به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، واکنش افراد در مواجهه با این سؤال که «چندسال داری؟» متفاوت است. بعضیها با اعتمادبهنفس کامل سن خود را میگویند و اما برخی دیگر با تعلل به این سؤال پاسخ میدهند، ولی در مقابل این افراد دستهای هستند که دوست ندارند کسی سنشان را متوجه شود یا هیچوقت سن واقعیشان را به کسی نمیگویند.
این افراد شاید در مواردی فقط به گفتن یک دروغ بسنده کنند، ولی اگر سنوسال برایشان بسیار مهم باشد و روی این موضوع وسواس داشته باشند، به دنبال راهی برای کمکردن سن شناسنامهشان هستند تا با خیال راحت سنی را که آرزو دارند به دیگران بگویند. این افراد در مراجعه به ثبتاحوال و بررسی شرایط تغییر سن اگر دلیل موجهی برای آن نداشته باشند از خیر آن میگذرند و به دروغ گفتن ادامه میدهند، ولی اگر این موضوع برایشان بسیار مهم باشد، به دنبال هر راهی برای تغییر سن میگردند؛ خواه این راه قانونی باشد، خواه غیرقانونی.
در ادامه گزارش، روایت افرادی را که بهصورت غیرقانونی به دنبال کمکردن سن قانونیشان میگردند، خواهیم خواند و تبعات قانونی و مجازات پیشبینیشده برای آن را بررسی خواهیم کرد.
فقط یک حادثه بود
در که نیمباز میشود به داخل اتاق سرک میکشد و با نگاهی که با التماس همراه است به بازپرس نگاه میکند. بازپرس پس از هر بار که نگاهش به نگاه او برمیخورد از دختر میخواهد که بیرون بایستد تا نوبتش شود و این خواهش با ممارست دختر به صدای بلند و دستور تبدیل میشود. ساعت حدود یکربع به ١٢ ظهر است و تقریبا پروندههای کمی روی میز بازپرس باقی مانده است.
در اتاق که برای آخرین بارها باز میشود، دختر طاقت نمیآورد و به داخل اتاق میآید و میگوید که از صبح اینجا منتظر است و هیچکس به کار او کاری ندارد و از طرفی کسی اجازه نمیدهد به خانه برود. بازپرس این بار با عصبانیت و جدیتر از قبل میخواهد که دختر بیرون منتظر بماند تا نوبتش برسد و بعد یک مأمور به داخل اتاق میآید و دختر را به بیرون همراهی میکند.
بازپرس پشت میزش مینشیند و پس از رسیدگی به پرونده دیگر از دختر میخواهد که به داخل اتاق بیاید. دختری تقریبا ٣٥ ساله بهنظر میرسد. مانتو و روسری مشکی به تن دارد. از اضطراب دستانش میلرزد و آنقدر ترسیده که هنگام صحبتکردن بیشتر با دستانش صحبت میکند و زبانش مدام میگیرد. بازپرس از او میخواهد که روی صندلی بنشیند و به خودش مسلط باشد تا بفهمد که ماجرا چیست. دختر لیوان آبی مینوشد و سپس شروع به تعریفکردن ماجرا میکند.
«هفته گذشته با بچه خواهرم در حال بازیکردن بودم که ناگهان پای خواهرزادهام با پارچ آب برخورد کرد و به همین دلیل آب روی زمین ریخت و به شناسنامه من هم که روی زمین بود مقداری آب ریخته شد.» بازپرس شناسنامه را از دختر میگیرد و نگاه میکند و میگوید چطور ممکن است که آب فقط روی قسمتی که سال تولدت نوشته شده است بریزد. در اظهاراتت هم گفتی که چایی روی شناسنامه ریخته ولی الان میگویی که آب روی شناسنامهات ریخته شده. راستش را بگو میخواستی با این کار سنت را تغییر بدهی؟ دختر با دلهره میگوید «به خدا نمیخواستم چنین کاری کنم و فقط یک اتفاق بود.»
بازپرس اما به حرف او توجهی نمیکند و به او میگوید تا کسی برایش وثیقه نیاورد، بازداشت خواهد ماند. دختر شروع به گریهکردن میکند و از بازپرس میخواهد که او را آزاد کند، ولی بازپرس به او میگوید تا وثیقه فراهم نشود نمیتواند کاری برای او انجام دهد. سپس دختر را به بیرون راهنمایی میکند و میگوید از این اتفاقات زیاد رخ میدهد. باورتان نمیشود که به چه بهانههایی فقط میخواهند سنشان را دو یا سه سال تغییر دهند.
تغییر سن در شهرستان راحتتر از کلانشهرهاست
از زمانی که با پسر مورد علاقهاش آشنا شده بود چهار سال گذشته بود و حالا نوبت آن رسیده بود که با او ازدواج کند. او را بسیار دوست داشت و از طرفی هم دروغ بسیار کوچکی به او گفته بود که اگر حالا پس از گذشت چهار سال اصل ماجرا را میگفت همهچیز بهم میریخت و پسری که دوستش داشت به تمام حرفهای راست او شک میکرد و شاید همهچیز بهم میریخت. پنج سال اختلاف سنی؛ این دروغی بود که چهار سال برای رسیدن به او گفته بود. دختر پنج سال از پسر بزرگتر بود و نمیدانست که اگر این موضوع را به او بگوید میتواند به رابطه با او ادامه بدهد یا نه، پس تصمیم گرفت که اصل موضوع را به او نگوید. حالا هم زمانی نبود که بشود اصل این موضوع را تعریف کرد. پس موضوع را با خانوادهاش در میان گذاشت و از آنها خواست که صحبتی از این ماجرا به میان نیاورند و به همین دلیل به دنبال راهی گشت تا سنش را در شناسنامه تغییر دهد. برای انجام این کار جستوجوی زیادی کرد. سرانجام یکی از آشنایان شهرستانی را به او معرفی کرد و گفت که در اینجا میشود به راحتی سنت را در شناسنامه تغییر دهی. دختر پس از مراجعه به شهرستان مورد نظر کارش را انجام داد و سنش را تغییر داد، ولی پس از گذشت چندسال زمانی که همسرش در بیمارستان هنگام زایمان سن اصلیاش را متوجه شد، کارشان به دادگاه خانواده کشیده شد و راهی جز طلاق برایشان باقی نماند.
ارزش هر سال یک میلیون تومان است
تنها یکماه تا زمانی که باید خودش را به اردو معرفی میکرد باقیمانده بود. شرکت در اردو برایش بسیار مهم بود و برای حضور در آن تمرین زیادی کرده بود، ولی سنش به شرایط سنی که در پذیرش اردو ذکر شده بود، نمیخورد و باید دو سال آن را کم میکرد. برای کمکردن سنش به ثبت احوال مراجعه کرد، ولی انجام این کار بیشتر از زمانی که اردو شروع میشد، طول میکشید و اگر میخواست روند قانونی این موضوع را طی کند باید قید اردو را میزد. پس بهناچار بهدنبال آشنایی گشت و توانست در یکی از شهرستانها شخصی را پیدا کند که کارش را طی چند روز انجام میداد. پس از مراجعه به فردی که به او معرفی شده بود، توانست در قبال پرداخت دو میلیون تومان دو سال سنش را پایین بیاورد و اگر هم باز قصد داشت که سنش را کمتر کند باید برای کم کردن هر سال یک میلیون تومان دیگر پرداخت میکرد.
وجود ١٠٠ تا ١٥٠ هزار غاصب شناسنامه در سیستانوبلوچستان
بر اساس گزارش ایرنا، مسئول دبیرخانه کمیسیون فاقدان شناسنامه و مشکوکالتابعین شورای تأمین استان سیستانوبلوچستان گفت: براساس آمار غیررسمی ١٠٠ تا ١٥٠ هزار نفر غاصب شناسنامه در استان وجود دارند که با شناسنامه افراد دیگر زندگی میکنند، همچنین آمار رسمی غاصبان شناسنامه در سیستانوبلوچستان براساس اعلام ثبت احوال ٦٦٢ نفر است.
وی افزود: غاصبان شناسنامه به افرادی اطلاق میشود که شناسنامه افراد دیگر را با روشهای مختلف از جمله سرقت، اجاره یا استفاده از شناسنامه فرد مرده غصب کرده باشند. با هدف ساماندهی و کاهش غاصبان شناسنامه در سیستانوبلوچستان، دهیاریها و بخشداریها مکلف به راهاندازی دفتر ثبت واقعه وفات شدند و خانههای بهداشت استان نیز باید گزارش دقیق از افراد فوتی ارایه دهند.
مسئول دبیرخانه کمیسیون فاقدان شناسنامه و مشکوکالتابعین شورای تأمین سیستانوبلوچستان همچنین گفت: همچنین طرح ساماندهی و یکپارچهسازی آرامستانها در سطح استان درحال اجراست و در موارد دیگر ازجمله سرقت و اجاره نیز مراجع قضائی ورود میکنند.
برازنده افزود: این دبیرخانه همزمان با آغاز به کار خود در سال٩٢، ٤ هزار و ٤٨٠ پرونده فاقدان شناسنامه را تحویل گرفت و ٣ هزار و ٧٧٧ پرونده نیز از آن زمان تاکنون در این دبیرخانه تشکیل شده است. در مجموع از سال ٩٢ تاکنون حدود ٦ هزار و ٥٧٧ پرونده مورد رسیدگی قرار گرفت و برای ٢٢ هزار نفر در سیستانوبلوچستان شناسنامه صادر شد.
وی ادامه داد: حدود هزار پرونده باقیمانده تا اردیبهشت امسال رسیدگی میشود. حدود ١١ هزار پرونده فاقدان شناسنامه از سال ١٣٧٤ تا ١٣٩٢ در سیستانوبلوچستان رسیدگی شده بود که در مقایسه با عملکرد چهار ساله دولت تدبیر و امید بسیار کمتر است.
مسئول دبیرخانه کمیسیون فاقدان شناسنامه و مشکوکالتابعین شورای تأمین سیستانوبلوچستان افزود: همچنین از سال ٩٢ تاکنون ٥٠٠ پرونده مشکوکالتابعین (وجود شک و تردید در سند سجلی افراد) در استان تشکیل و به ٣٦٤ پرونده رسیدگی شد و ١٣٦ پرونده باقیمانده نیز تا پایان ماه جاری رسیدگی میشود.
شرایط تقاضا برای تغییر سن
در ابتدا متقاضیان تعیین سن تنها با ارایه نامه از مرجع قضائی، انتظامی یا ثبتاحوال پذیرش میشوند. این افراد با ارایه نامه معتبر از یکی از مراجع ذکرشده به پزشکی قانونی مراجعه میکنند تا نسبت به بررسی تقاضای آنان اقدام شود.
فرد متقاضی پس از مراجعه و ارایه نامه درخواست به وسیله افراد حاضر در پزشکیقانونی پذیرش و پس از تحویل مدارک برای او پرونده تشکیل میشود. در این مرحله نامه مرجع قضائی- انتظامی به دقت کنترل و در صورت تکمیل مدارک تعرفه خدمت از متقاضی اخذ میشود و فرد برای معاینه توسط پزشک در نوبت بررسی پرونده منتظر میماند.
مدارک لازم برای دریافت خدمت تعیین سن شامل اصل و کپی شناسنامه و کارت ملی، نامه مرجع قضائی، انتظامی یا ثبتاحوال و مدرک تولد یا تحصیلی معتبر است البته در مواردی ممکن شناسنامه پدر و مادر هم برای پاسخ به این درخواست نیاز باشد. پس از تشکیل پرونده فرد برای معاینه ظاهری و بررسی مدارک هویتی به پزشک مربوط ارجاع میشود. در این مرحله نوع بررسی و معاینات در افراد زیر ٢٣ و بالای ٢٣سال متفاوت است. در افراد زیر ٢٣سال، سن فرد از طریق معاینه ظاهری، گرافی استخوانی و بررسی وضع دندانها تعیین میشود، درحالیکه این بررسیهای دندانی و استخوانی در افراد بالای ٢٣سال چندان پاسخگو نیست و تنها با معاینه ظاهری و مدارک بیمارستانی زمان تولد و مدارک تحصیلی معتبر مربوط به زمان شروح به تحصیل میتوان سن افراد را تعیین کرد.
در افراد بالای ٢٣سال ارایه مدارک بیمارستانی زمان تولد یا مدرک تحصیلی معتبر که مربوط به سالهای اولیه شروع تحصیل باشد در صورت موجودبودن ضروری است.
اقدامات غیرقانونی برای تغییر سن در شناسنامه
بهشید ارفعنیا، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری درباره مجازاتهای استفاده از شناسنامه دیگران به «شهروند» گفت: استفاده از شناسنامه دیگران با توجه به اینکه شخص هر کاری انجام داده باشد، مورد مجازات قرار میگیرد. تنها برای استفاده از شناسنامه دیگران که خود جعل نامیده میشود، مجازاتهایی در نظر گرفته میشود. حال آنکه اگر با این شناسنامه دست به کار خلافی بزند، با توجه به نوع جرمی که مرتکب شده است، مجازات برای او در نظر گرفته میشود و به مجازات استفاده از شناسنامه غیر اضافه میشود. شخص با این شناسنامه ممکن است قتل انجام دهد، دزدی کند یا کارهای خلافی مانند سوءاستفاده در اسناد و مدارک یا کلاهبرداری انجام دهد. این موارد جزو جرایم محسوب میشوند و برای هر یک بهصورت جداگانه در قانون مجازات اسلامی، مجازاتهایی در نظر گرفته شده است.
ارفعنیا همچنین درباره استفاده از شناسنامه دیگری برای انجام برخی امور و مجازاتهای تعیینشده برای این اقدام نیز افزود: استفاده از شناسنامه دیگران براساس ماده ٩ قانون تخلفات، جرایم و مجازاتهای مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه؛ هر کس برای فرار از تعقیب یا اجرای مجازات قانونی یا به قصد اقدام به خروج غیرمجاز از کشور، مبادرت به استفاده از شناسنامه دیگری به نام هویت خود کند، علاوه بر تحمل مجازات اصلی به حبس از یک تا سه سال و پرداخت جریمه از ٥٠٠ هزار ریال تا یکصد میلیون ریال محکوم میشود.
این حقوقدان درباره جعل شناسنامه و مدارک دیگر و مجازاتهای مرتبط به آن نیز توضیح داد: جعل مجازات خاصی دارد که مبنیبر آن اگر ثابت شود شخصی مدرکی را جعل کرده است که میتواند این مدرک شناسنامه یا هر نوع مدرک شناسایی یا غیرشناسایی باشد، مجازات آن از یکسال به بالاست و با توجه به نظر قاضی و نوع مدرک جعلشده و جرایم مرتکبشده تعیین میشود.
این وکیل پایه یک دادگستری درباره کاهش سن در شناسنامه نیز مواردی را توضیح داد: در زمانهای قدیم شناسنامههای خواهران یا برادرانی که فوتشده بودند به دیگر اعضای تازه متولدشده خانواده میدادند، این اشخاص که درواقع سن اصلیشان با سن موجود در شناسنامهشان مطابقت ندارد، میتوانند به سازمان ثبت احوال مراجعه کنند و با اثبات موضوع شناسنامه جدید با سن درست دریافت کنند. برای اثبات این کار نیز به شهود یا انجام آزمایشات نیاز است. اما افراد دیگری نیز هستند که از راههای غیرقانونی و با پرداخت رشوه برای کاهش سن خود مراجعه و شناسنامه جدید دریافت میکنند. این افراد معمولا برای فرار از سربازی یا موضوعات ورزشی این کار را انجام میدهند. بسیاری از این اقدامات بهصورت غیرقانونی انجام میگیرد.
منبع: ایسنا
انتهای پیام
من و آقایی چندسالی هست که همدیگرو دوست داریم اما من ۵ سال از ایشون بزرگترم ولی از لحاظ درک و فهم احساس میکنم در یک سطح هستیم حالا نه میتونیم جدا بشیم نه جرات گفتنش رو به بزرگترها داریم مخصوصا بزرگترهای ایشون حتما به خاطر این مسئله مخالفت میکنند واقعا نمیدونم چی کار کنم چند ساله باهاش درگیر هستیم.
من یک پسر 39 ساله هستم و در حال حاضر بیکار
هر کجا هم میروم به خاطر سن بالا کار به من نمی دهند
پس وقتی می بینم که کاری برایم پیدا نمیشود چرا ازدواج کنم و زندگی یک دختر معصوم که شاید بتواند زندگی بهتری را با پسر جوانی تشکیل دهد را خراب کنم ؟
پس قید ازدواج را میزنم و سر جایم مینشینم چون راهی جز این ندارم
دختران به خاطر اینکه پسران هم عصر شان به دلیل بی عرضگی شما نتوانسته اند کار و مسکن داشته باشند به سراغشان نرفته اند سن شان 30 به بالا و 40 شده .وقتی می بینند همه چیز به باد رفته سعی می کنند سن شناسنامه ای خود را کم کنند تا شاید خواستگار احتمالی اگر باشد به خاطر سن و سالشان نگریزد. از طرفی پسرای هم عصر شان هم علاف و بیکار 40ساله شده اند و قید ازدواج را زده اند.
لعنت خدا به کسانی که زندگی چند نسل را به باد دادند.