به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بعید نیست که بعد از شنیدن نام سید مرتضی آوینی یاد مستند «روایت فتح» بیفتیم؛ البته همین نکته مورد انتقاد بسیاری از پژوهشگران است چرا که ایشان را یک اندیشمند و از پیشگامان تئوری پردازی سینمای بعد از انقلاب اسلامی میدانند و معتقدند که بی توجهی به آثار فکری ایشان موجب شده تا نامش یادآور مستند سازی شود. با وجود صحت انتقادی که مطرح شد اما باید اینگونه بیان کرد که مستند های این شهید متفکر نیز از جنس آثار ایشان بوده و موجب بحث و نظر و الگوگیری و تفسیر شده است.
در فضای دانشگاهی آمریکا مقالات متعددی در مورد سبک روایت مستند های ایشان نوشته شده است و در کشورهای اروپایی نیز اهتمامی برای تالیف تفسیر نگاه ایشان وجود داشته است.
«اگنس دوویکتور» پژوهشگر جوان فرانسوی است که در این باره تلاش بسیاری کرده است و موضوع پایان نامه دکتری او سیاست گذاری فرهنگی سینمای ایران بعد از انقلاب تا ریاست جمهوری خاتمی بوده است.
او برای گذراندن دکتری خود، حدود 4 سال مسئول بخش تصویر و سینما در موسسه مطالعات فرانسوی در ایران بوده که این حضور باعث شده است با شهید آوینی آشنا شود و در کتابی با عنوان «تصاویر، رزمندگان و شهدا، جنگ ایران و عراق از منظر سینما» شیوه روایت و نگاه ایشان را بررسی کند.
روز گذشته نشستی با عنوان بررسی روایت شناسیِ اگنس دو ویکتور از «روایت فتح شهید آوینی» به همت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگاه هنر و اندیشه حوزه هنری در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد که مهدی شاکری مهمان آن بود.
مهدی شاکری صحبت های خود را با نحوه آشنایی این پژوهشگر فرانسوی با شهید آوینی شروع کرد و گفت: اگر بخواهیم چگونگی آشنایی ایشان با شهید آوینی را توضیح دهیم باید بگوییم که یک تصادف بوده است. ایشان در زمان انجام تحقیقات پایان نامه دکتری به علت آشنایی نداشتن با زبان فارسی، فیلم های کم دیالوگ را انتخاب میکنند، برای همین در ابتدا به فیلم های جنگی روی می آورند.
دو ویکتور روایت روشمند تری از فیلم روایت راوی انجام می دهد. روایت راوی را داماد شهید آوینی درباره نحوه روایت مستند های ایشان ساخته است. دو ویکتور با همه عوامل تولید فیلم های آوینی صحبت می کند و روش فیلم سازی آوینی را استخراج می کند.
وی بابیان اینکه ضعف زبانی دویکتور منجر شد که بر روی فرم مستند های شهید آوینی تمرکز بیشتری داشته باشد، ادامه داد: مستند های شهید آوینی از نظر او یک رپورتاژ تلویریونی نیست، بلکه یک فیلم سینمایی است اگر چه تلویزیون نمایش داده شده است، آوینی آنها را با این هدف ساخته که در سینماهای مستند جنگ دیده شوند.
شاکری با بیان اینکه زمان در رپورتاژ خبری تلویزیونی بسیار اهمیت دارد، با یک تیتر تند سعی می کند بیشترین اخبار را بدهد و جزئیات را بگوید، ادامه داد: کاری که آوینی میکند دقیقا برعکس است، ایشان این ریتم را میشکند و کند میکند. سعی میکند چیز دیگری را نشان بدهد، از خلال تصاویر جنگ بیننده را متوجه چیز دیگری کند.
وی ادامه داد:دو ویکتور تعبیری دارد که می گوید سینمای آوینی سینمای شهودی است اما سینمای نشان ندادن است. مثلا سینمای داعش سینمای نشاد دادن است، و سعی می کند با آهنگ و افکت جزئیات را کامل نشان دهد اماسینمای آوینی در کنار ریتم کند، سینمای امر باطن است، اما امر باطنی که در خلال امر ظاهر نشان داده میشود. آوینی بارها به آهنگ ساز روایت فتح گفته است گفته که این فیلم است که باید بر آهنگ سوارباشد نه آهنگ بر فیلم.
این دانشجوی دکتری علوم سیاسی ادامه داد : اگنس دوویکتور معتقد است که آوینی و کیارستمی به یک اندازه از سینمای انقلاب بهره برده اند و وامدار سینمای انقلاب هستند. به این معنا که سینمای انقلاب سینمایی است که به امر انقلابی و موضوع انقلاب می پردازد، فارغ از آن که موافق انقلاب و یا مخالف آن باشد؛ سینمایی که در زمان انقلاب و بعد از انقلاب و بعد از موج نو دهه 60، دوربین رها شد و از روی سه پایه برداشته شد و روی شانه قرار گرفت که به دلیل وضعیت انقلابی بود وبرای آن که بتواند در گریز و جدالی که بین نیروهای حاکم باشد و فعالتر فیلم برداری کند.
آزاد سازی دوربین آوینی و گروه روایت فتح به دلیل به کارگیری دوربین در موقعیتهای جنگی و قبل از آن روستایی بود.
وی با توجه به نحوه تعامل دوربین و مصاحبه شونده توسط گروه روایت فتح گفت: اگنس دوویکتور معتقد است کار های جنگی آوینی بسیار متاثر از کار های روستایی اوست. چون برای اولین بار به جاهایی می رود که تا به حال دوربین آنجا نرفته و به عوامل خودش میگوید که یک ماه دوماه درآن مناطق بمانید تا دوربین با مردم آشنا شود، رام شود و مردم به واسطه شما حرفشان را با قدرت بزنند. در مستند «خان گزیده ها» و «هفت قصه از بلوچستان» دوربین واسط مردم و حکومت مرکزی میشود.
شاکری گفت:کاری که تیم آوینی انجام می دهد این بود که برای اولین بار بدون هیچ آموزش قبلی چه طور مصاحبه بگیریم؟ و به این فرمول می رسند که نما های باز بگیریم و همه مردم را نشان بدهیم و قهرمان سازی نکنیم . اینها نکاتی است که تیم شهید آوینی به آن میرسد.
وی ادامه داد:مصطفی دالایی یکی از دستیاران آوینی می گوید که ما میتوانستیم دوربین را بکاریم وسط و از مردم بخواهیم یکی یکی از جلوی دوربین رد شوند و حرفشان را بزنند که در این صورت ما محور بودیم از این رو برعکس آن را انجام دادیم. ما دوربین را در دست میگرفتیم و به طرف مردم می رفتیم اگر کسی وسط حرف دیگری، صحبت می کرد حرفش را قطع نمی کردیم و دوربین دنبال آن میرفت در واقع مردم محوری را اینگونه در فیلم پیش می بردند و نشاند می دادند.
شاکری ادامه داد:این یک تجربه چند ساله است دویکتور این را از خلال فیلم های «آوینی» متوجه می شود و تصریحش را از عوامل گروه ایشان نیز می گیرد.
وی افزود:نکته دیگری که او بسیار تاکید میکند این است که شهید آوینی با اینکه درس خوانده سینما نیست اما به عنوان یک مهندس معماری وقتی پشت میز تدوین می نشیند، اصول زیبایی شناسی را بلد است و کاری را که یک معمار با آجر ها می کند، او با اجزای فیلم و پلان ها انجام می دهد . از این منظر می گوید که آوینی سینمای مدرنی دارد.
شاکری گفت:دو ویکتور میگوید طول پلان ها و ارتباط پلان ها با یکدیگر و نحوه افکت ها مجموعا مناسباتی است که در سینمای مدرن شکل گرفته است. مخاطب در سینمای مدرن خودش در شکل گیری معنا و حقیقت فیلم مداخله و مشارکت دارد. از این «رو دو ویکتور» معتقد است که فیلم های آوینی فیلم های خطر ناکی هستند و بیش از حد به مخاطب آزادی انتخاب یا انتخاب نکردن می دهند مثلا در فیلم های مدرن پایان فیلم را باز می گذارند.
وی بیان کرد:او به عنوان یک پژوهشگر سینما می گوید، این که بگویی این جنگ، جنگ حق و باطل است و تو جبهه خودت را انتخاب کن، کمی متزلزل کننده است ، یعنی خیلی آزادی است اما میگوید مخاطب میتواند انتخاب کند که در کدام جبهه باشد.
وی افزود:شما در مستند «حقیقت یازده» و قسمتی که عنوانش فتح الفتوح است، پیروزی بزرگ و درخشانی نمی بینید. کاری که آوینی می کند این است که روایت عادی و بشری از آدم هایی می دهد که خارق العاده هستند و نیستند. اگر این فیلم را ببینید از ابتدا تا انتها بسیجی هایی را می بیند که قبل از حمله و بعد از حمله آنها را می بینیم. برخلاف الگوی آمریکایی که دنبال ساختن قهرمان و محور شدن یک فرد است.
شاکری گفت:آوینی به دنبال این است که بگوید یک واقعیتی است، جنگی است اما آنچیزی که که فتح الفتوح است در پشت اینها قرار دارد، همین بسیجی های عادی هستند که به اینجا رسیده اند وفتح الفتوح است. یعنی یک جبهه باطنی وجود دارد که قبلا فتح شده تا به جبهه ظاهر رسیده اند. برای همین هیچ وقت شما اگر این تصاویر را می بینید، نمیپرسید اینجا کجا است؟ مستند شمارا به آنچه که قبلا گذشته و آینده رخ می دهد حواله می دهد. یعنی شما را از امری که در حال روی دادن است منقطع می کند و به حقیقت دیگری سوق می دهد.
شاکری در پایان گفت: دو ویکتور می گوید ما یک بحث طلایی در سینمای مدرن داریم که گاهی مونتاژ ممنوع است. اگر بخواهید شما دو چیز متضاد را در یک زمان نشان دهید باید پلان بلند بگیرید و کات نزنید بین این دو پدیده متضاد، مانند کاری که آوینی انجام می دهد و پلان بلند می گیرد و می بینیم جایی که یک نفر نماز میخواند و در کنار او هم رزمش تیراندازی می کند، این مستند بودن کار را بالا می برد که این درک بالای آوینی از سینمای مدرن است.
انتهای پیام/