از شگفتیهای دادگاه مصدق این است که هم او و هم مخالفانش، بر این باور بودند که دادگاه باید در دیوانعالی کشور برگزار و به اتهامات واقعی وی و نه موضوعات کلیشهای و نخ نمایی، چون «برهم زدن اساس حکومت و تحریص مردم به مسلح شدن بر ضد قدرت سلطنت» رسیدگی شود.
رژیم پهلوی که از دوره پهلویِ پدر اعزام طلاب و روحانیون جوان به سربازی را دستمایه فشار به حوزههای علمیه کرده بود در اردیبهشت ۱۳۴۲ نقاب از چهره انداخت و تهدیداتش را عملی کرد، اما با تدبیر امام خمینی و همراهی طلاب، پادگانها و سربازخانهها به کانون افشای سیاستهای ضد دینی و ضد ایرانی محمدرضا شاه تبدیل شد.
کارشناس تاریخ معاصر ایران گفت: غربیها میدانستند شاه مریض است، اما آنان نیز از اوایل سال ۵۷ متوجه حاد بودن موضوع شدند. جزئیات بیماری را تا جایی که میدانم، فقط فرانسویها میدانستند.
وزیر کشور دولت هویدا درباره علت سقوط رژیم پهلوی میگوید: آنچه ما را از بین برد فساد اخلاقی بود؛ شما تفاوت طبقاتی مالی را شنیدید ولی خطرناکتر از تفاوت طبقات مالی، تفاوت طبقات فکری است.
اسدالله علم در خاطرات خود مینویسد: «در جلسه ۳۱ فروردین ۱۳۵۳ خانههای فرهنگ روستایی معلوم شد که روستاهای ایران فقط ۴ درصد برق و ۱ درصد آب آشامیدنی مطمئن دارند.»