به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ احسان متولیان کارشناس اقتصاد سیاسی درباره استفاده از فرصت تحریم سلسله یادداشتهایی نگاشته است که بخش اول آن را که اختصاصی در اختیار باشگاه خبرنگاران جوان قرارگرفته است می خوانید:
وقتی از اقتصاد مقاومتی صحبت می کنیم معمولاً در پی یافتن راهکارهایی برای قطع وابستگی از قدرت های بزرگ اقتصادی و صنعتی می گردیم. راهکارهایی که بتوانند با ایجاد خودکفایی در تولید داخلی محصولات مورد نیاز کشورمان ، واردات را به حداقل ممکن برساند. البته این مقوله قطعاً از مقدمات نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی به شمار می آید ولیکن باید در نظر داشت که قطع وابستگی به معنای استقلال حقیقی نیست و مهمتر از آن در اقتصاد مقاومتی دست یابی به استقلال به معنای اتمّ استقلال می باشد. استقلال واقعی به فرموده حضرت امام خمینی (ره) عامل ثبات می باشد. ایشان فرمودند: "ثبات تابع قدرتمندی و استقلال است و ما قدرتمندی و استقلال می خواهیم." پس اگر بخواهیم در اقتصاد خود به ثبات برسیم ناچاریم که به استقلال حقیقی دست پیدا کنیم و تا زمانی که معنای استقلال برای ما روشن نشود نمی توانیم این عامل مهم در مقوله اقتصاد مقاومتی را تامین نماییم.
بصورت خلاصه می توان اینگونه گفت که استقلال از نسبت «وابستگی کشورهای دیگر به ما» به «وابستگی کشور ما به دیگر کشورها» بدست می آید. یعنی اگر صرفاً وابستگی ما به کشورهای دیگر کاهش یابد ولی جوامع دیگر به کشور ما احتیاجی نداشته باشند نمی توانیم ادعای استقلال حقیقی داشته باشیم. دلیل این امر نیز مشخص است. زیرا وقتی ما نمی توانیم بر جوامع دیگر تاثیرگذار باشیم در واقع معنای آن عدم قدرتمندی ماست پس در نتیجه به ناچار مجبور خواهیم شد که از کشورهای قدرتمند تاثیر گرفته و هرچند ممکن است در صنعت و دانش خودکفا شده باشیم ولیکن خط مشی اساسی در الگوپذیری صنعتی و استفاده از فناوری و انرژی را از آنها گرفته و در واقع براساس فرهنگ و سیاست آن کشورها ادامه حیات خواهیم داد. وقتی قدرتمند نباشیم استقلال نخواهیم داشت و در نتیجه به ثبات نخواهیم رسید و همیشه تابع سیاست های دیگران خواهیم بود. در این حالت همیشه مجبور به حفظ وضعیت تدافعی بوده و در خوشبینانه ترین اتفاق ، حاصل آن عقب بودن چند قدمی از حکومتهای صاحب قدرت می باشد.
اما در صورتی که بخواهیم بسوی استقلال حقیقی قدم برداریم ، باید در علوم و دانش و صنعت و فناوری از دیگر کشورها سبقت گرفته و بجای الگوبرداری از دیگران ، خودمان تعیین کننده خط مشی ها در فناوری های جدید و نیز فرهنگ زندگی انسانها در آینده باشیم در این صورت است که می توانیم استفاده از انرژیهای خدادادی و منابع طبیعی را در کشورمان و سایر نقاط جهان ، مدیریت نموده و دیگران را مجبور به الگوبرداری در این موارد نماییم. وقتی به استقلال ، به معنای واقعی آن ، دست پیدا کنیم ، کشورهای دیگر عملاً نیازمند به داشتن روابط تجاری و صنعتی با ما خواهند بود ، پس اگر یک دولت استکباری بخواهد کشور ما را تحریم کند در عمل و نتیجه کشور خود و زندگی ملت خویش را تحریم نموده است و از این طریق به خود آسیب خواهد رساند.
بطور مثال ، کشور چین بعد از اتحادیه اروپا و آمریکا ، در رتبه سوم اقتصاد جهان قرار دارد و حجم مبادلات این کشور با سایر کشورهای جهان در سال گذشته به میزان چهار هزار و دویست میلیارد دلار (حدود 2300 میلیارد دلار صادرات و حدود 1900 میلیارد دلار واردات) می باشد. در همین سال میزان کل مراودات تجاری چین با کشورمان در حدود سی و هفت میلیارد دلار (صادرات چین به ایران حدود 19 میلیارد دلار و واردات چین از ایران حدود 18 میلیارد دلار) بوده است. این ارقام نشان می دهد که روابط تجاری کشورمان با کشور چین در حدود کمتر از 0.9 درصد است، در حالی که حجم مراودات تجاری چین با کشور آمریکا در یک ماه حدود سی میلیارد دلار است. پس با یک نگاه منطقی می توانیم به راحتی مشاهده نماییم که چین هیچ نیازی به روابط تجاری با کشورمان نداشته و با یک تحریم ساده از سوی آمریکا ، روابط تجاری مشترک با ایران را به حداقل ممکن خواهد رساند و ما نیز توان صادرات به چین را از دست داده و به شدت متضرر خواهیم شد. ممکن است ما بتوانیم تمام محصولاتی را که از چین وارد می کنیم را در کشور خودمان تولید کرده و از این لحاظ به خودکفایی برسیم ولی از دست دادن بازار بیست میلیارد دلاری صادرات ، چگونه جبران خواهد شد؟! برای جبران از دست دادن این بازار بزرگ ، مجبور خواهیم شد که امتیازاتی به سایر کشورها داده تا بتوانیم حداقل میزانی از این خسارت را پوشش دهیم؛ این یعنی وابستگی و عدم استقلال! در حالیکه اگر کشور چین نیازمند به استفاده از فناوری ، علم و دانش و محصولات صنعتی کشور ما داشته باشد ، تحت هیچ شرایطی تن به تحریمهای ظالمانه کشوری مانند آمریکا نخواهد داد و این معنای ثبات اقتصادی است.
وقتی کشور ما در یک جنگ اقتصادی تمام عیار قرار گرفته و کمتر از یک ماه دیگر ، تحریم های شدید دیگری علیه اقتصاد و زندگی مردم کشورمان آغاز خواهد شد ، به جای اشتباه مجدد در اعتماد به دشمنان این نظام، و به جای چشم دوختن به دوستان اروپایی رژیم صهیونیستی ، باید این جنگ را نعمتی دانسته و همانند دوران طلایی دفاع مقدس ، بدنبال استقرار واقعی اقتصاد مقاومتی در کشورمان باشیم. ثبات اقتصادی که فقط و فقط حاصل دستیابی به استقلال حقیقی است ، مهم ترین هدف در اقتصاد مقاومتی است. متاسفانه دستیابی به استقلال واقعی ، در این مقوله بسیار مغفول مانده که با اهمیت دادن به دانشگاهها و جوانان نخبه ، ارتباط نزدیک صنعت با دانشگاه ، اهمیت دادن به فناوری های نو ، اهمیت دادن به شتابدهنده ها و ایده های جدید فناورانه ، و سرمایه گذاری در فناوریهای پیشرفته (هایتک) دست یافتنی خواهد بود.
احسان متولیان کارشناس اقتصاد سیاسی