به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مناطق غربی کشور که از روزهای نخست تجاوز رژیم بعث عراق درگیر جنگ بود، هیچگاه ۸ اردیبهشت؛ روزی که یکی از ستارگان دفاع از این مناطق پرکشید را از یاد نخواهد برد.
در این روز مردی آسمانی شد که از مردم کردستان و مناطق اطراف در روزهای نخست جنگ تحمیلی دفاعی جانانه کرد، به نحوی که خواب دشمن برای فتح یک هفتهای تهران را به رویایی دست نیافتنی تبدیل کرد؛ آن مرد شهید علیاکبر شیرودی بود.
علیاکبر شیرودی دیماه ۱۳۳۴ در شهر تنکابن به دنیا آمد و در سالهای کودکی به واسطه تولد در خانواده مذهبی توسط پدر قرائت قرآن کریم را یاد گرفت. در کنار قرائت قرآن، خواندن و نوشتن را در سن پایین یاد گرفت و همین موضوع باعث شد تا وقتی علیاکبر به مدرسه رفت از سایر همسنهای خود جلوتر باشد.
شیرودی نسبت به همکلاسیهای خود جثهای درشت داشت و از نظر هوش و استعداد نیز برتر بود و همین هوش باعث شد تا در تمام دوران تحصیل، شهید شیرودی شاگرد اول مدرسه باشد؛ علیاکبر علاقه زیادی به درس داشت و همین موضوع سبب شد تا با وجود نبود دبیرستان در محل زندگی؛ شیرودی به روستای بالاشیرود که فاصله ۶ کیلومتری داشت برود، اما تحصیل و رفتوآمد نیاز به هزینه داشت و خانواده علیاکبر شیرودی هم وضع مالی مناسبی نداشتند، پس این شهید بزرگوار تصمیم گرفت تا کار کند و از همان کودکی به کار کارگری و کشاورزی مشغول و در کارها به پدر کمک میکرد.
پس از گذراندن دوره دبیرستان و ورود به سن جوانی؛ علیاکبر تصمیم گرفت برای پیدا کردن کار به تهران سفر کند و در سال ۱۳۵۰ قدم به پایتخت ایران گذاشت، اما شاید تصور هم نمیکرد با این کار بابی جدید در زندگی خود باز میکند.
شیرودی از همان سال با روحیه و افکار امام خمینی (ره) آشنا شد و در همان زمان شروع به مطالعهٔ معارف و کتابهای ادیان مختلف و همچنین کتب فلسفی و سیاسی از جمله نوشتههای شهید مطهری کرد و وارد خط مبارزاتی نیروهای انقلاب شد.
شهید شیرودی یک سال پس از ورود به تهران یعنی در سال ۱۳۵۱ وارد دوره مقدماتی خلبانی شد و پس از مدتی برای گذراندن دوره کامل به پادگان هوانیروز اصفهان منتقل شد و در این پایگاه دوره پرواز با بالگردهای تهاجمی کبرا را فراگرفته و به جرگه خلبانهای زبردست هوانیروز وارد شد.
این شهید که پیش از ورود به ارتش با افکار بنیانگذار کبیر انقلاب آشنا شده بود با ورود به این نیرو پی برد که نفوذ آمریکاییها در ارتش و فرهنگ کشور بسیار زیاد است و با شهید کشوری که از هماستانیهای وی بود و مانند علیاکبر دوره خلبانی کبرا را گذارنده بود دست به مقابله با این نفوذ زد.
شهیدان شیرودی و کشوری در مبارزههای قبل انقلاب خود اعلامیههای امام خمینی (ره) را در کرمانشاه پخش میکردند و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ با همراهی حجتالاسلام آل طاهر مسئولیت حفاظت از مراکز حساس کرمانشاه مانند رادیو، تلویزیون و ادارات مهم دولتی را بر عهده گرفتند.
پس از پیروزی انقلاب احمد کشوری و علیاکبر شیرودی که در پایگاه غربی کشور مشغول خدمت بودند، خدمات زیادی را انجام داند تا این که غائله کردستان و پاوه رخ داد و شهید شیرودی داوطلب دفاع شد و به این منطقه رفت و با قدرت از مردم بیدفاع پاوه دفاع کرد، به نحوی که شهید چمران؛ شهید شیرودی را ستاره درخشان جنگ کردستان نامید.
در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ که دشمن تا بندندان مسلح بعث هجوم گستردهای را به ایران اسلامی آغاز کرد، بنیصدر رئیس جمهور و رئیس ستاد جنگ بود و با سوءاستفاده از مقام خود، دستور تخلیه پادگانها به قصد ضربه زدن به انقلاب ملت ایران را زد، اما تصور هم نمیکرد که افرادی، چون شیرودی در مقابلش ایستادگی کنند.
بنیصدر در زمانی این دستور را صادر کرد که شهید شیرودی در پایگاه کرمانشاه بود و خوب میدانست که دشمن به نزدیکی شهر سرپلذهاب رسیده و مردم در خطر هستند، پس با وجود دستور تخلیه پایگاه و منهدم کردن زاغه مهمات آن با ۳ فروند بالگرد کبرا به منطقه رفت و با دفاع جانانه خود با ۱۲ ساعت پرواز بیش از ۴۷ تانک عراقی را منهدم و ۳ لشکر دشمن را در دشت ذهاب زمینگیر کرد.
این فقط یکی از دلاورمردیهای شهید شیرودی بود و وقتی شهید شیرودی و کشوری با هم پرواز میکردند تلفات فراوانی را به دشمن متجاوز وارد میکردند؛ در این زمینه یکی از همرزمان دو شهید گفته با وجود شیرودی و کشوری پایگاه کرمانشاه همیشه فعال بود به گونهای که حتی موتور بالگردها خاموش نمیشد.
شهیدان شیرودی و کشوری نه فقط پایگاه کرمانشاه را آماده نگه داشته بودند، بلکه خود نیز رکورددار پرواز بودند؛ شهید شیرودی ساعتها برای مقابله با دشمن در کابین خلبان پرنده خود نشسته و پرواز کرده بود و از این حیث رکورددار پرواز در جهان است، اما این خلبان باهوش که تا روز شهادت بیش از ۴۰ بار دچار سانحه شده و بیش از ۳۰۰ گلوله به بالگردش اصابت کرده بود و نزدیک به ۳۶۰ بار از خطر مرگ نجات پیدا کرده بود، در ۸ اردیبهشت سال ۶۰ به آروزی دیرینه خود رسید و به همرزم و دوست قدیمی شهید کشوری پیوست.
در تمام طول جنگ تحمیلی دشمن از سوی حامیان غربی و منطقهای تجهیز میشد و با تمام توان برای تصرف شهرها اقدام میکرد که یک نمونه آن عملیات اشغال ارتفاعات بازیدراز بود که توسط رزمندگان ایران از دست دشمن بعثی آزاد شده بود؛ نیروهای بعثی که اهمیت این منطقه را میدانست با استعداد فراوان خود و استفاده از ۲۵۰ دستگاه تانک و پشتیبانی توپخانه و خمپارهانداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی حرکت کردند.
در این زمان شهید شیرودی و سایر نیروهای پایگاه کرمانشاه وارد عمل شدند و با بالگردهای خود برای دفع تجاوز دشمن در سحرگاه ۸ اردیبهشت وارد صحنه شدند و تلفات زیادی را به دشمن زدند که علیاکبر هم جز آنها بود، اما هیچ یک از همرزمان شیرودی تصور نمیکردند این آخرین پرواز شیرودی باشد.
شهید شیرودی پس از وارد کردن ضربات مهلک به دشمن به گفته همرزمش که در آن عملیات حضور داشت با تیر یکی از تانکهای دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و مرغ جانشان که مدتها شوق وصال یار را داشت بالاخره از درون کابین آهنی بالگرد به پرواز درآمد و آن عملیات آخرین پرواز شهید شیرودی شد.
شاید روزی که شهیدانی، چون شیرودی و کشوری آخرین پرواز خود را انجام دادند، فکرش را هم نمی کردند که امروز این صلابت در کنا رنام کشورمان بیاید، اما امروز به خاطر همان خونها، جوانان کشور در امنیت و آرامش کشور را به پیش میبرند تا به دشمنان نشان دهند هنوز هم راه شیرودیها و کشوریها با وجود دشمنی و فشار دشمنان ادامه دارد.
انتهای پیام/
.........تودر طلب راه گمنام شدی.. ومن در طلب نام گمراه...
روحشان شاد باد