به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فیلم سینمایی «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» ساخته فرزاد موتمن بعد از وقفه طولانی موفق به اکران شد، اما ظاهرا این نوع اکران به سلیقه کارگردان فیلم خوش نیامده و اعتراض این کارگردان را در پی داشت.
او در صفحه شخصی خود نوشت:
«یک قاعده اصلى در اکران فیلم وجود دارد. فیلم هـایی که براى مخاطب وسیع ترى ساخته میشوند در سالن هـاى بیشترى به نمایش در مى آیند و به فیلم هـایی که براى مخاطب محدود ترى ساخته میشوند، سالن هـاى کمترى تعلق میگیرد. چگونه است که سینماى ایران حتى از عهـده این ابتداییترین نکته هـم بر نمى آید؟
"آخرین بار کى سحر را دیدى؟ " فیلمی پلیسى، داستانگو و متکى بر چارچوب هـاى ژانر که براى مخاطب وسیع ساخته شده. چرا این فیلم فقط در ده سالن به نمایش در آمده؟ ده سالنى که هـر یک روزانه در ٣ یا ٢ و حتى ١ سانس فیلم را نمایش میدهـند. به علاوه "آخرین بار... "در چند روز اول (تبلیغات که بگذریم) حتى پوستر و پلاکارد و سردر هـم نداشته است.
واقعیت این است که اکران فیلم در کشور ما از هـیچ ملاکى تبعیت نمیکند. فقدان سلیقه سینمایى در کشور (استقبال یا عدم استقبال تصادفى از فیلم هـا و جو زدگى دائماً حاکم)، باعث شده که میزان استقبال عمومى، بعنوان یک ملاک شناخته نشود. سینماى ایران به موازات جامعه، هـر چه از سال هـاى "گلخانه" اى دهـه هـاى٦٠ و ٧٠ دورتر شد، بوروکراتیک تر، رانتىتر و باند بازتر شد و با انفعال تهـیه کنندگان با سابقه و ورود پول هـاى رانتى (در واقع اعتبارات بانکى که به عده اى خاص در جامعه ما تعلق میگیرد) به سینما، دیگر این باندهـا بودند که فیلمى را پرفروش کردند و فیلمى را زمین زدند.
سینما به بخشى از بى هـویتى حاکم بر جامعه تبدیل شد. دیگر ارزش هـاى تجارى و هـنرى بى معنا شدند و فقط تعداد سینماهـا، در فروش تعیین کننده شدند. حتى پیش آمد که فیلم هـایی با گرایش هـاى غیر تجارى، بدلیل بهـرهمند بودن از پاره اى رانت هـا، پر فروش شدند و فیلم هـایى با گرایش هـاى تجارى، نابود شدند.
وقتى بیست سال پیش، "شب هـاى روشن" در سه سالن اکران شد، اعتراضى نداشتم؛ زیرا فیلم براى مخاطب خاص ترى ساخته شده بود و تماشاگر خودش را هـم پیدا کرد. اما حالا پس از این هـمه سال، به فیلمى که براى مخاطب وسیع ترى ساخته اى، سالن کافى تعلق نمیگیرد و میدانى که از هـیچ جا حمایت نخواهـى شد. با این وجود من هـنوز امیدوارم. من به آن دسته از تماشاگران سینما امیدوارم که هـمچنان به سینما میروند تا فیلم ببینند. تماشاگرانى که علاقه اى به خرید بلیط از ستاره اى که در گیشه نشسته ندارند. تماشاگرانى که براى سلفى گرفتن با این و آن به سینما نمى روند. تماشاگرانى که براى دیدن کارگردانى که پلیس او را اسکورت میکند، نمیروند. تماشاگرانى که علاقه اى به رکورد زدن این فیلم و آن فیلم ندارند (مگر وزنه برداریست؟). فیلم من در ده سالن اکران است و من هـمچنان امیدوارم».
انتهای پیام/