سید جمال ساداتیان تهیه کننده سینما در خصوص وضعیت مخاطب شناسی فیلمسازان طی سال های اخیر و چگونگی جذب مخاطب به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: برای تولید آثار فرهنگی در سینما باید به جز مقوله هنری، بحث صنعتی و تجاری بودن آن را در نظر گرفت و برای آن باید سلیقه، ظرفیت ها و نیاز جامعه ارزیابی شود.
وی افزود: وقتی اروپا رو به صنعتی شدن رفت، تولیدات انبوه شد؛ پس به وضعیت بهتر شدن فروش آن ها فکر کردند. در نتیجه مارکتینگ بوجود آمد. در این راستا از تجربه علوم انسانی بهره بردند تا بتوانند مخاطب را برای خرید تولیدات، قانع کنند.پس از مارکتینگ بحث برندینگ مطرح شد که هویت مستقل جدیدتری را پیدا کرد.
وی بیان کرد: در حوزه های هنری نیز بدین شکل پیشرفت صورت می گیرد. به عنوان نمونه فیلم های هالیوودی که مخاطب گسترده جهانی دارند با مخاطب شناسی و تبلیغات گسترده قبل از اکران که باعث می شوند که مخاطب تشنه و در انتظار نمایش آن فیلم بنشیند. به این شکل توانستند سینمایی پویا، پر رونق و جهانی را رقم بزنند. البته در دیگر حوزه ها مانند تئاتر، موسیقی و...نیز با این قاعده پیش می روند.
این تهیه کننده بیان کرد: به عنوان مثال زمانی که با در نظر گرفتن و اعمال قواعد مخاطب شناسی، تبلیغات، ارتقای کیفیت در تولید و ارائه فیلم ها، از آثاری مانند «دزدان دریای کارائیب»، «سریع و خشن» و... استقبال شد تولید آن ها از یک قسمت به چندین قسمت رسید و حتی فیلمی مانند «پدر خوانده» پس از گذشت چند دهه تازگی داشته باشد و حتی تدریس شود.
ساداتیان اضافه کرد: البته نمی خواهم بگویم که به قواعد و داشته های سینماهای پیشرفته دنیا مسلح هستیم، چون یک تهیه کننده و کارگردان با وزارت ارشاد و سیستم های دولتی در تولید آثار متنوع با ژانرهای مختلف درگیری دارند و اجازه ساخت هر فیلمی را ندارند. این باعث شده سینمای ما در پرداختن به ژانرهای گوناگون تقریبا یک سویه پیش برود.
این تهیه کننده اظهار داشت: به عنوان نمونه ما نمی توانیم جناح های سیاسی، معضلات اجتماعی،کلاهبرداری ها و... را سوژه ساخت یک فیلم سینمایی کنیم، چون در نهایت به یک نفر،گروه، سازمان و...برمی خورد. بنابر این سینمای ما به ورطه تکرار و یا خودسانسوری می افتد؛ در نتیجه به جایی می رسیم که فقط بخش سرگرمی را در نظر بگیریم تا به کسی برنخورد.
وی گفت: از بس با برخورد بد و شکایات سیستم های دولتی و دیگر ترفندهای بازدارنده روبرو شدیم، دیگر کمتر می توانیم عملکرد صنفی را سوژه فیلم قرار دهیم. اتفاقی که در هیچ جای دنیا رخ نمی دهد. در نتیجه فیلمساز در اولین قدم باز می ماند و طبیعتا مخاطب شناسی و جذب آن به عنوان مقوله اصلی تولید هر اثر هنری، تحت الشعاع این جریان قرار می گیرد؛ چرا که مخاطبان در کلیت شاهد فیلم هایی خنثی و غیر جذاب خواهند بود.
انتهای پیام/