به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان :خانواده در بسیاری از جوامع جایگاه والایی دارد و به سبب اهمیت، فراگیربودن و تأثیرگذاربودن آن، همواره موردتوجه متخصصان، سیاستگذاران و برنامه ریزان اجتماعی بوده است. در پی تغییرات اقتصادی-اجتماعی دهههای اخیر، ابعاد مختلف خانواده نیز دچار تغییراتی شده است. طلاق و افزایش روزافزون آن، کاهش باروری و تغییرات ارزشی ازجمله تغییراتی هستند که تداوم خانواده را به چالش کشیدهاند.
در دهههای اخیر، خانواده ایرانی نیز از چنین تغییراتی، به دور نبوده است. ضمن اینکه در ایران، علاوه بر موارد ذکرشده، به بیان محققان، در زمینه تغییرات ارزشی نیز تحولات عمیقی صورت گرفته و ارزشهای سنتی و مدرن خانوادگی در سطح وسیع و بارقههایی از ارزشهای پستمدرن خانوادگی در برخی ابعاد به چشم میخورد و در بستر گذار نسلی، از نسل اول به سوم ارزشهای سنتی کاهش و ارزشهای مدرن و پستمدرن افزایش یافته است. بنابراین، در زمینه تغییرات به وجود آمده، رصد وضعیت خانوادهها و بررسی کمیت و کیفیت روابط زوجین و همچنین شناسایی عوامل مرتبط باثبات و پایداری خانواده اهمیت ویژهای دارد.
بر همین اساس، یکی از محققان کشورمان در فعالیتی پژوهشی، ضمن توصیف میزان فعالیتهای اشتراکی زوجین، روند نسلی چنین فعالیتهایی را بررسی کرده و رابطه بین چنین فعالیتهای اشتراکی را با میزان پایداری زندگی زناشویی مورد بررسی علمی قرار داده است.
در این پژوهش پیمایشی، محقق از ابزار «پرسشنامه» استفاده کرده و دادههای آن را با مراجعه به منازل، جمعآوری کرده است. این دادهها سپس با استفاده از روشها و نرمافزارهای آماری، تجزیهوتحلیل شدند.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که انتخاب اکثریت افراد متأهل در زمینه فعالیتهای اشتراکی با همسر، در سطح بالایی است و در جامعه ما فردگرایی میان همسران یافته شایعی نیست.
بر اساس این یافتهها، اگرچه برخی کنشهای فردگرایانه در بعضی خانوادهها وجود دارد، ولی میزان آن در سطح بالایی نیست و بهطورکلی، برآیند سود و زیان حاصل از فعالیتهای اشتراکی، افراد متأهل را به انتخابهای متفاوت در ابعاد مختلف زندگی سوق میدهد.
همچنین، تعداد افرادی که در گذران زمان خارج از خانه و دیدارهای اجتماعی، فعالیتهای اشتراکی با همسر در سطح بالا را انتخاب کردند، بیش از افرادی بود که این سبک را در گذران زمان در خانه، گفتوگو با همسر و در هزینهکرد مالی انتخاب کردند.
دکتر فاطمه مدیری، استادیار مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور که این تحقیق را انجام داده است، میگوید: «فعالیتهای اشتراکی متأهلان در ابعاد مختلف، یکسان نیست و احتمالاً به نظارت اجتماعی، عمق رابطه، برآیند سود و زیان بهدستآمده، عرف اجتماعی و قوانین موضوعه ارتباط دارد. برای مثال، در گذران زمان در خانه که نظارت اجتماعی پایین است و بهطور عمده زنان در ساعات زیادی به کارهای خانگی مشغول هستند و عرف نیز آن را تأیید میکند، فعالیتهای اشتراکی با همسر پایینتر است. ولی در دیدارهای اجتماعی و گذران زمان خارج از خانه که نظارت اجتماعی بالا و عمق ارتباط کمتر است، فعالیتهای اشتراکی با همسر بیشتر دیده میشود».
این محقق ادامه میدهد: «فعالیتهای اشتراکی با همسر، با نشاط زناشویی، همبستگی مستقیم و با گرایش به طلاق همبستگی معکوس دارد. همچنین میان رضایت زناشویی و صمیمیت زوجین و رضایت زناشویی و سازگاری در خانه رابطه معنادار وجود دارد. بر این اساس، یافتهها نشان میدهند گسترش دامنه فعالیتهای اشتراکی با همسر یکی از راههایی است که افراد میتوانند نشاط زناشویی بیشتری داشته باشند. در این خصوص، زنان بیش از مردان از فعالیتهای اشتراکی خشنود میشوند».
از دیگر یافتههای این پژوهش، میتوان به این موضوع اشاره کرد که هزینهکرد مالی اشتراکی، برای زنان، همبستگی بیشتری با نشاط زناشویی دارد. اما درصورت عدم تحقق آن، زنان نسبت به مردان گرایش به طلاق بیشتری را نشان نمیدهند. به گفته محقق فوق، شاید یافته یادشده را بتوان به این صورت توجیه کرد که زنان به علت مشارکت اقتصادی کمتر در خانواده، از نبود فعالیتهای اشتراکی در این حوزه حس منفی زیادی ندارند.
دکتر مدیری میگوید: «برای نسلهای جوانتر، فعالیتهای اشتراکی با همسر، اهمیت بیشتری دارد و تقریباً در تمام حوزهها با نشاط زناشویی ارتباط بیشتری دارد. این نتایج نشان میدهد همگرایی در روابط میان همسران در جامعه ما همچنان پابرجاست و متأهلان در تمام نسلها تمایل به فعالیتهای متمایز ندارند و حتی نسل جوان از فعالیتهای اشتراکی، نشاط زناشویی بیشتری نیز دارد. درواقع، انتظارات و خواستهای نسل جوان ایرانی، متفاوت با نسلهای پیشین اما همچنان در راستای استحکام خانواده است و درصورتیکه این انتظارات و خواستها تحقق نیابد، واکنشهای جدیتری از خود بروز میدهند».
به بیان این محقق، «در نسلهای پیشین، اگر فعالیتهای اشتراکی با همسر وجود نداشت، افراد فکر جدایی از همسر را نداشتند، اما در نسلهای جوانتر اگر فعالیتهای اشتراکی وجود نداشته باشد، متأهلان گرایش بیشتری به طلاق نشان میدهند».
مدیری با توجه به نتایج بهدستآمده از این پژوهش، اعتقاد دارد: «در زندگی زناشویی باید به افراد آموزش داده شود تا شرایط ایجاد فعالیتهای اشتراکی را فراهم آورند. باید افراد متأهل به اهمیت فعالیتهای اشتراکی با یکدیگر در ابعاد مختلف پی ببرند و به این موضوع اهمیت دهند. همچنین، باید به تفاوتهای جنسیتی و نسلی در این خصوص توجه شود».
با توجه به این یافتهها که در قالب مقالهای علمی پژوهشی در فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران وابسته به موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی منتشر شده است، شناسایی نسل جوان در سطح کلان، ضرورت بالایی دارد و رسانهها باید در به تصویرکشیدن تأثیر سبک زندگی اشتراکی در انسجام خانوادگی و بیان تفاوتهای جنسیتی و نسلی در این حوزه کمککننده باشند.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/