به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پس از انتخاب نام ۷ نفر برگزیدهشده برای مدیریت شهرداری حدس و گمانها در ارتباط با جانشین محمدعلی نجفی به اوج خود رسید و افرادی که بیشتر به صندلی شهرداری نزدیکتر بودند مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.
اکنون بسیاری محمود حجتی وزیر جهادکشاورزی دولت روحانی را گزینه شایسته برای مدیریت شهر تهران میدانند و عدهای دیگر محمدعلی افشانی را مدیری لایق در حوزه مدیریت شهری و شهرداری به حساب میآورند. البته مهمتر از انتخاب شهردار چگونگی اداره شهر است، شهری که طی ۱۲ سال مدیریت محمدباقر قالیباف با بودجهای ۱۷ هزار میلیارد تومانی بسیار گران اداره شد.
حال باید دید شهردارآینده تهران چه برنامهای برای مشکلاتی، چون ترافیک، آلودگی هوا و حاشیه نشینی دارد. برای بررسی ابعاد مدیریت شهری، مسائل قابل توجه و شهردار آینده «آرمان» با اکبر ترکان مشاور رئیس جمهور و رئیس شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی «شستا» به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
چندی است موضوع انتخاب شهردار آینده تهران بحث داغ محافل خبری و سیاسی است، نظر شما در مورد شهردار آینده و عملکردش در کلانشهر تهران چیست؟
من از این منظر به قضیه مینگرم که بودجه شهر تهران ۱۷ هزار میلیارد تومان است، ۲ میلیون خانواده درتهران زندگی میکنند که اگر این ۱۷ هزار میلیارد را بر ۲ میلیون نفر به تقسیم کنیم سهم هر خانوار تهرانی از عوارض شهرداری هشت و نیم میلیون تومان خواهد بود. حال این پرسش مطرح میشود که آیا خانوارهای تهرانی که سه چهارم جمعیت آنها از خیابان انقلاب به پایین زندگی میکنند میتوانند سالانه ۵/۸ میلیون تومان عوارض شهرداری بدهند؟ در این راستا برای اداره شهر تهران و ایجاد ۱۷ هزار میلیارد تومان چه راهی میماند؟ پس باید قانون فروشی کرد و اشخاص به کارهایی که همه ناپسند میدانیم دست زنند تا بتوانند چنین پولی را فراهم آورند.
از این جهت قبل از اینکه بگوییم چه کسی شهردار باشد باید گفت که این شهر را باید چگونه اداره کرد. اگر تهران بخواهد شهرداری ۱۷ هزار میلیارد تومانی داشته باشد عوارض هر خانوار تهرانی سالی ۵/۸ میلیون تومان خواهد بود.
حال اگر نمیخواهیم این عوارض را پرداخت کنیم باید برای تهران به جای شهرداری ۱۷ هزار میلیارد تومانی؛ شهرداری ۶ هزار میلیارد تومانی طراحی کنیم تا خانوادههای تهرانی بتوانند عوارض دهند و شهر اداره شود. در حال حاضر در بین این کاندیداهای موجود کسی هست که بگوید من آمادهام تهران را به شهری که با ۶ هزار میلیارد تومان اداره شود تبدیل کنم؟ ما باید دنبال فردی برویم که بودجه تهران را ۶ هزار میلیارد تومان کند، یعنی تهران باید ارزان اداره شود.
راه این مساله نیز این است که تمرکز در امور شهرداریهای ۲۲ منطقه از بین برود و در عوض ۲۲ شهرداری مستقل درست کنیم که حقوق و مزایای به جای شهرداری مرکز با مناطق باشد. بدین معنی که شهرداری هر منطقه به پرسنل زیرمجموعه خود حقوق دهد و جویها، آسفالت، پارکها و پیادهروها و فضای سبز در هر منطقهای با کارکنان همان منطقه اداره شود و شهرداری مرکز نیز به هیچ کس حقوق ندهد. این در شرایطی است که همه شهرداریها مستقل باشند. شهرداری مرکز نیز از نظر سیاستگذاری، مهندسی، طراحی و شهرسازی تهران را اداره کند و امور پرسنلی و هزینههای جاری به شهرداریهای ۲۲ گانه مناطق برود.
اگر این دو نکته معلوم شود آن زمان میتوان گفت که فرد یا افرادی به شهرداری تهران بیایند که آن را ۶ هزار میلیاردی اداره کنند و ثانیا هر منطقه شهرداری از نظر درآمد هزینه و پرسنل مستقل شود. اگر این مهم رخ دهد دیگر هر منطقه از شهرداری به طور ناگهانی ۲۰۰ نفر پرسنل و در مجموع شهرداری ۱۵ هزار نفر اضافه نخواهد کرد، چون هر منطقه بهخوبی میداند که باید حقوق پرسنل را خود پرداخت کند. با این کار از این فجایع و ناهنجاریها جلوگیری شده و قواعدی بر اداره شهر حاکم میشود. با این قواعد میتوان به شهر نظم داد، پرسنل را کنترل کرد و بوروکراسی را کم کرد. هریک از کاندیداهای مهمتر باید برای این مساله مهم راه حل دهند.
بسیار مطرح میشود برای اداره کلانشهری مثل تهران شهردار باید بتواند با مجموعه دولت و سایر نهادها تعاملات گستردهای داشته باشد چه میزان با این مساله موافقید؟
اگر شهرداری بخواهد ۱۷ هزار میلیارد خرج داشته باشد هیچ راهی نیست جز اینکه دست به هر اقدامی بزند و به هر عنوان از دولت و سایرین مساعدت جوید، اما اگر شهر با ۶ هزار میلیارد تومان اداره شود نگاهها تغییر خواهد کرد و مبانی عوض خواهد شد.
عملکرد شورای شهر را در این مساله تا چهاندازه تاثیر گذار میدانید؟
در حال حاضر اشخاص و محترم و ارزشمندی در شورای شهر هستند، اما به کارها وارد نیستند، من هنوز نمیدانم همین بحث اداره شهرداری تهران با ۶ هزار میلیارد یا ۱۷ هزار میلیارد که موضوع بسیار مهمی است در این شورا بحث شده یا قابل بحث است.
شهر تهران با مشکلات عدیدهای مثل مهاجرتپذیری و حاشیه نشینی روبهروست، برای حل این مشکلات فقط شهرداری باید دست بهکار شود یا عزمی ملی برای حل این مشکلات لازم است؟
در همه شهرهای بزرگ ما با این پدیده مواجهیم. در گفتوگوی دیگری بدین مساله اشاره داشتم زمانی که در ابتدای انقلاب جمعیت کشور ۳۶ میلیون نفر بود، ۱۶ میلیون شهر نشین و ۲۰ میلیون روستایی داشتیم. وقتی این جمعیت به ۴۴ میلیون نفر افزایش یافت، جمعیت روستایی همان ۲۰ میلیون، اما جمعیت شهری ۲۶ میلیون شد. پس از سالها که جمعیت به ۶۵ میلیون رسید جمعیت روستاییان همچنان ۲۰ میلیون ثابت ماند، اما بازهم شاهد رشد شهرنشینی بودیم به نحوی که جمعیت به ۴۵ میلیون شهر نشین ارتقا یافت. در حال حاضر که کشور ۸۰ میلیون جمعیت دارد نیز جمعیت روستایی ثابت است، اما شهرنشینی به ۶۰ میلیون رسیده است. معنی این سخن این است که روستاهای ایران صرفا میتواند برای ۲۰ میلیون نفر ظرفیت اقتصادی داشته باشد و همچنان این ۲۰ میلیون را ثابت نگه داشته و معیشت آنها تامین میشود. حال هرچه به این جمعیت روستایی اضافه شود سرریز آن به شهرها مهاجرت کرده و و موجب گسترش شهرنشینی میگردد. از این رو است که با پدیدههایی مثل حاشیه نشینی و رشد شهرهای غیر مدیریتی مواجهیم. این مساله فقط برای تهران نیست بلکه تمامی شهرها با آن مواجهند.
از این جهت باید این پدیده مهاجرتی را که به طور الزامی اتفاق میافتد هدایت کرد، چون قابل هدایت است. به عنوان مثال در بحث گفتوگوی سواحل مکران توضیحی دادم و گفتم ۷۰ درصد جمعیت جهان در سواحل زندگی میکنند در حالیکه اگر جمعیت ساحل نشین ایران را ازسواحل خرمشهر، آبادان، بندر لنگه، دیر، کنگان، بوشهر، بند عباس، جاسک، پسا بندر جمع بزنیم یک و نیم میلیون نفر زندگی میکنند که ۲ درصد کل جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
نکته اینجاست که چرا در سواحل ایران ۲ درصد جمعیت کشور در سواحل زندگی کرده، اما در جهان ۷۰ درصد جمعیت در سواحل زندگی میکنند. این نشان از این است که باید به سواحل توجه ویژهای کرد و اقتصاد سواحل را احیا کرد تا این اقتصاد احیا شده جمعیت بپذیرد. بهتر این است که سواحل را آباد کنیم تا اینکه با نداشتن آب شهرهای کویر مرکزی ایران بزرگتر شوند. از این رو باید از این پنجره به موضوع شهر نشینی نگاه کرد و از این زاویه وارد شد که کلا برای مدیریت امور شهری چه کار کنیم. باید ارزیابی کرد که مهاجرت قابل مدیریت است یا خیر و در صورت قابل مدیریت بودن آن را چگونه و به کجاها هدایت کرد.
کدام مناطق استعداد جمعیت پذیری و ظرفیتهای اقتصادی دارند. اینها مباحثی است که کلانتر از شهر تهران است و باید در زمانی دیگر بدان پرداخت.
به نظر شما شهردار آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد و از میان گزینههای مطرح شده کدام یک را برای تصدی پست شهرداری صاحب صلاحیت بیشتری میدانید؟
من نمیتوانم از راه دور بدون اینکه برنامه کاندیداهای مورد نظر را ببینم قضاوت کنم. نامزدهای محترم شهرداری باید بگویند برای اداره شهر تهران بودجه ۱۷ هزار میلیارد تومانی میخواهند یا میتوانند شهرداری ۶ هزار میلیارد تومانی تعریف کنند. نکته دیگر اینکه نامزدهای احراز پست شهردار باید بگویند میخواهند شهرداری منطقهای یا متمرکز داشته باشند. نظام مدیریتی کلانشهرها با نظام مدیریتی شهرهای عادی متفاوت است.
کلانشهرها نباید مدیریت متمرکز داشته باشند بلکه باید شهرداری مناطقشان مستقل و شهرداری مرکز صرفا تیم فنی و برنامهریزی باشد. از این جهت باید سخنان و برنامههای کاندیداهای شهرداری تهران شنیده شود تا بتوانیم در مورد آنها قضاوت کنیم.
منبع:شستا
انتهای پیام/