به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ساختمان زیبا و دوست داشتنی تئاترشهر که یکی از شاهکارهای معماری ایران است در حال حاضر یکی از مجموعه های تئاتری تهران محسوب می شود که در طول سال پذیرای آثار بسیاری از هنرمندان است.
این مجموعه علاوه بر داشتن چند سالن تئاتری که شامل تالار اصلی در طبقه همکف و تالارهای چهارسو، قشقایی، سایه و پلاتو اجرا در طبقه زیرین است بخش های مختلفی از جمله واحدهای نور، صدا، چهره پردازی، آکسسوار، حمل و نقل دکور، صحنه، فروشگاه کتاب، تدارکات، خدمات، کافه تریا، تلفنخانه، تاسیسات، نقاشی، برق، معاونت فنی، معاونت اداری مالی، روابط عمومی، حراست، اداری و دبیرخانه، مدیریت تالارها، هماهنگی، گیشه و مدیریت نیز دارد که به تناوب تقسیم وظایف در طبقات مختلف پذیرای مراجعان هستند.
واحد آکسسوار یکی از واحدهای قدیمی این مجموعه است که تامین وسایل و آکسسوارهای گروه های نمایشی را برعهده دارد. به قول رضا غنائمی مسئول این واحد از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در این مکان کوچک پیدا می شود و بسیاری از گروه های نمایشی می توانند نیازشان را از اینجا برطرف کنند.
وقتی وارد این اتاق دخمه مانند که شبیه یک سمساری است می شوید بوی کهنگی و حس نوستالژی دیدن وسایلی قدیمی که از عمر بسیاری از آنها چندین دهه می گذرد شما را به دنیای دیگری می برد؛ دنیای مادربزرگ ها و خانه های قدیمی دهه ۶۰. در این مکان که شبیه یک راهروی دراز است می توانید از یک رادیو قدیمی و دستگاه های تایپی که دیگر منقرض شده اند تا سرویس های بشقاب و چمدان های کهنه و چوب لباسی و گلدان های پلاستیکی را پیدا کنید که هر کدام از آنها را شاید بارها در نمایش های مختلف روی صحنه دیده باشید.
واحد آکسسوار مجموعه تئاتر شهر و امکاناتی که در اختیار گروه های نمایشی قرار می دهد از دید بسیاری از مخاطبان تئاتر دور است اما این واحد می تواند در حد امکاناتی که دارد کمک زیادی به گروه های نمایشی بکند. در همین راستا پای صحبت های رضا غنائمی مسئول واحد آکسسوار تئاترشهر نشستیم و از او درباره ویژگی های این واحد و مشکلاتی که در اینجا با آنها دست و پنجه نرم می کند، سوالاتی پرسیدیم.
در این گفتگو غنائمی از کمبود امکانات این واحد و اینکه گروه های نمایشی وسایلی را که دریافت می کنند، گم کرده و پس نمی آورند و یا آنها را خراب می کنند و به شکلی ناقص تحویل می دهند، گلایه داشت و از همه گروه های نمایشی تقاضا داشت که آکسسوار صحنه شان را بعد از پایان اجرا به این واحد اهدا کنند تا بتواند نیاز گروه های دیگری را هم برطرف کند.
در این گفتگو با ما همراه باشید:
*آقای غنائمی چند سال است که در واحد آکسسوار تئاتر شهر حضور دارید و این واحد چه خدماتی به گروه های تئاتری ارایه می کند؟
-من نزدیک به ۱۵ سال است که در واحد آکسسوار تئاتر شهر مشغول فعال هستم. در این واحد وسایل و در واقع تزیینات مورد نیاز گروه های نمایشی در اختیارشان قرار می گیرد. اعضای هر تئاتری چه مذهبی چه تاریخی و دفاع مقدسی و چه اجتماعی و فانتزی و کلاسیک می توانند از وسایل موجود ما که به دردشان می خورد به صورت رایگان استفاده کنند چون تئاترشهر یک مکان دولتی است و بابت امکاناتی که در اختیار گروه های نمایشی قرار می دهد هزینه ای از آنها دریافت نمی کند.
البته ما در حد وسعمان می توانیم به گروه ها کمک کنیم چون پیش از این آکسسوار تئاتر شهر مختص این مکان و تماشاخانه های زیرمجموعه دولت مثل سنگلج، تالار هنر و اداره تئاتر بود اما در حال حاضر به صورت گسترده ای تئاترهای خصوصی در سطح شهر زیاد شده اند و ما گاه مجبور می شویم برخی از وسایل آنها را هم تامین کنیم. منابع ما خیلی محدود است و به دلیل اینکه هیچ اجاره ای از گروه ها بابت در اختیار گذاشتن وسایل گرفته نمی شود و این واحد هیچ درآمدی ندارد دست ما خالی است اما در حد وسعمان وسایل مورد نیاز گروه ها را تامین می کنیم.
*در این واحد چه وسایلی را در اختیار گروه های نمایشی قرار می دهید؟
-در اینجا از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا می شود و خیلی از وسایلی که به ظاهر دورریختنی هستند در این واحد مورد استفاده خیلی از نمایش ها قرار می گیرد. به عنوان نمونه چند وقت قبل یگ گروه نمایشی از این واحد درخواست وسایل دور ریختنی و به اصطلاح آت و آشغال داشت چون نمایشش قرار بود یک زیرزمین با وسایل بدون استفاده را به تصویر بکشد و ما توانستیم وسایل مورد نیاز را در اختیارشان قرار دهیم. همچنین در این واحد من به گروه های نمایشی مشاوره هم می دهم و پیشنهاد می کنم چه آکسسواری ممکن است بیشتر به کارشان بیاید. در همین واحد و با امکانات محدودی که داریم جشنواره های تئاتر فجر و عروسکی و اجراهای تئاتر در تماشاخانه های دولتی و خصوصی را تامین می کنیم.
*اصلا این وسایل از کجا تهیه شده اند؟ مجموعه تئاتر شهر آنها را تهیه کرده یا اینکه از اجراهای مختلف جمع آوری شده اند؟
-در سال های گذشته کارگردان های بزرگی اینجا اجرا می رفتند و در آن زمان مرکز هنرهای نمایشی همه نیازهای آن گروه ها را تامین و وسایل صحنه شان را خریداری می کرد و آنها نیز بعد از پایان اجرایشان ملزم بودند که وسایل را به اینجا تحویل دهند بنابراین بخشی از وسایل موجود از این طریق تامین شده است. در سال های اخیر که تئاترها به سمت خصوصی شدن رفته اند و مجبور هستند خودشان وسایل صحنه و دکورشان را خریداری کنند دیگر آکسسوار به شکل قدیمی خریداری و اهدا نمی شود.
در حال حاضر می توانم بگویم که ۸۰ درصد از وسایلی را که در این واحد وجود دارد خودِ من تامین کرده ام چون به این کار خیلی علاقه دارم. متاسفانه واحد آکسسوار در تئاتر ایران واحد بسیار ضعیفی است و بسیاری از گروه ها وقتی به ما مراجعه می کنند انتظار دارند که با یک سالن بسیار بزرگ از وسایل روبرو شوند و باورشان نمی شود که این واحد، اتاقی به این کوچکی باشد.
مجموعه تئاتر شهر قبلا مثل یک شهر بود هم کارگاه نجاری داشت و هم آهنگری و کارگاه دکور که هرکدام از مسئولانش استاد و کاربلد این کار بودند. چند میلگرد در اختیارشان می گذاشتید و آنها یک بزِآهنی زیبا به شما تحویل می دادند. متاسفانه این کارگاه ها تعطیل شد و همه آنها از هم پاشیده شدند. در حال حاضر خیاط کارگاه خیاطی در امور اداری مشغول کار شده است و یا نجارهای مجموعه اکثرا در بخش نگهبانی کار می کنند. تقریبا استادان حرفه ای نیز یا فوت کرده اند یا بازنشست شده اند و یا اینکه مشغول کارهایی هستند که اصلا ربطی به تخصصشان ندارد.
*کلا این بخش از چه زمانی راه اندازی شده است؟
-از همان ابتدای ساخته شدن مجموعه تئاتر شهر به دلیل نیازی که گروه های نمایشی داشتند این واحد راه اندازی شده است. آکسسوار لازمه هر تئاتر است و حتی ممکن است صحنه خالی باشد اما با یک وسیله مثل شمشیر، چهارپایه و یا چوب دستی، کارگردان بتواند به هدفش برسد. من زمانی که به این واحد آمدم آکسسوار به اندازه امروز در این واحد نبود اما به دلیل علاقه شخصی که دارم و اینکه کلا مسئولیت اصلی ام تزئینات صحنه روی دکور بود شروع کردم به جمع آوری وسایل و حتی التماس به گروه ها که وسایلی را که نیاز ندارند به این واحد اهدا کنند تا بتوانیم آنها را در اختیار گروه های دیگر هم قرار دهیم. بدون اغراق وسیله ای بوده که بیش از ۵۰۰ بار در نمایش های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است و حتی ما وسایلی را از خانه های قدیمی و خانه مادربزرگ ها که دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرند، جمع آوری می کنیم و در این واحد قرار می دهیم.
من در مواقعی مجبورم برخی از وسایل خاص را جلوی دست نگذارم و یا در اختیار گروه هایی که می دانم بدقول هستند، قرار ندهم چون چنین وسایلی در برخی از اجراها آنقدر به درد می خورد که تصورش را هم نمی توانید، بکنید و یا اینکه در مواقعی من وسایلی را در اختیار گروه های بین المللی قرار دادم تا نیازشان برطرف شود در حالی که آنها نیاز به وسیله ای خاص داشتند که در این واحد موجود نبوده است.
*چقدر این اتفاق برایتان رخ داده که گروهی وسیله ای را بعد از اجرا پس نیاورد و یا گم کند؟
-این اتفاق خیلی زیاد رخ می دهد. اگر نگاهی به گاوصندوق اینجا بیندازید، می بینید که از سال ها قبل کارت ملی، شناسنامه و حتی پاسپورت افراد زیادی اینجا هست اما دنبالش نیامده اند چون وسایل را گم کرده اند و یا به کارشان می آمده است پس ترجیح دادند که آن را تحویل ندهند و به جایش شناسنامه و کارت ملی المثنی بگیرند. البته بسیاری هم مثلا خوش قول هستند و وسیله ها را بعد از اجرا پس می آورند اما آنها را به حدی خراب کرده اند که دیگر قابل استفاده نیست.
شاید برخی گروه ها از دست من ناراحت شوند اما برای اینکه این مکان از هم نپاشد سختگیری ام را زیاد کرده ام تا گروه ها مجبور باشند حداقل شبیه وسیله ای را که خراب یا گم کرده اند خریداری کرده و به من تحویل دهند.
برخی مواقع آنقدر حرص می خورم که اطرافیانم می گویند با این وضعیت سکته می کنی اما من می گویم اگر این کارها را نکنم این واحد از هم می پاشد.
*شما کارمند وزارت ارشاد به حساب می آیید با این وجود در این کار چقدر امنیت شغلی دارید؟
-بله من کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم و حدودا ۲۵ سال سابقه کار دارم ولی هنوز قراردادی هستم و سالی یکبار با من قرارداد می بندند. من چون حقوق بگیر وزارت ارشاد هستم اگر در واحد دیگری مشغول به کار شوم که کارمندان دیگری هم حضور دارند می توانم از مرخصی هایم استفاده کنم و یا برخی مواقع دیرتر سر کار بیایم اما من در این واحد تنها هستم و نمی توانم هیچ وقت درِ اینجا را برای مدت کوتاهی ببندم.
نکته دیگر اینکه باید کار مفیدی را که ما اینجا انجام می دهیم، مدنظر قرار دهند نه ساعت های کاری را که مثل یک کارمند باید پرکنیم. ما روزهای جمعه، تعطیلاتی مثل عید فطر و عید قربان و حتی روزهای عید نوروز را باید در مجموعه حضور داشته باشیم.
در حال حاضر ۲۵ روز از ۳۰ روز مرخصی سال گذشته من سوخته است و آن ۵ روز مرخصی را هم برای ۵ روز اول عید نوروز که کلا همه تئاترها تعطیل بوده، گرفته ام.
من کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم و حدودا ۲۵ سال سابقه کار دارم ولی هنوز قراردادی هستم و سالی یکبار با من قرارداد می بندندما چون قراردادی هستیم هزینه مرخصی های مانده مان را پرداخت نمی کنند و می سوزد. باز هم من از این وضعیت ناراضی نیستم چون کارم را دوست دارم اما ما اینجا واقعا با کمبود نیرو روبرو هستیم و دیگر استخدامی هم در کار نیست.
هر کسی هم که می آورند به صورت روز مزد است و طبیعی هم است که این افراد به دلیل حقوق کم و نداشتن بیمه و مزایا دلگرم به کارشان نیستند و تعهدی بابت حضور در مجموعه احساس نمی کنند.
*و حرف آخر؟
-با دست خالی نمی شود این واحد را اداره کرد. اینجا نیاز به تامین وسایل زیادی دارد چون گروه ها بعضا به وسیله هایی قدیمی نیاز پیدا می کنند که در بازار پیدا نمی شود و این ما هستیم که باید آکسسوار مورد نیازشان را تامین کنیم. ما از هر گونه وسیله ای که گروه ها و هنرمندان در اختیار ما قرار می دهند، استقبال می کنیم حتی خود من بارها شده وقتی دارم سر کار می آیم وسیله ای را در خیابان می بینم که مردم جلو در خانه شان گذاشته اند و آن را به اینجا می آورم و بسیار هم مورد نیاز قرار می گیرد.
منبع: مهر
انتهای پیام/