در ابتدای این نشست، محدثه واعظی پور ضمن خیر مقدم و تشکر از همه اهالی رسانه بابت روز سخنرانی که یک روز، تعطیل است عذرخواهی کردند و از شروع نمایش در سوم اسفند به مدت بیست روز و هرشب دو اجرا خبر دادند.
سپس محمدرضا رحمانیان شروع به سخن در خصوص نمایش کرد وگفت: این نمایش در ماه جمادی الثانی در گردش ماه قمری با ماه اسفند یکسان شده است و بیست جمادی الثانی با شب عید یکسان شده است که این مقاربت برای من خیلی اهمیت داشت و دلیل من برای نوشتن این نمایش بود.
وی همچنین در خصوص مطابقت اسطوره آناهیتا و تولد حضرت زهرا (س) گفت: اینکه این مسئله چقدر در درام نویسی و پژوهش مهم است و این نمایش به این همزمانی تولد حضرت زهرا با آیینهای نوروز یاشاره دارد.
رحمانیان همچنین اظهار داشت: این داستان، یک تک پردهای است که در ۵ یا ۶ روز مانده به عید آغاز شده و در مکانی نزدیک به شهرک مختارنامه ساخته شده است. محتوای اصلی این نمایش، تعدادی زن است که روایتهای خودشان را از زندگی به ما می گویند و ارتباط خودشان با موضوع زنانگی و مادری و هرچه در اسطوره ی حضرت فاطمه زهرا (س)را بیان می کنند.
پس از اظهارات کارگردان نمایش، بازیگران در خصوص نقش هایشان صحبت کردند.
ابتدا سینا رازانی شروع به صحبت کرد و گفت؛ آدمهای این نمایش کسانی هستند که در این خانه شروع به کار میکنند و هریک از این زنها زندگی خودشان را روایت میکند.نقشی که من بازی میکنم.ارتباط و نخ تسبیح میان این آدمها و ربط یک قصه به قصهی بعدی است، ولی ارتباط خاصی به زندگی حضرت زهرا(س) ندارد.
بازیگر بعدی، بهنوش طباطبائی بود که بیان کرد:من خیلی علاقهای ندارم در خصوص نقشم، قبل اجرای نمایش صحبت کنم. تنها می توانم بگویم، این پنجمین کار من با محمد رحمانیان است و وقتی از سوی او کاری به من پیشنهاد میشود من نمیپرسم قصه یا نقش من چه چیزی است؟! چرا که من به عنوان کار به آن نگاه نمیکنم، بلکه دلم میخواهد حتما با محمد رحمانیان کار کنم و این کلاس درسی برای من است.
سپس محمد رضا رحمانیان از بهنوش طباطبائی بابت این حسن نیت و ابراز خوشحالی از اینکه با او کار می کند، تشکر کرد.
نفر بعد، سامان احتشامی بود که بعنوان موسیقی در نمایش انتخاب شده بود.وی گفت: این سومین کار من با محمد رحمانیان است. محمد رحمانیان یک موسیقیدان و ترانهسرا است و من خوشحالم که در این کار با او حضور دارم.
رویا بختیاری دیگر بازیگر این نمایش، در خصوص معرفی نقشش گفت: رحمانیان معلم اول من است من در خصوص نقشم صحبت نمیکنم، چرا که دوست دارم تماشاگران ابتدا نمایش را ببینند.من الفبای این کار را از ایشون یاد گرفتم و خوشحالم که در کنار او رکاب می زنم.
سانیا سالاری هم مانند دیگر اعضای نمایش، بیان کرد:من هم در خصوص کاراکترم قبل از نمایش سخن نمی گویم.اینکه رحمانیان مرا بعنوان بازیگر انتخاب کرده است، برایم یک آرزو بود و خوشحالم که در گروه ایشان هستم و این باعث افتخار است که من در این گروه، کار می کنم.
نوشین اعتماد نیز ضمن خیرمقدم به حاضران در این نشست، گفت:نقش من سرپرست سیاه لشگرها است. از محمد رحمانیان ممنونم که مرا در این نمایش قبول کردند و امیدوارم از دیدن نمایش لذت ببرید.
مبینا طبائی دیگر بازیگر این نمایش اظهار داشت: من کاراکترم مکمل همه این کارها است و اخرای نمایش وارد صحنه می شوم. من خیلی خوشحالم که با اساتید بسیاری کار می کنم.
الهام دهقانی نیز در خصوص معرفی نقشش گفت: من نقش یک بادیگارد را بازی میکنم و خوشحالم که در این کار هستم.
سپس رحمانیان ضمن تشکر از هانا کامکار گفت: هانا کامکار، جایزه اول بازیگری زن در تئاتر را دارند و من خوشحالم که با ما در این گروه کار می کنند،کامکار بازیگر خوبی است.
هانا کامکار در ادامه صحبتهای رحمانیان افزود: من شاگرد محمد رحمانیان نبودم ولی شاگردی کردم و در کنار اساتید و افراد بزرگی چون اشکان خطیبی و ... حضور داشتم و من خوشحالم برای سومین بار در کنار رحمانیان و گروه پرچین هستمو نقش یک زن که لهجه کردی دارد را بازی می کنم.
وی افزود: من جزء کوچکی از عوامل پشت صحنه هستم و قرار است دو یا سه قطعه در نمایش بخوانم. من برای سومین بار در کنار سامان احتشامی و دومین بار در کنار رحمانیان است.
رحمانیان تصریح کرد: من با اینکه سالنها هویت دارند مخالفم. من هیچ سالنی را نمی شناسم که هویت گرفته بلکه همگی ناقص هستند. در سالهای قبل سالن سنگلج این هویت را داشت. اما اکنون در تمام تالارها، همه نوع نمایشی اجرا می شود، چه عمومی چه خصوصی. افرادی سالنهایی ساختند که دوست داشتند.زمانی تالار مولوی در اختیار دانشجو بود ولی الان نه.
وی با انتقاد از رواج بی مسئولیتی در امور سالن های نمایشی اظهار داشت: هرکس حق دارد از مولوی استفاده کند، اما افراد را محروم می کنند و این تالار از هویت خالی شده است .امید ما به تالار خصوصی بود که می توانست هویت بخشی اعلام کند که الان در این سالن هم تئاتر فرانسوی کار شده و هم اجراهای ایرانی .فقط یکسری صندلی است. وقتی صندلی به سالن کشور اضافه میشود یعنی یک کار فرهنگی ولی متاسفانه هیچ هویتبخشی ایجاد نشده است.
این کارگردان بیان کرد: اگر هم هویت کاملی ندارد حداقل یک تعریف اساسی داشته باشد و تکلیف مخاطبان آن سالن مشخص بود.مخاطب می دانست وقتی به تماساخانه وایتخت می رود با چه نوع تئاتری رو به رو است و عدم هویت و این نامناسبی ضد تئاتر است و متاسفانه میزان بسیار فحاشی در سایت ها مثل تیوال که افرادی که نمایش را می بینند بسبار فحش می دهند برای همین باید نوع تئاتر و موقعیت آن مشخص باشد و بخشی از ان به علت این است که تئاتر هویتی ندارد.
بعد از معرفی نقش هربازیگر، سوالاتی مطرح شد.
محمد رحمانیان پیرامون اینکه مخاطبان ویژه نمایشش خانمها هستند، تصریح کرد:این نمایش به شدت زنانه است و درخصوص بروز احساسات زنانه صحبت میکند که در جامعه کتمان می شود و کمتر به آن اهمیت داده می شود و من بعد نمایش خروس که آن هم برای مادران است این فرصت و این همزمانی برایم پیش آمد تا من دوباره، درباره آیینهایی که در ایران کهن وجود دارد در یک داستان معاصر بپردازم. اسطوره آناهیتا و اسطوره حضرت زهرا (س) که در معنی هر دو به معنای، خورشید و روشنی با تکیه بر مفهوم زنانگی است بنویسم و با یک گروه به شدت حرفه ای همراه شدم و خوشحالی ام بسیار است.
همچنین رحمانیان پیرامون ادای دین خود به سینما و اینکه سینما با تئاتر تفاوت دارد، افزود: تئاتر و سینما دوتا هنر جدا نیستند، بلکه یک هنر است که از دل هم زاده شده اند. موفقیت های بسیاری که در سینما وجود دارد، مدیون شگرد های تئاتر است و من خیلی بین این دو، تفاوت نمی بینم و در واقع ریشه همه یکی است. اگر به سینما رویکردی دارم بخاطر تئاتر است، همه اینها دست به دست هم داده است که ما بدانیم با چند هنر متفاوت روبه رو نیستم بلکه یک هنر که گاهی چند بعدی است.
وی ادامه داد: موسیقی همیشه بعنوان بخشی از اصلی از روایت است که ممکن است ابزار های متفاوتی باشد، ممکن است گاهی شیپور باشد. من کار جدیدی نکردم. برشت از آنچه پیش از خودش بوده اموخته و استفاده کرده برای او آنقدر موسیقی مهم است که در کنار نام نویسنده وجود داره و بسیار مهم است. من با نمایش مسافران آن را نمایش کردم و اولین موسیقی مربوط به خانم چرخنده است در ده یا پانزده سال پیش که اطلاق موسیقی نمایش را داشت و من از همان تجربه ها استفاده کردم.
وی در خصوص دلیل ساخت مجدد نمایش مذهبی تصریح کرد: منظور من نمایشهایی مثل روز حسین و پل است که در زمان معاصر قرار داشت و اشاراتی به مضمون زندگی حضرت زهرا ، حضرت خدیجه و ...دارد.من حضرت فاطمه زهرا «س» را بعنوان فعال اجتماعی می دانم. من دیگر درباره هیچ کدام از معصومین در تاریخ خودشان نمی نویسم و هرگز ماجرای حصر خانگی حضرت معصومه(س) را روایت نمی کنم. اگر قرار است چیزی بگویم و بنویسم، به همین اشارات کوچک می پردازم.
محمدرضا رحمانیان در پایان نشست ضمن تشکر از آهنگسازان این نمایش، با یاد کردن ازچهرههای غایب این مراسم، گفت: سیما تیرانداز به علت اجرایی که داشت، در بین ما حضور ندارد. تیرانداز نقش زن صاحبخانه را بازی می کند که داستان در خانه او اتفاق می افتد.آشا محرابی هم به علت مسافرت نتوانست در جمع ما حضور پیدا کند. محرابی نقش زن سرمایه گذار داستان را ایفا میکند.