به گزارش
حوزه سینماگروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ چند جوانی که در قاب تصویر «ماجرای نیمروز» در قالب یک گروه اطلاعاتی ظاهر میشوند، روایت اصلی داستان این فیلم سینمایی را برعهده دارند و به اصطلاح دوربین در تمام طول فیلم با این گروه همراه است. یکی از جوانان دو آتشهای که در ماجرای نیمروز برای مبارزه با جنایات و ترورهای منافقین وارد عمل شده، حامد است.
مهرداد صدیقیان که نقش حامد را در ماجرای نیمروز بازی کرده، در گپ و گفتی صمیمی با صبح نو صفر تا صد این نقش را از زمان پیشنهاد بازی تا لحظه کاندیدا شدن برای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر تشریح کرده است.
* پیشنهاد اولیه بازی در فیلم سینمایی ماجرای نیمروز از طرف چه کسی به شما ارائه شد؟
از طرف آقای مهدویان با من برای این کار تماس گرفتند. همچنین سجاد پهلوانزاده که تدوینگر این کار است، هم با من تماس گرفت و گفت علاقمندم در دفتر کار قرار ملاقاتی بگذاریم تا برای ایفای نقش در ماجرای نیمروز صحبت کنیم. من هم کار قبلی آقای مهدویان را دیده بودم و بسیار دوستش داشتم. بنابراین با اشتیاق به دفتر رفتم و صحبتهای اولیه انجام شد. پس از آن فیلمنامه را خواندم و نظرم را اعلام کردم؛ یعنی مراحل حرفهای کار به صورت طبیعی طی شد و پس از آن قرارداد بستیم و وارد بحث تمرین و دورخوانی شدیم.
*زمانی که فیلمنامه در اختیار شما قرار گرفت و آن را مطالعه کردید، به عنوان بازیگر نقش «حامد» چه احساسی نسبت به موضوع پیدا کردید؟
من فیلم «سیانور» را ندیده بودم و پیگیر و علاقمند بودم که این فیلم را ببینم. زمانی که فیلمنامه ماجرای نیمروز هم به من داده شد، احساس کردم که این فیلم احتمالا موضوعی نو است که کمتر به آن پرداخته شده است. بنابراین برای بنده جالب و جذاب بود که تا آخر آن را بخوانم. همچنین خودم اطلاعات زیادی درباره دوره تاریخی ایران نداشتم و احساس میکردم که سوژه ماجرای نیمروز موضوعی است که میتواند برای مخاطب جذاب باشد؛ چرا که مربوط به دورهای از تاریخ کشور است که نه خیلی دوره و نه خیلی نزدیک است و از طرفی بسیار ملتهب و پرهیجان است. پس مخاطب آن را میپسندد.
*با توجه به اینکه عنوان کردید با اتفاقات تاریخی آن مقطع آشنایی نداشتید، آیا برای انجام این کار مطالعاتی انجام دادید یا مشاورهای گرفتید؟
این پروژه از زمانی که توافقات اولیه آن انجام شد تا زمانی که به فیلمبرداری رسید، مقدمات فراوانی را طی کرد. زمانی که برای فیلمبرداری تمرین میکردیم هم یکسری برنامهها مانند تمرینات رزمی و آمادگی صحنههای اکشن را انجام میدادیم. در این مدت که مقدمات کار فراهم شد و تمرینات گوناگون را انجام میدادیم، برنامههای جانبی هم انجام گرفت. یعنی در طول تمرینات فیلمهای مستند آن دوره را میدیدیم و تحقیقات و پژوهشهایی که درباره آن زمان و فعالیتهای گروه انقلابی انجام گرفته بود را در اختیار ما قرار دادند تا با فضای سال 60 و برنامههای منافقین و گروههای انقلابی مقابل آنها آشنا شویم. بنابراین انجام مطالعه و مشاوره برای آشنایی هرچه بیشتر با حال و هوای آن دوران، همزمان با کارهای مقدماتی ضبط و آغاز پروژه صورت گرفت. یعنی در پیش تولید فیلم سینمایی ماجرای نیمروز کسب اطلاعات هم انجام شد.
*شخصیت حامد تا چه اندازه واقعی است؟ آیا این کاراکتر ما به ازای بیرونی دارد؟
تنها شخصیتی که در فیلمنامه ماجرای نیمروز ما به ازای واقعی نداشت، من بودم. این در حالی است که باقی شخصیتها همگی ما به ازای بیرونی داشتند؛ مثلا شخصیتی که جواد عزتی یا احمد مهرانفر بازی کرد، همگی شخصیتهای واقعی بودند. یعنی شخصی وجود داشت که در سال 60 چنین فعالیتهایی را انجام داده است و تنها اسامی به دلیل برخی ملاحظات تغییر کرده است اما شخصیتی که من بازی کردم به طور کامل ساختگی بود و به نوعی تخیل نویسنده بوده است. این موضوع کار من را سختتر میکرد اما به هر حال برای من یک تجربه جذاب و شیرین شد.
*آیا پیشبینی میکردید که نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر شوید؟
من احتمال میدادم که نامزد بهترین بازیگر شوم و این زمینه را از قبل به دلیل اظهارنظرهای برخی دوستان داشتم. زمانی که در حال انجام ضبط بودیم، افرادی که سرصحنه حضور داشتند یا نویسنده فیلمنامه ماجرای نیمروز یعنی ابراهیم امینی که بازیگردان کار هم بود؛ این آمادگی را به من داد. درباره این قضیه به من آمادگی ذهنی داد و عنوان کرد احتمال اینکه من نامزد بهترین بازیگر شوم زیاد است. بنابراین من هم این ذهنیت را درباره جشنواره فیلم فجر داشتم و به همین دلیل زمان اعلام اسامی نامزدها خیلی شگفتزده نشدم. به هر حال این قضیه برای من وجه مثبتی بود که داوران روی کار من نظر داده بودند و از این جهت برای من جذاب بود.
*درباره جشنواره فیلم فجر امسال و به ویژه داوری آثار حرف و حدیثهای گوناگونی مطرح میشود؛ شما داوریها را چطور ارزیابی میکنید؟
واقعاً نمیدانم. به هر حال از بین پنج داور حاضر هر کدام یک سلیقه داشتند و ممکن است سلیقه آنها با من نوعی مغایر باشد.
به هر حال نمیتوان به صراحت و با اطمینان گفت که در این باره کدام درست است و کدام غلط. به هر حال یکسری از فیلمها را داوران پسندیدند یا یکسری از بازیها را بهتر تشخیص دادند و برای دریافت جایزه انتخاب کردند. به نظر من در کل ایرادی به این قضیه وارد نیست. زمانی که یک جشنواره پنج داور دارد، باید چنین اختلاف سلیقههایی را قبول کرد. برخی جشنوارهها برگزار میشود که یک آکادمی با 6 هزار عضو دارد که ارزیابیها کاملا با ما متفاوت است. زمانی که ما پنج داور برای قضاوت داریم باید این احتمال را هم در نظر بگیریم که ممکن است سلیقه آنها چندان با انتخاب من یکی نباشد.
* بعد از اکران فیلم ماجرای نیمروز در جشنواره فیلم فجر چه بازخوردی از بازی خودتان دریافت کردید؟
خدا را شکر همه لطف داشتند. از بازی من و کل کار تعریف کردند و نظرهای مثبتی درباره من عنوان میکردند. من هم واکنشهای مثبتی را از تماشاگران برای بازی خودم دریافت کردم و برای یک بازیگر هم چیزی بالاتر از این وجود ندارد که کارش دیده شده و مورد قبول واقع شود. همکاران و هنرمندان از بازی من رضایت داشتند و من را مورد لطف خود قرار دادند. بنده جملههای بسیار شیرینی را پس از اکران فیلم در جمع سینماگران شنیدم و کار در ماجرای نیمروز برای من تجربه متفاوتی شد.
* کار در تیم ماجرای نیمروز چگونه بود و روند پیشرفت این پروژه از نظر فنی به چه شکل بود؟
ما در این پروژه یک گروه صمیمی بودیم. یک گروه خوب که همگی دوستانه و با رفاقت کارها را انجام میدادیم و درست مانند چند رفیق یکدل سعی داشتیم، در کار به یکدیگر کمک کنیم. این موضوع در کار ما تأثیر داشت. اینکه نتیجه کار تا این حد خوب و رضایت بخش شده است تا حد زیادی به تعاملات دوستانه گروه مربوط است؛ یعنی انرژی مثبت گروه و همکاریها ماجرای نیمروز را تا این حد به پیش برد. در رأس همه این موارد باید به این نکته توجه داشت که بخش عمده شکلگیری چنین جوی را کارگردان به وجود می آورد.
در رأس همه حسین مهدویان باعث شد که چنین جمع صمیمی و خوبی به وجود آید. حسین مهدویان خیلی پسر خوبی است. اینکه میگویم پسر خوبی است، به این دلیل است که اختلاف سنی زیادی با وی ندارم. حسین مهدویان فردی معقول، مهربان و دوست داشتنی است. من شخصا کاراکتر مهدویان را دوست دارم. حسین مهدویان جو دوستانهای را در این کار ایجاد کرد و همه بازیگران به هم کمک میکردیم که ماجرای نیمروز به سرانجام برسد که همینطور هم شد و خدا را شکر بهترین نتیجه را گرفت.
* این کار نخستین تجربه همكاری شما با آقای مهدویان است. این تجربه را چطور ارزیابی می کنید؟
حسین مهدویان همانطور که گفتم بسیار صمیمی و دوست داشتنی است؛ من در طول مدت انجام کار بسیار احساس راحتی میکردم.
آقای رضوی تهیهکننده ماجرای نیمروز هم همینطور بود؛ یعنی یکی از بهترین تهیهکنندههایی بوده که تا به حال با آنها کار کردهام و از همه نظر با حضور این تیم احساس امنیت و آرامش داشتیم.
بخش زیادی از این آرامش در اثر شیوه مدیریت و برنامهریزی آقای رضوی است. در کل باید عنوان کنم که تجربه ماجرای نیمروز از همه نظر برای من شیرین است و بدون کوچکترین مشکلی با شیرینی به نتیجه رسید.
* در کارنامه کاری شما ماجرای نیمروز چه جایگاهی دارد و تا چه اندازه ایفای نقش در این کار سینمایی را ارزشمند میدانید؟
من بسیار بسیار خوشحالم که در این فیلم حضور داشتم. این فیلم ساختار بسیار نویی در سینمای ایران دارد و نمیتوان به هیچ وجه آن را نادیده گرفت. هر کسی که این فیلم را دیده است، واکنش خوبی نشان داده و برای من بازیگر هیچ چیز لذت بخشتر این نیست که از بازیام راضی باشند. بدون شک ماجرای نیمروز، یکی از مهمترین فیلمهای امسال بود و در سال 96 هم پس از اکران باید منتظر واکنشهای مثبت دیگری باشیم و کسی نمیتواند از آن بگذرد.
* تا چه اندازه نقش کارگردان را در موفقیت خودتان و انتخاب شما به عنوان کاندیدای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر موثر می دانید؟
آقای مهدویان و آقای ابراهیم امینی در این موضوع بسیار تاثیرگذار بودند. ما در این کار به نقطه تعامل و نقاط مشترکی رسیده بودیم و به خوبی میدانستیم که از همدیگر چه میخواهیم به همین دلیل راحت به نتیجه میرسیدیم و در اجرا مشکلی نداشتیم. به نظر من همیشه کارگردان در بازی بازیگر تاثیر دارد و بخش زیادی از این موضوع به ارتباط بازیگر با شخص بازیگر وابسته است که آقای مهدویان هم در این باره به خوبی تسلط داشت.
منبع: صبح نو
انتهاي پيام/