به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در هفتههای اخیر تحریمهای جدیدی از سوی آمریکا علیه روسیه به تصویب مجلس سنای این کشور رسید. قرار گرفتن روسیه در لیست کشورهای تحریمی آمریکا نشان میدهد که این کشور توانسته با برنامه استراتژیک بلند مدت به مناطقی که در مدار حساسیت آمریکا هستند نفوذ کند و سلطهگری آمریکا را در این نقاط به چالش بکشد.
منظور از مدار حساسیت آمریکا مناطقی است که به دلیل تغییرات ژئوپلیتیکی پس از جنگ عراق و افغانستان هرگونه حضور مستقیم در آنها موجب تهدید امنیت ملی آمریکا خواهد شد. در سطح جهانی این مناطق به سه دسته کلی تقسیم می شود: 1-مناطقی که در آن چالشگر ظهور پیدا کرده است 2-مناطقی که در آن همپیمانان و متحدان حضور دارند. 3-مناطقی که هر دو دسته اول را در خود جای می دهند و آمریکا تلاش کرده است تعادل را به نفع خود تغییر دهد در نتیجه سعی در اعمال کنترل یکجانبه کرده است. این مناطق به ترتیب شامل شرق آسیا، اروپا و خاورمیانه می شود.
در شرق آسیا چین و کره شمالی از جمله کشورهایی هستند که آمریکا را به لحاظ اقتصادی و سیاسی به چالش مهمی دعوت کردهاند و در این سوی آسیا یعنی در غرب آن خاورمیانه مکانی استراتژیک برای آمریکا محسوب میشود. جاییکه سلطه بی چون و چرا را حق خود می دانسته و سعی کرده است تا تعادل بین کشورهای متحد و چالشگر را به نفع خود تغییر دهد و آخرین مکان اروپاست. همپیمانانی که به لحاظ هنجاری با آمریکا وجوه مشترک دارند و سعی می کنند در بیشتر مسائل جهان رویکردی مشابه را اتخاذ کنند هر چند بین آنها و آمریکا اختلافاتی به وجود می آید، اما در یک دید کلی این منطقه مهم ترین متحد آمریکا در سیاست بین الملل محسوب می شود.
در این میان روسیه بر اساس یک برنامه استراتژیک بلند مدت که هدف آن حضور هر چه بیشتر در نقاط مختلف جهان است و به نوعی به مقابله با آمریکا می پردازد، سعی دارد تا نفوذ خود را به این مناطق گسترش دهد. تحریم های جدید نفوذ موفق روسیه در مدارهای حساسیت آمریکا است؛ بر این اساس مناطق سه گانه مورد بحث را بررسی می کنیم.
روسیه با پیش زمینه مقابله با غرب در قبال تحولات ژئوپلیتیکی اوکراین تصمیم گرفت در خاورمیانه که یکی از مهمترین مناطق به لحاظ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در جهان محسوب می شود ، حضور پررنگ تری را داشته باشد. بحران سوریه و همچنین چند کشور متحد آمریکا از جمله نقاط هدف این کشور در خاورمیانه است.
سوریه
نقطه شروع حضور مستقیم روسیه در بحران سوریه در پاییز سال 2015 میلادی به درخواست بشار اسد رئیس جمهور سوریه بود. با توجه به تحولاتی که در طی این سه سال در سوریه رخ داده است حضور روسیه در بحران این کشور تاکنون موفقیت آمیز بوده است، زیرا دولت بشار اسد هنوز در رأس قدرت قرار دارد و این یعنی آمریکا و متحدانش به هدف اصلی خود در قبال بحران سوریه نرسیدند و گروههایی که مورد حمایت آمریکا بودند عملا جنگ را واگذار کردند تا جاییکه دونالد ترامپ خبر از عدم حمایتهای آموزشی و لجستیکی سیا در این کشور داد. در این بین روسیه توانست از پایگاههای نظامی خود محافظت کند و بازیگران منطقهای را مجبور به بازنگری در مورد نقش خود در منطقه کرد.
این کشور حضور و مشارکت گسترده خود را در چند کشوری که جزء متحدان اصلی آمریکا در منطقه محسوب میشوند عملی کرد. این کشور با اهداف همه جانبه اقتصادی، امنیتی و مبارزه با تروریسم و اهداف معتبر جهانی وارد این کشورها شد. دراین میان می توان ترکیه، مصر و رژیم صهیونیستی را جزء نقاط هدف روسیه در منطقه دانست.
ترکیه
با وجود یک رابطه سینوسی بین دو کشور ترکیه و روسیه، اما روسیه سعی کرده است تا این کشور متمایل به غرب را در منطقه خاورمیانه برای خود حفظ کند. علیرغم اختلاف نظرهای اولیه در خصوص بحران سوریه پس از کودتای نافرجام ترکیه روابط دو کشور مسیر متفاوتی را پیش گرفت و در طی بحران سوریه منافع مشترکی بین دو کشور به وجود آمد. دیدارهای متعدد رئیس جمهور دو کشور و همکاریهای دفاعی و اقتصادی بین آنها نشان از نزدیکی این دو است، این یعنی تغییر توازن در منطقه به ضرر آمریکا خواهد بود.
مصر
در سال 2014 مصر و روسیه برای اولین بار پس از جنگ سرد نخستین موافقتنامه مهم تسلیحاتی خود را به امضا رساند. از آن زمان به بعد تعاملات بین دو کشور افزایش یافت. تا جاییکه مصر با روسیه درباره ماندن بشار اسد به نقطه نظر مشترک رسیدند و نیروهای مصری به همراه روسیه به سوی سوریه حرکت کردند. هم چنین این دو کشور درباره به قدرت رسیدن ژنرال هفتدر در لیبی نیز اتفاق نظر دارند.
از نقطه نظر مصر، مساله مهم آن است که به طرفهای غربی ثابت کند که می تواند روابط گسترده ای با کشور های قدرتمند غیر غربی داشته باشد. البته اين به معنی جایگزینی مسکو یا پکن با واشنگتن نخواهد بود؛ بلکه نشاندهنده آن است که مصر اهمیت تنوع بخشیدن به متحدان بزرگ را درک کرده است و به جای وابستگی بر آمریکا، تلاش میکند قدرت چانه زنی خود را افزایش دهد.
رژیم صهیونیستی
برای روسیه رژیم صهیونیستی یکی از شرکای مهم سیاسی – اقتصادی این کشور است. با توجه به حضور یک میلیون روس در فلسطین اشغالی روابط این دو کشور در شرایط متفاوتی نسبت به گذشته قرار گرفته است حضور این افراد در فلسطین اشغالی اساسا نگاه این کشور به روسیه را تحت تاثیر قرار داده است. این رژیم برای روسیه دریچه ای به سوی بهره گیری اقتصادی و مالی و دریافت تکنولوژی مدرن است. هرچند رابطه امنیتی این رژیم با آمریکا برایش قابل اهمیت است اما از زمان حضور نظامی روسیه در سوریه این کشور از حملات هوایی محدود رژیم صهیونیستی در سوریه حمایت کرده است. اوج گسترش روابط بین دو کشور ورود روسیه در حل مناقشه اعراب با رژیم صهیونیستی است، دقیقا عرصه ای که آمریکا به طور سنتی در آن سلطه داشت. پوتین تلاش کرد تا نشستی را با محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی برقرار کند، هم چنین برای اولین بار رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سعی کرد که بین مسکو و واشنگتن انتخابی نکند بر خلاف همیشه که همراه آمریکا بود.
روسیه توانسته است روابط خود را با کشورهایی در منطقه خاورمیانه که اهمیت بسزایی در سیاست خارجی آمریکا دارد گسترش دهد. شاید این روند مدت زمان طولانی را به خود اختصاص دهد اما آنچه که مبرهن است پیشروی روسیه در خط قرمز آمریکا در خاورمیانه است. اروپا منطقه دیگری که از اهمیت فراوانی برخوردار است.
حضور و گسترش روسیه در اروپا
بحران اوکراین و جدایی شبه جزیره کریمه از خاک این کشور از مهمترین تنشهایی است که بین آمریکا و روسیه در اروپا به وجود آمد. در حالی که غرب تلاش میکرد تا روابط خود با روسیه را به شکل سازمانی درآورد و با تعهداتی که در قبال موافقت نامهها بر روسیه تحمیل میکند آن را تحت کنترل در آورد، موافقتنامههای پاریس، سازمان امنیت و همکاری اروپا و قانون تاسیس ناتو-روسیه به شکست انجامید. پوتین رئیس جمهور روسیه آشکارا دیدگاه غرب درباره نظم پس از جنگ سرد را زیر سوال برد و پیش نهاد کرد این نظم رها شود و به رویکردی که هفتاد سال پیش در پایان جنگ جهانی دوم که در کنفرانس یالتا و پتسدام رخ داد، باز گردند. زمانیکه آمریکا، شوروی و انگلیس سرنوشت اروپا را رقم زدند.
این یعنی مرزها خرد شوند و یالتای جدیدی برگزار شود تا تغییر موقعیت روسیه در اروپا و اوراسیا تثبیت شود. همچنین روسیه برای پیشبرد اهداف خود در اروپا با استفاده از حق وتو در شورای امنیت مانع از عضویت اوکراین و گرجستان به ناتو شد. این ضعف استراتژیک در مقابل روسیه زنگ هشداری برای آمریکا و سایر متحدانش بود که نمیتوانند این کشور را در جهت اهداف خود سر به راه کنند.
دیپلماسی انرژی که روسیه در قبال اروپا پیش میگیرد نیز از جمله اهرم هایی است که در مقابل تحریم ها استفاده می کند. وابستگی اروپا به گاز روسیه تا حدودی امکان عمل این کشور در قبال سیاست های آمریکا را افزایش داده است و روابط اقتصادی گسترده با کشورهای اروپایی از جمله آلمان نیز در بعضی مواقع مانع از اعمال نظر یک جانبه آمریکا علیه این کشور می شود.
شرق آسیا از جمله مناطق دیگری است که در چند روز اخیر سیاست خارجی آمریکا را به لحاظ آزمایش موشکی کره شمالی و موضعگیری روسیه و چین در قبال آن به خود مشغول کرده است.
حضور گسترش روسیه در شرق آسیا
یکی دیگر از مدارهای حساسیت آمریکا شرق آسیا است. جاییکه کره شمالی و چین حضور دارند. آنچه بیش از همه برای آمریکا در این منطقه اهمیت دارد حفظ امنیت متحدان منطقه ای خود یعنی کره جنوبی و ژاپن است. در این میان روسیه با حضور گسترده آمریکا در این منطقه موافق نیست و با استقرار سامانه دفاع موشکی تاد در این منطقه مخالفت میکند در نتیجه درباره برنامه موشکی کره شمالی بین روسیه و آمریکا اختلاف نظر وجود دارد.
در عین اینکه چین برای کره شمالی ارزش ژئوپلیتیک قائل است. اما برای روسیه، کره شمالی مورد مهمی برای به چالش کشیدن آمریکا در این منطقه است. وجود کارگران کره ای در روسیه، صادرات نفت از جانب روسیه به این کشور، استفاده از بنادر روسیه توسط کره شمالی برای تجارت همه حاکی از آن است که روسیه تمایل چندانی برای همنوایی با آمریکا در خصوص بحران کره شمالی ندارد.کره شمالی یک کشور هسته ای آزاد است و به راحتی می تواند اهرمی در مقابل آمریکا باشد. آنچه تنها ابزار آمریکا در مقابل این کشور است تحریم های اقتصادی یکجانبه است و این تحریم ها تا زمانیکه دو کشور چین و روسیه در خصوص آنها با آمریکا به تفاهم نرسند کار ویژه خاص خود را نخواهند داشت و به عنوان ابزاری علیه این کشور بهویژه از جانب روسیه استفاده خواهد شد.
حضور روسیه در مناطقی از جهان موجب نگرانی آمریکا شده است، زیرا با نفوذ بیشتر این کشور در مناطقی که در مدار حساسیت آمریکا قرار دارد امنیت ملی آن را با خطرمواجه میکند. در نتیجه آمریکا به فکر مهار روسیه است و تحریمهای اقتصادی یکی از ابزارهایی است که میتواند با استفاده از ضعفهای اقتصادی روسیه فشارهای سیاسی خود را برای تغییر در رفتارش اعمال کند و مانع از پیشرویهای این کشور شود.
انتهام پیام/