به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ماه مبارک رمضان با سحری ها و افطاریهای به یادماندنیش بوی صمیمیت می دهد. این ماه از دیرباز، حال و هوای ویژهای برای مردم این مرز و بوم به ارمغان آورده و در شهرهای مختلف آداب و رسوم گوناگونی برگزار شده است. در این گزارش گوشهای از «آداب و سنن قدیمی ماه رمضان» در شهرهای مختلف گردآوری شده است.
تا چند دهه قبل، ماه رمضان برای مردم ایران شبیه نوروز بود. با آداب و رسوم خاصی که از آخرین روزهای شعبان شروع می شد و تا وقتی نقاره چی عید فطر را اعلام می کرد، ادامه داشت.
در ماه رمضان بهترین و مرغوب ترین خوار و بار، با نازل ترین قیمت به دکان ها می آمد و در همین ماه هم بود که سنگ های کم وزن و ترازوهای معمولی در دکان ها جای خود را به سنگ های تمام وزن و ترازوهای دقیق می دادند. ماهی که خریدها چندبرابر بود و برکت به خانه مردم راه باز می کرد.
از آخرین روزهای شعبان، پیشواز شروع می شد. زن ها خانه را تمیز می کردند، آذوقه و خوار و بار می خریدند و مردها به غبارروبی مساجد می رفتند و از همان شبی که قرار بود ماه مبارک رمضان در آسمان تهران ظاهر شود خانواده های زیادی با آب و آیینه و سبزه راهی پشت بام می شدند تا هلال آغاز ماه را به چشم خود ببینند.
مشهور است که در تهران قدیم، روشنایی معابر تنها تا 2ساعت پس از غروب آفتاب ادامه داشت و پس از آن، با نواختن گزمه های حکومتی بر طبل هایشان، شهر نیز در کام خاموشی فرومی رفت. به میمنت از راه رسیدن رمضان اما، نه تنها عبورومرور بعد از غروب آفتاب قطع نمی شد و تا طلیعه صبح ادامه می یافت، که شهر نیز تا سپیده دم روشن می ماند و تاریکی را جواب می کرد.
چراغ های نفتی تا سال1297خورشیدی، روشنایی شب های رمضان را فراهم می کرد، اما از آن تاریخ به بعد -مقارن با دوران شاه ناصری- به مدد کارخانه میرزا حسین خان قزوینی، تهران روشنایی اش را از «گاز» به دست آورد. این رویه ادامه داشت تا زمان مظفرالدین شاه که 400کیلووات برق تولیدی حسین آقا امین الضراب، پای اختراع مرحوم ادیسون را هم به پایتخت قاجار باز کرد! هرچه بود اما، تهران در تک تک شب های رمضان روشن می ماند تا قدم میهمان پرمهرش را گرامی بدارد.
تعزیه خوانی در زمره قدیمی ترین عادات تهرانیان، بعد از اسلام به شمار می رود. این رسم دیرین در روزهای ماه مبارک هم اجرا می شد و مردم از آن استفاده می کردند. تا پایان سلطنت محمدعلی شاه، مجالس تعزیه در کوچه و بازار به اجرا درمی آمد، اما در دوران احمدشاه، دامنه این مراسمات به ساختمان تکیه آقا در حصار بوعلی شیران (جنوب نیاوران) کشیده شد تا تعزیه خاص رمضان، بعدازظهرها تا قبل از افطار در مقابل احمدشاه و خانواده سلطنتی اجرا شود.
بساط مارگیری به راه بود!
مردم تهران در ماه مبارک رمضان برای خودشان تفریحاتی هم داشتند. درواقع از آن جا که برخی از مشاغل در این ماه تعطیل می شدند و مردم تا پاسی از شب بیدار می نشستند، صبح ها نیز به ندرت اثری از کسب و کار در شهر بود. در همین راستا، تفریحات دسته جمعی ارزشی مضاعف پیدا می کرد.
در روزهای ماه مبارک رمضان، حلقه های دور مارگیرها و درویش ها(تماشاچیان) گسترش می یافت و مردم با دیدن کارهای آنها یا شنیدن حرف هایشان سرگرم می شدند. هم چنین پس از افطار نیز -تا فاصله موعد شام- جوانان دسته دسته از محله ای به محله ای دیگر می رفتند تا سرگرمی های خاص خود را بیابند. در این ایام، زورخانه ها و قهوه خانه ها و البته مساجد، جزء پاتوق های مردم بود.آبتنی کردن در حوضچه حیاط پس از افطار هنگامی که ماه رمضان مصادف با تابستان بود، رسم دیگری به حساب می آمد.
بیشتر بخوانید: ساعت پخش سریالهای ماه رمضان ۹۷
آیین دوختن کیسه مراد در مساجد قدیمی شاهرود یکی از آیین های قدیمی این منطقه است که بانوان متدین و روزه دار این شهرستان با سوزن زدن به کیسه مراد، حاجت یکسال خود را را از خالق یکتا طلب می کردند.
سحرخوانی یکی از سنتهای رایج بود که به دلیل نبود وسایل ارتباطی در گذشته رواج داشت و برخی از مردم وظیفه اجرای آن را برعهده داشتند.
در این مراسم برخی از افراد قبل از سحر با طبل و آواز در کوچه پس کوچههای شهر حرکت میکردند تا مردم از خواب بیدار شوند.برخی سحرخوانها به بالای گلدستههای حرم میرفتند و سحرخوانی میکردند و صدای آنها در نقاط مختلف شهر قم میپیچید.
ماه رمضان در گوشه گوشه لرستان مملو از آداب و رسومی است که البته امروزه تنها در برخی از روستاهای استان برگزار میشوند و تنها یادگاری شیرین بهجامانده از روزهایی است که گویا فاصله زمینیان باخدا تنها چند قدم بوده است.
یکی از آداب کهن لرستان که هنوز نیز در برخی نقاط استان اجرا میشود سنت «کاسمسا» است، مطابق این سنت هر خانوادهای مقداری از غذای افطار خود را برای همسایگان میبرد و همسایه نیز مقداری از غذای افطار خود را در ظرف غذایی که با آن برایش غذا آوردهاند میریزد و پس میفرستد.
اجرای این رسم ضمن تقویت روابط بین همسایگان و فامیل باعث خبر گرفتن از احوال و وضعیت معیشتی خانوادهها از یکدیگر میشود و بهخصوص باعث شناسایی خانوادههای کمبضاعت خواهد شد.
آش لخشک و سوپ های محلی در سفره افطاری گنابادی ها از دیرباز جایگاه ویژه ای دارد و در بیشتر سفره ها شاهد غذاهای محلی دست پخت زنان این دیار هستیم.
نوشیدنی مورد علاقه مردم گناباد در سفره های افطار شربت خاکشیری است که خاکشیر آن نیز کاشت و داشت خودشان بوده و اگر سری به بازار بزنید در مغازه ها «تابلوی خاکشیر گنابادی موجود است» را می بینید.
این غذا های سنتی را می توان حتی در وعده سحری نیز دید و از هر گنابادی که سئوال کنید سحر چه چیزی بخوریم که در طول روز دچار مشکل نشوید بلافاصله خواهند گفت «چنگالی»،غذایی که پایه درست کردن آن شیره انگور است و در طول روز از تشنگی و گرسنگی شما جلوگیری می کند.
همانطور که در اسلام توصیه شده افطاری دادن به روزه دار ثواب زیادی دارد، مردم گناباد نیز با پهن کردن سفره های افطار ساده این توصیه را انجام می دهند. این مهم به شکلی در گناباد جای خود را باز کرده که در امامزدگان و مرقد بهلول گنابادی هر شب شاهد پهن کردن سفره افطاری ساده در حد نان وپنیر و سبزی هستیم که با استقبال روزه داران نیز همراه بوده است.
یکی از این مراسمات که هنوز نیز در برخی از روستاهای استان خراسان جنوبی انجام می شود مراسم شب خوانی یا به اصطلاح مردم استان« شوخوانی» است.
این مراسم از سنتهای قدیمی مردم خراسان جنوبی در لیالی ماه مبارک رمضان است که هنگام سحر اجرا می شد.در این مراسم، اشعار و دعاهایی در پشت بام مساجد یا منازل یکی از افراد محله توسط فردی خوش صدا خوانده میشد تا مردم را به سحرخیزی و سحری خوری دعوت کند.
در این مراسم برخی از مردان مومن و خوش صدا پس از نیمه شب به بالای بام خانه خود می رفتند و با صدای بلند به خواندن ادعیه و اشعار مذهبی می پرداختند. شب خوانی معمولا در سه نوبت انجام می گرفت که هر کدام نمودار وقتی از سحرگاهان بود.
این روزها شاید دیگر تعداد کمی از رسوم گذشته در ارتباط با ماه مبارک رمضان اجرا شود بهنوعی که بسیاری از رسوم جدید جای آنها را گرفته و یا برخی رسوم قدیمی شکل و شیوهای نوینتر به خود گرفته است.
هنوز که هنوز است رسم «کلوخاندازان» در پیش از ماه مبارک رمضان در برخی شهرستانهای استان اصفهان جلوه خاص رمضانی دارد و خانوادههای ایرانی روز پیش از آغاز این ماه را با دور یکدیگر جمع شدن و جشن گرفتن با خوراکیهای متنوع سپری میکنند.
گرچه امروزه شیوههای مختلف و سنتی بیدار کردن مردم برای سحری خوردن همچون استفاده از نقاره، طبل و شیپور، صدای توپ و سحری خوانی بر بام منازل رواج ندارد اما هنوز در محلههای قدیمی اصفهان دقالباب درب منزل همسایهها برای بیدار کردن سحر همانند گذشته یکی از آداب زیبای سحر است.
«گُل پالوده» یا «فرنی گُل» یکی از خوش طعم ترین خوراک هایی است که در ماه مبارک رمضان زینت بخش سفره های افطار مردم گیلان است. این خوراک که به عنوان پیش غذا مصرف می شود، ترکیبی از گل محمدی، کره، آرد برنج، شکر، زعفران و شیر است که برای نخستین لحظات افطار، بسیار مناسب است.
زنان گیلانی «گُل پالوده» را به این روش درست می کنند که ابتدا گل محمدی و کره را با هم تفت داده سپس شیر، آرد برنج، شکر و زعفران آب کرده را به آن اضافه کرده و اینقدر بهم می زنند تا مخلوط مورد نظر به شکل فرنی در آید.
در ۱۹ ماه مبارک رمضان مراسم «علم شمشیری» که از قدمت نهصد ساله برخوردار است برگزار میشود این مراسم نشان از آن دارد که شیعه از دیرباز در جزیره قشم سکونت داشته و شیعیان قشمی جزء اولین کسانی هستند که ساختار شهری قشم را به وجود آوردهاند.
در این مراسم کهن شیعیان قشمی علم شمشیری را با پای پیاده از شهر قشم به روستای حمیری در ۱۲ کیلومتری قشم میبرند و غروب همان روز قبل از اذان مغرب بازمیگردانند.
استان خوزستان یکی از استانهایی است که با برخورداری از گونه های مختلف فرهنگی، در طول سال آئین و رسوم مختلفی در آن اجرا می شود. بازی «محیبس» یا همان پر یا پوچ و آئین طبل زدن در سحر در ماه مبارک رمضان از نمونه های این مراسم در خوزستان هستند.
بازی محلی محیبس (انگشتر) از اصلی ترین سرگرمی ها و تفریح های پرطرفدار بخشی از مردم خوزستان در شب های رمضان است. گفته می شود در گذشته گروه های مختلف بازی محیبس از سراسر شهرهای استان با یکدیگر به رقابت می پرداختند .هم اکنون نیز در بسیاری از محلات، این بازی به صورت جمعی انجام می شود.
جوانان در برخی مناطق اهواز مثل منطقه «زویه» از شب اول ماه رمضان از نیمه های شب در پارک های محلات جمع می شوند و تا سحرگاه مشغول بازی محیبس می شوند. در بسیاری از خانواده های اهوازی نیز، این بازی در میان اعضای فامیل انجام می شود و شب های سرگرم کننده ای را با انجام این بازی سپری می کنند.
در این بازی، یک انگشتر در میان دستان یک گروه دست به دست می چرخد. آنقدر دست به دست می شود تا حریف گمراه شود. این چرخش انگشتر در زیر پارچه ای انجام می شود. یک گروه که در کنار یکدیگر نشسته اند بر روی دستانشان رواندازی پهن می کنند تا مبادا حریف بداند که انگشتر در کدام دست نهفته شده است.
از طرفی یکی از اعضای گروه مقابل که تیزبین و زرنگ است به نمایندگی از گروهش وارد میدان بازی می شود. او باید انگشتر را از میان ده ها دست پیدا کند.
بیشتر بخوانید: بهترین احادیث درباره فضیلت ماه مبارک رمضان
زنان کرد طبق آیین دیرینه شان نوعی نان ویژه و محلی برای شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان می پزند که به آن کولیره می گویند و بعد از پخت، آن را بین همسایگان و اهالی محل تقسیم می کنند که البته هنوز این آئین در بخشی از مناطق استان وجود دارد.
زنان کردستان، برای پخت کولیره آرد، مغز گردو و مقداری روغن را با هم مخلوط کرده و در تنور می گذاشتند در حقیقت کولیره پزی از روز ۲۶ ماه مبارک رمضان و بعد از نماز ظهر شروع می شود و خمیرهای آماده شده، در روز ۲۷ رمضان در تنور قرار می گرفتند.
بیشتر خانواده های طبقه متوسط و بالای کردستان این نان را در تعداد زیاد پخت می کردند و میان مردم محل یا افراد نیازمند توزیع می کردند به طوری که در روز ۲۶ و ۲۷ ماه رمضان، تقریبا تمام خانواده های استان کردستان افطاریشان کولیره و ماست بود.
تعیین زمان افطار با استفاده از رشتههای نخ سیاه و سفید سنتی به جا مانده از گذشته های زنجان
مومنان این خطه با غبارروبی از مساجد، امامزادهها، تکایا و منازل و خرید اقلام و مایحتاج ضروری خود، از روزهای پایانی ماه شعبان رسما به پیشواز رمضان، ماه نزول قرآن میروند. روزهداری مومنان زنجان معمولا همزمان با آخرین روز ماه شعبانالمکرم و برخی مواقع نیز یک هفته قبل از آغاز ماه رمضان، تحت عنوان «روزه پیشباز»آغاز میشود و عیدسعید فطر خاتمه مییابد.
زنجانیها در سالهای دور که وسایل ارتباطی چون رادیو و تلویزیون بهندرت و تنها در منازل تعدادی از متمولین شهر یافت میشد، زمان افطار را بااستفاده از رشتههای نخ سیاه و سفید تعیین میکردند. بههمین منظور دو رشته نخ سیاه و سفید را در مقابل چشم قرار داده و زمانی که چشم قادر به تشخیص این دو رنگ از هم نمیشد، افطار میکردند.
«هَمچه کاسه» در البرز تجلی فرهنگ همسایه داری است تا مردم البرز در ۳۰ روز ماه مبارک رمضان شیر برنج، فرنی، حلوا و آش سفره افطاری خود را به یکدیگر تقدیم کنند و اجرای این آیین سبب نزدیکی دلهای همسایگان شود.
این مراسم از گذشته در ماه رمضان رسم بوده و ممکن است در ۳۰ روز ماه مبارک برگزار شود.در این مراسم، همسایگان معمولاً شیر برنج، فرنی، حلوا و آش را به یکدیگر تقدیم میکنند که این امر سبب نزدیکی دلها میشود.
در برخی مناطق کوهستانی البرز در ابتدای هرماه جشنی برپا و در این جشنها عیدی و طعام میان همسایگان توزیع میشود که بهانهای برای توجه به همدیگر است.
پخت نانهای محلی نظیر «اگردک» و «تفتان» میان آذری زبانان مقیم البرز رواج دارد.
در مازندران شیر آش، راغون دشو، شکر پلا، اوحلوا، آش ساک، کوکو، شامی سبزی، تخممرغ و برنج و در قدیم نیز قیقناق از غذاهای محلی است که اعتقاد داشتند خوردن این غذاها در طول روز مانع گرسنگی و ضعف میشود.
مازندرانیها ترجیح میدهند افطارشان را هرقدر هم که ساده باشد، با خانواده و فامیل شریک شوند و بنابراین در خانوادههای گسترده مازندرانی، تقریباً هر شب مهمانی افطار برپاست.
سفرههای مازندرانیها ساده و بیآلایش است، چند خرما، یک قرص نان و پنیر. از تکلف و چشموهمچشمیهای ریاکارانه خبری نیست.
«اوحلوا» غذایی بسیار کامل است که مخلوطی از آب، شکر قرمز و کمی شیره خرمالوی وحشی به دست میآید. این غذا به خاطر داشتن مواد قندی طبیعی میتواند برای افطار بسیار مناسب باشد، بومیان ساکن مازندران مخلوطی از برنج را خیس کرده و آرد کمی درشتتر، تخممرغ، ادویه، کنجد و شکر را به آن افزوده و مانند کتلت سرخ میکنند. قماق غذایی بسیار مقوی است که مناسب سفره افطار است.
انگشتپیچ از گذشته سوغاتی شیرین همدان است که طرفداران بسیاری دارد و بیشتر در ماه مبارک رمضان مورد استفاده قرار می گیرد.
این شیرینی مخصوص همدان و از جمله شیرینی های خوش طعم است که بر خلاف شیرینی های دیگر حالت روان دارد و انرژی بسیاری به روزه دار میبخشد و بسیار مقوی است.
حالت روان این شیرینی مانند عسل است و رنگی سفید دارد.
قنادهای همدانی مواد اولیه انگشت پیچ را سفیده تخم مرغ، شکر، گلاب، جوهر لیمو و آب معرفی می کنند.
انتهای پیام/