انتخابات، معیاری برای سنجش تأثیر دموکراسی و کیفیت آن و محکی برای بررسی مردمسالاری در جامعه به شمار میآید، اما این که بگوییم انتخابات دقیقا چه تأثیری بر زندگی مردم داشته، در دورههای گوناگون متفاوت است. انتخابات در یک کشور هنگامی تأثیرگذار است که احزاب شکل گرفته، به تدریج قدرتمند شده و برنامههای خود را ارایه داده باشند و مردم بر اساس آن برنامهها رأی دهند و رفتهرفته تأثیر آن را ببینند. باید به این مسایل توجه داشته باشیم که از زمان شکلگیری پارلمان در ایران، احزاب قدرتمند داشتیم؟
از طرفی احزاب تا چه اندازه با برنامه در انتخابات ظاهر شدند؟ برای این بررسی وقتی سراغ اسناد انتخابات میروید، میبینید اکثر انتخابات برگزار شده در ایران با توجه به تراکتها و پوسترهای آن دچار شعارزدگی است، شعارهای کلی درباره معیشت، اشتغال، رفاه و غیره اما هیچگاه یک سازوکار و روشی برای شعارهای خود ارایه نمیکنند.
شاید برخی بگویند لازم نیست که یک شخص یا جریان انتخاباتی بیاید و تمام برنامههای خود را هنگام کاندیدا شدن ارایه کند، بلکه بسیاری از برنامهها را میتواند بعد از انتخابات بیان کند. این مورد هم در تاریخ قابل مشاهده است، افراد بسیاری با برنامه نیمبند در انتخابات شرکت کردند و پیروز شدند؛ اما پس از پیروزی حتی در برنامههای نیمبندشان هم به موفقیت نسبی نرسیدند. اگرچه در این میان استثنایی مانند دکتر محمد مصدق داشتیم که بحث ملی شدن صنعت نفت یکی از برنامهها و شعارهای اصلی وی بود که تلاش کرد سیاستها و برنامههای خود را در این راه متمرکز کند. با این حال، حتی دکترمصدق نیز که تا حدودی در راستای شعارهایی که میداد عمل کند، او نتوانست به یکی از برنامههایش که اصلاح قانون انتخابات بود، دست پیدا کند.
اگرچه نمیتوانیم بگوییم دکتر مصدق دروغ گفت و یا این برنامه در دستورکار دولت وی قرار نگرفت. بلکه کودتای آمریکایی پهلوی باعث شد که دکترمصدق نتواند به برنامههایش سامان دهد، اگرچه زمینههای برخی از برنامهها را طبق اسناد به جامانده فراهم کرده بود. ضمن اینکه باید توجه کرد که برخی مشکلات انتخابات ما به لحاظ قانون انتخابات است که هنوز هم ادامه دارد. در بررسیهایی که داشتم با نوشتهها و مطالبی مواجه شدم که از دور چهارم مجلس شورای ملی در مطبوعات منعکس شده و به ایرادها و مشکلات جدی قانون انتخابات پرداخته شده بود.
انتخابات، در صورتی میتواند نقش شایسته و مؤثر خود را در روند اجتماعی و دموکراتیک ساختن سیاست، بازی کند که مردم از آگاهی و شعور سیاسی بالاتری برخوردار باشند و نسبت به حقوق و نقش خود در معادلات سیاسی و سرنوشت سیاسیشان حساس باشند. حساسیت سیاسی، آنها را به صحنه سیاست خواهد کشاند و آگاهی و شعور سیاسی به آنها کمک خواهد کرد که در انتخاب خود هوشیارانهتر و دقیقتر عمل کنند و فارغ از گرایشات طایفهای، منطقهای، حزبی و غیره به شایستهترین تیم انتخاباتی رأی دهند تا بتوانند بهترین حکومت را برای اداره کشور، ایجاد کنند.
اهمّیتِ انتخابات، در نتیجه و پیامدی است که برای کشور و مردم به بار میآورد. از اینجا میتوان گفت که دموکراسی توسط مردمی ایجاد میشود که آگاهانه در انتخابات شرکت کنند و پس از انتخابات نیز نقش حفاظتکننده خود را با حساسیت آگاهانه سیاسی در قبال سرنوشت شان، بازی کنند و سیاست نیز زمانی اجتماعی و انسانی میشود که مردم در فعالیتهای سیاسی، فعالانه شرکت کنند.
در حالی که امروزه در بسیاری از نقاط جهان دموکراسی و آزادی به حدی رسیده که انتخابات جزء جداییناپذیر زندگی مردم شده؛ هنوز کشورهایی هستند که ادعای حقوق بشری و تمدنشان گوش فلک را پر کرده است؛ اما نمیدانند انتخابات چیست. کشورهایی که هر روز موشک میخرند و میخرند و میخرند. کشورهایی که حتی زنان در آن حق رانندگی ندارند. کشورهایی که همه آنها را با نام قطر، عربستان سعودی و امارات میشناسیم.
يكی از مهمترين كاركردهای انتخابات، قاعدهمند کردن انتقال قدرت سياسی از گروهی به گروه ديگر است. فقدان قاعدهای برای انتقال و توزيع قدرت سياسی و مسئوليت اداره جامعه، مصائب سياسی گوناگونی به دنبال میآورد. ايمان به وجود و كاركرد انتخابات به گروههايی كه برای تصاحب قدرت سياسی به رقابت میپردازند، تضمين میدهد كه بهترين راه و شيوه كسب قدرت، حضور در انتخابات است. كسب قدرت از راه انتخابات ضمن دارا بودن مشروعيت لازم از سوی مردم، مسالمتآميزترين شيوه در رسيدن به اريكه قدرت است. انتخابات در سياست صرف، بمانند يک تيغ دولبه میماند، از يک طرف گروه يا شخصی را از قدرت و حكومت خلع يد و از طرف ديگر قدرت جديدی را جايگزين میكند.
دلایلی که مردم هر جامعهای باید در انتخابات جامعه خود شرکت کنند
1. تمام تلاش دشمن این است که مردم را از انتخابات ناامید کنند
2. مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هر نظامی را واکسینه میکند
3. اولین سود حضور حداکثری در انتخابات به خود مردم برمیگردد
4. حضور گسترده مردم در انتخابات، اقتدار هر نظامی را افزایش میدهد
5. انتخابات پرشور هر کشوری را در مقابل بیگانگان بیمه میکند
6. مردم سالاری با حضور مردم محقق میشود
7. انتخابات نمایش جمهوریت هر نظامی است
8. حضور حداکثری در انتخابات یعنی مردم نظام حاکم بر کشور خود را دوست دارند
9. رای دادن دفاع از خود است
10. هر نظامی متکی به آراء مردم است
اجزای انتخابات
انتخابات و فضای محيط بر آن متشكل از اجزای زير است
1. برگزار كنندگان ( دولت، احزاب و گروههايی كه نامزدها به آنان وابستهاند)
2. انتخاب شوندگان (نامزدهای انتخاباتی كه احياناً وابستگی گروهي دارند و در كنار ويژگيهای شخصی ممكن است سوابق مديريتی و خدمتی هم داشته باشند)
3. انتخاب كنندگان(كسانی كه برای واگذاری قدرت و انتقال آن به نامزدهای انتخاباتی وارد عرصه انتخابات میشوند) اينان واجد شرايط رای دادن هستند كه ممكن است وابستگی جزئی يا گرايشی نسبت به احزاب و گروهها يا نامزدها داشته باشند و برپايی اين گرايش و ميزان اطلاعاتی كه از موضوعهای سياسی دارند، دست به انتخابات بزنند.
4. نظامهای انتخاباتی (متشكل از قوانینی كه هر كشور برای برگزاری انتخابات وضع كرده و میتواند شامل سن واجدان حق رای دادن يا نحوه گزينش نامزدها برای ورود به عرصه انتخابات باشد)
5. فضای حاكم بر جامعه (موضوعهای سياسی و فضای فرهنگی- اجتماعی حاكم در زمان انتخابات)
گفتنی است، انتخابات به عنوان عالیترين مظهر حضور مردم در عرصه سياسی و مهمترين مجرای تحقق حاكميت مردم است. نظام مردم سالار نظام حاكميت مردم بر سرنوشت خويش، نظام داشتن حكومتی برخاسته از مردم و پاسخگو در برابر مردم است. برگزاری انتخابات مشاركتآميز و رقابتی احساس مسئوليت نظام در مقابل خواستهای جامعه را افزايش میدهد. انتخابات موجب افزايش احساس مسئوليت حاكمان در مقابل خواستهای جامعه میشود.