به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مغز انسان ارگان بسیار پیچیده ای است که به طور دائم و پیوسته کار می کند تا شخص را زنده و کارآمد نگه دارد. مغز است که باعث می شود بتوانیم راه برویم، حرف بزنیم و در واقع به معنای واقعی کلمه انسان باشیم.
اما همه می دانیم که مغز نیست ممکن است دچار مشکل شود. در واقع ۱۸٫۲ درصد از ما از نوعی اختلال و سندروم روانی رنج می بریم. بدون شک شما نیز در مورد شرایط ناخوشایندی مانند افسردگی، بیماری شخصیت دوقطبی یا شیزوفرنی شنیده اید اما بیماری ها و سندروم های عجیب روانی که مغز را درگیر خود می سازند تنها به این موارد شناخته شده خلاصه نمی شود. در ادامه شما را با چند سندرم کمتر شناخته شده آشنا می کنیم:
۱- آکینتوپسیا
همه ما در مورد اختلالی که به کور رنگی مشهور است شنیده ایم. از این رو شاید برایتان قابل تصور باشد که اگر قدرت تشخیص تعدادی از رنگ ها یا تمامی آن ها را از دست بدهید چه اتفاقی برایتان خواهد افتاد. اما آیا تاکنون فکر کرده اید که اگر قدرت تشخیص حرکت را از دست بدهید چه عاقبتی در انتظار شما خواهد بود؟ ین اختلال و سندروم به نام «آکینتوپسیا» (akinetopsia) شناخته می شود. یکی از اولین کسانی که مبتلا به این سندروم بود یک مادر ۴۳ ساله در سال ۱۹۷۸ بود که زندگی برای او مانند دیدن یک فیلم بود اما بدون این که تحرکی در آن دیده شود؛ درست مانند این که تنها یک فریم را تماشا می کنید.
این زن ابتدا به دلیل سردردهای شدید به بیمارستان منتقل شد. وی دچار سکته مغزی شده بود که باعث صدمه دیدن بخش دیداری موقت مغز او گردید. این بخش از مغز مسئول درک حرکات اطراف است. البته خوشبختانه این بیمار تمامی جنبه های دیگر توانایی دیدن مانند درک عمقی و درک رنگ ها را از دست نداده بود.
۲- از دست دادن حس بدن
در سن ۱۹ سالگی، یان واترمن حس لامسه خود همراه با توانایی درک این که اعضای بدن شما کجا هستند را از دست داد. به عبارت ساده او اعضای بدنش را لمس نمی کرد. با چنین مشکلی حتی کوچکترین حرکاتی که در تمام طول عمر خود و بدون لحظه ای تفکر انجام داده اید،مانند راه رفتن، برایتان تقریباً غیرممکن خواهد شد. به واترمن گفته شده که به احتمال فراوان دیگر نخواهد توانست راه برود و تمامی باقیمانده عمر خود را روی یک ویلچر خواهد گذراند.
اما وی بسیار سرسخت تر از این بود که این شکنجه را بپذیرد. وی توانست که از چشم های خود به جای حس از دست رفته لامسه خود استفاده کند و از پیش تمامی حرکات خود را برنامه ریزی کند. با تلاش و تمرین فراوان او توانست حرکت طبیعی دست خود را بازیابد. اما وی هنوز راه رفتن خود را «افتادن کنترل شده» توصیف می کند.
۳- پروزوپاگنوسیا
سندروم «پروزوپاگنوسیا» (Prosopagnosia) یا «ادراک پریشی چهره ای» زمانی شناخته شد که برد پیت اعلام کرد از این اختلال رنج می برد. در مصاحبه ای با مجله اسکوایر در سال ۲۰۱۳، برد پیت اعلام کرد که باید مورد تست این اختلال قرار گیرد. این سندروم نوعی از دست دادن قدرت تشخیص چهره افراد است. البته با وجود این اختلال می توانید با توجه به ویژگی ها و خصوصیات دیگر افراد آن ها را شناسایی کنید؛ برای مثال بوی خاص بدن یا سبک لباس پوشیدن. تا همین اواخر، بسیاری بر این باور بودند که این سندورم تنها در مواردی اندک در افرادی که صدمه نورولوژیک دیده باشند پدید خواهد آمد، برای مثال افرادی که دچار سکته مغزی شده یا به آن ها صدمه مغزی رسیده باشد.
اما در کمال ناباوری نمونه هایی از این سندروم در افرادی بدون صدمه مغزی نیز دیده شده است. اکنون مشخص شده که از هر ۵۰ نفر یک نفر چنین شرایطی را حس خواهد کرد. یک باور عمده دیگر این است که پروزوپاگنوسیا با اوتیسم همراه است اما اگر چه افراد مبتلا به اوتیسم گاهی در تشخیص چهره دیگران با مشکل روبرو می شوند، هنوز رابطه ای بین این دو اختلال دیده نشده است.
۴- توهم کاپگراس
سناریویی را تصور کنید که در آن یکی از اطرافیان شما در اثر یک حادثه دچار آسیب مغزی شده اما در کمال ناباوری زنده می ماند. ناگهان او از خواب بیدار می شود و باور نمی کند که شما همان کسی هستید که ادعا می کنید و بر این باور است که شما خود را جای شخص دیگری جا زده اید. به این سندروم ترسناک «توهم کاپگراس» می گویند. این حالت در افرادی رخ می دهد که دچار آسیب به بخشی از مغز شده اند که مسئول نسبت دادن احساسات عاطفی به اشخاص است. اگر چه شخص در چنین حالتی هنوز می تواند چهره اشخاص را تشخیص دهد اما نمی تواند هیچ احساس عاطفی به او داشته باشد
به همین دلیل فکر می کند که او خود را جای شخصی که وی قبلاً می شناخته جا زده است. این موضوع حتی در مورد حیوانات خانگی شخص نیز صدق می کند و وی آن ها را هم نمی پذیرد. وی فکر می کند یکی از کسانی که اکنون با او زندگی کرده و خود را جای شخص دیگری جا می زند، حیوان خانگی او را نیز عوض کرده است. از همه عجیب تر این که شخص خود اغلب نادرستی احساسات خود را درک می کند اما از آن جایی که حس ادراک تصویری و بینایی در انسان غالب است، وی نمی تواند این حس که تمامی اطرافیانش عوض شده اند را نادیده بگیرد.
۵- سندروم اورباخ-ویث
آیا تابحال آرزو کرده اید که هیچ درکی از ترس نداشته باشید؟ کسانی که هیچ ترسی ندارند معمولا به سندروم موسوم به «اورباخ-ویث» (Urbach-Wiethe) مبتلا هستند. این اختلال باعث می شود که دو بخش آمیگدال مغز که مسئول ترس شناخته می شوند دچار نقص شده و به طور انتخابی رو به زوال بگذارند. برای مثال اگر این افراد را به ترسناک ترین جاهای روی زمین ببرید نه تنها نترسیده بلکه لبخند خواهند زد. برای مثال وقتی یکی از این بیماران اعلام کرد که از مارها متنفر است او را به یک باغ وحش بردند اما او بدون ترس مارها را در آغوش گرفته و آن ها را نوازش می کرد. در واقع افراد مبتلا به این سندرم به جای این که بترسند احساس شگفتی و حیرت می کنند.
۶- سندروم کلوور-بوسی
در سن ۱۹ سالگی، کوین یک شهروند قانون مدار بود که شروع به تجربه حمله های «دژا وو» یی (آشنا پنداری) حتی به تعداد ۲۰ بار در روز کرد. از دیگر تجربیات همراه با این حالت می توان به درد شدید در ناحیه سینه، تنگی نفس شدید و حتی توهمات موزیکال اشاره کرد. تمامی این حالات نتیجه صرع تشخیص داده شد که به خاطر مشکل در بخشی از مغز او رخ می داد. در سن ۳۹ سالگی کوین مورد جراحی قرار گرفت تا بخشی از مغز که مشکل را ایجاد می کرد برداشته شود.
یک ماه پس از جراحی، او تغییرات رفتاری شدیدی را تجربه کرد. او به شدت به غذا خوردن و فعالیت های جنسی علاقمند شده بود و شروع به دیدن فیلم های مستهجن کرد. بعدها مشخص شد که که وی به سندروم کلوور- بوسی (Kluver–Bucy) مبتلا شده است. بعد از دستگیری به جرم تماشا کردن ویدیوهای مستهجن مربوط به کودکان وکلای او ادعا کردند که وی به دلیل بیماری اش به این اعمال دست زده و از کنترل او خارج بوده است. در نتیجه محکومیت وی کاهش یافت.
۴- سندروم گیلن باره
وقتی که سندروم گیلن باره (Guillain–Barre) رخ می دهد، سیستم ایمنی بدن به سیستم عصبی محیطی بدن حمله می کند. این بخش از سیستم عصبی مسئول انتقال اطلاعات بین سیستم عصبی مرکزی (نخاع و مغز) و بقیه بدن است. بدین ترتیب این اختلال باعث ضعف، بی حسی و سوزش (مور مور) در بدن می شود و در نهایت فلج شدگی کامل را در پی خواهد داشت. اگر چه عامل این سندروم مشخص نشده اما بسیاری بر این باورند که این اختلال در اثر آنفلوانزای معده یا عفونت ریه شکل می گیرد. خوشبختانه این بیماری در هر ۱۰۰٫۰۰۰ نفر یک نفر را درگیر خود می سازد.
۳- سندروم رِت
سندروم رِت (Rett syndrome) کودکان را درگیر می کند و به طور ویژه در دختر بچه ها به وجود می آید. نوزادانی که با این سندروم به دنیا می آیند تا سن شش ماهگی رشد طبیعی دارند. سپس به تدریج توانایی خود در کنترل ماهیچه ها را از دست داده و بدین ترتیب روز به روز در حرکت کردن، تعامل با اطراف و ارتباط برقرار کردن دچار مشکل بیشتری می شوند. کودکان مبتلا به سندروم رت به دلیل رشد کم مغزی، سرهای کوچکتری نسبت به همسالان خود دارند.
هر چه سن آن ها افزایش یابد، این تاخیر رشدی بیشتر از قبل قابل رویت است و نشانه های آن به وضوح در دیگر نقاط بدن نیز آشکار خواهند شد. در حال حاضر برای این اختلاس هیچ درمانی وجود ندارد. تنها با افزایش تحرکات کودک و روش های تعاملی سعی می شود شرایط سخت این اختلال را برای کودک تسهیل کرد.
۲- سندروم عروسک سر لرزان
سندروم عروسک سر لرزان (Bobble-head doll syndrome) نیز از آن دسته اختلالاتی است که کودکان را در سن سه سالگی درگیر می کند. در این بیماری سر کودک به شکل ناهنجاری به سمت بالا یا طرفین تکان می خورد. اگر کودک سعی کند می تواند این حرکات ناهنجار در سر خود را حذف کند و در هنگام خواب نیز این مشکل به طور کلی برطرف می شود. اما در صورتی که کودک هیجان زده شده یا تمرکز خود را از دست بدهد این حرکت های ناهنجار سر شدیدتر خواهد شد.
در حالی که کودکان همواره هیجان زده بوده و کمتر تمرکز می کنند این سندروم می تواند بسیار مشکل آفرین باشد. خوشبختانه این بیماری کشنده نیست و می توان آن را درمان کرد زیرا در نتیجه ایجاد شدن یک کیست در مغز به وجود می آید. وقتی که این کیست برداشته شود این سندروم نیز از بین رفته یا اثرات آن به شدت کاهش می یابد.
۱- سندروم هم حسی
افرادی که به سندروم «هم حسی» (Synesthesia) مبتلا هستند یکی از حواس مانند شنیدن یک صدا یا بوییدن یک بوی تند به طور همزمان حس دیگر را نیز فعال می سازد. البته تمامی اشخاص به هر محرکی واکنش نشان نخواهند داد از این رو انواع مختلفی از سندروم هم رنجی وجود دارد. در مورد حس بینایی، وقتی یک کلمه یا حرف یا عدد خاص را می بینید رنگ خاصی را حس خواهید کرد. در مورد حس چشایی نیز وقتی که مزه خاصی را در دهانتان حس می کنید همراه با آن صدایی خاص به گوشتان می رسد. به طور معمول تنها دو حس به صورت همزمان رخ می دهند اما در مواردی نادر نیز دیده شده که بیش از دو حس به طور همزمان رخ می دهند.
در واقع واژه «Synesthesia» از یک واژه یونانی به معنای «احساس مشترک» گرفته شده است. این اختلال در زنان سه برابر بیش از مردان رخ می دهد. افرادی که چپ دست هستند یا سابقه این اختلاس در نزدیکان آن ها دیده می شود نیز بیش از دیگران به این اختلال مبتلا می شوند. اگر چه پزشکان تاکنون نتوانسته اند بخشی از مغز که در این اختلال سهیم است را شناسایی کنند اما برخی بر این باورند که سیستم لیمبیک که احساسات را کنترل می کند مسئول به وجود آمدن این اختلال است.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/