وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره خاطراتش از دوران مبارزاتیاش با رژیم طاغوت میگوید.
به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، از سابقه حضورش در راهپیماییهای سال ۵۷ که میپرسیم، میگوید در ششم بهمن آن سال همراه برادرش به تهران آمده و این روز دقیقا همان روزی است که قرار بوده حضرت امام (ره) از پاریس به تهران بیایند. وقتی در ادامه از حال و هوای آن روز فرودگاه مهرآباد و پرواز امام به تهران صحبت میکند به ازدحام فوقالعاده مردم در آنجا اشاره میکند؛ همان پروازی که بختیار اجازه فرودش را نداد. در ادامه هم به بیان مابقی خاطرات خود از روزهای پرشکوه پیروزی انقلاب میپردازد. اینها بخشی از خاطرات سید محمد حسینی از روزهای پرالتهاب و البته تاریخی بهمن ماه ۵۷ است. او که متولد سال ۱۳۴۰ در شهر رفسنجان استان کرمان است، دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغی بوده و دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی اخذ کرده است.
سید محمد حسینی در عالَم سیاست کشورمان همواره چهرهای آرام و بدون حاشیه داشته، سابقه نمایندگی مجلس را دارد و در دولت نهم قائم مقام وزیر علوم و ریاست دانشگاه پیام نور را بر عهده داشت. وی در دولت دهم وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی بود. با شکلگیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، حسینی که دبیرکلی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی را بر عهده داشت به این جبهه پیوست و مدتی هم سخنگوی این جریان سیاسی کشور بود.
در آستانه سی و نُهمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، سید محمد حسینی میهمان باشگاه خبرنگاران جوان شد و با وی درباره فعالیتهای انقلابیاش و حال و هوای آن روزها به گفتوگو نشستیم. مشروح این گفت وگو را در ادامه میخوانید:
باشگاه خبرنگاران جوان: در آستانه سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، موافقید از همان روزها شروع کنیم و از حال و هوای شما در آن روزها؟
حسینی: در زمان پیروزی انقلاب اسلامی بنده دانش آموز مقطع دبیرستان بودم، یک راهپیمایی به مناسبت چهلمین روز بزرگداشت شهدای قم در شهر ما یعنی رفسنجان برگزار شد، بنده به همراه برخی از دوستانم در آن شرکت کردیم. البته دو شب قبل از آن هم اعلامیهها را پخش میکردیم؛ فعالیتهایم به دلیل این بود که در خانوادهای مذهبی و سیاسی رشد کرده بودم و مسائل مربوط به انقلاب برایم اهمیت زیادی داشت.
**نمایشنامهای که اولین شهید رفسنجان را تقدیم انقلاب کرد**
در مراسم چهلمی که برای شهدای قم برگزار شد چند نفر شهید شدند، اما در مراسم چهلم دوم که همزمان با ایام نوروز بود شاهد اعتراضات مردمی بودیم؛ لذا به همراه تعدادی از جوانان از جمله آقای پورمحمدی که اکنون مدیریت شبکه سه صداوسیما را برعهده دارد، راهپیماییهایی را در رفسنجان راه اندازی کردیم. بنده آنجا دستگیر شدم و چند روزی در بازداشت بودم، مأموران زندانیها را شلاق میزدند و اذیت میکردند، البته باید بگویم که در زندان یکی از پاسبانها که همسایه ما بود، مانع شلاق زدن ماموران طاغوت به من میشد. یک بار هم مرحوم پدرم دستگیر شد و او را به کرمان بردند.
به یادم دارم در مراسم نیمه شعبان نمایشنامهای را اجرا کردیم. این نمایشنامه مذهبی و بسیار تأثیرگذار بود و جمعیت زیادی هم برای تماشا آمده بودند، نقش اصلی در نمایشنامه بر عهده آقای پورمحمدی بود و من هم نقش دوم را داشتم. آن نمایشنامه منجر به شهادت فرزند حجتالاسلام انصاری شد و به این ترتیب اولین شهید در رفسنجان تقدیم انقلاب اسلامی گشت.
**خاطرهای از اولین ملاقات با رهبر انقلاب**
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا شما در آن دوران دیداری هم با رهبر انقلاب داشتید؟
حسینی: جوانان در تحقق انقلاب نقش گستردهای داشتند، با وجود اینکه ما دانش آموز و کم سن و سال بودیم، اما تحرک بسیاری داشتیم. یکی از فعالیتهای ما در آن دوران این بود که به دیدن تبعیدیهای انقلاب میرفتیم، مقام معظم رهبری به ایرانشهر تبعید شده بودند و آقایان راشد یزدی و محمدجواد حجتی کرمانی نیز همراه ایشان بودند، بعد از ملاقات با رهبر معظم انقلاب به سراوان رفتیم که پدر آقای پورمحمدی یعنی شیخ عباس پورمحمدی در آنجا تبعید بود، بعد از آن هم به دیدن آیت الله مکارم شیرازی رفتیم که در چابهار تبعید بود.
تصوری که در ذهن داشتم این بود افرادی که در تبعید هستند باید ناراحت و غمگین باشند، اما ایشان (رهبر معظم انقلاب) بسیار با نشاط بودند. در آن دیدار هم آقای راشد طنزها و لطیفههایی با لهجه شیرین تعریف میکردند و فضا بسیار صمیمانه و گرم بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا در جریان مبارزات انقلابی به تهران آمدید؟
**ممانعت از فرود هواپیمای امام (ره) در تهران/ سخنرانی ادیبانه آیت الله بهشتی**
حسینی: ششم بهمن به همراه برادرم به تهران آمدیم؛ آن روز قرار بود امام (ره) از پاریس به کشور بازگردند، اما بختیار اجازه نداد پرواز ایشان انجام شود. به همین دلیل مردم در بهشت زهرا تجمع و اعتراض کردند. ازدحام جمعیت به حدی زیاد بود که سخنران مراسم را نمیدیدم و فقط صدای او را میشنیدم. به حدی سخنران دلنشین، شیوا و زیبا سخن میگفت که تصور کردم شاعر و یا یک ادیب سخنرانی میکند، از مردم پرسیدم سخنران کیست؟ گفتند: آیتالله بهشتی. سپس حضرت آیتالله خامنهای قطعنامه را خواندند و به دولت وقت هشدار دادند که اگر پرواز امام (ره) انجام نشود تجمعها، اعتراضات و راهپیماییها ادامه پیدا میکند.
بعد با برادرم از بهشت زهرا بیرون آمدیم. در راه یک فرد روحانی را دیدم که بهتندی راه میرفت، جمعیت گفتند او شیخ اکبر است؛ منظورشان همان آقای هاشمی رفسنجانی بود. چون آقای هاشمی همشهری ما بود برادرم اصرار کرد تا سوار ماشین شوند و ایشان را تا مدرسه رفاه رساندیم. در آن روزها به صورت مرتب راهپیمایی برگزار میشد.
باشگاه خبرنگاران جوان: فضای سیاسی کشور در اوایل انقلاب چگونه بود؟
**مردم نسبت به موسسان حزب جمهوری اسلامی اعتماد فراوانی داشتند**
حسینی: البته احزاب و تشکلها به آن معنایی که انتظار میرفت، نتوانستند جایگاه خود را پیدا و تثبیت کنند. میان احزاب در اوایل انقلاب بیشترین تأثیر را حزب جمهوری اسلامی داشت. مردم نسبت به موسسان این حزب یعنی مقام معظم رهبری، شهید بهشتی، شهید باهنر، مرحوم هاشمی رفسنجانی و آقای موسوی اردبیلی اعتماد زیادی داشتند و این باعث شد حزب جمهوری اسلامی فراگیری زیادی داشته باشد و در همه شهرها و مراکز استانها دفتر تاسیس کند.
حزب جمهوری اسلامی در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی با توجه به اقبال گسترده مردمی که داشت، توانست مجلس اول را در اختیار نیروهای وفادار نظام و ولایت فقیه قرار دهد. بعد از اینکه آن رویدادها برای حزب جمهوری اسلامی و واقعه شهدای هفتم تیر اتفاق افتاد، دیگر نتوانستیم احزاب قدرتمندی داشته باشیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: در صحبتهایتان اشاره کردید که احزاب و تشکلها به آن معنایی که انتظار میرفت، نتوانستند جایگاه خود را پیدا کنند، چرا؟ دلیل این مسئله را چه میدانید؟
حسینی: دلایل متعددی را میتوان برشمرد و این موضوع جای تأمل فراوانی هم دارد. شاید یکی از دلایل آن، نگاههای متفاوت و روحیه ضعیف همکاری گروهی باشد. در میان گروههایی که تشکیل میشود تک رویهای بسیار وجود دارد، اما به طور طبیعی در وقت انتخاباتها مجبور هستیم با هم ائتلاف کنیم، چون بدون ائتلاف امکان موفقیت بسیار کم است و هر زمانی که تفرقهای بوده کار نتیجهای در بر نداشته است.
باشگاه خبرنگاران جوان: یکی از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی در عرصه اجتماعی، تحقق مردم سالاری دینی در جامعه اسلامی است. با توجه به اینکه در حاکمیت طاغوت مردم نقشی در گزینش مسئولان و مقامات کشوری نداشتند مسیر طی شده در ۴۰ سال اخیر برای تحقق مردم سالاری دینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
**میزان مشارکت مردم کشورمان در انتخابات بینظیر است**
حسینی: انتخابات نماد مردم سالاری است. میزان مشارکت مردم در انتخابات بی نظیر است، در بسیاری از کشورها انتخابات برگزار میشود، اما مردم نقش جدی ندارند و در نهایت باید به یکی از دو حزب حاکم رأی دهند، گاهی اوقات هم انگیزه لازم را برای شرکت در انتخابات ندارند؛ لذا در اروپا که مدعی دموکراسی است میزان مشارکت در انتخاباتهایشان زیر ۵۰ درصد است.
** مهاجرانی پیشنهاد میکرد که آقای هاشمی برای همیشه رئیس جمهور بماند **
جمهوری اسلامی الگوی موفقی است که در آن مردم احساس مسئولیت میکنند و در قوه مدیریت جامعه نقش جدی دارند، در بعضی از کشورها جمهوریهایی داریم که مادام العمریاند، در کشورمان نیز در دوره سازندگی افرادی همچون مهاجرانی پیشنهاد میکرد که آقای هاشمی برای همیشه رئیس جمهور بماند. فکر میکنم حتی خود آقای روحانی هم آن زمان همین دیدگاه را داشت؛ آنها میگفتند هاشمی شخصیتی وزین است و جایگاه ممتازی دارد، لذا باید ریاست جمهوریاش ادامهدار باشد که اگر اینگونه میشد قطعا دیگر انتخابات معنا و مفهومی نداشت.
**هنوز عمده اقتصاد کشور مستقیم یا غیرمستقیم تحت اشراف دولت است**
در جمهوری اسلامی انتخابات به معنای واقعی برگزار میشود، البته نماد مردم سالاری فقط انتخابات نیست بلکه باید در حوزههای دیگر نیز مشارکت مردم را داشته باشیم. در برخی امور اجتماعی همچون حوادث غیرمترقبه، زلزله و... مشارکت مردم را داریم و لازم است بخش خصوصی و مردم در اقتصاد هم حضور فعالتری داشته باشند، مخصوصا بعد از تفسیری که مقام معظم رهبری از اصل ۴۴ داشتند انتظار میرفت که در این مورد کارهای جدی انجام شود، اما هنوز عمده اقتصاد کشور مستقیم یا غیرمستقیم تحت اشراف دولت است و نقشآفرینی مردم را به صورت بارز نمیبینیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: وظایف دولتها در جهت پررنگ کردن نقش مردم در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد و... را در چه مواردی میدانید؟
**دولت وظیفه تصدیگری خود را اهرم قدرت میداند**
حسینی: دولت باید به این مسئله (پررنگ کردن نقش مردم در زمینههای مختلف) اعتقادی جدی داشته باشد. غالبا دولتها در واگذاری شرکتها به بخش خصوصی مقاومت میکنند و برای اینکار هم دلایلی دارند. چون بنده در دولت حضور داشتم، میدانم هر شرکتی که بخواهد از زیر سیطره دولت خارج شود، ممانعت بهعمل میآید و مقاومتی از طرف دولت صورت میگیرد. دولت علاقه ندارد تصدیگری خود را کاهش دهد و فکر میکند تصدیگریاش اهرم قدرت است، به همین جهت برخی شرکتها را حیاط خلوت خود میداند که به راحتی میتواند در آنجا فعالیتهایی انجام دهد؛ فعالیتهایی که در چارچوب اداری و ضوابط اداری میسر نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان: بنابرگواهی تمام تحلیلگران و مقامات سیاسی دنیا و حتی دشمنان نظام اسلامی، امروز کشور ما در سطح بالایی از توانمندی دفاعی قرار دارد. سطح پیشرفت توانمندی دفاعی ما با تکیه بر دانش بومی را در طول ۴ دهه گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
**دربخش دفاعی کشور مدیریت باثباتی وجود دارد/ در هر بخشی که به توان داخلی تکیه کردیم، پیشرفتهای خوبی داشتیم **
حسینی: نیروهای مسلح بهطور مستقیم زیر نظر ولایت فقیه هستند و در بخش دفاعی مدیریت با ثباتی وجود دارد؛ بنابراین آنان توانستهاند بهتر برنامهریزی کنند و در دراز مدت نتیجه بگیرند، به ویژه اینکه رهبری معظم انقلاب نیز تأکیدشان بر گسترش زمینه جنبش نرم افزاری و پیشرفتهای علمی در بخش صنایع نظامی است. اگر دولتها در زمینههایی تعلل کردند و نتوانستند به اهداف بلند دست پیدا کنند، اما در بخش صنایع نظامی پیشرفتهای بسیار خوبی داشتیم.
ما با تمام وجود دوران جنگ را درک کردیم و دیدیم که با چه سختی و دشواریهایی اسلحه تهیه میشد، بنابراین لازم بود در این زمینه متکی به خودمان باشیم چرا که همیشه در معرض تهدید هستیم و دفاع مقدس هم نمونه خوبی است. در بحث موشکی که بازدارنده است، گامهای بلندی برداشتیم و این بخش الگوی موفقی است که باید به دیگر حوزهها تعمیم داده شود.
در بخش هسته ای نیز توانستیم موفقیتهای بسیار چشم گیری داشته باشیم، البته ذکر این نکته ضروری است که اگر در هر بخشی به توان داخلی تکیه کردیم، توانستیم پیشرفتهای خوبی داشته باشیم و در مقابل، هر موقع دستگاهها در حمایت از توان داخلی تعلل کردند ناچار به واردات شدیم.
گفت وگو از سحر بخشی روشن
انتهای پیام/