به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ساره؛ نخستین همسر حضرت ابراهیم (ع) تا دوران کهنسالی از نعمت مادر شدن محروم بود و پس از آنکه فرشتگان بشارت فرزند دار شدنش را به وی دادند، حضرت اسحاق نبی را باردار شد.
در این روزها که به ایام حج و مراسم ذبح قربانی که توسط حضرت ابراهیم (ع) انجام شده است، نزدیک می شویم قصد داریم تا در این مطلب شما را با ساره، همسر اول حضرت ابراهیم خلیل الله آشنا نماییم، پس با باشگاه خبرنگاران جوان همراه باشید.
ساره نخستین همسر ابراهیم(ع) و مادر اسحاق (ع) است.
در دو سوره قرآن از وی یاد شده است.
ساره یکی از زنان مُحَدَّثِه است.
او پس از ازدواج با ابراهیم تا دوره کهنسالی به سبب نازا بودن صاحب فرزندی نشد؛ اما پس از آنکه فرشتگان بشارت فرزند به او دادند، صاحب فرزند شد.
بیشتر بدانید: مهماننوازی به شیوه حضرت ابراهیم (ع) چگونه است؟
در منابع تاریخی ساره زنی زیبا توصیف شده است.
در جریان مهاجرت ابراهیم و ساره به مصر، پادشاه مصر برای جبران بدی خود به ابراهیم و ساره، یکی از کنیزان زیبای خود به نام هاجر را به ساره هدیه داد.
ساره به همراه ابراهیم پس از هجرتهای متعددی که به شام (سوریه کنونی) و مصر داشت در نهایت در فلسطین اقامت کرد و پس از مدتی طولانی در ۱۲۷ سالگی در حبرون (الخلیل کنونی) درگذشت.
در تورات نیز به شخصیت و وقایع مرتبط با زندگی ساره پرداخته شده است.
بر اساس روایات اسلامی ساره، دخترعمو و دخترخاله ابراهیم(ع) بود.
مادر ساره با مادر ابراهیم هر دو از فرزندان لاحج پیامبر بودند. یکی از آنان با تارخ، پدر ابراهیم و دیگری با برادر تارخ، بتوائیل، ازدواج کرد.
ساره خواهر ناتنی لوط(ع) است.
محل تولد ساره را در منطقه کوثی در کوهستانهای بابِل(عراق) ذکر کردهاند.
بیشتر بدانید: ماجرای پنهان کردن همسر حضرت ابراهیم در صندوق
ساره و برادرش لوط در جریان دعوت ابراهیم به یکتاپرستی، به او ایمان آوردند.
ساره با پسر عموی خود حضرت ابراهیم ازدواج کرد. ابراهیم در زمان ازدواج ۳۷ سال داشت.
در برخی منابع ساره یکی از زیباترین زنان دوره خود معرفی شده است.
او از زراعت و دامهای فراوانی برخوردار بود که همه آنها را در اختیار حضرت ابراهیم قرار داد.
در داستان ابراهیم خلیل سلام الله همان گونه که خلیل الله با فرشته ها سخن می گوید، و بشارت ملائکه را دریافت می دارد همسر او نیز با فرشته ها سخن گفته و بشارت ملائکه را دریافت می کند.
ذات اقدس الهی در زمان کهولت و پیری خلیل الله، به او بشارت فرزندی آگاه داد که این بشارت الهی، به همان شکلی که توسط ملائکه به آن حضرت ابلاغ شد، به همان صورت، به همسر او نیز اعلام گردید.
هنگامی که ملائکه به حضرت ابراهیم (ع) گفتند:
فبشرناه بغلام حلیم
ابراهیم سلام الله علیه فرمود:
ابشرتمونی علی ان مسنی الکبر فبم تبشرون
آیا به من نوید می دهید در حالی که مرا پیری رسیده است؟
حضرت این سخن را به عنوان «استبعاد» نفرمود. بلکه به عنوان «استعجاب» گفت.
بیشتر بدانید: حسادت زنانه در بین زنان کدام پیامبر وجود داشت؟
معنای استعجاب آن است که انسان به لحاظ شگفت انگیز بودن واقعه ای با دید تعجب بدان می نگرد.
در اینجا ابراهیم خلیل (ع) عرض کرد: خدایا من نه تنها پیر شده ام بلکه، پیری به سراغ من آمده است.
یعنی یک وقت انسان پیر می شود و دوران شیخی را می گذراند و می گوید «قد بلغت من الکبر» یعنی من، به پیری رسیدم.
ولی زمانی از پیری نیز می گذرد و به دوران فرتوتی پای می نهد که در این حال می گوید «قد بلغنی الکبر» یعنی پیری، به سراغ من آمده است، پس چه بشارتی به من می دهید؟ فرشته ها گفتند:
بشرناک بالحق فلا تکن من القانطین
یعنی این تبشیر ما باحق همراه است و گزاف نیست، چون فرشتگان در صحبت حق سخن می گویند و در لباس حق حرف می زنند.
لذا حرف «باء» در «بالحق» خواه به معنای صاحبت باشد وخواه به معنای ملابست، مفهومش این است که گفتار ما در لباس حق، یا در صحبت حقیقت است و ما گزاف نخواهیم گفت و تو ای خلیل الله ناامید مباش.
آنگاه ابراهیم خلیل (ع) فرمود:
ومن یقنط من رحمة ربه الا الضالون
حضرت در کمال صراحت فرمود: نه تنها با رسالت و نبوت سازگار نیست، بلکه با هدایت و رهبری نیز سازش ندارد.
بنابراین نه تنها هیچ پیامبری ناامید نخواهد بود بلکه هیچ مؤمن ومهتدی نیز ناامید نمی شود.
معنای ناامیدی آن است که انسان گمان کند به جایی رسیده است که از خدا معاذ الله ساخته نیست که مشکل او را حل نماید. این یاس در حد کفر است و هیچکس حق ندارد ناامید باشد.
بیشتر بدانید: شباهت های حضرت حجت (عج) با حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع)
این خلاصه کلام بود در مورد بشارت فرشته ها به خلیل حق..، معادل همین برخورد با همسر حضرت نیز مطرح شده است، قرآن کریم می فرماید:
وامراته قائمة فضحکت فبشرناها باسحق ومن وراء اسحق یعقوب
یعنی هنگامی که فرشته ها با خلیل حق سخن می گفتند همسر او نیز حضور داشت و ایستاده بود و ضحکی داشت .برای «ضحک » در تفاسیر دو بیان آمده است، یا به معنای سرور و خوشحالی و یا به معنای عادت ماهانه زنان است. پس مژده دادیم او را به اسحاق و از پس اسحاق، یعقوب را. یعنی علاوه بر فرزند - اسحاق، بشارت نوه یعقوب هم به تو می دهیم.
سپس همسر خلیل الرحمان عرض کرد:
قالت یا ویلتی االد وانا عجوز وهذا بعلی شیخا ان هذا لشی ء عجیب قالوا اتعجبین من امر الله رحمت الله وبرکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید
یعنی آیا من مادر می شوم در حالی که خودم فرتوت و سالمند و کهنسالم، و همسرم نیز پیرمردی فرتوت وکهنسال است؟!
فرشتگان به او گفتند: آیا از رحمت خدا و امر خدا در تعجب هستی در حالی که رحمت خدا و برکات وی، بر شما خاندان نبوت، فراوان بوده و شما از این برکات عینی، بی شمار دیده اید!
ساره در سن ۱۲۷ سالگی در منطقه حبرون از دنیا رفت.
بیشتر بدانید: چرا حضرت عیسی (ع)، ازدواج نکردند؟
پس از وفات ساره ابراهیم مکانی از حبرون را از ساکنان آن خرید و ساره را در آنجا دفن کرد.
بعدها ابراهیم، اسحاق و یعقوب در این مکان دفن شدند.
در دوره کنونی این مکان به مسجد الابراهیمی مشهور است و در منطقه الخلیل در فلسطین واقع شده است.
انتهای پیام/
من هرچی سرچ میکنم نام پدر ساره نمیدهد در وصف کمالاتش گفتند اما اثری از نام پدر نیست ضمن اینکه در دو جا حضرت ابراهیم هم به نمرود و هم به یک پادشاه دیگه گفته که ساره خواهرش این تناقض لطفاً پاسخ بدید فقط لطفاً ماست مالی نکنید تارخ دو زن داشته و بچه های این دو زن با هم ازدواج کردند ؟