به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از خبرگزاری صدا وسیما  بیشترین تمرکز آلمانی ها در این دوره از انتخابات پارلمانی آلمان بر محور مسائل سیاست داخلی به ویژه مساله مهاجرت است.
در حالی که دو روز بیشتر به برگزاری انتخابات پارلمانی در آلمان باقی است، آیا آلمان و اروپا «مرکل چهارم» را بر کرسی صدراعظمی آلمان خواهند دید؟

زمینه نظری
به نظر می رسد انتخابات پارلمانی آلمان بیش از شهروندان آلمانی در ترسیم دستورکارهای چهار سال آینده اتحادیه اروپا تاثیرگذار باشد؛ چرا که سرنوشت اعضای این اتحادیه در بسیاری از مسائل مهم و حتی سرنوشت ساز به نتیجه این انتخابات وابستگی پیدا کرده است؛ آنهم بدان سبب که انتخابات پارلمان سراسری آلمان (بوندس تاگ) و متعاقب آن مشخص شدن صدراعظم چهار سال آینده این کشور، این نهاد قانونگذار را به قوه مقننه ای برای سطح کل اتحادیه بدل کرده است.

اولویت احزاب
در این بررسی قصد داریم تا با تشریح اجمالی تازه ترین تحولات سپهر سیاسی آلمان و بیان اولویتهای کاری و برنامه ها و اهداف احزاب مطرح آلمانی در چندین قسمت، پاسخهای تاحد امکان روشنی به پرسشهای مطرح شده داشته باشیم.
گویاتر بوندس تاگ، متفاوت از «بوندس رات» که پارلمانی ایالتی است به عنوان یک پارلمان کاری که ماهیت نمایشی ندارد و حتی کمیسیون های تخصصی اش نیز محلی برای تصمیم گیری و تصویب است از ظرفیت خط مشی دهی به اتحادیه اروپا نیز برخوردار است.

اما سئوالی که در اینجا مورد ملاحظه قرار می گیرد آن است که چرا بالاترین تمرکز رای دهندگان آلمانی، حول مسائل سیاست داخلی و بخصوص مساله مهاجرت قرار گرفته است و اینکه آن اجماعی که احزاب بزرگ و مطرح آلمانی در دو حوزه سیاست خارجی و سیاست اروپایی با هم دارند، چگونه حاصل شده است؟

نظرسنجی ها چه می گویند؟
برابر نظرسنجی های معتبری که تاکنون علاوه بر هفت مرکز افکار سنجی معتبر آلمانی در شبکه های تلویزیونی اصلی آلمان یعنی دو کانال یک (آ.اِر.دِ) و کانال دو (سِت.دِ.اف) انجام داده اند در میان احزاب متحد مسیحی شامل احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی)، حزب سوسیال دموکرات و احزاب دموکرات آزاد، سبزها، چپها و حزب نوظهور راستگرای «جایگزین برای آلمان»، دو حزب خواهر مسیحی یعنی احزاب دموکرات مسیحی به رهبری خانم آنگلا مرکل و حزب سوسیال مسیحی به رهبری آقای هورست زِهوفِر با 36 درصد محبوبیت عمومی با اختلافی بیش از چهارده درصد از سوسیال دموکراتها که هم اکنون محبوبیتی 21.5 درصدی دارند، پیشی گرفته اند.

اگر دو حزب متحد مسیحی را همان طور که از صفتشان پیداست، یک حزب متحد در نظر بگیریم بنابراین باید به این نکته اذعان کنیم که حزب «جایگزین برای آلمان» که به عنوان یک حزب پوپولیست راست و دارای گرایشهای افراطی، در سال 2013 در جامعه آلمان متولد شده است تاکنون با کسب 11 درصد به عنوان سومین حزب بزرگ انتخابات پارلمانی این دوره مطرح است.

در این میان حزب لیبرال دموکرات آزاد، 10 درصد، چپها 8.5 درصد و سبزها 8 درصد احتمالی آراء را به خود اختصاص داده اند.

بهترین کلید شناخت فضای رسانه ای حال و هوای انتخابات مهم پارلمانی آلمان، توجه به مسائل و موضوعات مطرح شده در تنها مناظره تلویزیونی آلمان، میان رهبران دو حزب دموکرات مسیحی و سوسیال دموکرات یعنی آنگلا مرکل و مارتین شولتس است که در تاریخ سوم شهریور امسال از چهار شبکه تلویزیونی در سراسر آلمان امسال به طور زنده پخش شد.

دغدغه مسایل داخلی
پرداختن به مسائل سیاست داخلی از جمله سوء قصدهای تروریستی در آلمان و موضوعات نظیری میزان و کیفیت عدالت اجتماعی، اخذ مالیات، رسوایی دستکاری در نرم افزارهای نشان دهنده میزان آلایندگی خودروهای دیزلی شرکت فولگس واگن به عنوان بزرگترین خودروساز آلمانی و اروپایی، افزایش سن بازنشستگی و به ویژه دو مساله مهاجرت و اسلام، جملگی نشان از این حقیقت دارند که بدرستی دغدغه های امروز و فردای ملت آلمان از جنس مسائل سیاست داخلی هستند.

طبق یکی از نظرسنجی های اخیر در آلمان، بحث و بررسی مسائل سیاست خارجی شامل بحران هسته ای کره شمالی، حفظ و پایبندی به توافقنامه هسته ای ایران به عنوان یک شاهد مثال خوب در استفاده از این مدل موفق برای موارد مشابه، تحولات ترکیه، برگزیت، نحوه تعامل با ترامپ، توافقنامه آب و هوای پاریس و سایر موارد دیگر همانند انتخابات سال 2002 نمی توانند نقش ناجی را بازی کنند و بنابراین تنها هفت درصد سئوال و جوابهای این نظرسنجی را به خود اختصاص دادند.

در این مناظره، حجم مسائل سیاست داخلی آلمان چنان زیاد بود که بعد از 97 دقیقه مناظره رو در روی تلویزیونی، دیگر، زمانی به بیان مسائل مهمی نظیر آموزش، محیط زیست، آب و هوا و سلامت، بهداشت و مددکار نرسید؛ مناظره سردی که در مقایسه با مناظره های زنده دوره های قبل با حدود 16 میلیون و 200 هزار، بیننده کمتری را پای گیرنده ها نشاند؛ در حالی که دو مناظره سالهای 2013 و 2005 به ترتیب بیش از 17 میلیون و نزدیک به 21 میلیون نفر مخاطب تلویزیونی داشت. حتی در نظرسنجی مربوط به همین مناظره نیز به ترتیب تنها 32 درصد از پرسش شوندگان، مرکل را دارای عملکرد بهتر و 29 درصد، رقیب وی، شولتس را دارای خروجی بهتر توصیف کردند.

اما شاید علت این سردی به دو علت وابسته باشد: نخست آنکه آلمانی ها از همان زمان شروع مبارزات انتخاباتی نامزدها تاکنون نتیجه انتخابات را می دانند و در روز اعلام نتایج غافلگیری را تجربه نخواهند کرد. به همین خاطر است که 71 درصد از سئوال شوندگان در یک نظرسنجی برنامه «فشارسنج سیاست =Politikbarometer» کانال دوم تلویزیون آلمان، «سِت.دِ.اف» اعلام کردند که اخبار پیش از برگزاری انتخابات را دنبال نمی کنند و تنها 26 درصد از علاقه خود برای پیگیری اخبار انتخابات خبر دادند و دوم آنکه تنها 7 درصد از سئوال شوندگان به این سئوال که وضعیت اقتصادی زندگی خود را در شرایط حاضر چطور ارزیابی می کنید، پاسخ منفی دادند و وضعیت اقتصاد خود و خانوارشان را بد توصیف کردند.

این وضعیت بخوبی نشان می دهد رضایتمندی اقتصادی برای شهروندان آلمانی در صدر اولویتهایشان قرار دارد اما با این حال برای آنکه در زندگی شخصی خود، کیفیت بالاتری را شاهد باشند همچنان خود را بر مسائل سیاست داخلی، متمرکز کرده اند.
شاید انتخاب شعار انتخاباتی حزب آنگلا مرکل تحت عنوان «برای آلمانی که در آن خوب و رضایتمند زندگی کنیم.» بی علت نباشد و در واقع با شناخت کامل از انگیزش های جامعه آلمان طراحی و تنظیم شده باشد؛ حزبی که با بهره گیری از مدلهای موفق اقتصادی بخصوص «مدل اقتصاد بازار اجتماعی» که در زبان آلمانی به آن «Soziale Marktwirtschaft» و در انگلیسی به آن «Social market economy» می گویند، عطش شهروندان آلمانی را به رفاه بیشتر و دریافت خدمات تامین اجتماعی مطلوبتر همچنان سیری ناپذیر نگاه داشته است.

آلمانی ها با تجربه گرانقدری از که جنگ جهانی دوم بدست آورده اند نیک می دانند که اگر همپای افزایش استانداردهای کیفیت زندگی در عرصه سیاست داخلی به مساله مهاجرت و تبعات ورود آوارگان غیرقانونی به کشورشان اهمیت می دهند، بدان سبب است که آنها که توسعه و امنیت را دو مقوله درهم تنیده و بشدت وابسته به هم می انگارند بر این باورند که با در اختیار داشتن هر دو بال توسعه و امنیت است که می توان در عرصه دسترسی های بیشتر رفاهی در حوزه مسائل سیاست داخلی و حتی منطقه ای و خارجی، رضایتمندی خویش از زندگی را تامین و تضمین کرد.

شاید بی علت نباشد که زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان در سخنرانی که در مجمع عمومی سالیانه امسال داشت اعلام کرد که جنگ ویرانگر دوم جهانی به ملت ما روحیه همگرایی کاملا متفاوتی در مقایسه با سایر ملل داده است؛ به گونه ای که معتقدیم برای تضمین رفاه باید دشمنان سابق خود را به همسایگان و شرکاء خوب تبدیل کنیم و در طول این سالها ما تلاش کردیم تا بجای تحقق شعار «اول آلمان = Germany First» رفاه بیشتر را از طریق به اشتراک گذاری یک مسئولیت همزیستی مسالمت آمیز محقق کنیم.

بنابراین به نظر می رسد ملت آلمان، برگرفته از اندوخته و پشتوانه تاریخ گذشته خود با ترجیح آراء منطقی بر آراء احساسی و فاصله گیری از باورهای پوپولیستی و عوامفریبی، همچنان از مزیت قابل پیش بینی خود دفاع کنند.

جمع بندی
هرچند دوران کسب اکثریت مطلق در بوندس تاگ سپری شده است اما به نظر می رسد ملت آلمان با ارائه فرصتی دیگر به احزاب متحد مسیحی و سوسیال دموکراتها زمینه تشکیل یک «ائتلاف بزرگ» دیگر را برای دولت آینده خود فراهم کند و با کاستن از آمار 39 درصدی که تا هفته گذشته در وضعیت عدم قطعیت برای شرکت در انتخابات بسر می بردند تلاش کنند تا بعد از گذشت حدود 68 سال از تشکیل جمهوری فدرال آلمان از ورود احزاب راستگرا همچون حزب «جایگزین برای آلمان» به بوندس تاگ جلوگیری به عمل آورند.

انتهای پیام/

انتخابات پارلمانی آلمان