به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،او یک بازنشسته و قهرمان کشتی بود؛ یکی از نخستین کسانی که پس از حملات انتحاری، خود را برای کمک به آسیبدیدگان و حمل آنها بر روی شانههای عضلانیاش به محل حادثه میرساند. روز یکشنبه، وقتی یک بمبگذار انتحاری در کابل دستکم ٦٠ نفر را کشت و ١٢٠ نفر، ازجمله کودکان را زخمی کرد، به شانههای او نیاز بود. اما این کشتیگیر، وکیل حسین اللهداد، نمیتوانست کمک کند. او حالا خودش در میان کشتهها بود.
مرگ آقای اللهداد، چرخه ساده مرگ را در افغانستان نشان داد؛ آنقدر ساده و بیوقفه که نجاتیافتگان یک حمله تروریستی میتوانند قربانیان حمله بعدی باشند. در عصر رسانههای اجتماعی، یک پیام تسلیت فیسبوکی برای یک بمبگذاری میتواند خود، آخرین پیام عمومی فردی باشد که آن را گذاشته است.
آقای اللهداد، پدر دو پسر و دو دختر، ژوئن گذشته، پس از یک حمله انتحاری در فیسبوک نوشت: «بیچاره پدران و مادرانی که منتظر بازگشت فرزندانشان به خانه هستند. امیدوارم این بدبختیها به پایان برسد؛ این کشور بیش از این تاب و تحمل تراژدیهای خونین مثل این را ندارد.»
وقتی بمب منفجر شد، آقای اللهداد ٣٣ساله درحال بازدید از مغازهای بود که برای فتوکپی راه انداخته بود تا سه نفر بتوانند در آنجا کار کنند. دو نفر از شاگردان هم کشته شدند و نفر سوم در بیمارستان درحال نبرد برای زندگی است.
داعش، مسئولیت این بمبگذاری را که اکثر قربانیان آن مسلمانان شیعه افغانستان بودند، برعهده گرفت. داعش که گروهی افراطی است، مسئول اکثر حملات علیه شیعیان افغانستان در سالهای اخیر بوده است.
اما بسیاری از مقامات افغانستانی و آمریکایی میگویند در سالهای اخیر، در میان شبکههای مرتبط با حملات شهری داعش و عناصر افراطی طالبان ازجمله شبکه حقانی که تاریخی طولانی در حملات مرگبار شهری پیش از ظهور داعش داشته، همپوشانیهایی وجود دارد.
بیشتر بخوانید:حمله موشکی به داعشیهایی که قصد گرفتن حجرالاسود را داشتند! +فیلم
داعش که پایگاههایی را در شرق افغانستان دارد، حملات خشونتبار و وحشیانهای را صورت میدهد. مقامات میگویند که در روز یکشنبه، در منطقه چپرهار در استان ننگرهار، داعش سه برادر را گردن زده است. پدر آنها که یک پزشک بود، سال گذشته توسط داعش کشته شد.
درحالیکه حملات سنگینی در کابل، پایتخت افغانستان صورت میگیرد، استان کابل، خونینترین و مرگبارترین منطقه برای غیرنظامیان شده است. خطر این منطقه حتی بیش از زمان طالبان شده و ساکنان آن منطقه، حالا ١٧سال است که در معرض جنگ قرار دارند.
به گفته سازمان ملل متحد، سال گذشته حدود ٥٠٠ غیرنظامی در حملاتی که به شهر شد، کشته و ١٣٥٠ نفر نیز زخمی شدند.
درحالیکه خشونتها در کابل، زندگی را به بازی شانس مبدل ساخته، حملات اخیر علیه شیعیان، برای بسیاری از افراد مثل اللهداد بدتر شده است. خانه اللهداد، در یک جاده شلوغ در غرب کابل است. تقریبا هر دیرک برق خیابان، با عکس یکی از قربانیان، تزیین شده است.
حسینعلی اللهداد، پدر پیر او، درحالیکه اشکهایش را با تکه پارچه سفیدی پاک میکند، میگوید: «او فقط یک مرد بیچارهای بود که به دنبال یک لقمه نان برای فرزندانش بود.»
صبح روز دوشنبه، یک روز پس از حمله تروریستی، مردم برای ادای احترام میآمدند، برخی قرآن میخواندند و برخی دستهایشان را بالا گرفته و دعا میکردند. پدر اللهداد به دیواری تکیه داده و چشمانش را بسته بود.
برخی از مردم بابت اینکه دیر به مراسم آمده بودند، عذرخواهی میکردند. آنها درگیر مراسم تشییع اقوام و دوستانشان بودند. یکی از آنها پسرعموی خود را در این حمله انتحاری از دست داده بود و دیگری، برادر زنش را و فردی دیگر، همسایهاش را.
مردم سعی میکردند به پدر اللهداد دلداری بدهند. به او میگفتند که پسر او، از نگاه جامعه شیعیان افغانستان، یک شهید است که جانش را فدای شرافت کرده بود. یکی از آنها که لنگ میزد، جلو آمد و گفت: «هرکسی به مقام شهادت نائل نمیشود. او فرد بسیار خوبی بود که به شهادت رسید.» فرد دیگری گفت: «او رفت و راحت شد، اما آتش به دل ما زد. ما اینجا از درد از دست دادنش میسوزیم.»
در غرب کابل، جایی که شیعیان زیادی زندگی میکنند، آقای اللهداد نهتنها به خاطر شهرتش بهعنوان یک کشتیگیر، بلکه بهعنوان مدافع حقوق شیعیان آسیبپذیری که در اقلیت بودند، بسیار شناختهشده بود. برخی از جوانان شیعه در مراسمهای مذهبی سلاح حمل میکردند و دیگر اعتمادی به دولت نداشتند که از آنها حفاظت کند. آنها به آقای اللهداد بهعنوان یک بسیجکننده و رهبر نگاه میکردند.
«شیر جان احمدی»، معاون فدراسیون کشتی افغانستان هم در این مراسم حضور داشت. او گفت: «اللهداد برای ٢٠سال شاگرد من بود. او کشتی را از ١٣سالگی آغاز کرد.»
آقای اللهداد در طول فعالیت حرفهای خود مدالهای زیادی را دریافت کرده بود؛ مدالهایی که در خانه و محل کارش آویزان بودند. او زمانی که یک نوجوان بود، در مسابقات تورنمنت داخلی برنده شد و در جوانی در وزن ٩٧ کیلوگرم، پیروز رقابتها شد. در یکی از مسابقات تورنمنت بینالمللی که در پاکستان برگزار شد، او برنده مدال نقره شد.
چهارسال پیش، زمانی که او پس از کشیدگی عضله پا، از رقابتها کنار کشید، بهطور کامل از ورزش جدا نشد. او شروع کرد به مربیگری کشتی در یک باشگاه محلی با ١٥٠ دانشآموزی که هر روز ساعت ٦ صبح برای تمرین به باشگاه میآمدند.
آقای اللهداد همچنین آرزوی کارآفرینی داشت. او کسبوکار کوچکی را برای خرید و فروش ظروف سفالی آغاز کرد، سپس کارش را در حوزههای دیگری توسعه داد و یک آژانس مسافرتی تاسیس کرد که بهطور تخصصی زائران را به مکه و کربلا میفرستاد، او همچنین بهترین دانشآموزانش را به صورت رایگان به سفر میفرستاد.
هرچه حملات علیه شیعیان در افغانستان شدت میگرفت، کشتیگیر سابق، ضرورت بیشتری برای استفاده از قدرت خود پیدا میکرد. او به یک داوطلب امدادگر تبدیل شد که اغلب جزو نخستین کسانی بود که وارد صحنه میشد.
سال گذشته، زمانی که چند بمبگذار انتحاری مسلح به اسلحه و نارنجک به بزرگترین مسجد شیعیان در کابل حمله کردند، یک عکاس عکسی را از آقای اللهداد گرفته، درحالیکه یک دختربچه مصدوم را در میان بازوانش گرفته است. لباسهای او آغشته به خون است و چشمانش از اشک و غبار، قرمز شده است.
زمانی که در ماه ژوئن گذشته به یکی دیگر از مساجد شیعیان حمله شد، ویدیویی منتشر شد که آقای اللهداد را درحالی نشان میداد که یک مرد میانسال خونین را بر روی شانههایش گذاشته تا او را پشت خودروی پلیس بگذارد. او درحالیکه لباسهایش در خون غرق شده بود، روی زمین نشست و گفت که احتمالا لگنش از جا در رفته است، سپس یک نفر خم شد تا به او کمک کند.
آن مرد از اللهداد پرسید: «حالت خوبه؟» و اللهداد پاسخ داد: «خوبم.» او این را گفت و سپس دوباره بلند شد و به سمت دود غلیظی که از مسجد بیرون میآمد، رفت. در اواخر یکشنبه، صدها نفر از عزاداران در کنار قبرستان جمع شده بودند؛ جایی که تنها دو هفته پیش، آقای اللهداد به همراه چندین نفر از خویشاوندانش، برای خوشامدگویی به بهار، چند درخت کاشته بودند. بدن بیجان او، از یک آمبولانس خارج شد و پس از خواندن دعا، در گور قرار گرفت.
او یک روز پیش از شهادتش به یکی از دوستانش به نام «غلام شکری» گفته بود که دیگر از اتفاقات ناراحتکننده خسته شده است: «دوست دارم برای سه ماه یا ٦ ماه به جایی بروم که هیچ خبری از هیچکجا نشنوم.»
منبع: شهروند
انتهای پیام/