میرجلالالدین کزازی شاهنامه پژوه و پژوهشگر ادبی در گفتوگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره حافظ گفت: این پدیده شگرف فال گرفتن با دیوان حافظ نشانهای ناب و نغز و آشکار است از اینکه حافظ در دل ایرانیان جایگاهی بسیار قرین و بلند یافته است. ایرانیان به ویژه تودههای مردم حافظ را تنها سخنور نمیدانند بدو چنان دوستی دیرین، رایزنی آگاه از رازهای نهان مینگرند. از همین روست که هر زمان در کاری درمیمانند یا گمانمند و دو دل هستند از او یاری میجویند. از او میخواهند که راه درست را به آنان بنماید.
وی افزود: آگاهی حافظ از نبی «قرآن»، در شیوه سخنوری او میتواند کارگر افتاده باشد. زیرا که نامههای سپندآیینی، زبانی نمادین، رازناک و پیچاپیچ دارد به سخن دیگر باورمندان به این نامههای مینوی برآنند که در هر واژه یا پاره از این نامهها چندین لایه معنایی و پیام شناختی نهفته است که هر کس بر پایه نگاه تیز و کاونده خویش یا حتی فراتر از آن با روانی روشن با دل پاک و پیراسته میتواند از لایههای آشکار بیرونی به لایههای نهان درونی برسد. سرودههای خواجه نیز از چنین ساختار و سرشتی برخوردارند. پیوند در میان پارههای پندار، در میان واژههای هر بیت با یکدیگر آن چنان نغز و نازک و نهان است که کمتر میتوان از بیتی تنها یک پیام و معنا را ستاند.
این پژوهشگر ادبی درباره آشنایی حافظ با جامعه روزگار خود بیان کرد: بیگمان هر سخنور راستین ویژگیها، هنجارها و چگونگیهای زمانه خود را در سرودههایش بازتاب میدهد. این بازتاب در دیوان حافظ هم با نمودی آشکارتر دیده میشود. بسیاری از این ویژگیها و هنجارها در زمانهای دیگر نیز میتواند پدیدار شود. به هر روی ویژگیهایی مانند آزمندی، دورویی و سودجویی در شمار ویژگیهایی هستند که در هر زمانی و هر جامعهای کمابیش روایی دارد. بر همین پایه است که آنچه حافظ درباره روزگار خود گفته است در روزگاران دیگر یا در میان دیگر مردم جهان هم آشناست.
انتهای پیام/