به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یک انسان سالم بالای ١٨سال و جوانتر از ٥٠سال، مقداری نمونه بزاق، ثبت مشخصات فردی و تمام. تمام شدن این پروسه، برابر است با آمادگی برای نجات یک زندگی؛ زندگی آنهایی که بیماریهای بدخیم دارند مثل سرطان یا آنهایی که بیماریهای خونی غیر بدخیم دارند مثل مبتلایان به بیماریهای متابولیک.
پیوند سلولهای بنیادی خونساز (مغز استخوان) حالا سالهاست که در لیست پروسههای جدی درمان قرار گرفته و هر سال تعداد قابل توجهی از بیماران را به زندگی بر میگرداند. شرطش اما وجود نجاتگران است. نجاتگران همان داوطلبهایی هستند که سلولهای بنیادیشان را اهدا میکنند. کار سخت نیست، اگر افراد شرایطش را داشته باشند میتوانند به یکی از مراکز سپاس سازمان انتقال خون بروند یا به یکی از بیمارستانهایی که کار نمونهگیری را انجام میدهند، سری بزنند، نمونه خون یا بزاق بدهند و منتظر بمانند. تماس مراکز با اهدا کننده یعنی آنتی ژنها با آنتی ژنهای بیمار هماهنگ بوده، فرد باید مراجعه کند، دارو برایش تزریق میشود تا سلولهای بنیادی از مغز استخوان وارد خون محیطی شود و در نهایت آماده میشود برای اهدا؛ اهدای جان.
شاید نزدیک به ١٠ سال از آغاز فعالیت بانک سلولهای بنیادی میگذرد و حالا مراکز یکی یکی در حال گسترش هستند، مثل مرکز پذیرهنویسی سلولهای بنیادی خونساز بیمارستان محک که درست یک سال پیش کارش را شروع کرد تا شبکه ملی سلولهای بنیادی پربار تر شود؛ مرکزی که در یک سال با حمایت مالی یکی از شرکتهای خودروسازی داخلی، نزدیک به ٥هزار نمونه را آزمایش کرده و در حال وارد کردن اطلاعات آن به شبکه است.
وحیدفلاح آزاد، متخصص پاتولوژی و مسئول فنی و رئیس آزمایشگاه بیمارستان محک است، او از یک سال پیش مدیریت مرکز پذیرهنویسی سلولهای بنیادی بیمارستان محک را هم عهدهدار شده و معتقد است که در این یک سال، با توجه به بُعد مسافت بیمارستان محک، استقبال خوبی از این طرح شده؛ طرحی که استارتش سال گذشته در کنفرانس مسئولیتهای اجتماعی زده شد و امروز (یکم مرداد)، فاز اولش تمام میشود.
حالا بیمارستان محک، عضو شبکه ملی سلولهای بنیادی است و اطلاعات نمونههایی که به دست میآورد را در همان بانک وارد میکند. به گفته فلاح، اطلاعات این ٥هزار نفری که نمونه بزاقشان گرفته شده، در حال ورود به شبکه ملی سلولهای بنیادی است: «هر کسی که میخواهد، در صورت داشتن شرایط لازم میتواند برای اهدای سلولهای بنیادی مراجعه کند.
اطلاعات در شبکه ملی قرار می گیرد و زمانی که بیماری با کدهای ژنتیکی هماهنگ اهدا کننده پیدا شد، روند درمان برای پیوند مغز استخوان شروع میشود.» شبکه ملی سلولهای بنیادی، زیر نظر وزارت بهداشت فعالیت میکند و سازمان انتقال خون، بیمارستان شریعتی و مراکز دیگری که کار اهدای سلولهای بنیادی انجام میدهند، عضوی از شبکه ملی هستند:«تمام کسانی که عضو شبکه هستند، میتوانند از نمونههای همدیگر استفاده کنند، مثلا اگر ما در بیمارستان محک نیاز به سلولهای بنیادی داشته باشیم، از نمونههای ثبت شده استفاده میکنیم.»
مسئول پذیرهنویسی سلولهای بنیادی محک میگوید در بیمارستان محک، به جای نمونه خون، از نمونه بزاق دهان استفاده میشود و این تنها مرکزی است که از نمونه بزاق به جای خون استفاده میکند:«ما نمونه آب دهان را میگیریم، آزمایش میکنیم و اطلاعات فرد را بر اساس همان نمونه، به دست میآوریم.»
منصوره حقیقی دکترای تخصصی بیوشیمی بالینی دارد و مدیرفنی این پروژه است. او درباره این روش نمونهگیری توضیح میدهد:«کار کردن بر روی نمونه خون محیطی راحتتر از بزاق است، چون تعداد سلولها در خون بیشتر است و آنجا گلبولهای سفید هم هستند، اما خیلیها ترس از نمونهگیری با خون دارند و ممکن است این موضوع اذیتشان کند، به همین دلیل ما از نمونه آب دهان استفاده کردیم، ستآپ کردن این تست روی نمونه آب دهان کار راحتی نبود، چرا که باید شرایط آزمایشگاهی برای گرفتن بهترین دی ان ای یعنی ماده ژنتیکی از نمونه آب دهان فراهم میشد، این کار هم انجام شد.
محک تنها مرکز در ایران است که برای نمونهگیری از آب دهان استفاده میکند.» به گفته او، این روش برای ثبت اطلاعات، سخت است چراکه مواد مزاحم در آب دهان وجود دارد. انجام آزمایش روی نمونه آب دهان بسیار پرهزینهتر از نمونه خون است، فرد اهداکننده هزینهای متقبل نمیشود اما بررسیها نشان میدهد که انجام آزمایش روی هر نمونه ٤٠٠ هزار تومان هزینه میبرد، در حال حاضر بیمارستان محک با حمایت مالی یکی از شرکتها این کار را انجام میدهد و برای فاز دوم اجرای این پروژه نیاز به یک حامی مالی دیگری دارد.
کدام بیماریها بیشتر به پیوند مغز استخوان نیاز دارند؟
مدیر مرکز پذیرهنویسی سلولهای بنیادی بیمارستان محک میگوید که سرطانهای خون کودکان، یکی از مواردی است که نیاز به پیوند مغز استخوان پیدا میکند، در این نوع پیوند، اول نوع سرطان خون مشخص، سپس آزمایشهای ژنتیکی انجام و در صورت نیاز از اهدای سلولهای بنیادی استفاده میشود.
با همه اینها اما بر اساس قانون وراثت، پدر و مادر گزینههای خوبی برای اهدای سلولهای بنیادی به فرزندانشان نیستند:«با توجه به قوانین وراثت، ٥٠درصد ژنهای کودک از مادر و ٥٠ درصد از پدر است، یعنی نیمی از آنتی ژنها از مادر و نیمی دیگر از پدر به فرزند میرسد، اگر پدر و مادر با هم نسبت فامیلی داشته باشند، این نسبت بیشتر میشود، بنابراین تقریبا هیچ وقت پدر و مادر اهداکننده سلول های بنیادی به فرزندشان نیستند، حتی خواهر و برادران هم گزینه خوبی نیستند، چون درصد هماهنگی آنتی ژنی در میانشان کمتر میشود.» با همه اینها اما به گفته فلاح، از میان کسانی که اهدا کننده سلولهای بنیادی هستند، خانواده کودکان مبتلا به سرطان هم هستند، افرادی که ممکن است فرزند خودشان نیاز به سلولهای بنیادی داشته باشد:« به طور کلی ما نیاز به نمونههای زیادی داریم، در کشورهای پیشرفته بانک سلولهای بنیادیشان، میلیونی است اما در ایران این نمونهها هنوز خیلی کم هستند.»
دلیل کم بودن نمونهها چیست؟ اطلاعرسانی مشکل داشته؟
مرکز سپاس، نخستین مرکزی است که از سال ٨٩ کارش را شروع کرد. شاید یکی از دلایل اینکه ما نمونههای زیادی نداریم این باشد که اهدای سلولهای بنیادی جزو اولویتهای بهداشتی – درمانی کشور نبوده، چون هزینه بالایی دارد.
در حال حاضر تعداد این نمونهها چقدر است؟
شاید بهطور کلی، ١٠٠هزار نمونه هم نشود.
آماری وجود دارد که نشان دهد درسال چه میزان پیوند مغز استخوان با سلولهای اهدایی انجام میشود؟
ما این آمار را نداریم، اما در موسسه محک که از سال ٩١ بخش پیوند را راهاندازی کرد، تاکنون ١٥٠ پیوند مغز استخوان انجام شده، البته همه پیوندها سلول اهدایی نبوده، گاهی از سلول همان فرد هم استفاده میشود.
نسبت مطابقت ژنتیکی میان افراد چقدر است؟
بررسیها نشان میدهد در نژاد سفیدپوست، احتمال اینکه یک نفر با نفر دیگر، مطابقت ژنتیکی داشته باشد، یک در ١٠هزار است، اما اگر افراد با هم قومیت داشته باشند، این احتمال بیشتر میشود.
یعنی قومیتها در هماهنگی ژنتیکی نقش دارند؟
بله، در میان قومها، هماهنگی ژنتیکی راحتتر پیدا میشود. ما در بانک اطلاعاتی، قومیت افراد را میپرسیم. در استانها هم کار را شروع کردیم تا تنوع ژنتیکی داشته باشیم، البته گاهی ناچار میشویم سلول بنیادی از خارج وارد کنیم، چراکه نمونه آن را در داخل پیدا نمیکنیم.
هزینه وارد کردن این سلولها باید خیلی زیاد باشد.
بله. نه فقط خرید آن سلول بلکه حملش به ایران هم خیلی گران است. سال گذشته نزدیک به ١٠٠میلیون تومان تنها هزینه انتقال سلولهای بنیادی برای یک بیمار پرداخت شد که خود محک آن را پرداخت کرد و پولی از بیمار گرفته نشد. اگر تعداد نمونهها بیشتر شود، میتوان از خروج ارز از کشور جلوگیری کرد.
چقدر اهدای این سلولهای بنیادی برای نجات جان بیماران اهمیت دارد؟
پیوند مغز استخوان یک اقدام درمانی موثر است، ما در مقایسه با کشورهای دیگر، بهویژه کشورهای پیشرفته، آمار خوبی از نمونه سلولهای بنیادی نداریم، سالانه ٢٥هزار مورد پیوند سلولهای بنیادی غیرخویشاوند در دنیا انجام میشود که ما در این ٢٥هزار پیوند، سهمی نداریم.
چرا باید سلولهای بنیادی را اهدا کرد؟
سلولهای بنیادی، مادر تمام سلولها شناخته میشوند که توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارند، یعنی میتوانند به سلولهای خونی، قلبی، عصبی و غضروفی تبدیل شوند و بافتهای مختلف بدن را بازسازی کنند، آنها میتوانند جایگزین سلولهای آسیبدیده بدن شوند و آسیب بافت را ترمیم کنند. سلولهای بنیادی را در سه گروه میتوان قرار داد، یکی سلولهای جنینی، دوم سلولهای بالغ و سوم سلولهای بنیادی خون بندناف. افراد مبتلا به بیماریهای بدخیم، مثل سرطانها یا غیربدخیم، مثل بیماریهای متابولیک یا بیماریهای خونی، افرادی هستند که ممکن است به سلولهای بنیادی احتیاج داشته باشند، برای برخی از بیماران، در همان ابتدای روند درمان، سلولهای بنیادی پیوند زده میشود و برخی دیگر، آخرین راه است.
سلولهای بنیادی در مغز استخوان به سر میبرند، برخی از بیماران مبتلا به سرطان، مغز استخوانشان هم درگیر بیماری شده، به همین دلیل نمیتوان از سلولهای بنیادی خودشان استفاده کرد و نیاز به سلولهای بنیادی دیگران دارند. اما این دیگران چه کسانی هستند؟ افرادی هستند که از نظر ژنتیک با بیمار هماهنگی داشته باشند، یعنی کدهای ژنتیکی با بیمار همخوانی و آنتیژنهای سطح سلولهای خونی با هم سازگاری داشته باشند.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/