یک استاد نقاشی خط با اشاره به سختی کار در این حوزه هنری گفت: هنرمندان جوانی هستند که در آستانه ورود به دنیای حرفه ای هنرند و واقعاً نمی توانیم همه این عزیزان را تشویق به ماندن کنیم.

به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ساختمانی بلند در خیابانی شلوغ و پرتردد مکانی است که باید آنجا استاد را ببینم. با پرس و جوی بسیار ساختمان را پیدا می کنم. در فکر آن که کدام زنگ را به صدا درآورم، ناگهان چشمم به نام «آتلیه شن» بر روی یکی از زنگ ها می افتد.

زنگ آتلیه شن را به صدا درمی آورم؛ بدون آنکه نامم را بپرسند در را باز می کنند. به طبقه سوم می روم. استاد در اتاقی خلوت بر روی نیمکت نشسته است. طراحی دیوارهای اتاق نشان از روحیه هنرمندانه ساکنان دارد.

استاد با آرامشی که گویا یکی از ویژگی های شخصیتی و رفتاری اوست، سلام و احوال پرسی می کند. با او به گفتگو می نشینم؛

 

* آقای رینه ای متولد چه سالی هستید و از چه زمانی متوجه علاقه درونی خود به هنر شدید؟

رضا رینه ای متولد 1347 در تهران هستم. مانند بسیاری از افراد که علاقه مندی هایشان در کودکی شکل می گیرد، علاقه من به هنر از کودکی آغاز شد و از زمانی که با کتب نقاشی و خط آشنا شدم، این گرایش درونی جدی تر شد. در واقع آن کتاب ها نخستین معلم های من بودند.

* چطور شد که در کلاس های هنری ثبت نام و شرکت کردید؟

به صورت اتفاقی توسط یکی از دوستانم با انجمن خوشنویسان آشنا شدم. در رشته نقاشی هم به صورت آزاد کلاس می رفتم. در سال 1368 موفق به دریافت مدرک ممتاز شدم و از سال 1369 تدریس رسمی من در انجمن خوشنویسان ایران آغاز شد.

* تحصیلات دبیرستانی شما در رشته هنر بود؟

خیر. رشته دبیرستانی من علوم تجربی بود. پس از پایان خدمت سربازی کتاب های هنری را تهیه و در کنکور هنر شرکت کردم و وارد دانشگاه هنر شدم. در دوران دانشجویی استادهای بسیار خوبی داشتیم و موازی با تدریس خوشنویسی در آن دوران، دانشجو بودم.

* از فعالیت های نخست خود در نقاشی خط بگویید.

در آن سالها کارهایی که به عنوان نقاشی خط انجام می دادم، بیشتر به شکل علاقه شخصی بود و کمتر جنبه ارائه و نمایشگاهی داشت. در ابتدای دهه هفتاد، دو نمایشگاه نقاشی خط برگزار کردم که یکی از آن در دبی بود. اما آن سال ها استقبال چندانی از آثار نقاشی خط صورت نمی‌گرفت و خوشنویسی جایگاه پررنگ تری داشت.

در شرایط نابسامان اقتصادی اولین خاکریزی که فرو می ریزد هنر است/ وضعیت بغرنج مارکت های هنری و هنرمندان
چرا جایگاه خوشنویسی رفیع تر بود؟

هنر خوشنویسی پس از انقلاب در غیاب هنرهایی که فعالیت آنها محدود شده و به حاشیه رانده شده بودند، از حمایت بیشتر دولت برخوردار بود و بستر مناسب برای معرفی داشت. سالها تعدادی از هنرها از جمله هنرهای نمایشی، موسیقی پاپ و ... در حاشیه قرار داشتند و در نبود این هنرها، موسیقی سنتی و خوشنویسی با ظرفیت های بالا و در بستری مناسب، بیشترین حضور و مقبولیت را به دست آوردند. بنابراین ظهور نقاشی خط و هر هنر دیگری در آن فضا امری سخت و دشوار به حساب می آمد و با آن کمتر ارتباط برقرار می شد.

* در سال های نخست برای خلق آثار نقاشی خط از چه تکنیک و موادی استفاده می کردید؟

در ابتدا با شکل های کلاسیک و تلفیق دو هنر نگارگری و خوشنویسی و با رنگ های گواش شروع کردم تا به آثار بعدی ام رسیدم که با اکرلیک انجام دادم و در این مسیر از نگارگری دوران مکتب اصفهان و صفویه الهام گرفتم.

*چطور نگاه کلاسیک خوشنویسی را کنار گذاشتید و وارد عرصه مدرن نقاشی خط شدید؟

فاصله گرفتن از دنیای کلاسیک، مانوس شدن با فرم، رنگ و کارکردن آزاد و روان در زمینه ای که اصلا شبیه آموخته های سنتی نیست، کار غریبی است. به دلیل تجربه در فضای هنرهای تجسمی، یک نوع آمادگی برای ورود و تجربه عرصه هنر نقاشی خط در من بود. از طرفی آموخته‌هایم در نقاشی را با نقاشی خط از شکل تعریف شده کلاسیک آن آغاز کردم. در واقع آن آثار یک نوع اجرا و دیدگاه متفاوت نسبت به ترکیب خوشنویسی و نگارگری در ابعاد و متریال نامتعارف بود. در پی هدفی بودم که همزمان با حضور رنگ و فرم و فیگورها، خوشنویسی هم حضور تاثیرگذاری داشته باشد. بعدها آرام آرام طراحی فیگورهای نگارگری را در تابلوها ساده تر کردم، جزئیات را از طراحی ها کم کرده و حرکات قلم مو را آزادنه تر و به شکل اسکیس های نقاشی در اجرای آن به کار گرفتم و این نوع اجرا، شکل متفاوت و امروزی نسبت به سبک اجرای سنتی این هنر بوده است. از طرفی دوست داشتم مخاطبین به مرور زمان با این تغییرات در اجرا آشنا شوند و همراه با هنرمند به درک و برداشتی معاصر از هنر کلاسیک و سنتی برسند.

* هنرمندی که بخواهد یک سبک متفاوت و خاص در نقاشی خط داشته باشد، باید چگونه کار کند؟

برای اینکه در نقاشی خط به سوی تکراری که در این روزگار شاهد هستیم نرویم، بهتر است که با آشنایی و مطالعه بیشتری درباره مبانی هنرهای تجسمی وارد این عرصه شویم و خط را به عنوان خشت های این هنر بدانیم. در نقاشی خط، خط وسیله ای برای رسیدن به هدف است نه خود هدف؛ اگر قرار بود خط هدف اصلی در نقاشی خط باشد، پس بهتر بود در همان فضای خوشنویسی سنتی - که محترم هم هست- می ماند.

*چه کسانی مشوق شما در نقاشی خط بودند؟

همانطور که عرض کردم چندان استقبالی نسبت به این حوزه وجود نداشت که من هم شامل تشویق شوم؛ دوستان خوشنویس من در آن سالیان بیشتر در حوزه هنرهای سنتی خوشنویسی فعالیت داشتند. در حوزه نقاشی هم اساتید مربوطه از نقاشی خط استقبال نمی کردند و دلایل خود را داشتند. از این رو در ابتدای این مسیر با چنین مشکلاتی روبرو بودیم. از سویی نبود مارکت در این حوزه در آن روزگار مانع بزرگی بود برای کسانی که می خواستند به صورت حرفه ای فعالیت کنند و از این رو تشویقی به آن صورت در این بخش وجود نداشت.

در شرایط نابسامان اقتصادی اولین خاکریزی که فرو می ریزد هنر است/ وضعیت بغرنج مارکت های هنری و هنرمندان
* واکنش مسئولان نگارخانه ها در برابر هنر نقاشی خط چطور بود؟

خیلی خوب نبود. تعداد کسانی که نقاشی خط کار می کردند، هم بسیار محدود بود. نقاشی خط را بیشتر با استاد جلیل رسولی و استاد محمد احصایی می شناختند.

* بعد از شروع نقاشی خط، نقاشی را کنار گذاشتید یا ادامه دادید؟

نقاشی را هم ادامه دادم؛ البته نه با حضور مستقل و نمایشگاهی. آموخته های نقاشی من در آثار نقاشی خطم به شکل های مختلف تجلی پیدا کرد. از حضور رنگ های مختلف در ترکیب بندی های نگارگری و خوشنویسی تا اجراهای آبستره و استفاده از خط به صورت لایه هایی در آن؛ بنابراین دانش هنرهای تجسمی به صورت مستقیم در تعریف و استفاده خوشنویسی در فضایی که نقاشی خط نامیده می شد، بسیار موثر و راهگشا بود و مسیری را در ادامه نقاشی برایم به وجود آورد که محصولش را در نهایت باز هم نقاشی می نامم نه نقاشیخط که این واژه(نقاشیخط) غلط مصطلح است!

* خرید و فروش آثار خوشنویسی و نقاشی خط در سال های اخیر چطور بوده است؟

در سال های اخیر در بازارهای هنری اتفاق خوبی برای هنر خوشنویسی نمی افتد. حدود ده سالی است که استقبال خوبی از نقاشی خط در بازار هنرهای تجسمی به وجود آمده است؛ اما متاسفانه در خوشنویسی سنتی به صورت عکس عمل کرده است و در حال حاضر به جز چند گالری، بقیه حاضر نیستند که نمایشگاه خوشنویسی برگزار کنند؛ زیرا امید به فروش ندارند و معمولاً گالری ها از هنرمند پیشاپیش هزینه دریافت می‌کنند.

* اقتصاد یک جامعه تا چه حد امور هنری را تحت تاثیر قرار می دهد؟

وقتی اقتصاد در شکل کلی در یک جامعه نامناسب باشد، اولین خاکریزی که فرو می ریزد هنر است. وقتی اولین خاکریز یعنی فرهنگ و هنر بهم بریزد، اخلاقیات در آن جامعه هنری هم متاسفانه برای افراد کم مایه زودتر بهم می ریزد و رقابت های ناسالم شکل می گیرد. روزگار غریبی است.

* آیا مشکلات اقتصادی باعث طرد هنرمندان از هنر می شود؟

بله. بسیاری از هنرمندان هستند که حوزه کاری خود را به تدریس اختصاص می دهند. عده ای هم می بینند که با درآمد تدریس مایحتاج روزانه زندگی تامین نمی شود؛ بنابراین به تدریج راه خود را تغییر می دهند. اغلب این هنرمندان، هنرمندان جوانی هستند که در آستانه ورود به دنیای حرفه ای هنر می باشند و ما واقعا نمی توانیم همه این عزیزان را تشویق به ماندن کنیم. بسیاری از آنان از هنرجویان قدیمی و با استعداد خود ما بودند که برایشان آینده ای بسیار روشن در نظر داشتیم.

در شرایط نابسامان اقتصادی اولین خاکریزی که فرو می ریزد هنر است/ وضعیت بغرنج مارکت های هنری و هنرمندان
* نظر شما درباره افزایش کلاس های آموزشی هنر در آموزشگاه های خصوصی چیست؟

این افزایش اگر توام با کیفیت تدریس و بهره مندی از اساتید مجرب باشد، بسیار هم خوب است. ولی اساساً من ادامه این مسیر و ایجاد انگیزه را برای هنرجو موثر می دانم. زمانی بود که هنرجو روزی 12 ساعت کار می کرد و وقتی فارغ التحصیل می شد، با تجربیات چندساله و دانش تئوری در نهایت تبدیل به یک هنرمند حرفه ای می شد. متاسفانه آموزشگاه ها علیرغم تلاش در جذب و رشد هنرجو در ادامه راه به علت عدم چشم‌انداز مثبت به ویژه در بخش اقتصادی برای هنرجو دچار ریزش هنرجو می شوند و این سیکل معیوب همچنان ادامه دارد و البته این مشکل فقط در عرصه هنرهای تجسمی نیست. در موسیقی، تئاتر و سینما مشکلات بیش از اینهاست.

* معیارهای شما برای تایید یک هنرمند به عنوان مدرس نقاشی خط چیست؟

کسی که می خواهد نقاشی خط تدریس کند، باید صرفاً نگاه خوشنویسی نداشته باشد و از زوایای هنرهای تجسمی هم به نقاشی خط نگاه کند. به دانش رنگ، فرم و... نیز اشراف داشته و با تکنیک های مرتبط بیگانه نباشد و بیش و پیش از اینها اندیشه هنری برای خلق آثار و انتقال آن به هنرجو داشته باشد. اگر هنرمند و مدرسی این موارد را رعایت نکند، به تکرار و تقلید از خود و دیگران دچار می شود و نمی تواند برای هنرجو الگوی مناسبی باشد. یک مدرس علاوه بر دانستن این موارد باید استعدادهای شخصی هنرجو را نیز در نظر بگیرد تا او را متفاوت و مستقل بار بیاورد.

* از بهترین های نقاشی خط چند نفر را نام ببرید.

به نظرم هنرمند حرفه ای در این عرصه زیاد داریم. در نسل های مختلف هنرمندانی هستند که بسیار زحمت کشیده اند. بعضی وقت ها آثاری از هنرمندان جوان می بینم و واقعاً لذت می برم. از این رو نام بردن از این افراد در نسل های مختلف که حضور دارند، کار آسانی نیست.

* از عملکرد مسئولان تجسمی و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راضی هستید؟

من و خیلی از دوستانم با مسئولان مربوطه ارتباط چندانی نداریم که بتوانیم آنان را ارزیابی کنیم و اصولاً در هر دوره آقایان مسئول با افراد محدود و هنرمندانی مشخص مرتبط هستند که احتمالا آنها رضایت دارند و گویی فعلا همین کافی است.

*مهمترین برنامه های شما در سال 97؟

اگر شرایط مناسب باشد، نمایشگاه برگزار می کنم.

* پیشنهاد شما برای حمایت از هنر و کالای ایرانی چیست؟

ارتقای اندیشه در حوزه فرهنگ و هنر و بالا رفتن شعور در پروسه صحیح معرفی هنر از سوی سیاستگذاران این حوزه، می تواند در برنامه ای بلند مدت به جذب بازار سرمایه و رشد مارکتی منتج شود که به هنرمندان انگیزه آفرینش و خلق آثار را دهد.

در شرایط نابسامان اقتصادی اولین خاکریزی که فرو می ریزد هنر است/ وضعیت بغرنج مارکت های هنری و هنرمندان

گفتگو از زهرا علیزاده

انتهای پیام/

 

زیر و بم هنر نقاشی خط در گفتگو با رضا رینه ای

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
مرتضی تاجیک
۱۱:۰۹ ۱۵ خرداد ۱۳۹۷
با اهدای سلام
ضمن تشکر از مصاحبه خبرنگاران جوان با استاد رینه ای

باتوجه به شرایط اقتصادی و عدم مدیرت در حوزه هنری چرا باید شاهد سبک های غربی و فاصله گرفتن از رسالت هنر خوشنویسی باشیم .
و اساتید های امثال استاد رینه ای که همیشه بدنبال فضایی هستند تا بتوانند ذکات علم و هنر خویش را برای دوست داران ادا کنند .
لذا هنر سنتی که مزین به هویت و بیداری نگاه ما میباشد
سپاس فراوان
آخرین اخبار