خاطراتش می‌نویسد: شاه می‌خواست با صرف هزینه‌های گزاف و پرداخت حقوق‌های کلان، متخصصین و تکنسین‌های خارجی را برای احداث و راه‌اندازی صنایع بکار بگیرد".

نادیده گرفتن استعداد و توان ملی و واردات سیاست غالب رژیم پهلوی بود واردات از نیروی انسانی گرفته تا کالاهای گوناگون، حتی کالاهایی که کشورمان برای تولید آن‌ها ظرفیت بالایی داشت. مثلا ایران بازار گندم آمریکایی شد وقتی طرح آمریکایی اسرائیلی اصلاحات ارضی، کشاورزی کشور را به شدت به ضعف و زوال کشاند.

"شاه در این باره گفت: ما باید گندم را چهار برابر قیمت بخریم. قبلا هر تن گندم را کمتر از 60 دلار می‌خریدیم، سال پیش گندم را 245 دلار خریدیم، قبلا روغن گیاهی کمتر از تنی 100 دلار بود سال پیش تا 1200 دلار خریدیم".

به این ترتیب ثروت ایران به دلار آمریکایی تبدیل و راهی مقصدی می‌شد که در آن هیچ کس دغدغه‌اش معیشت و پیشرفت مردم این سرزمین نبود.

"نراقی، مشاور فرح پهلوی در این باره می‌گوید: آمریکا دست بیزینس من‌هاست نه متفکرین ، بیزینس من هم دنبال سود خودش است نه سود مملکت، شاه می‌خواهد یک چیزی را وارد مملکت کند که ظاهرا بگویند شاه، شاه کار خوبی کرده است".

شاه، شاهکار کرده است! همین کفایت می‌کرد تا به جای تقویت زیر ساخت‌های کشور، واردات و تظاهر به بهره‌مندی اولویت شود و سود آن روانه خزانه‌های آن سوی آبی شود تا دلارهای نفتی بروند و تخم مرغ به ارمغان بیاورند! این را روزنامه حزب مورد حمایت رژیم پهلوی یعنی رستاخیز هم اذعان می‌کند:" متاسفانه در وضع کنونی باید مرغ را با قیمت گزاف برای تولید تخم مرغ جوجه‌کشی از خارج وارد کنیم، مرغ مادر گوشتی را نمی‌توانیم در شرایط کنونی تولید کنیم برای تغذیه این مرغ‌ها 70 درصد غذای طیور را باید از خارج از کشور وارد کنیم. البته با این همه واردکردن‌ها برای اداره این صنعت تکنولوژی لازم داریم و نیروی انسانی نداریم".

زمین‌های زراعی ایران را شاید بیش از هر چیز به برنج مرغوبش بشناسند، اما حتی این بخش از ظرفیت تولید کشور هم از گزند استعمار دور نماند. به طوری که سولیوان سفیر وقت آمریکا در ایران در این خصوص در کتاب ماموریت در ایران می‌نویسد:" ایران در آن سال‌ها بزرگترین واردكننده‌ برنج آمریكایی بود و تأمین مواد غذایی آن از كشورهایی مثل استرالیا و زلاندنو و چند كشور اروپای شرقی صورت می‌گرفت".

البته کشورمان آن روزها تنها بازار کالاها و خدمات از نوع آمریکایی نبود، وقتی حتی در عرصه علم و فناوری، افتخار شاه کشور، هزینه کردن ثروت ملت برای اقتباس از بیگانگان می‌شد.

به طوری که محمدرضا پهلوی می‌گوید: "در قسمت‌های فنی و تکنولوژی البته ما رسما از سایرین اقتباس کردیم این طبیعی است ما بدون زحمت با پرداخت قیمت لیسانسی که اون‌ها رو قیمتهاشون می‌کشند و سال‌های سال طول می‌کشد تا مستهلک بشود این رو تجربه شده و امتحان شده اقتباس می‌کنیم".

وابستگی ایران به کالا و خدمات آمریکایی از یک سو و وسعت بهره‌برداری آمریکایی‌ها از سرمایه مردم  ایران از سوی دیگر، موضوع گزارش یک وب سایت  آمریکایی می‌شود ، revolution می‌نویسد: "امپریالیسم آمریکایی، ایران را به کشوری تبدیل کرد که در حجم وسیع به واردات تکنولوژی، کالاهای مصرفی،کالاهای نظامی و مواد غذایی وابسته شد. تا جایی‌که واردات از 400 میلیون دلار در سال های 59_1958  به واردات هیجده میلیارد و چهل و پنج میلیون در سال های 1956 _ 1957 می‌رسد.

اسناد و شواهد بسیاری بر خروج گسترده ارز و بهره‌برداری بیگانگان از سرمایه کشور، در آن سال‌ها صحه می‌گذارد.  وزارت خارجه آمریکا در گزارشی با عنوان روابط خارجی آمریکا و ایران در سال‌های 1969 تا 1972 می‌نویسد:" به خاطر توان محدود ایران در تولید، حجم واردات این کشور به طور میانگین سالانه 21 درصد افزایش یافته است".

وب سایت وزارت خارجه آمریکا، آمار سرمایه‌ای که در اثر این حجم از واردات از ایران به آمریکا منتقل شد را این گونه تشریح می‌کند:" ارز خارج شده از ایران از 643 میلیون دلار در سال 1964 به بیش از دو میلیارد و شصت و نه میلیون دلار درسال  1970 می‌رسد".

این روند صعودی در سال‌های بعد نیز ادامه پیدا می‌کند تا همچنان دلارهایی که از محل فروش ارزان قیمت نفت به غرب وارد کشور می‌شوند، بابت واردات کالاهای رنگارنگ غربی از کشور خارج شوند، تا اقتصاد ایران روز به روز از یکسو به نفت و از سوی دیگر به غرب وابسته‌تر شود. اما سرانجام پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این معادله را برهم می‌زند.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار