در هفته‌های اخیر تلاطم‌ در وضعیت اقتصادی کشور موضوع اصلی که در برابر ما قرار داده آن است که چگونه می‌توان بر این چالش فائق آمد؟

آیا استیضاح رئیس جمهور کار ساز است؟به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیا اکنون مسئله مهم، استعفای روحانی و دولت است، چنانکه سیاست‌بازانی مانند حسین موسویان -عضو اولین تیم مذاکره‌کننده روحانی و محکوم شده به جرم ارائه اطلاعات به بیگانگان مقیم آمریکا- و حجاریان گفتند؟

جریانی که می‌خواهند ناکارآمدی نسخه اعتماد به دشمن و بی‌اعتمادی به ظرفیت‌های ملی پس از پنج سال واگذاری انواع امتیازها را پشت مظلوم‌نمایی و ادا و اطوار قهر و استعفا پنهان کنند یا در حالی که عرصه کاملا بر آنها تنگ شده و در مظان اتهام و بدگمانی افکار عمومی قرار دارند، برای رادیکالیسم جدید میدان مانور باز کنند.

جریانی که به اعتبار همپوشانی با دشمن می‌خواهند مانع از تمرکز ملی بر جبهه‌بندی در برابر دشمن شوند و مجددا در میان مردم و درون حاکمیت صف‌بندی و درگیری باشد. در این میان برخی منتقدان دولت نیز از لزوم حساب‌کشی دقیق‌تر و شدیدتر از دولت می‌گویند.

فارغ از صحت انتقادها و اعتراض‌های منتقدان دلسوز، باید دید آیا وقت برخورد با بدعملی‌ها و خطا‌های بزرگ دولت روحانی شرایط فعلی است یا در اینجا پای قاعده اهمّ و مهم به بحث باز می‌شود و اینکه مصلحت و تکلیف بالاتر کدام است؟


بیشتر بخوانید: آیا استیضاح جواب می‌دهد؟


ادبیات آقای روحانی ظرف چند روز اخیر تا حدودی تغییر کرده است. او از لزوم ایستادگی و عدم تسلیم مقابل آمریکا و حفظ عزت ملی سخن می‌گوید و بر خلاف رویه قبلی خود، از حفظ وحدت حرف می‌زند. اگر روزی می‌گفت آمریکا ابرقدرت بزرگ دنیاست، اکنون می‌گوید ما می‌توانیم و باید در مقابل زورگویی و باج‌خواهی آمریکا ایستادگی کنیم.

روحانی که همواره به‌واسطه «تفسیر ناصحیح از نرمش قهرمانانه» در جریان مذاکرات هسته‌ای از سوی اصولگرایان مورد انتقاد بود،‌ در ادامه نشست با مدیران ارشد دولت می‌گوید:«اگر در برابر توهین و خلاف‌گویی دشمن سر فرود آوریم، این به معنای مهر پایانی بر عزت تاریخی ملت ایران است؛‌ فکر نمی‌کنم حتی یک نفر از 81 میلیون نفر از ملت ایران نظرش این باشد که باید در برابر بدخواهان متجاوز، توهین‌کننده و دروغگو، تسلیم شویم.»

و در ادامه تسلیم نشدن تحت هیچ شرایطی در برابر آمریکا، حفظ عزت ملی، تاریخی و به زانو درآوردن آمریکا در مبارزه اراده‌ها را به‌عنوان یک گزینه مطلوب از میان سایر گزینه‌ها به ملت توصیه می‌کند و‌ آن را راهکار مقاومت و ایستادگی با کمترین هزینه می‌خواند.

رئیس‌جمهور که دولتش در پنج سال گذشته از سوی منتقدان به فقدان روحیه جهادی به ویژه جهت تحقق اقتصاد مقاومتی متهم بود، این بار با به‌کارگیری واژگانی متعلق به «گفتمان جهادی» همچون «مبارزه» و «خط مقدم» و «ایستادگی» عنوان می‌دارد: «در این مبارزه دولت در خط مقدم قرار دارد و همه مدیران دولت باید این احساس را داشته باشند که در خط مقدم مبارزه قرار دارند... ما به عنوان مسئولین کشور و نیروهای خط مقدم در کنار هم باید از عمق جان سختی‌های این ایستادگی را به جان بخریم و باور داشته باشیم که هر روز و هر شب ما از 18 اردیبهشت [روز خروج آمریکا از برجام] به این سو روز و شب قدر است. این شعار نیست، بلکه گفته پیامبر گرامی اسلام(ص) است چرا که امروز در مرز اقتصاد، عزت و آبروی ایران اسلامی ایستاده‌ایم و جان و آبروی‌مان را با افتخار در این مسیر تقدیم می‌کنیم.»

با تغییر ادبیات روحانی چگونه باید روبرو شد؟

در شرایط فعلی مسئله مهم این است که با این تغییر ادبیات چگونه باید روبرو شد؟ با خوش‌بینی مطلق پذیرفت که روحانی تغییر کرده؟ با بدبینی و به اعتبار تناقضات فراوان گذشته، نپذیرفت و دست رد به سینه آن زد؟ یا محتاطانه و گام به گام - مشروط و به تایید هریک از گفتارها در رفتار و رویکرد- با این تغییر مواجه شد و استقبال کرد؟

رویکرد حمایت از اقدامات درست و اصلاحی، به مفهوم تعطیلی مطالبه‌گری و نقد دلسوزانه نیست. اگر رویکرد لفظی آقای روحانی با عملکرد او و دولتمردان نقض نگردد و تایید شود، جریان انقلابی آماده بیشترین حمایت‌هاست. چرا که سرنوشت کشور و مقابله با شرارت دشمنان را مقدم بر اختلاف سلایق سیاسی می‌داند.

اساسا همه دغدغه و نگرانی نیروهای انقلابی که آنها را تبدیل به منتقد کرده و به اعتراض واداشته، همین نقض عهدها و اصول و بی‌توجهی به مطالبات واقعی مردم و حاشیه‌سازی‌های بی‌مورد است. اگر دولت با رفتار خود جلب اعتماد کند، دیگر مسئله‌ای برای انتقاد و اعتراض و اختلاف و شکاف باقی نمی‌ماند.

تعارض 180 درجه‌ای دو طیف خواهان تغییر دولت
اکنون دو طیف، مطالبه تغییر در دولت و رویکردهای آن را دارند که اتفاقا 180 درجه در تعارض با یکدیگر هستند. یکی طیف نیروهای انقلابی و وفادار به نظام و عزت و اقتدار و استقلال وطن؛ دوم، طیف ساختارشکن و معارض نظام که قائل به تسلیم و دست بالا بردن در مقابل آمریکا و اروپا هستند و بارها در نقشه دشمنان برای ایجاد بی‌ثباتی و آشوب‌انگیزی نقش‌آفرینی کرده‌اند.

این طیف ورشکسته به تقصیر به ویژه شاخه نفاق جدید، مانند همیشه می‌کوشند ضمن راهزنی و مصادره به مطلوب رای مردم، خود را وکیل مدافع و مالک رای مردم جا بزنند و به واسطه دوپینگ با فشار دشمن، آقای روحانی و دولتش را تحت فشار قرار داده و به تقابل با گفتمان انقلاب و رویکرد نظام وادار کنند.

اگر آقای روحانی به درستی می‌گوید مذاکره با ترامپ و دولت بدعهد آمریکا دیوانگی و ذلت‌پذیری است، بنابراین باید با طیف توجیه‌کننده تسلیم در برابر آمریکا و غرب مرزبندی صریح داشته باشد. منطقا او نمی‌تواند جمع نقیضین کند؛ همچنانکه اعضای دولت جمهوری اسلامی نمی‌توانند هم وفادار به نظام و انقلاب و قانون اساسی باشند و هم با اضداد و معارضان آن کنار بیایند. اینجاست که دولت و شخص رئیس‌جمهور می‌توانند اعتماد جبهه نیروهای انقلاب و ارکان نظام را جلب کنند و با اقتدار به جنگ دشمن و اخلالگران اقتصادی بروند و یا خدا ناکرده، مرزهای کمرنگ شده با بدخواهان را پررنگ نکنند و از فشار آنها منفعل شوند که در این صورت طبیعتا، در نقشه دشمن افتاده و درگیری و مجادله و مقابله را به درون جبهه خودی آورده‌اند.

تله مدعیان اصلاحات پیش پای دولت
افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی و نفوذی‌های متظاهر به همراهی با دولت، حتما خواهند کوشید به هر قیمت که شده و با تحرکات خود یا هل دادن دولت به ارتکاب رفتارهای اعتمادسوز، دولت را در موضع اتهام و غیر قابل اعتماد بودن برای نظام و انقلابیون نگه دارند.

آن جریان‌های آلوده سیاسی که دولت طی این5 سال هرگز حاضر به فاصله‌گذاری با آنها نشده، از موضع‌گیری‌های اخیر روحانی نگرانند، لذا استیضاح و عدم کفایت سیاسی روحانی را به‌میان می‌کشند. در حالی که حرف زدن از استیضاح و بی‌کفایتی رئیس ‌دولت در چنین شرایطی می‌تواند با هدف به‌گردن نگرفتن مسئولیت چنین وضعی از سوی این طیف هم باشد. طیفی که همیشه گفته، دولت را صرفا یک رحم اجاره‌ای برای ادامه بقاء می‌داند! در ضمن در حالی که راهبرد دشمن بی‌ثبات‌سازی کشور در حوزه‌های مختلف است، طرح عدم کفایت دولت، آیا چیزی جز تکمیل راهبرد دشمن است؟! 


اولویت؛ تغییر کابینه یا تغییر رویکرد کابینه؟
بنا بر آنچه گفته شد موضوع استیضاح رئیس‌جمهور در این شرایط به معنای بحران‌سازی و اضافه کردن یک مشکل سیاسی به سایر مشکلات است که البته شاید راز ذوق‌زدگی جریان‌های آلوده سیاسی داخلی و خارجی و رسانه‌های بدنامی مثل بی‌بی‌سی از استیضاح روحانی، در همین نکته نهفته باشد. اما مسئله مهم، تغییر کابینه است یا قبل از آن تغییر رویکرد کابینه مهم است و یا هر دو ضرورت دارد؟ حتما کابینه نیازمند تغییر است اما قبل از آن، نیازمند اصلاح رویکرد، ابراز بی‌اعتمادی به غرب و نقشه «پلیس خوب- پلیس بد» آن و بازگشت به ظرفیت‌های درونی کشور است.

به عنوان نمونه در خبر روزهای گذشته داشتیم که فاز دوم پالایشگاه ستاره خلیج ‌فارس که به همت قرارگاه خاتم‌الانبیاء سپاه پاسداران ساخته شده است به بهره‌برداری رسید و به همین واسطه گام نهایی در خودکفایی بنزین و گازوئیل برداشته شد. موضوعی که البته از سوی روزنامه‌های زنجیره‌ای به‌طور کامل سانسور شد و تنها یکی دو روزنامه مدعی اصلاحات در صفحه اول خود این خبر را منعکس کردند و همین چند روزنامه هم نقش سپاه در این پروژه را سانسور کردند! امری که به خوبی نشان می‌دهد که این جریان سیاسی خاص در پشت نسخه‌پیچی‌های خود برای دولت به‌دنبال حل مشکلات اقتصادی است یا تامین منافع حزبی و قبیله‌ای خود.
فقط وحدت کافی است؟

از سوی دیگر درباره تاکید بر ضرورت مقاومت مردم در برابر دشمن و نیز وحدت جریان‌های سیاسی برای برون‌رفت از شرایط کنونی که پیش از این در مواضع مسئولان دولتی مفقود بوده اما در عین حال برخی گروه‌های سیاسی منتقد دولت به صورت مشروط از آن استقبال کرده‌اند نیز باید گفت که نفس اتخاذ چنین مواضعی از سوی مسئولان دولتی، هرچند دیرهنگام، قابل قبول است، اما مسئله جدی در آن است که آیا با صرف وحدت مشکل اقتصاد مردم حل خواهد شد یا این وحدت باید به حوزه‌های عملیاتی هم تعمیم داده شود؟ و مهم‌تر از همه اینکه وحدت حول کدام محور؟

به عبارت دیگر بسیاری از چهره‌های مطرح منتقد دولت که در مخالفت با استیضاح از مواضع اخیر روحانی استقبال کرده‌اند مشروط بر این بوده است که نباید تنها در حد شعار باقی بماند و گفته‌های رئیس‌جمهور باید جنبه عملیاتی پیدا کند.

به‌عنوان مثال حداد عادل نایب‌رئیس ‌جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی گفته است: «سخنان رئیس‌جمهور نکات مثبت زیادی داشت، اما انتظار داریم این سخنان ادامه یابد و ایشان به شیوه‌های قبل بازنگردد تا وحدت ملی حاصل شود... امروز و برای حل مشکلات داخلی، در مقابل دشمن خارجی در کنار دولت هستیم، به شرط آنکه، رئیس‌جمهور نیز به سخنانی که گفته است عمل کند».

همچنین حمیدرضا حاجی‌بابایی رئیس ‌فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرده است: «صحبت‌های آقای رئیس‌جمهور که پذیرفت روند موجود روند قابل قبولی نیست و باید حتماً طرح نویی در انداخت و اینکه پذیرفت که در فضای جنگ اقتصادی هستیم خوب بود... اما در این باره نباید تنها به شعار بسنده کرد و گفته‌های آقای رئیس‌جمهور باید جنبه عملیاتی پیدا کند و عملیاتی شدن آن مستلزم این است که ایده‌های گذشته خود را تغییر دهد و برخی اظهارات گذشته خود را که به عنوان مثال گفته بود جامعه مشکلی از نظر اقتصادی ندارد را تغییر دهد.

علیرضا زاکانی کاندیدای منتتخب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری 96 نیز گفته است «این صحبت‌ها منشأ امید شد نویدی بر آغاز جبهه‌بندی جدید در برابر آمریکاست» در ادامه ابراز امیدواری کرده است: این سخنان در مقام حرف باقی نماند و لوازم تحقق آن توسط مسئولان به‌ویژه وزرا فراهم آید.

از طرف دیگر، محمدباقر قالیباف یکی از 2 رقیب اصلی روحانی در انتخابات 96 در این باره این‌طور عنوان می‌کند: «ما خوشحالیم که دولت ما یک اعلام موضع روشنی در مقابل آمریکا داشت و گفت ما باید در مقابل زیاده‌خواهی آمریکا بایستیم و تاکیدات خوبی به مسئولین در دولت برای حل مسایل اقتصادی داشت؛ ولی علاوه ‌بر گفتن نیازمند عمل هم است».

اما محمد دهقان نایب‌رئیس ‌و سید حسین نقوی حسینی نایب‌رئیس ‌و سخنگوی فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس هم که معمولاً صریح‌ترین نقدها را به دولت‌های یازدهم و دوازدهم می‌کنند، بر بعد عملی اظهارات روحانی برای ایجاد وحدت در کشور تاکید کردند.

دهقان ضمن اعلام حمایت از سخنان رئیس‌جمهور این‌گونه عنوان داشته است: «صحبت آقای رئیس‌جمهور مثبت بود و ان‌شاءالله [اگر] رفتار و تصمیمات آقای رئیس‌جمهور هم متناسب با صحبت مثبت امروزشان [چهارشنبه] باشد قطعاً ما از ایشان حمایت می‌کنیم».

نقوی حسینی نیز در این باره اظهار داشته است: «معتقدیم که صحبت‌های رئیس‌جمهور باید جنبه عملیاتی به خود بگیرد و در حد حرف باقی نماند... شرایط امروز کشور به گونه‌ای است که سر دادن شعار و تبلیغات این‌چنینی جایگاهی ندارد و عرصه، عرصه عمل است و باید حرف‌ها و صحبت‌ها جنبه اجرایی و عملیاتی به خود بگیرد.»

اما حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری عضو شورای مرکزی فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس هم ابراز داشت: «امیدوارم این تغییر رویکرد آقای رئیس‌جمهور واقعی باشد... تا زمانی که آقای رئیس‌جمهور خود با روحیه جهادی و فرهنگ و مدیریت جهادی به میدان نیاید، اتفاق خاصی نمی‌افتد.»

در پایان باید تأکید کرد راه تعامل و مواجهه صحیح و اصولی با دولت، نه استیضاح آقای رئیس‌جمهور است و نه دادن چک سفید امضا به دولت و اعضای آن. راهکار درست کمک به دولت برای برآوردن مطالبات واقعی مردم به خصوص در حوزه معیشت و مطالبه‌گری دلسوزانه و همراه با واقع‌بینی از مسئولین در این راستا است.

منبع: روزنامه کیهان

انتهای پیام/

نه استیضاح نه چک سفید تعامل با دولت برای تأمین مطالبات ملت

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.