«از وقتی ازدواج کرده‌ام حمایت و پشتیبانی شوهرم را احساس نکردم. چهار سال است که بار زندگی را به تنهایی به دوش می‌کشم. شوهرم مثل بچه‌ها می‌ماند و باید حواسم حتی به کارهای شخصی او هم باشد. برای همین از زندگی با او خسته شدم و طلاق می‌خواهم.»

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اینها را زن جوانی می‌گوید که همراه شوهرش برای جدایی به دادگاه خانواده تهران مراجعه کرده است.

او درباره ماجرای اختلافاتی که با شوهرش دارد به قاضی دادگاه می‌گوید: چهار سال است که با رامتین ازدواج کرده‌ام. من و رامتین روزهای آشنایی کوتاهی داشتیم. کاملا سنتی و بدون شناخت با یکدیگر ازدواج کردیم. ولی از همان روز اولی که او را دیدم، عاشقش شدم و احساس می‌کردم که می‌توانم در کنارش خوشبخت شوم. برای همین به خواستگاری او جواب مثبت دادم.

رامتین مرد آرام و کم‌حرفی بود و در مدت کوتاه آشنایی‌مان هر چه می‌گفتم قبول می‌کرد. اما درست بعد از آغاز زندگی مشترکمان بود که متوجه اشتباهم شدم.

رامتین مرد زندگی نیست و هیچ مسئولیتی را در زندگی‌مان نمی‌پذیرد. تمام بار زندگی روی دوش من است. از پرداخت قسط‌ها گرفته تا پس‌انداز پول برای خرید خانه، همه‌چیز به‌عهده من است.

رامتین فقط صبح‌ها سر کار می‌رود و بعدازظهر هم به خانه می‌آید. حتی در کارهای خانه هم کمکم نمی‌کند. سر ماه وقتی حقوقش را می‌گیرد همه آن را به من می‌دهد، بعد از آن خرج زندگی هم با من است. وقتی پول می‌خواهد سراغ من می‌آید.

همیشه این من هستم که باید به فکر همه مشکلات زندگیمان باشم و آنها را حل کنم. حقوق خودم و شوهرم را می‌گیرم، خرج خانه را جدا می‌کنم، اقساط را می‌پردازم و باقی را پس‌انداز می‌کنم. اگر اتفاقی بیفتد من باید آن را حل کنم. حتی خریدهای خانه را هم من باید انجام دهم.

دیگر از این وضعیت خسته شدم. در این چهار سال اصلا انگار نه انگار که شوهر داشته‌ام. رامتین حامی و پشتیبان من نیست و این من هستم که باید مشکلات را حل کنم و حتی حامی رامتین باشم. بارها با او در این باره صحبت کردم، ولی فایده‌ای نداشته؛ رامتین حاضر نیست اخلاقش را تغییر دهد و کمی مسئولیت‌پذیر باشد. برای همین تصمیم به جدایی گرفتم.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من اخلاقم همین است و نمی‌توانم آن را تغییر بدهم. من هم دارم در این زندگی تلاش می‌کنم و از صبح تا شب کار می‌کنم تا بتوانم درآمد مناسبی داشته باشم. از آنجایی که همسرم زن زرنگی است، برای همین سعی می‌کنم مسائل مالی را به او بسپارم. می‌دانم که من مرد ولخرجی هستم و نمی‌توانم پولم را پس‌انداز کنم. برای همین همه حقوقم را به همسرم می‌دهم تا پول‌هایم را بیهوده خرج نکنم.

در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست که در مورد تصمیمشان بیشتر فکر کنند.

درخواست طلاق از زنی که عاشق خرید کردن است

تب بیش از حد زن جوان به خرید کردن آن‌قدر برایش دردسرساز شد که در نهایت کارش به دادگاه خانواده کشیده شد. شوهر این زن که از دست همسرش بشدت عصبانی بود، وقتی روبه‌روی قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای اختلاف با همسرش چنین گفت: دو سالی می‌شود که من و زهره به عقد یکدیگر درآمده‌ایم، اما در این مدت از دست همسرم خسته شدم و تازه فهمیده‌ام که اگر زندگی مشترکم را با او آغاز کنم با مشکلات جدی و غیرقابل تحملی مواجه خواهم شد.

پریناز به طرز عجیبی عاشق خرید کردن است و فقط پول خرج می‌کند. شاید باورتان نشود، اما پریناز هر روز آن هم چند بار به خرید می‌رود و برای خودش همه چیز می‌خرد. کمدهایش دیگر جا ندارد، اما باز هم دست‌بردار نیست. مانده‌ام با این همه خرید می‌خواهد چکار کند. در این مدت هر چه با او صحبت کردم و گفتم کمی رعایت کند و این‌قدر پول خرج نکند، ولی فایده‌ای ندارد. به نظر من این زن بیمار است. چند دست لباس و کفش و حتی مقدار زیادی طلا دارد، ولی باز هم نمی‌شود او را از بازارها بیرون آورد. هر چه می‌خرد تمامی ندارد. هر بار با او تماس می‌گیرم، در مراکز خرید است و اگر هم نرود، اینترنتی خرید می‌کند. من می‌دانم که در کنار این زن خوشبخت نخواهم شد و زندگیمان به‌خاطر ولخرجی‌های او نابود می‌شود.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: من مثل تمام زن‌های دیگر خرید کردن را دوست دارم. این مرد موضوع را زیادی بزرگ کرده است. چون خودش خسیس است، دوست ندارد من پول خرج کنم. برای همین اگر بفهمد که به خرید رفته ام عصبانی می‌شود. در این مدت دو سال هر بار پول خرج کردم شوهرم با من دعوا کرده و حتی چند روزی را با هم قهر بوده‌ایم. برای همین من احساس می‌کنم که ما با یکدیگر تفاهم نداریم و باید هر چه زودتر از هم جدا شویم. نمی‌توانم تا آخر عمرم هر بار می‌خواهم خرید کنم، استرس بگیرم.

در پایان نیز رسیدگی به این پرونده به جلسه آینده موکول شد.

به دوره آشنایی اهمیت بیشتری دهید

تاجیک اسماعیلی، روان‌شناس: به نظر من دوره آشنایی باید بیشتر باشد و زنان و مردان به این دوره اهمیت بیشتری بدهند. ازدواج شوخی‌بردار نیست و اتفاقی است که باید به آن توجه ویژه داشت؛ چراکه یک عمر زندگی انسان را دربرمی‌گیرد.

عشق، منطق و شناخت کافی سه عاملی است که در کنار هم می‌تواند تضمین‌کننده یک زندگی پر از آرامش و خوشبختی باشد.

اگر حتی به یکی از این عوامل هم توجه نشود، ممکن است زندگی مشترک با مشکل جدی مواجه شود. همچنین در زندگی مشترک نیز باید به کوچک‌ترین اختلافات و مشکلات اهمیت داد و به آن رسیدگی کرد.

زن و مرد بعد از آغاز زندگی مشترکشان باید تکمیل‌کننده یکدیگر باشند و با کمک همدیگر برای حل مشکلات پیش رویشان تلاش کنند، زیرا بعد از ازدواج همه چیز بین زن و شوهر مشترک خواهد بود، حتی مشکلات و سختی‌ها؛ برای همین اگر مشکلی بوجود آمد، هر دو باید برای حل آن تلاش کنند و اگر این مسئولیت به‌عهده یک نفر باشد، ممکن است که عواقب بدی پیش‌روی زن و شوهر قرار بگیرد و زندگی مشترک به نابودی کشیده شود.

منبع:جام جم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۲۹ ۰۳ مرداد ۱۳۹۹
باز برو خداذوشکر کن سر کار میره مال من کخ سر کار تمیره تازه از منه در به درم انتظار داره راه میره دروغم به اینو‌اون میگه