به گزارش گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، پیروز حناچی دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در همایش نگاهی بر توسعه شهری از ایده تا عمل با تأکید بر تجربه تهران در فراهم کردن فضایی برای گفتگو در حوزه مدیریت شهری، گفت: یکی از محورهایی که در حوزه مدیریت شهری بسیار تاثیرگذار است برنامههایی است که ما برای شهرها و به ویژه کلانشهر تهران تهیه میکنیم و قاعدتا انتظار داریم این برنامهها، ما را به اهدافمان برساند.
معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی با مروری بر سابقه مهمترین طرح تهیه شده برای تهران، گفت: نخستین طرح جامع شهر تهران مربوط به اواخر دهه ۴۰ شمسی است که خروجیهای آن منجر به شبکه دسترسی تهران، ۲۲ منطقه تهران، و حریم شهر (حریم تهران در سال ۴۷ با آن نگاهی که به شهر داشت در حال حاضر چیزی از آن باقی نمانده است و ما بعدها مجبور شدیم تحت عنوان حریم پایتخت، عنوان دیگری را برای آن ضوابط در نظر بگیریم)، توجه به چهار منطقه مرتفع سبز تهران در چیتگر، پردیسان، عباس آباد و لویزان به عنوان ۴ پهنه سبزی که نقش ریههای شهر تهران را داشتند و نیز یک محور عمود بر هم متشکل از ساختار منطقه تاریخی تهران تا شمال و محور شرقی غربی تهران شد. این شمایی از محورهایی است که در طرح جامع شهر تهران به آن توجه شده بود.
حناچی در مورد طرح جامع شهر تهران در سال ۴۷ یادآور شد: در حال حاضر، حریم شهر تهران به نسبت حریمی که در طرح جامع شهر تهران در سال ۴۷ تعریف شده بود تغییرات زیادی کرده است که ما بعدها مجبور شدیم تحت عنوان حریم پایتخت، ضوابطی دیگر را برای آن تعریف کنیم.
دبیر شورایعالی شهرسازی و معماری ایران ادامه داد: در دهه ۷۰ طرح ساماندهی شهر تهران با هدف ساماندهی مجدد طرح جامع شهر تهران مطرح شد، اما به دلیل آنکه اختلافنظرهای فراوانی در عمل و نظر برای تهیه طرح وجود داشت، طرح ساماندهی شهر تهران در شرایط خاصی تهیه شد و به تصویب شورایعالی شهرسازی و معماری ایران رسید که عملا به اجرای کامل نرسید و هنوز هم طرح تفصیلی حریم تهران مبنای عمل است.
حناچی افزود: در اوایل دهه ۸۰ با دو تجربه تهیه طرح جامع شهر تهران و تغییر نگرشی که در وزارت مسکن وقت ایجاد شد مقرر شد تا دستگاهی در دولت و از بالا به پایین طرح جامع شهر تهران را تهیه کند. لزوما تهیه طرح و تصویب در مراجع تصویبی به این معنا نبود که این طرح در اجرا نیز به عمل نزدیک خواهد شد چرا که افرادی که قرار بود طرح را اجرا کنند لازم بود تا در تهیه و تدوین آن نقش ایفا و در مسیر برنامهریزی همکاری میکردند.
وی با تأکید براینکه نهاد برنامهریزی شهر تهران در شرایط دشواری تشکیل شد، گفت: در همان زمان، شورای دوم مستقر شده بود که رابطه راحتی بین آنها با شهردار وقت وجود نداشت. اما به هر حال این شرایط فراهم شد که نهادی برای برنامهریزی شهر تهران شکل بگیرد. در حقیقت وزارت مسکن آن زمان، وظایف قانونی خود را به مشارکت گذاشت و قراردادی بین شهرداری و وزارت مسکن تنظیم شد که نهادهای تاثیرگذار زیرنظر دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران این نهاد را تشکیل دادند تا استارت طرح جامع شهر تهران خورده شود.
معاون وزیر راه و شهرسازی افزود: خوشبختانه این حرکت بعدها هم تعقیب شد و ادامه پیدا کرد تا منجر به تصویب طرح جامع شهر تهران در سال ۱۳۸۵ شد که اتفاق نظر نسبی هم در مورد آن وجود داشت. یعنی مدیریت وقت شهرداری تهران به این طرح اعتقاد و آمادگی داشت تا این طرح را اجرا کند و شورای عالی شهرسازی و معماری طرح را به تصویب رساند.
حناچی تأکید کرد: ماهیت طرح جامع شهر تهران مصوب سال ۸۵ کاملا متفاوت از جنس طرحهایی بود که قبلا تهیه شده بودند. اصطلاحا طرح با نگاه کاربردی تهیه شده بود. بدینمعنا، تهران، چشماندازی داشت و برای دسترسی به چشمانداز و اهدافی که در چشمانداز تدوین شده بود برنامههای موردی و موضوعی زیادی تدوین شده بود که هنوز هم جزو برنامههای شهر است.
وی ادامه داد: طبیعتاً بر اساس تعریف، چشمانداز باید با اهدافی روشن، قابلدسترس و امکانپذیر میشد و در آن حداکثر گروههای ذینفع مشارکت میکردند و آن را به عنوان آرمان خود میپذیرفتند. بر همین اساس نیز باید طرح جامع شهر تهران مانند بسیاری از برنامههای راهبردی به نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها توجه میکرد و برای آن برنامه میداشت. شاید در این بخش، خیلی موفق عمل نکردیم و چشماندازی تعریف شد که در آن کمتر به موانعی که برای رسیدن به اهداف وجود داشت، توجه کردیم.
حناچی تصریح کرد: اساساً داشتن نگاه کاربردی مخصوصا در کلانشهری مثل تهران و علی الخصوص در ایران به مانیتورینگی نیاز دارد که دائماً پایش انجام دهد تا همواره در مسیر هدف چشمانداز حرکت شود. زیرا سیستم مانیتورینگ، هشدار میدهد و مشخص میکند که با چه موانعی رو بهرو هستیم. طبیعتاً طرح تفصیلی در این زمینه بر اساس طرح راهبردی تهیه شده شکل پیدا کرد. هرچند که طرح تفصیلی با معیار قبلی به شکل متصور قاعدتا قابلقبول نبود. اما همین طرحهای راهبردی وقتی تبدیل به طرح میشدند و در کمیسیونهای ماده ۵ به تصویب میرسیدند قاعدتا جای برنامههای عمل قبلی را میگرفتند.
وی با طرح این پرسش که آیا طرحهای تفصیلی تهیه و اجرا شده ما را به اهداف چشمانداز طرح جامع نزدیک کرد یا آنکه از آن دور شدیم؟ در مقام پاسخگویی به آن، گفت: شاید اصلیترین چالشی که ما در اجرای طرح جامع تهران داشتیم به این نکته برمیگشت. ما در شهرسازی مانیفستی داریم که طرحهای بالادست همواره چهارچوب اسناد و طرحهای پاییندست را تعیین میکنند. یعنی هیچ طرح پایین دستی، هیچ برنامه موضعی و موضوعی همچون طرح تفصیلی از حدود طرحهای جامع نمیتواند فراتر برود. طبیعتا طرح جامع نیز از حدود طرحهای بالادستی خود که شامل مطالعات مجموعه شهری تهران است نیز فراتر نخواهد رفت.
موانع ایجاد شده در اجرای کامل طرح جامع شهر تهران
حناچی ادامه داد: اینکه آیا در طرح تفصیلی شهر تهران حدود اسناد بالادست به طور کامل رعایت شده است؟ باید بگویم که متاسفانه این اتفاق رخ نداده است و این اصلیترین چالشی است که ما با آن روبهرو هستیم. به چند دلیل این اتفاق افتاده است. اول آنکه پایش جدید انجام نشده، و فقدان مانیتورینگ (نظارت) هوشمند به رغم آنکه همه زمینههای آن نیز موجود بوده، وجود داشت.
وی گفت: شهر تهران از جمله شهرهایی است که سرمایهگذاری بسیار خوبی بر روی زیرساختهای اطلاعاتی آن انجام گرفته است. اما اگر این اطلاعات در دسترس نباشد، امکان تصمیمسازی و تصمیمگیری در سطوح کلان و در سطوح محلی نخواهد داشت.
معاون وزیر راه و شهرسازی یادآور شد: فقط ۴ اسلایدی که از حادثه ساختمان پلاسکو منتشر شده وضعیت بحرانی شهرهای ایران را که برگرفته از اطلاعات زیرساختی است روشن میکند.
وی از دیگر موانع ایجاد شده در اجرای کامل طرح جامع شهر تهران به کمیسیونهای ماده ۵ اشاره کرد و گفت: کمیسیونهای ماده ۵ که وظیفه انعطافپذیری طرحها، به هنگام کردن آنها و رفع موانع اجرایی را برعهده دارند در دورههایی از مسیر و ریل اصلی خارج شدند و فقط در موضوع بلندمرتبهسازی فعالیت کردند.
حناچی تصریح کرد: تعداد زیادی ساختمانهای بلند به معنای ۱۲ طبقه به بالا بر اساس طرح جامع فعلی (طرح جامع قبلی ۶ طبقه بود) در معابر ۶ تا ۲۰ متر واقع شدهاند که این فینفسه خودش تهدید است. وقتی پراکنش را بر نقشه پیاده میکنیم میبینیم که عمده آنها در سه منطقه شمالی تهران متمرکز هستند. تقریبا در زیر خیابان انقلاب ما هیچ ساختمان بلندی نداریم.
وی گفت: متاسفانه ۱۰۱ ساختمان بلند در معرض خطر مستقیم گسلهای شناخته شده تهران هستند که هیچکدام از آنها با اهداف اصلی طرح جامع شهر تهران منطبق نیستند و مسیر از جایی منحرف شده و اشتباه رفته است.
معاون وزیر راه و شهرسازی گفت: سیستم مانیتورینگ و هوشمند که لازمه نگاه راهبردی است میتوانست این علائم را بدهد، میتوانست اعلام خطر کند که مسیری که دارد طی میشود اشتباه است. به هر صورت، مانند بسیاری از موارد دیگر در دورهای در کشور مانیتورینگ کشور خاموش شد و با این وضعیت، نظام شهرسازی در جاهایی منحرف شد. ساخت و سازهای تهران، دشت مشاء، دماوند، رودهن، بومهن، فشم، لواسان و همه جاهایی که نیازمند کنترل و مانیتورینگ بودند نشان دهنده خاموش بودن نظارت در مقطع زمانی بودند.
حناچی در پایان افزود: اصلیترین هدفی که طرح جامع شهر تهران تعقیب میکرد این بود که برنامهای مشخص تدوین شود. منشورهای مختلفی هم در سند چشمانداز طرح های قبلی قبل از طرح جامع تصویب شده بود که همه آنها در طرح جامع موردتوجه قرار گرفت و شامل تهران سبز، تهران روان، تهران با تخصصهای بالا، و حمل و نقل روان بود که در عمل، شاهد بودیم که پایبندی کاملی به همه اهداف سند چشمانداز ایجاد نشد و تبعات عدم پایبندی را نیز دیدیم.