به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بیشتر مردم از تلاشهای نیروی هوایی ارتش خاطرات اندکی دارند. کمان 99 (پرواز 140فروندی)، حمله به H3 یا پرواز خاطرهانگیز شهید عباس دوران در حمله به بغداد را همگان به خاطر دارند، اما جنگهای هوایی ایران و عراق بسیار گستردهتر و فراگیرتر از چند عملیات محدود بود.
نیروی هوایی ایران از همان ابتدای جنگ سنگینترین حملات را علیه اقتصاد و صنایع انرژی عراق سامان داد و پس از حمله گسترده یکم مهر 1359 که بعدها به پرواز 140 فروندی مشهور شد (در حالی که در همان روز 321 سورتی پرواز رزمی توسط شکاریها و هواپیماهای پشتیبانی ارتش انجام شد) تا یک هفته نیروی هوایی نهتنها بخش بزرگی از توان هوایی عراق را از کار انداخت بلکه بنادر، باراندازها، پلهای تدارکاتی، نیروگاهها و پالایشگاههای دشمن را از رده عملیاتی خارج کرد.
همچنین F5ها و F4های ایران ستونهای زرهی عراق را در دشت خوزستان به گونهای مورد هدف قرار داد که دشمن نتوانست به هدف خود برای تصرف جنوب خوزستان و دزفول دست یابد.
این حملات موجب شد پس از یک هفته صدام درخواست مذاکره و صلح کند و در بخش اقتصادی به وضعیتی برسد که ناتوان از اداره عادی کشورش باشد.
از یاد نبریم صادرات نفت عراق تحت حملات ارتش ایران از بیش از دو میلیون بشکه به 800هزار بشکه در روز کاهش یافت.
نبردهای هوایی دو کشور نیز بخشی جذاب از جنگ است که متاسفانه به آنها چندان پرداخته نشده است. F14 های ایران در دست خلبانان بزرگی چون یداله خلیلی، اسدالله عادلی، حسین خلیلی، کاپیتان فرحآور، جلیل زندی، فضلاله جاویدنیا و دهها مرد بزرگ دیگر، نه تنها هشت سال مانع تسلط هوایی دشمن بر آسمان ایران شدند، بلکه بین 130 (پیروزی هوایی ثبت شده) تا 190 (پیروزی غیررسمی) هواپیمای دشمن را ساقط کردند. در حالیکه دشمن تنها توانست پنج فروند F14 ایران را ساقط کند.
در بخش F4 و F5 نیز شجاعترین و بهترین خلبانان ایران مردانی نظیر فریدون ذوالفقاری، علیرضا یاسینی، حسین خلعتبری، فرجالله براتپور، مصطفی اردستانی و هوشنگ آغاسی بیگ حماسهها آفریدند.
البته بودند خلبانانی که گمنام ماندند و کمتر نامشان در یاد مردم باقی ماند، گرچه خلبانان دوران جنگ آنها را از یاد نبردند.
بزرگترین این مردان، سرگرد محمود اسکندری بود. این خلبان F14، به دلیل تسلط بالا به فرامین هواپیما، با مانورهای دیدنی خود چشم خودی و غیرخودی را خیره میکرد. شاید کمتر کسی بداند که شهید عباس دوران در حمله به بغداد در تیر 1361، یک همبال (WING MAN) هم داشت: محمود اسکندری.
این افسانه گردانهای F14، در همان ماموریت بیبازگشت، در حالی که صدها گلوله و ترکش به پرندهاش خورده و کابین عقبش بیهوش بود از چنگ شش میگ 23 گریخته و خود را به همدان رساند. ماموریت ناگفته دیگر این مرد بزرگ، انهدام پل راهبردی عراق روی اروند بود. این مطلب شرح کوتاهی از این ماموریت و مروری بر عملکرد نیروی هوایی در جنگ تحمیلی است که ذکر رشادتها و داستانهای زیبا و واقعی آن کمتر رفته است.
در اوج عملیات بزرگ بیتالمقدس برای بازپسگیری خرمشهر در اردیبهشت 61، فرماندهان زمینی با یک پل تدارکاتی طرف بودند که لجستیک ارتش عراق را از سمت بصره به خرمشهر تامین میکرد. نابودی این پل به معنای در تله افتادن بخش بزرگی از سپاه سوم عراق بود. حملات خلبانان به این پل به دلیل وجود انواع پدافندها ناکام ماند تا آنکه 17 اردیبهشت فرماندهی نهاجا تصمیم به استفاده از یکی از بهترین خلبانان خود یعنی محمود اسکندری و کمک توانمند او علیاکبر زمانی گرفت.
صبح آن روز، سه فانتوم از پایگاه امیدیه بلند شد و مستقیم به سمت منطقه نبرد رفت. نرسیده به اروند دو فانتوم از دسته جداشد و با گردش به شمال، توجه پدافندهای غرب پل را به سمت خود معطوف کرد و توجه رادارهای جنوب بصره به آنها جلب شد، اما حرکت اصلی با اسکندری بود. سرگرد اسکندری با سرعت حرکت به سمت پل را ادامه داد و در چند کیلومتری پل،با بارش انواع گلولههای پدافندی در کالیبرهای متفاوت مواجه شد.
اسکندری میدانست که با نزدیکتر شدن به پل فشردگی آتش بیشتر میشود و حتی اندکی تأمل روی پل مساوی با مرگ است و خلبان زمانی نیز این را میدانست، بنابراین با دقت ضمن کنترل وضعیت تسلیحات، خود را برای رهاسازی بمبها آماده کرد. تمرکز آتش دشمن لحظهبهلحظه بیشتر میشد.
اسکندری فرمان رهاسازی بمبها را با انگشت خود صادر کرد. یا حالا یا هیچوقت! 12 بمب
500 پوندی از هواپیما رهاشد و پل از چند نقطه از هم گسست. جنگنده درحال چرخش به شرق با انبوهی از گلولههای پدافندی مواجه شد که سعی در ایجاد تشکیل دیوار آتش را داشتند، اما خلبان افسانهای ایران با مانوری حیرتآور حسرت را به دل افسران پدافند عراق گذاشت.
چند ساعت بعد هنگامیکه عکسهای هوایی که توسط یک فانتوم شناسایی به خلبانی سروان ابوالحسن شهرکی و کمک او خلبان مسعود کوروش گرفتهشده بود به میز فرماندهان زمینی رسید آنها
پی بردند که پل فرو ریخته و نیروهای عراقی در خرمشهر به دام افتادهاند. این خبر بزودی دهانبهدهان گشت و از آن سو عراقیها
نیز باخبر شده و روحیه سربازان عراقی ضعیفتر و عجله نیروهای خودی برای پیروزی بیشتر شد.
هجوم برقآسای نفرات سه قرارگاه ارتش و سپاه سبب شد بیشتر سربازان عراقی فرصت کافی برای تغییر آرایش نظامی نیابند و بیش از 40 هزار سرباز دشمن در محور شلمچه ـ خرمشهر به محاصره درآمدند.
پس از جنگ دوم جهانی، دهها جنگ هوایی کوچک و متوسط در جهان رخ داد، اما جهان فقط شاهد سه جنگ هوایی بزرگ بود: جنگ کره (1950تا 1953)، جنگ ویتنام (1963تا1974) و جنگ ایران و عراق (1988-1980)
در جنگ اخیر بسیاری از رکوردهای پروازی توسط سلاطین آسمان ایران شکسته شد. 12ساعت پرواز مداوم با F14، دوربردترین عملیات با جت شکاری (حمله به H3 در غرب عراق و گذر از خاک سه کشور)، غرق حداقل هفت شناور در یک روز توسط دو یا سه خلبان، انتقال 1400سرباز با یک پرواز (747های ارتش) و صدها پرواز ارتفاع بسیار پایین موسوم به LOW LEVEL.
نیروی هوایی ارتش ایران در طول هشت سال جنگ تقریبا هیچ هواپیمای با ارزشی را دریافت نکرد در حالی که عراق که ابتدای جنگ در کنار جنگندههای مدرنی چون میگ 23 از جنگندههای ضعیف نیز بهره میبرد و در انتهای جنگ در پناهگاههای خود صدها میراژ، میگ 25، میگ 29 و حتی سوخو 24 داشت.
با این وصف این کشور هرگز نتوانست آسمان ایران را کاملا از آن خود کند. گرچه از سال 1365 به بعد دشمن بارها به داخل خاک ایران نفوذ کرد و در خلیج فارس نیز صنایع نفتی ما از جمله نفتکشها را هدف قرار داد، اما نتوانست به برتری مطلق هوایی دست پیدا کند.
پدافند زمین به هوای ایران بویژه موشکهای هاوک در کنار F14ها سبب شد تا آخرین روز جنگ دشمن هفتهای یک یا دو فروند هواپیمای خود را از دست بدهد.
بسیاری از خلبانان عراقی که هواپیمایشان برفراز دریا سقوط کرد طعمه کوسهها یا اسیر بالگردهای امداد و نجات ارتش شدند و فقط از سال 1366 به بعد بود که نیروی دریایی آمریکا رسما به نجات آنها آمد و بیطرفی را کنار گذاشت.
منبع:جام جم
انتهای پیام/