به گزارش خبرنگار
گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛از آغاز ماه اسفند کم کم اندیشه عید نوروز موجب شادی اغنیا و نگرانی فقرا میشد و در این میان اوضاع کسبه بازار از همه بهتر بود و فصل رونق بازار فرا رسیده بود. اولین کار، که زمان و دقت بیشتری لازم داشت تهیه رخت و لباس نو بود.
هر چند که تهیه لباس نو در بعضی از خانواده های بی بضاعت انجام نمیشد ولی رسم خانه تکانی، فقیر و غنی نمیشناخت. خانه تکانی در آن روزها وقت بسیاری میگرفت زیرا از تکاندن فرش و گلیم و قالی شروع میشد و با صیقل دادن لوازم فلزی، شستن پارچه ها، شستن در و پنجرهها و ظرف و ظروف و دوده گیری از اتاقها به پایان میرسید.
سبزه عید از بیست روز تا ده روز مانده به عید باید سبز میشد. به این ترتیب که خانم خانه به تعداد جمعیت خانواده مشت مشت گندم یا عدس یا هر دانه سبز کردنی دیگر را برداشته و در ظرفی سفالی میریخت، این کار باید طوری با دقت انجام میشد که از دستشان دانهای به زمین نیفتد و در ضمن با هر مشت دانه باید برای سلامتی، خوشی، سعادت و گشایش بخت و مال آن شخص دعا میکردند.
یک شب مانده به تحویل سال، زمان خوردن سبزی پلو با کوکوی سبزی، سیر تازه و ماهی فرا می رسید. عقیده به پلوی سبزی دار این بود که میگفتند خوردن آن دل را زنده، احشا را تازه، بدن را رطوبت مفید میبخشید و روح تازه به تن میدمید.
با توجه به اینکه در تهران سبزی تازه هنوز نرسیده بود و وسایل تندرو برای رساندن ماهی تازه به تهران موجود نبود، بیشتر تهرانیها از سبزی خشک و ماهی دودی استفاده میکردند.از طرفی بسیاری از افراد خیر در شب نوروز به یاری مستمندان شتافته و با بردن برنج، روغن، ماهی و تخم مرغ به در خانه آنها، دلشان را شاد میکردند.
اما شب سال نو، یعنی شب تحویل سال، وقت خوردن رشته پلو بود که خوردن آن آدابی داشت. رشته پلو که با رشته پلویی و همراه با خرما و کشمش سرخ کرده آماده میشود، غذایی است که نه تنها پر قوت و گرمکننده مزاج به شمار میآمد، بلکه خوردن آن موجب میشد که "سر رشته کار" تا آخر سال در دستشان باشد.
چیدن سفره هفت سین یکی از مهمترین آداب استقبال سال نو بود. پارچه سفره هفت سین معمولا سفید و تمیز بود که هفت نوع خوردنی که با حرف سین آغاز میشد.مواد هفت سین بر روی سفره قرار داده میشد که نشان از برکت، سلامتی، زایش، زیبایی و شادابی داشتند.
اسفند برای رفع چشم زخم و شیرینی برای شیرین کامی بر سر سفره آورده میشد. یک کاسه آب که نارنجی در آن انداخته بودند هم جزو ضروریات سفره بود زیرا نام نارنج (نا-رنج) را به معنی بدون رنج معنا میکردند و حضور این میوه را دافع درد و رنج میدانستند.
از زمانی که خانواده با بهترین لباسهای خود بر سر سفره گرد هم جمع میشدند، دیگر تمام حواسها متوجه خیرخواهی و خوشاقبالی بود. خواندن دعای «یا مقلب القلوب و الابصار» نیز بسیار مطلوب بوده است. با تحویل شدن سال و به صدا درآمدن توپ سال نو، همه به دیده بوسی و تبریک سال نو مشغول میشدند، کام خود را شیرین کرده و به شادی میپرداختند.
روزهای عید به دید و بازدید و شادی و تفریح میگذشت البته زیارت اهل قبور و پخش نذری برای رفتگان جزو آدابی بود که هرچند غمافزا، اما موجب شادی روح رفتگان و در نتیجه بسیار پسندیده به شمار میرفت.دو سه روز اول عید برای دیدار از بزرگترها بود که از منزل پدر و مادر آغاز میشد و منازل دایی و عمه و دیگر بزرگان و دوستان میگذشت. گشت و گذار و سفر هم در برنامههای روز چهارم به بعد بود و تفریح و استراحت معمولا تا روز سیزده ادامه داشت و در این روز به اوج خود میرسید.
برگرفته از «طهران قدیم»ـ نوشته جعفر شهری
انتهای پیام/