کارشناس مسائل بین الملل و جنوب شرق آسیا در میزگردی به بیان دیدگاههای خود درباره مذاکره احتمالی کره شمالی با آمریکا پرداختند.
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ تصمیم کره شمالی برای آمدن به پای میز مذاکره با آمریکا یکی از خبرهایی بود که باعث تعجب تمامی کشورهای دنیا شد، چرا که تا چندی پیش دو طرف روز به روز به وقوع یک جنگ اتمی نزدیک میشدند.
در میزگردی که با حضور حسن عابدینی کارشناس مسائل بین الملل و جواد منصوری سفیر سابق ایران در چین برگزار شد به بررسی تغییر رویکرد پیونگ یانگ از تقابل به تعامل با آمریکا و متحدانش در جنوب شرق آسیا پرداختهایم.
متن این میزگرد به شرح ذیل است:
باشگاه خبرنگاران جوان: دلیل تغییر رویکرد 180 درجه ای کره شمالی از تقابل به گفت و گو مذاکره را چه میدانید؟
عابدینی: شبه جزیره کره دارای پتانسیلهایی برای بحران است. از بدو شکلگیری در 1945 که در چارچوب توافق پستام و یالتا عملا دو کشور در شبه جزیره شکل گرفت و در سال 1948 عملا به عنوان کره شمالی و جنوبی نامگذاری شدند؛ دلیل آن هم این بود که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا تصمیم گرفتند که شبه جزیره کره را بر اساس مدار 38 درجه تقسیم کنند و قسمت بالای مدار 38 درجه کره شمالی شد و قسمت پایینی آن کره جنوبی.
پس از جنگ جهانی دوم که متفقین پیروز آن بودند بسیاری از نقاط جهان را میان خود تقسیم کردند. یکی از این مناطق شبه جزیره کره بود علاوه بر آن شبه جزیره کره از سال 1910 تا 1945 در اشغال ژاپن بود و هم اکنون هم بیش از 700 هزار نفر از اتباع کرهای در ژاپن زندگی میکنند.
نکته دوم اینکه اختلافات ارضی و سرزمینی است که در شرق آسیا وجود دارد چرا که بین ژاپن با چین، ژاپن با کره جنوبی و ژاپن با روسیه اختلافات سرزمینی وجود دارد.
نکته سوم که پتانسیل بالایی برای بحران آفرینی دارد بحث مربوط به اختلافات ایدئولوژیک است؛ اختلافاتی که از جنگ جهانی دوم باقی مانده است چرا که شاهد بودهایم در جنگ سرد چین و کره شمالی به اندیشه مارکسیسم نزدیک بودهاند و گرایش به بلوک شرق داشتهاند و ژاپن و کره جنوبی گرایش به بلوک غرب داشتهاند و یکی از نقاط تلاقی بین بلوک غرب و شرق مربوط به شبه جزیره کره است.
نکته بعدی بحران آفرینی در شبه جزیره کره، وجود نیروهای نظامی ایالات متحده در این منطقه است. حدود 38 هزار جنگجوی آمریکایی در کره جنوبی مستقر هستند و تقریبا همین تعداد هم در ژاپن استقرار دارند و یکی از پایگاههای اصلی استقرار آمریکاییها جزیره اوکیناوا است که همیشه با ژاپنیها درگیر هستند.
یکی از دیگر دلایل اختلاف آفرین تعارضات اقتصادی بین آمریکا، چین و روسیه است بنابراین به این دلایل شبه جزیره کره همیشه دچار تنش بوده است.
در جنگی که از 1950 تا 1953 اتفاق افتاد آمریکا، چین و اتحاد جماهیر شوروی مداخله کردند وگرنه مردم شبه جزیره کره با هم اختلافی ندارند چرا که مردم این منطقه یک فرهنگ، یک آئین و یک آداب و رسوم و حتی یک مذهب دارند برای همین است که در مرز کره شمالی و جنوبی یک روستا وجود دارد که برادر در کره شمالی و خواهر در کره جنوبی ساکن هستند؛ یکی از اختلافات ایجاد زمینهای برای دیدن خانوادههای اتباع دو کشور است.
این درست نیست که گفته میشود سیاست کره شمالی امروز 180 درجه تغییر کرده است. این کشور در سال 1992 که به NPT پیوست دو سال بعد به مذاکره با آمریکا روی آورد پس بحث مذاکره با آمریکا به امروز مربوط نمیشود. در آنجا با هم تفاهم کردند که در ازای تخریب نیروگاه آب سنگین کره شمالی دو نیروگاه آب سبک و سالانه 500 هزار تن نفت به کره شمالی ارسال شود.
در سال 1994 بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا از پیونگ یانگ دیدن کرد. در سال 2000 خانم مادلین آلبرایت وزیر خارجه بیل کلینتون از کره شمالی دیدن کرد. در سال 2008 میلادی بیل کلینتون که همسرش در آن زمان وزیر خارجه اوباما بود از کره شمالی دیدن کرد، بنابراین گفتوگوهای پیونگ یانگ و واشنگتن همواره وجود داشته است، اما وقتی توافقنامه 1994 آمریکا و کره شمالی توسط ایالات متحده زیر پا گذاشته شد پیونگ یانگ در سال 2003 میلادی از NPT خارج شد و در اعتراض به نقض عهد آمریکا آزمایشهای اتمی خود را آغاز کرد.
پس از نقض عهد آمریکا و آزمایشهای اتمی در سال 2003، چین پادرمیانی کرد و پیشنهاد مذاکره 6 جانبه را داد یعنی مذاکراتی میان آمریکا، چین، کره شمالی، ژاپن، کره جنوبی و روسیه به علاوه نماینده اتحادیه اروپا و نماینده سازمان ملل به عنوان عضو ناظر، اما در این مذاکرات هم اینها به تعهداتشان پایبند نبودند و کره شمالی از این مذاکرات سرخورده شد و یکی از مقامات این کشور در مصاحبه با CNN اعلام کرد زمانی به میز مذاکره باز خواهند گشت که اولا موشکهایی بسازند که به شرق آمریکا برسد و ثانیا بتوانند بمب اتم را بر روی این موشکها سوار کنند. به این دلیل مقام کره شمالی گفت که موشکهایشان به شرق آمریکا برسد چون کره شمالی در غرب آمریکا قرار دارد و منظور وی پوشش برد موشکهای اتمی پیونگ یانگ به سراسر خاک آمریکا است و ما دیدیم که گوام را که تحت سیطره ایالات متحده است تهدید به حمله موشکی کرد و عملا ثابت کرد که میتواند گوام را مورد هدف قرار دهد.
کره شمالی هم از نظر پرتاب موشک و هم از منظر سلاح اتمی خود را بی نیاز میبیند که آزمایش مجدد انجام دهد به همین دلیل گفته است آمادگی داریم به پای میز مذاکره بنشینیم.
پیونگ یانگ برای مذاکره 4 پیش شرط دارد. 1-: شبه جزیره کره عاری از سلاح اتمی شود. 2-: نیروهای آمریکایی از شبه جزیره کره خارج شوند. 3-: رزمایشهای آمریکا با کره جنوبی و ژاپن که تهدید امنیت ملی کره شمالی است، متوقف شود. 4-: چتر اتمی آمریکا از روی کره جنوبی و ژاپن برداشته شود.
بعید است که تمام این چهار شرط را آمریکاییها بپذیرند، بنابراین هم اکنون کره شمالی در شرایط برابر در میز مبارزه با آمریکاییها است و شرایط و موضوعات آنقدر پیچیده است که آمریکا باید استراتژیهایش را تغییر دهد که این امر بعید است و کره شمالی به این دلیل مذاکره را قبول کرده چون احساس میکند میتواند به اهداف خود برسد.
باشگاه خبرنگاران جوان: نقش چین به عنوان بزرگترین تامین کننده نیازهای کره شمالی و همچنین نقش روسیه در رویکرد مذاکراتی کره شمالی را چگونه ارزیابی میکنید؟
منصوری: از دو دهه قبل ایالات متحده وارد یک سیاست جدیدی در اقیانوس آرام و شرق آسیا شد. این سیاست مبنی بر این بود که آمریکا برای بلندمدت تضمینی برای منافعش در خاورمیانه ندارد و منطقه مانند گذشته نمیتواند برای ایالات متحده یک سرزمین قابل تسلط و دارای منافع بی حساب و کتاب باشد به این دلیل آمریکا برنامهریزی کرد که منافع خود را در حاشیه اقیانوس آرام و شرق آسیا تامین کند.
آمریکا در شرق آسیا با چالشی به نام چین مواجه شده است. چین در این دو دهه جهش غیرمنتظرهای داشته است. جهشهایی نظیر رشد اقتصادی، فرهنگی و غیره. امروزه چین در بخش بزرگی از آسیا و آفریقا به عنوان شریک اول کشورها شناخته میشود و این برای آمریکا قابل تحمل نیست. جمهوری خواهان در دو دهه گذشته سیاستشان در مقابل چین به عنوان یک شریک در جهان بود، اما با شرایط جدید به مانند دموکراتها به این نتیجه رسیدهاند که به چین به عنوان یک رقیب نگاه کنند. ما اگر اهداف و راهبردهای چین را نشناسیم درباره کره شمالی به اشتباه میافتیم.
رئیس جمهور آمریکا اخیرا درباره کره شمالی گفت که چین ما را خسته کرده است؛ این حرف بسیار معنا دارد البته این حرف را کارشناسان آمریکایی و دیپلماتها در دهان ترامپ گذاشتهاند.
کره شمالی در دو دهه گذشته در مقابل ایالات متحده، به ابزار سیاست خارجی چین تبدیل شده است به عبارت سادهتر پیونگ یانگ چماق چین در مقابل آمریکا شده است به همین دلیل ایالات متحده خود را در مقابل کره شمالی نمیبیند بلکه خود را در مقابل چین میبیند. چین هم به صراحت اعلام کرده است که ما اجازه برخورد با کره شمالی را نمیدهیم.
آمریکاییها تا کنون فقط توانستهاند به تهدید و شعار بپردازند، اما اکنون تحولات جدیدی اتفاق افتاده است که این معادلات را دستخوش تغییر کرده است آن هم اینکه آمریکا جنگ اقتصادی راه انداخته و وارد فضایی شده که برای چین بسیار تعیین کننده است.
در حال حاضر بین 150 تا 200 میلیون نفر در چین برای آمریکا کار میکنند از این رو هرگونه نوسان، تاثیر مستقیمی بر روی زندگی 200 میلیون چینی دارد، بنابراین پکن با واشنگتن وارد مذاکره شد و به آمریکاییها گفتند شما تعرفهها را بردارید ما هم چماق کره شمالی را برمیداریم و این مذاکرات که صحبت از آن است دقیقا نتیجه این معامله است و چرخش کره شمالی با چراغ سبز و دستور چین بوده است چرا که کره شمالی در 5 دهه اخیر با کمک چین سرپا مانده است.
برخی استقبال غرب از مذاکره با کره شمالی را مشابه آغاز دور جدید مذاکرات ایران با غرب در سال 92 میدانند و زمینه این دو اتفاق را از یک منشأ می دانند. شما چه نظری دارید؟
عابدینی: مذاکرات هستهای بین ایران و غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا سابقه 14_ 15 ساله دارد. دور اول مذاکرات سال 1382 تا 1384 بود که جمهوری اسلامی ایران با 3 کشور اروپایی وارد مذاکرات شد. آن زمان خاویر سولانا به عنوان نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات شرکت داشت و به صراحت اعلام کرد اگرچه آمریکاییها در مذاکرات شرکت ندارند، اما با هرگونه توافقی مخالفت خواهند کرد، مگر اینکه خود آنها در مذاکره شرکت داشته باشند. بعدها جمهوری اسلامی ایران با 3+3 وارد گفتگو شود. 3 کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس به علاوه آمریکا، چین و روسیه، البته دو کشور چین و روسیه به این دلیل به مذاکرات پیوستند که ایران میخواست توازنی در مذاکرات ایجاد کند.
در سال 2003 به ابتکار چین مذاکرات 6 جانبهای برای حل مسائل مربوط به کره شمالی صورت گرفت که در این مذاکرات کره شمالی، چین، روسیه و آمریکا حضور داشتند که نمایندگان سازمان ملل به اضافه اتحادیه اروپا نیز در آن مشارکت داشتند.
این مذاکرات منجر به یک توافق قابل قبول نشد، به همین دلیل کره شمالی دو نوبت عهدشکنی آمریکا و غرب را در مذاکرات هستهای تجربه کرده است، یکی در سال 1994 و دیگری در سال 2003، بنابراین این اولین دور مذاکرات نیست.
نکته دوم این است که برجام ماحصل مذاکرات یک دوره 12 ساله است و هیچ گونه دستاورد یا دستاورد اندکی برای جمهوری اسلامی نداشته است. به دلیل اینکه آمریکاییها زیر تعهدات خود زدند، یعنی جمهوری اسلامی به تمام تعهدات خود از جمله بازرسیها، تعلیق غنیسازی 20 درصد، تعلیق غنیسازی فردو از جمله آب سنگین اراک عمل کرده، اما آمریکاییها که باید تحریمها را بر میداشتند، به تعهداتشان عمل نکردند، بنابراین کره شمالی نگاهی هم به برجام خواهد داشت که آیا آمریکا به تعهداتش در قبال ایران وفادار بوده است تا با آن وارد مذاکرات شود مضاف بر این در دور جدید یک بازیگر ماجراجویی به نام رئیس جمهور آمریکا یعنی آقای ترامپ داریم.
ترامپ در این مذاکرات نه تنها به برجام پشت پا زده، بلکه معاهده پاسیفیک و معاهده تغییرات آب و هوایی پاریس را لغو کرده است، علاوه بر این به صراحت بیان کرده است که ایالات متحده از یونسکو خارج خواهد شد و قرار است دیواری در مرزهای مکزیک و آمریکا ایجاد کند.
بسیاری از موضوعات دیگر از جمله بحث تعرفههایی که آمریکا بر ژاپن، کره جنوبی، چین و برخی کشورهای اروپایی وضع کرده است، بنابراین اینکه ایالات متحده به تعهداتش وفادار نبوده است، دستمایهای برای کره شمالی خواهد بود و در مذاکراتش با آمریکا به این امر توجه خواهد کرد، مضاف بر اینکه روز گذشته یکی از روزنامههای کره شمالی به شدت از آمریکا نسبت به عدم وفای به عهد در قبال برجام انتقاد کرده بود. این یک سیگنال است که ما نوع روابط بینالملل شما را رصد میکنیم و امکان ندارد برجام را مدنظر قرار ندهیم. کره شمالی هم یکسری اقداماتی انجام میدهد که بسیار دقیق و هوشمندانه است:
1- تلاش میکند تا تنش در شبهجزیره کره یعنی روابط با کره جنوبی را کاهش دهد، بر همین اساس رهبر کره شمالی خواهرش را در جریان المپیک زمستانی به کره جنوبی فرستاد، همچنین خودش با رئیس جمهور کره جنوبی دیدار کرد، در ضمن گفته است آزمایشهای هستهای خود را متوقف خواهد کرد، در صورتی که توقف آزمایشهای هستهای کره شمالی ربطی به حال حاضر ندارد و مربوط به 6 ماه پیش است، یعنی شهریورماه سال گذشته آزمایشها متوقف شده است، دلیل آن نیز این است که کارشناسان کره شمالی و چین به صراحت اعلام کردند که در منطقه "پونگ گیه ری" آزمایشهای هستهای صورت گرفته، و وضعیتی به وجود آمده که در اصطلاح به آن "سندرم کوهستان خسته" گفته میشود.
در جریان آزمایش بمب اتمی تونلهای بسیار عمیقی ایجاد میشود تا وقتی که بمب اتم آنجا منفجر شود تا تشعشع انفجار به بیرون ساطع نشود. به دلیل اینکه 5 آزمایش هستهای در این کوه انجام شده و آنجا را دچار تغییراتی کرده است، بنابراین امکان استمرار آزمایش هستهای در آنجا وجود ندارد، بنابراین گفته رهبر کره شمالی مبنی بر متوقف کردن آزمایش هستهای ربطی به مذاکرات ندارد که بگوییم یک ماه قبل این تصمیم گرفته شده است؛ از 6 ماه گذشته آزمایشهای هستهای صورت نگرفته و ممکن است انجام این آزمایشها 2 تا 3 سال زمان نیاز داشته باشد تا تونلهای جدیدی در جای دیگر ایجاد شود و آزمایشهای هستهای از سر گرفته شود.
در این مدت نیز کره شمالی فرصت دارد با آمریکا با توجه به تجربیات برجام، لیبی و رفتارهای سیاسی ترامپ که از روابط بینالملل دارد، وارد گفتگو شود، مضاف بر اینکه در شبه جزیره کره و منطقه شرق آسیا دو بازیگر قدرتمند به نام چین و روسیه وجود دارند که اینها به آسانی اجازه نمیدهند جریانها به نفع آمریکا ختم شود، مضاف بر اینکه رهبر کره شمالی پیش از شروع مذاکرات با قطار به چین رفت و با مقامات این کشور سفری سرّی داشت که بعدا خبر آن منتشر شد، بنابراین پشتوانه دیپلماتیک چین و روسیه در این موضوع مدنظر است، همچنین کره جنوبی و ژاپن نیز مایل به هیچگونه تصعید تنش در منطقه نیستند.
2- فاصله بین مرزهای کره شمالی به سئول که حدود 10 میلیون نفر جمیعت دارد، 40 کیلومتر است، یعنی کره شمالی میتواند با توپخانههای خود سئول را بزند. اگر کره شمالی زمانی تصمیم به انجام این کار بگیرد، نه تنها میتواند پایگاههای آمریکا را از بین ببرد، بلکه بازار اقتصادی و سهامی دنیا را نیز دچار مشکل میکند علاوه بر این با پرتاب دو موشک برد کوتاه به سمت توکیو میتواند بازار اقتصادی در دنیا را نیز بهم بزند، بنابراین هیچکس در دنیا مایل به افزایش تنش نیست.
دونالد ترامپ به دلیل ناآشنایی با حوزه روابط بینالملل در مقطعی این موضوع را بیان کرد و هرچه جنگ لفظی بین دونالد ترامپ با رهبر کره شمالی زیادتر شد، کره شمالی یک آزمایش موشکی و اتمی را انجام داد که آخرین آن هم آزمایش موشک هیدروژنی بود، بنابراین به نظر میرسد هیچکس تمایل به افزایش تنش ندارد و کره شمالی به خوبی دست آمریکا را در این زمینه خوانده است.
کره شمالی تلاش خواهد کرد سیاست خود را دنبال کند، سیاستی که از پشتوانه دیپلماتیک روسیه و چین برخوردار است.
باشگاه خبرنگاران جوان: سرنوشت پر فراز و نشیب برجام چه تاثیری بر مذاکره پیونگ یانگ و واشنگتن دارد؟ آیا کره امتیازات بیشتری را طلب میکند؟
منصوری: اگر ترامپ بر اساس گفتههایش عمل نکند قطع به یقین کره شمالی دلیلی نمیبیند به انجام مذاکرات طولانی برای امضا توافقی که هر لحظه ممکن است از بین برود، تن دهد.
احتمال دارد که دولت آمریکا به طور جدی حاضر شود امتیازات لازم را به کره شمالی بدهد، همچنین در خصوص چین قانع شود که تعرفههای آنها را بردارد تا سیاستهای جنگی خود را در منطقه غرب آسیا عملی کند.
دلیل اینکه اروپاییها، چین و روسیه در رابطه با برجام مقابل آمریکا ایستادهاند این است که مخالف شکل گیری چنین توهمی یعنی جنگ در خاورمیانه توسط آمریکا هستند، چرا که یکی از دلایل آنها خسارتهایی است که در جنگهای گذشته دیدهاند.
بدعهدیهای آمریکا در برجام به معنای این است که دولت کره شمالی را تشویق به عدم انجام مذکرات با ایالات متحده آمریکا کند. اظهارات ترامپ برای خروج از برجام و شروع مذاکرات با کره شمالی نشان دهنده آن است که هیچ منطقی پشت اقدامات وی وجود ندارد.
باید در 2 هفته آینده منتظر اتفاقات سیاسی در شرق آسیا بمانیم و همچنین صبر کنیم تا متوجه اتفاقات سیاسی کشورمان نیز شویم. جمهوری اسلامی ایران در مقابل آمریکا به دلیل اینکه دولت ترامپ با توجه به ناآگاهیهایی که در امور بین الملل دارد از امتیاز خاصی برخوردار است. چراکه آمریکاییها در خصوص آینده کشورشان چیزی نمیدانند، حتی برخی مدیران وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا از سمت خود استعفا دادهاند و وزیر خارجه آنها نیز به زحمت یک سال دوام آورد، بنابراین در رابطه با دولت ترامپ هیچگونه نظری نمیتوان داد چرا که چارچوب فکری ندارد و نظر دادن راجع به آن ممکن نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا اقدام کره شمالی برای مذاکره با آمریکا برای خرید زمان است تا بتواند برنامههای هستهای خود را به پیش ببرد؟
عابدینی: به نظر میرسد تلاش دولت کره شمالی در این مقطع برای از سرگیری مذاکرات با آمریکا ابعاد مختلفی دارد، یکی از آنها این است که در حوزه برابر با آمریکاییها وارد مذاکرات شود، یعنی دیدگاهی که طی 50 سال گذشته داشت در حال حاضر به سر میز مذاکرات آورده و آمریکا را وادار به پذیرش این موضوع میکند، چرا که در واقع کیم جونگ اون که نوه بنیانگذار کره شمالی است، تجربیات پدر و پدربزرگش را یک جا دارد و خودش نیز تحصیل کرده غرب است، یعنی از دانش روابط بینالملل نیز بهرهمند است، بنابراین مذاکرات صرفا برای خرید زمان پیرامون انجام آزمایشهای اتمی جدید نیست، شاید هم این باشد، اما کاهش تنش با کره جنوبی و ایجاد وحدت دو کره، یکی از آرزوهای دیرین پدربزرگ او یعنی کیم ایل سونگ هم بوده است.
زمانی که کیم ایل سونگ در سال 1950 از مدار 38 درجه عبور کرد، گفت به دلیل اینکه نباید بین یک ملتی که زبان، نژاد، آداب و رسوم و قانونهای مشترک دارند، در دو سوی مرز اختلافی وجود داشته باشد، بنابراین کیم جوان دیدگاه پدربزرگش را دنبال میکند، اما با شیوههایی جدید.
آمریکا در 50 سال گذشته به دلیل استفاده از قوه قهریه، قوه عاقلهاش بسیار کوچک شده است و تنها راه گفتگو با ایالات متحده آمریکا از موضع داشتن قدرت برابر مقابله به مثل است که احساس کره شمالی نسبت به این موضوع این است که به قدرت مقابله به مثل با ایالات متحده رسیده است.
موضوع دیگر این است که شبه جزیره کره باید عاری از سلاح اتمی شود، این هم شعاری است که بارها کره شمالی داده و این موضوع برای زمانی است که تمام موشکهای قارهپیما، ناوهای جنگی که سلاحهای اتمی روی آن مستقر است، نیروهای جنگجوی آمریکا که در کره جنوبی حضور دارند از آنجا خارج شوند، بنابراین در صورتی وارد پروسه درازمدت مذاکرات میشوند که یا توافقی صورت گیرد و یا چگونگی راستی آزمایی در مورد این مسائل انجام شود. اکنون کره شمالی با درسهایی که از نوع رفتار آمریکا در قبال برجام گرفته است، تلاش خواهد کرد اجازه اینگونه رفتارها با یک قرارداد بینالمللی را به آمریکا ندهد.
باشگاه خبرنگاران جوان: رهبر کره شمالی در اظهارنظری گفته که توسعه اقتصادی مهمتر از توسعه هستهای است. به نظر شما ریشه این تغییر استراتژی چیست؟ آیا این امر یک تاکتیک است و یا تغییر استراتژی؟
منصوری: دولتها در مقاطع مختلف به صورت تاکتیکی مواضعی را اعلام میکند اما همه آنها از یک اصول ثابتی پیروی میکنند آن هم امنیت ملی، تمامیت ارضی و منافع ملی است که هیچ دولتی حاضر به گذشتن از آنها نیست.
نکته اول در خصوص این سوال این است که صحبتهای رهبر کره شمالی پیرامون اقتصاد، نمیتواند همیشگی باشد. قطع به یقین این مواضع مقطعی است.
نکته دیگری که در خصوص این موضوع مطرح است، ممکن است شعاری تلویحی در جهت زمینه سازی برای اعلام آمادگی در خصوص برگزاری مذاکرات باشد.
بیش از آنکه کره شمالی در مذکرات موثر باشد، چین است که نقش عمدهای در مذکرات دارد، همانطور که در مورد کره جنوبی تصمیم گیرنده آمریکا است. در مورد مذکرات 2 کره با هم نیز این موضوع صدق میکند که آنها به تنهایی نمیتوانند تمام مسائل خود را کنار بگذارند چرا که کره جنوبی اراده برون مرزی ندارد و تنها در سیاستهای داخلی خودشان تصمیم گیرنده هستند و هیچ نقشی در تصمیمهای سیاست خارجی کشورشان ندارند.
آمریکاییها به کره جنوبی دستور دهند که رابطه خود را با ایران قطع کنند به سرعت این کار را انجام میدهند چیزی که در گذشته نیز شاهد انجامش بودهایم . جمهوری اسلامی ایران قراردادی را با شرکت دوو منعقد کرد و قرار بر این شد که خط تولید دوو به ایران بیایید، اما جنرال موتورز آمریکا که صاحب 50 درصد از شرکت دوو است حاضر به انجام چنین معاملهای نبود همین موضوع باعث شد تا این قرارداد به طور کامل منتفی شود.
نکتهای که هیچ کس در رابطه با آن اطلاعات کافی ندارد این است که خیال میکنند کره جنوبی کشوری مستقل است. در صورتی که کاملا این موضوع اشتباه است و کره جنوبی در هیچ یک از موارد اقتصادی و سیاسی استقلال ندارد و در واقع کالایی که از کره جنوبی وارد کشور میشود، آمریکاییها از آن به طور غیرمستقیم از آن سود میبرند.
آمریکاییها هیچ گاه منافع خود در بازار ایران را از دست نمیدهند که فقط برخی کشورهای اروپایی همچون فرانسه از آن سود ببرند. آنها برای استفاده از سود در بازار ایران از کشوری به نام کره جنوبی بهره میبرند.
انتهای پیام/