وقتی فیلم‌های بد به عنوان استاندارد سینمای ایران تحویل مخاطب داده می‌شود، مخاطب ملاکی برای مقایسه میان فیلم‌های استاندارد و ضعیف ندارد.

محمدرضا مقدسیان کارشناس و منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار  حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص شیوه فیلم‌سازی موفق گفت: در سینمای ایران دسته‌ای از فیلم‌سازها می‌گویند که ما باید ذائقه مخاطب را ملاک ساخت قرار دهیم که اتفاقا فیلم‌های ضعیفی می‌سازند. آنها حرف غلطی نمی‌زنند اما استفاده نادرستی از این معنا می‌کنند. آنها در واقع از این مفهوم استفاده شخصی می‌کنند و معنا را به نحوی مصادره می‌کنند.

وی در ادامه بیان کرد: اینگونه فیلم‌سازها فیلم‌های به شدت سطحی، آبکی و غیر قوام یافته را تولید می‌کنند و وقتی ایرادات فنی و اولیه فیلمشان را می گوییم، فروش بالای فیلمشان را ملاک کیفیت فیلم خود می‌داند. 

این منتقد سینما در مورد سازندگان فیلم‌های ضعیف افزود: آنها این نکته را نادیده می‌گیرند که وقتی مجموعه‌ای از فیلم‌های بد به عنوان استاندارد سینمای ایران تحویل مخاطب داده می‌شود، مخاطب ملاکی برای مقایسه میان فیلم‌های استاندارد و ضعیف ندارد. مخاطب در نهایت نمی‌تواند تشخیص دهد که یک فیلم ضعیف است یا خیر و یا در مدلی دیگر از سر اجبار تن به تماشای آثار دم دستی و ضعیف می دهد. 

وی افزود: از این فراتر فیلم‌سازهایی که فیلم ضعیف می‌سازند، هم به معنای منفی ذائقه‌سازی می‌کنند و هم سطح سلیقه و خواسته مخاطب را تقلیل می‌دهند. از سوی دیگر با پناه بردن به این نکته که باید بر اساس ذائقه مخاطب پیش رویم، خودشان را از نقد مبرا می دانند. این در حالی است که سینماگر اگر بخواهد بر اساس زبان مخاطب فیلمی بسازد، نباید به رفتارهای سطحی و محاوره ای مخاطب فرو برود؛ چرا که این یک ضعف در فیلم سازی و فیلمنامه نویسی است. 
 
مقدسیان در خصوص فیلم‌های موفق سال‌های گذشته اظهار داشت: سوال اینجاست که اگر ما در فضای کمدی فیلمی مثل «سن پترزبورگ»، «مارمولک»، «لیلی با من است» و «اجاره نشین ها» و ... را داریم، چه طور می توانیم مثلا فیلمی شبیه «سلام بمبئی» را به عنوان فیلم متناسب با ذائقه مخاطب در نظر بگیریم. یا فیلم به شدت سطحی «خوب، بد، جلف» را به عنوان ملاک ذائقه مخاطب فرض نماییم. مگر مخاطب آن جنس از سینما را ندیده و مگر آن جنس از سینما را دوست نداشته است.

وی ادامه داد: می‌توان گفت که اگر مخاطب در حال حاضر هم فیلم‌های با کیفیت مذکور را ببیند، قطعا و حتما از فروش فیلم‌های به شدت سطحی تحت تأثیر قرار می گیرد. اما چون مجال ساخت این فیلم ها وجود ندارد، این فیلم‌های ضعیف یکه‌تازی می‌کنند و مخاطبی که چیزی برای تماشا ندارد مجبور است به حداقل‌ها قانع شود.  

این کارشناس سینما در خصوص فیلم‌های سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر تاکیید کرد: اگر بخواهیم در مورد جشنواره امسال صحبت کنیم، وقتی یک فیلم مثل «ماجرای نیمروز» که هم به لحاظ سینمایی استاندارد است و هم برای تیپ های مختلف مخاطبین جذاب است، با اقتدار به عنوان فیلم مردمی انتخاب  نمی شود و در کنارش فیلم های ضعیفی مثل «خوب، بد، جلف» و «آبا جان» مورد تقدیر قرار می گیرند؛ نشان دهنده این است که ما باید روی ذائقه مخاطب کار کنیم. این زنگ خطر است. مخاطب به زبان بی زبانی می گوید که نیاز به تفریح و لبخند و سرگرمی دارد و حتی اگر ناچار شود، فیلم های سطحی سرخوشانه را به فیلم های عبوس ترجیح می‌دهد.

وی افزود: این فیلمساز است که باید ذائقه مخاطب را درک کند و نمونه با کیفیت مورد نیازش را تامین کند؛ نه اینکه بر مبنای نیاز فعلی مخاطب هر کالای بنجلی را به او قالب کند. ماجرا اینجاست که وقتی تقاضا هست و محصولی تولید نمی شود، مخاطب به ناچار تن به مصرف کالای بی کیفیت می‌دهد؛ چرا که بهتر از نداشتن هیچ کالا و فیلمی است.

وی افزود: برای برون رفت از این مشکل، از یک سو باید جنسی از نوآوری و ذائقه سازی در سینما رخ دهد و از سمت دیگر، پای فیلم‌ساز در لحظاتی که نوآوری و ذائقه سازی می کند باید در واقعیت باشد که واقعیت همان ذائقه فعلی مخاطب است. ما در همه ژانرها باید فیلم‌هایی بسازیم که در عین حال هم قوام سینمایی داشته باشد و هم برای مخاطب قابل فهم باشد؛ چون هر کدام از این دو وجه در کنار هم قرار نگیرد، یک نقصان محسوب می‌شود.

محمدرضا مقدسیان بیان کرد: در میان فیلم‌های سینمای بدنه و جریان اصلی ایران که متر و معیار در آن سخت پیدا می‌شود، ما به ناچار باید معدود فیلم‌هایی مثل «رخ دیوانه» را معیار قرار دهیم. چون «رخ دیوانه» هم استانداردهای سینمایی را دارد و هم موضوع آن قابل درک برای مخاطب امروزی است. به این منظور است که هم در ساخت و فرم منتقدین و هم در محتوا و سرگرم سازی مخاطب را راضی می کند.  
 
وی ادامه داد: بنابراین اگر همه استانداردهای سینمایی را رعایت کنیم ونگاه تیز بین و درست به اطرافمان داشته باشیم، به راحتی می توانیم ذائقه موجود در مخاطب را شناخته و اندک اندک آن را ارتقا بدهیم و در دل سینما مطرحش کنیم. به این صورت هم ذائقه‌سازی کرده‌ایم و هم واقعیت‌ها را در نظر گرفتیم.   

کارشناس و منتقد سینما در پایان بیان کرد: فیلمساز نباید از جامعه‌اش عقب بماند و یک قدم پشت سر خواست مخاطب قدم بردارد. از طرفی هم نباید بیش از اندازه از جامعه خود جلوتر باشد. هنرمند باید شانه به شانه مخاطب حرکت کند و برای ذائقه سازی از شناخت واقعی مخاطب کارش را آغاز کند. او باید خلاق باشد، خلاق بودن به معنای همسو بودن با نبض اجتماع اطراف و خلق فضای تازه است که برای مخاطب هم قابل فهم باشد و هم هیجان انگیز و منطبق بر ذات سینما یعنی سرگرم کننده و خلاق.
 
 
 
انتهای پیام/
 
 
 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.