به گزارش حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بسیج دانشجویی سه دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران، درباره وضعیت نظام سلامت و اقدامات وزارت بهداشت در چهار سال گذشته بیانیه ای صادر کردند.
در بیانیه بسیج دانشجویی این سه دانشگاه علوم پزشکی آمده است: سلامت به عنوان یکی از نیازهای اساسی مردم، جایگاه ویژه ای در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارد، تا جایی که تامین عادلانه آن، از وظایف اصلی دولت برشمرده شده است.
به رغم پیشرفت های شگرف حاصله در این حوزه، همچون ایجاد و توسعه شبکه بهداشت و درمان و کنترل بیماری های واگیر و در پی آن افزایش امید به زندگی، تغییر الگوی بیماری ها در کشور ما، پاسخ شایسته ای از سوی نظام سلامت دریافت نکرد، و از سوی دیگر، ورود جدی ذی نفعان به عرصه حاکمیت نظام سلامت خود مسبب مشکلات دیگری شد، تا جایی که در سالهای پایانی فعالیت دولت دهم، مشکلاتی همچون بالا بودن هزینه های مردم در بخش بهداشت و درمان، وضعیت نامناسب دسترسی به دارو و تجهیزات پزشکی و حتی دشواری در استفاده از تخت بیمارستانی و پزشک متخصص بر وضعیت سیستم نظام سلامت ایران سایه افکنده بود.
توجه شایسته دولت یازدهم و وزارت بهداشت به مقوله مهم سلامت، بارقه امید را در دل دغدغه مندان این حوزه و مردم برای بهبود وضعیت خدمات بهداشتی درمانی روشن کرد. از جمله اقدام دولت در ساماندهی بازار ملتهب دارو در آغاز فعالیت خود که شایسته تقدیر است.
اراده دولت برای ایجاد اصلاح در نظام سلامت که در قالب طرح تحول ارائه شد نیز یکی دیگر از تصمیمات دولت برای بهبود وضعیت نابسامان نظام سلامت بود. طرحی که با هدف کاهش پرداخت از جیب مردم و افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی طراحی شده بود و در مراحل اولیه نیز توفیقاتی ایجاد نمود. اما پس از گذشت مدتی نقاط ضعف موجود در طرح تحول نظام سلامت باعث بروز عوارض منفی برای نظام سلامت گردید. بی توجهی به قوانین بالادستی و تجربیات موفق جهانی در حوزه اصلاحات سلامت ورویکرد اشتباه مجریان مبتنی بر «حل مسئله صرفا با تزریق منابع مالی»در کنار نگاه نازل به اصلاحات ساختاری و کنترل هزینهها باعث شد تا توفیقات این طرح موقتی باشد و در دراز مدت، مسائلی به مراتب پیچیده تر، از جمله ورشکستگی بیمه های درمان، ناتوانی دولت در تامین بودجه سلامت، و درنهایت، افزایش هزینه های درمانی مردم بوجود آید.
ورشکستگی بیمه های درمانی: پس از اجرای گام سوم طرح تحول سلامت دو بیمه اصلی درمان پایه کشور یعنی تامین اجتماعی و بیمه سلامت ایرانیان با رشد شدید هزینه های درمان مواجه شدند به نحوی که طی دو سال پس از اجرای طرح تحول سلامت ،هزینه های درمان تامین اجتماعی بیش از ۴۴ درصد در سال رشد داشته است در حالی که رشد درآمد های تامین اجتماعی کمتر از ۲۳ درصد در سال بوده است. در خصوص بیمه سلامت نیز، هزینه ها از ۴ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲ به ۱۶ هزار میلیارد در سال ۹۵ رسید و اوراق قرضه ۸ هزار میلیارد تومانی برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران برای جبران کسری این سازمان منتشر گردید. این اقدام، بدهی های نظام سلامت را بیش از گذشته افزایش داد و انتقادات جدی اقتصاددانان به این نوع تامین مالی بیمه سلامت را در پی داشت که خود گواه بر ورشکستگی بیمه های درمان پس از اجرای طرح تحول سلامت است.
اعتبارات نظام سلامت: بودجه عمومی وزارت بهداشت در سال اول طرح تحول سلامت ۲ برابر شده و درآمد اختصاصی وزارت بهداشت پس از گام سوم طرح تحول سلامت در طی یک سال ۱۲ هزار میلیارد افزایش داشته است و طی دو سال ۴ برابر شده است. با اجرای طرح تحول، اعتبارات کلی نظام سلامت افزایش چشمگیری داشت به طوریکه اعتبارت آن از ۱۸هزار میلیارد در سال ۹۲، به ۵۸هزار میلیارد در سال ۹۶ رسیده است و این رشد بیش از ۲۲۰ درصدی اعتبارات بی سابقه بوده است.ولی این افزایش اعتبارات نتوانسته خروجی های مطلوب و پایدار را برای نظام سلامت کشور عرضه کند.
ورشکستگی بیمارستان های دولتی: به دنبال افزایش بسیار زیاد تعرفه های درمانی در گام سوم طرح تحول سلامت ، فشار مالی زیادی به صندوق های بیمه پایه وارد شد. به جرات می توان گفت که افزایش بدهی بیمه های درمان به بیمارستان های وزارت بهداشت و عدم پذیرش بیماران در برخی بیمارستانهای دولتی در سطح کشور و یا لغو قرارداد با بیمه های درمانی در ماه های اخیر نشانه واضحی از ورشکستگی طرح تحول سلامت است. طبق آخرین اظهارات ریاست سابق سازمان غذا و دارو، بیمارستان های دولتی ۵هزار میلیارد تومان به شرکت های دارویی و تجهیزات پزشکی بدهکار هستند و بیم آن می رود ادامه شرایط فعلی منجر به تقطیع زنجیره تامین دارو و تجهیزات پزشکی و ایجاد بحران در تامین این کالاهای استراتژیک شود.
فشار هزینه های سلامت بر مردم: اگرچه هدف اصلی طرح، کاهش هزینه های مردم در بخش سلامت بود و وزارت بهداشت مدعی کاهش درصد پرداخت از جیب مردم است، اما به دلیل افزایش بی سابقه قیمت خدمات، پرداختی مطلق مردم پس از اجرای طرح تحول بیش از پیش افزایش پیدا کرد. در حالی که مردم پیش از طرح تحول (سال ۹۲) حدود ۴۶ درصد از رقم ۶۵ هزار میلیارد تومان معادل حدودا ۳۰ هزار میلیارد تومان از جیب پرداخت می کرده اند، با افزایش حجم بازار سلامت در سال ۹۴ به حدود ۱۱۰ هزار میلیارد تومان و احتساب پرداخت ۴۰ درصدی از جیب مردم، این رقم به ۴۴ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. اخیرا نیز درصد نسبی پرداخت از جیب بخش بستری دولتی که در گام سوم طرح تحول به ۶ درصد و ۳ درصد به ترتیب برای خانوار های شهری و روستایی رسیده بود به حالت قبلی خود در قبل از گام سوم طرح تحول یعنی ۱۰ درصد و ۵ درصد رسید و این یعنی اشتباه در اقدامات طرح تحول سلامت که بسیج دانشجویی سابقا نگرانی خود را نسبت به رشد پرداخت از جیب بیماران بعد از گام سوم ابراز کرده بود.
افزایش سهم سلامت از سبد هزینه خانوار و تورم بخش بهداشت و درمان: سهم هزینه های سلامت در سبد هزینه های خانوار نیز پس از طرح تحول سلامت و به رغم تمامی افزایش بودجه ها طبق آمارهای مرکز آمار رشد داشته است.سهم بهداشت و درمان از سبد هزینه های خانوار با اجرای طرح تحول سلامت نه تنها کاهش نیافته، بلکه این شاخص از ۸.۴ به ۹.۷ درصد در روستاها و از۹.۲ درصد به ۱۰.۵ درصد در شهرها رسیده است. این آمار به وضوح نشان میدهد اگرچه هزینه مردم در بعضی از بخش ها کاهش یافت، اما در مجموع با اجرای طرح تحول سلامت فشارهزینه های سلامت بر دوش مردم بیشتر شده است.
تبعات اجتماعی منفی: با اجرای طرح تحول سلامت، نظام ناکارآمد پرداخت به ازای خدمت بار دیگر تقویت و تثبیت شد و نهایتا منجر به افزایش اختلاف درآمد بین پزشکان رشته های مختلف و همچنین اختلاف درآمد پزشکان با سایر کادر درمان شد.اعتراضات صنفی پرستاران و کادر درمان به اختلاف درآمد حاصل ازاجرای طرح تحول و کشیده شدن دامنه اعتراضات و تقابل اجتماعی با پزشکان در سطح جامعه به وضوح دیده می شود. تضعیف شاخه های مختلف علوم فنی مهندسی و انسانی در پی گرایش شدید به رشته پزشکی در کنکور سراسری نیز از جمله تبعات منفی وضعیت درآمدی برخی پزشکان است.
افزایش تعرفه ها: با اجرای گام سوم طرح تحول، تعرفه های خدمات پزشکی در بخش دولتی و خصوصی به یکباره بطور میانگین ۱۸۷درصد افزایش پیدا کرد و موجب تحمیل هزینه های سنگین به بیمه های پایه و رسیدن آنها به مرز ورشکستگی و ایجاد اختلال در سیستم تامین مالی نظام سلامت گردید. نادیده گرفتن نقش مستقل بیمه های درمانی در گردش مالی طرح تحول سلامت:منابع دولتی برای طرح تحول باید از طریق بیمه های درمان به نظام سلامت وارد میشد نه اینکه بودجه این طرح به شکل مستقیم به وزارت بهداشت داده شود.
بی توجهی به قوانین و اسناد بالا دستی: متاسفانه رویکرد تزریق منابع در طرح تحول سلامت جای خود را به رویکرد های کنترل هزینه داده است. در طرح تحول سلامت به بند های قانون برنامه پنجم توسعه همچون ضرورت پزشک خانواده، نظام ارجاع، راهنماهای بالینی، پرونده الکترونیک سلامت و همچنین بند های کلیدی سیاست های کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) همچون تقدم پیشگیری بر درمان، لزوم یکسان سازی حق تعرفه فنی بین بخش خصوصی و دولتی و... توجهی صورت نگرفت و باعث شد که این طرح در مسیر صحیح اصلاح نظام سلامت قرار نگیرد
تعارض منافع در حاکمیت نظام سلامت: بسیاری از مشکلات کنونی نظام سلامت را می توان در تعارض منافع تصمیم گیران و سیاست گذاران این حوزه دانست . بسیاری از مدیران ارشد وزارت بهداشت پزشک بوده و بعضا از سهام داران بخش خصوصی هستند، به طور طبیعی تعارضی میان منافع شخصی و صنفی با منافع مردم برای آن ها پدید می آید . سپردن مدیریت سازمان های بیمه گر ، که باید حافظ منافع بیماران و مردم باشند، به پزشکان نیز نتیجه ای جز افزایش بی ضابطه تعرفهها به نفع قشر نازک پزشکان متخصص نداشته است.
ادامه روند فعلی طرح تحول سلامت بدون اصلاح در ساز و کارهای آن امکان پذیر نیست و اظهارات مسئولین مختلف از مجلس شورای اسلامی، سازمان های بیمه ای و وزارت بهداشت نیز این موضوع را تایید می کند.
در پایان بسیج دانشجویی برای تیم اجرایی نظام سلامت در دولت دوازدهم آرزوی موفقیت می کند و آمادگی کامل خود را جهت کمک و ارائه پیشنهادات و راهکار ها ی کارشناسی به وزرات بهداشت اعلام می دارد.
انتهای پیام/