به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از وعدههایی که شاید بارها در دوران تحصیل در مدارس از همکلاسیها و دوستانمان شنیدهایم، وعده دیدار در زنگ آخر و احتمالا یک درگیری تمامعیار با معیارهای همان دوران بود که اکثرا البته با فرار یکی از طرفین خاتمه پیدا میکرد. خشونت در درون مدارس ختم به همین موضوع نبود و نیست و جنبههای مختلفی را شامل میشود، از خشونت سر زده از دانشآموزان تا خشونت منعکس شده از دبیر، مدیر، معاون و... که همگی برای توجیه رفتار خود علل بسیاری را ذکر میکنند.
همین دانشآموزان و همین دوستان قدیمی ما، یادمان هست که یکی از علل پرخاشگریهایشان بروز نوعی قدرت بین همسن و سالها و سایر دوستان بود، یا خشونتشان نشات گرفته از یک دعوای مختصر شب گذشته، با پدر خانواده و قس علیهذا.
همه اینها در بررسیهای علمی هم لحاظ میشود؛ یعنی در تقسیمبندی علل بروز و رشد خشونت در مدارس همین موضوعاتی که از گذشته تا به حال ما به راحتی از آنها گذشتیم و میگذریم، همان عللی که یکی از دوستانمان در توجیه درگیری زنگ آخر با دوست دیگرمان میگفت همچنان پابرجاست و کارشناسان، جامعهشناسان و روانشناسان هم به آن اذعان دارند.
خشونت و البته پرخاشگری بهعنوان یکی از راههای بروز خشم، محصور در علل ثابتی نبوده است از این جهت هم گزارههای جامعهشناختی در بررسی و تحلیل رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز دخیل است و هم گزارههای روانشناسانه در این مهم تاثیرگذارند. «هانس آیزنک» روانشناس انگلیسی در ارتباط با ریشههای روانشناختی رفتارهای پرخاشگرایانه و خشونتآمیز بر این باور است که بین ویژگیهای شخصیتی چون برونگرایی و رفتار انحرافی رابطهای وجود دارد که فرد را به سمت صلحطلبی یا اعمال رفتارهای خشونتآمیز سوق میدهد.
وی مدعی است فرد برونگرا، ماجراجو و مغرور است، فوری واکنش نشان میدهد تمایل به پرخاشگری دارد، زود از کوره بهدر میرود و نمیتواند کنترلی بر احساساتش داشته باشد. در کنار تیپ شخصیتی فرد نباید از تغییرات ناگهانی و بیمارگونه دوران بلوغ نیز چشمپوشی کرد. در این دوران که بیشتر دانشآموزان با آن درگیر هستند فرد به خاطر تغییرات بیولوژیکی و فکری در وضع روحی مناسبی قرار ندارد و بهشدت شخصیتی شکننده دارد. این مشکل با تغییر در برخی خصوصیات رفتاری افراد مانند اضطراب، هیجان، احساس حقارت، غرور و … موجب بروز پرخاشگری میشود. تغذیه، اختلافات خانوادگی، اینترنت و رشد فناوری، تشنجات و نابرابریهای اجتماعی، الگوسازیها، دوگانگی شخصیتی و... از سایر علل بروز خشم در جامعه و به صورت خاص در میان کودکان و نوجوانان در مدارس است.
وضعیت نامناسب خشم در مدارس
بنابر گزارش ارائه شده از سوی عباسعلی باقری، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در صحن شورای شهر از وضع فعلی مدارس، از لحاظ کیفی و کمی، در شرایط کنونی رفتار پرخطر در میان پسران در مقطع متوسطه اول ۷/19 درصد و خشم بالا در میان دختران ۶/19 درصد است.
این ارقام نشان از آن دارد که کنترل خشم در مدارس در وضعیت نامناسبی است. به عقیده کارشناسان خوردن غذاهای تند و تیز، فستفودها و بهطور کلی غذای نامناسب در نوع رفتاری افراد تاثیرگذار است و این نوع موادغذایی به دلیل ترکیبات نامناسب و مضری که در خود دارند بر سیستم بدن فرد تاثیر میگذارد و او را به سمت گزینش رفتارهای خشونتآمیز در مواجهه با شرایط گوناگون سوق میدهد.
اختلافات خانوادگی و وجود درگیریهای گوناگون با دلایل مختلف در محیط خانواده از علل دیگری است که میتواند بر نوع رفتار فرد و گرایش کودک یا نوجوان محصل به خشونت و رفتارهای پرخاشگرایانه موثر باشد. درگیریهای گوناگونی از نوع ادب جمعی و برخورد با بزرگترها، نوع تعاملات اجتماعی، تقابل سنت و مدرنیته، ادبیات و فرهنگ امروزی و قدیمی و... همگی میتواند از علل ایجاد درگیری میان افراد خانواده باشد و همین درگیری بر رفتار فرد در محیطهای گوناگونی که در طول روز در آنها حاضر میشود، تاثیر میگذارد و میتواند عصبانیت ناشی از آن تبعات ناخوشایندی بر رفتار فرد بگذارد.
بروز و ظهور فناوریهای جدید و عدمتربیت فکری و بهرهبرداری صحیح فرد از تغییرات و پیشرفتهای ایجاد شده در علوم و ابزار جدید، زیر سایه عدم نظارت خانواده و مسئولان فرد را به سمت استفاده ناصحیح و نوعی تربیت پوشالی توسط این ابزارآلات سوق میدهد که هرکدام از این تغییرات و تاثیرات میتواند مسیر رفتاری و فکری نوجوان محصل و دانشآموز را تغییر و به مسیر نادرستی رهنمون سازد. ساخت و توزیع بازیها و نرمافزارها و البته چالشهای خشونت باری که ساخته و پرداخته اذهان تربیتیافته در فرهنگهایی مغایر فرهنگ ایرانی است تا به امروز تاثیرات مخرب بسیاری بر ذهن و رفتار دانشآموز ایرانی داشته است و همین موضوع زمینه رشد خشونت و رفتارهای پرخاشگرایانه بین دانشآموزان را افزایش داده است.
رسانه به کمک خشم میآید!
الگوسازیهای غیرمنطقی و تاثیرپذیری از چهرههای غالبا خشن که ماحصل عدم توجه در توزیع فیلمها و تولیدات رسانهای متناسب سن افراد است، دانشآموز را به سمت تقلید از مدل رفتاری این شخصیتهای پرخاشگر سوق میدهد که در صورت استمرار، آثار زیانبار بسیاری در شکلگیری شخصیت فرد خواهد داشت. اما فارغ از تمامی گزارهها و عللی که تا به اینجا بیان شد، تشنجات و نابرابریهای اجتماعی یکی از مهمترین عللی است که میتوان از آن بهعنوان اصلیترین علل بروز خشونت و رفتارهای نابهنجار در محیط دانشآموزی و مدارس نام برد.
نابرابری اجتماعی بنابر یک تعریف ساده به معنای توزیع نابرابر فرصتها، مزایا، پاداش و خدمات اجتماعی بین افراد و گروههای اجتماعی است. در چنین شرایطی گروههایی که به مراکز قدرت و ثروت نزدیکتر هستند از فرصتها و مزایای بیشتر و بهتری برخوردار میشوند و سایر افراد و گروهها از بخش یا تمامی فرصتها و مزایای اجتماعی محروم میشوند.
محرومیتهای اجتماعی که محصول نابرابریهای اجتماعی گسترده است زمینه را برای بروز انواع خشونت فراهم میسازد.
منتظر اقدام مسئولان
دانشآموزی که در محیط تحصیل خود سایر دانشآموزان و دوستان خود را در بهرهگیری از مزیتها و شرایط گوناگون از خود برتر میبیند و خود را در سطوح پایینتر از لحاظ جایگاه اجتماعی تصور میکند، ناخودآگاه دچار نوعی سرخوردگی میشود که اغلب به دلیل عدمتوانایی در کنترل واکنشها در برخورد با این فضا، خشونت و رفتارهای پرخاشگرایانه را برمی گزیند و به همین دلیل این موضوع به تنهایی بخش بزرگی از علل گرایش فرد به رفتارهای نابهنجار بهخصوص در محیط مدارس را به دوش میکشد.
کنترل، کاهش و حل چنین معضلی که ناشی از این گزاره و نابرابری اجتماعی است در وهله اول برعهده سیاستگذاران و مسئولان کلان کشور است تا در جهت رفع و کاهش تبعیضهای اجتماعی و تحریک عقیدتی و رفتاری کودکان و نوجوانان در این مسیر گام بردارند.
دانشآموزان، کودکان و نوجوانان بعد از تربیت در مدارس و محیطهای آموزشی وارد جامعه میشوند و هریک به صورت متغیر و با درصدها میزان گوناگون در پیش برد و حرکت جامعه تاثیرگذار خواهند بود و هیچکس نمیتواند ادعا کند با این شرایط و وجود روحیات خشن و پرخاشگر، در آینده جامعه موفقی را پیش روی خود خواهد دید.
منبع:روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/