داوود نیکنام خوشنویس اهل بیت از تجربه های موفق خود در هنر خوشنویسی برای اهل بیت گفت.
به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در فضایی آرام و زیبا قدم می گذاریم، تابلوهایی کوچک و بزرگ در طرح و رنگ های مختلف بر دیوار است، یک میزکار در گوشه اتاق جایگذاری شده و تعدادی برگه های سفید و چند قلمدان بر روی آن قرار دارد، داخل قلمدان ها قلم های کوتاه و بلندی است که رسوب مرکب بر نوک بعضی از آنها نشان می دهد که استاد با این قلم ها خط می نویسد؛
این کارگاه هنری مرتب و زیبا مرکز فعالیت های هنری داوود نیکنام استاد خوشنویسی و نقاشیخط تبریزی است.
داوود نیکنام متولد 1347 و هنرآموخته زنده یاد استاد ابراهیم بخت شکوهی است. وی خوشنویسی را از دوران نوجوانی با بازی های کنجکاوانه با قلم آغاز می کند و پس از گذراندن دوره های آموزشی تخصصی در سال 1369 از انجمن خوشنویسان ایران فارغ التحصیل می شود.
داوود نیکنام به خوشنویس اهل بیت مشهور است و تاکنون 160 قطعه با موضوعات مذهبی نگارش کرده است. نگارش کتیبه ضریح شش گوشه امام حسین (ع)، نگارش کتیبه و سنگ قبر حضرت رقیه (س)، نگارش کتیبه های مساجد و حسینیه های شهر تبریز و مشهد و نگارش شعارهای سال که توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب می شود از جمله فعالیت های درخشان این خوشنویس آذربایجانی است.
کتیبه های حرم امام هادی (ع) و امام حسن عسگری (ع) نیز به دست این هنرمند نگارش شده و هم اکنون در حال آماده سازی نهایی است تا پس از اتمام برای نصب در حرم مطهر این امامان بزرگوار ارسال شود.
با استاد داوود نیکنام به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید:
نظر من به خوشنویسی با دیدن تمرین های برادر شهیدم محمدرضا نیکنام جلب شد، او در آن زمان کتاب استاد سید حسن میرخانی را تهیه و با آن تمرین می کرد، من این کتاب را دیدم و با آن ارتباط برقرار کردم، استعداد و گرایش عجیبی را در وجود خود حس کردم که این احساس محبتی از جانب پروردگار بود؛ پول تو جیبی هایم را جمع کردم و قلم و مرکب خریدم، از روی کتاب برادرم تمرین کردم تا اینکه نزد استاد حاج ابراهیم بخت شکوهی پدر خوشنویسی آذربایجان که آوازه او را بارها از برادرانم شنیده بودم، رفتم. پس از مدتی حضور در کلاس های انجمن، استادم گفت «جوان خیلی خوب می نویسی». از آن پس، بعد از مدرسه به دفتر استاد می رفتم و نزد او مشق می کردم.
توقف موقتی در هنر به دلیل حضور در جبهه/ پنهان کردن خط زیبا برای جلوگیری از فعالیت در بخش تبلیغات
21 سال ارتباط دوستانه و صمیمی با استاد داشتم، بعد از دریافت مدرک عالی به جبهه رفتم و دیگر نتوانستم خط بنویسم، در جبهه نگفتم که خوشنویس هستم زیرا در این صورت من را در بخش تبلیغات نگه می داشتند و دیگر نمی توانستم در همه زمینه ها فعالیت کنم. پس از وقفه ای دوساله در هنر مجددا تمرین را آغاز و در سال 69 مدرک ممتاز را دریافت کردم.
همواره سعی دارم با هنرم به جامعه خدمت کنم، همیشه عاشقانه کار می کنم و هیچ گاه برای کسب رتبه و جوایز جشنواره ها کار نکرده ام، خداوند لیاقت داد که بتوانم 160 قطعه با موضوع اهل بیت و چهارده معصوم (ع) نگارش کنم و این آثار چاپ شود، علاوه بر نگارش کتیبه های ضریح امام حسین (ع) و ضریح و سنگ قبر حضرت رقیه (س)، از سه سال پیش تا الان مشغول نگارش کتیبه های قبور امامان آرمیده در سامرا بودم، خط این کتیبه ها ثلث است و جمعی از هنرمندان در تبریز، این خطوط و تذهیب ها را بر روی مخمل می بافند که این مرحله زمان بر است اما با این حال کار در مراحل پایانی است.
بله 2 سال است که شعار اربعین را مینویسم و خط من بر روی پرچم های بزرگی که همراه زائران اباعبدالله (ع) است ,چاپ می شود.
بله در شهر تبریز مسجدی به نام بنی هاشم وجود دارد که من در دور تا دور این مسجد به طول 40 متر سوره نور را با خط نستعلیق نگارش کرده ام، در حسینیه جان نثاران حضرت اباعبدالله (ع) در مشهد و شهر تبریز هم روایت و قطعات مختلفی با خط ثلث نوشته ام که گچبری و در نمای مسجد کار شده است.
چند سال پیش هدیه رهبر معظم انقلاب برای یکی از دوستان شاعرشان در مشهد را من نوشتم، وقتی دوستان بیت رهبری برای سفارش این تابلو به دفتر من آمدند، پیشنهاد دادم که شعارهای سال را به جای تایپ با فونت کامپیوتری با خط اصیل ایرانی بنویسیم و آنها هم موافقت کردند، از آن زمان تاکنون مدت 4 سال است که شعارهای سال برای تلویزیون را می نویسم و وقتی پس از سال تحویل، خطم را در تلویزیون و یا بیلبوردهای شهری در تهران و... می بینم احساس بسیار خوبی به من دست می دهد. در واقع این وظیفه هنرمند است هرچیزی که دیگران معمولی می بینند زیباتر ببیند و مطالبی که از خداوند دریافت می کنیم به نحو احسن در جامعه ارائه کنیم.
یکسال قبل از فوت استاد شهریار بود که قرار شد با جمعی از دوستان به دیدارش برویم، یکی از دوستان نقاشمان هم پرتره ای از استاد کشید تا در روز دیدار به او هدیه دهیم، به منزلشان رفتیم، استاد به محض آنکه عکسش را دید جمله ای گفت که فقط من و آن نقاش منظورش را متوجه شدیم و دیگران از شنیدنش تعجب کردند. استاد به زبان ترکی گفت « من خر نیستم که عکس من را آورده اید»، دلیل او از بیان این جمله غرق شدنش در عالم خود و خدایش بود، او به قدری در این انزوا فرو رفته بود که نمی خواست کسی جز خدا را ببیند. ساعتی را در کنار استاد شهریار به خوشی گذراندیم و استاد شعری که برای نهضت سروده بود برایمان خواند و تابلو چهره اش را هم در نهایت به موزه تبریز بردیم.
استادم همیشه به من می گفت «فقط خطت را بنویس و دنبال چیز دیگری نباش، هرچیزی که دنبال آن هستی بعد از نوشتن خط برای تو اتفاق می افتد»، طبق توصیه او خطم را جدی دنبال کردم تا اینکه سال 73 از یکی از بزرگترین مساجد تبریز به من زنگ زدند و گفتند « برای عید غدیر جشنی داریم و می خواهیم که پوسترش را شما بنویسید»، عبارت « من کنت مولاه فهذا علی مولاه» را نوشتم و تذهیب آن را هم خودم کار کردم، آن اثر اولین پوستری بود که نوشتم و به برکت این پوستر در تبریز شناخته شدم، آن زمان احساس بالندگی و غرور کردم و باورم شده بود که خوشنویس شده ام.
بله، بعد از آن پوستر غدیر، هرساله برای نگارش و طراحی پوسترهای مناسبتی به من مراجعه می کردند، تعداد پوسترهایی که برای حضرت ولیعصر(عج) کار کرده ام به مراتب بیشتر از سایر موضوع ها است، « المهدی طاووس اهل جنه» عبارتی بود که برای اولین بار بر روی پارچه مخمل 7 متری نوشتم. در ماه محرم هم اگر به بازار سنتی تبریز بروید، پوسترهایی که چندین سال پیش چاپ شده اند را بر روی دیوار مغازه ها می بینید.
استاد من آقای بخت شکوهی لیسانس شیمی داشت و معمولا کارهای خلاقانه غیرخوشنویسی انجام می داد، وقتی کارهای او را دیدم به این فکر افتادم که پس می توان خارج از سبک خوشنویسی هم چیزهایی نوشت. از دهه 60 بر روی متریال های مختلف از جمله چوب، آلومینیوم، دیوار، برزنت و... کار می کردم اما هیچ وقت این تنوع نوشتاری را پررنگ نکردم تا اینکه سال 87 نوشته هایم را در مسیر یکسان قرار دادم، در خلوت خودم یک بار اسم «علی» را نوشتم و به این فکر کردم که اگر آن را بزرگ و برجسته کارکنم چقدر زیباتر خواهد شد. به این ترتیب خلق آثار نستعلیق برجسته را آغاز کردم و اولین نمایشگاه این آثار سال گذشته در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
آثار نقاشیخط هایی که الان کار می شود را خیلی قبول ندارم، کسی که میخواهد نقاشیخط کار کند باید بداند چه میزان خط، نقاشی، ادبیات، عکاسی و... بلد است! نوآوری بسیار سخت است. ممکن است در طول یک قرن فقط 2،3 نفر بتوانند نوآوری داشته باشند. خط نستعلیق، شکسته، نسخ، ثلث و تحریری خطوط رایج در جامعه امروزی و بقیه خطوط منسوخ شده هستند، با وجود این چند خط رایج، خطوط دیگر نیاز نیست، حتی خط معلی هم فعلا خط محسوب نمی شود، اگر این خط بتواند بیش از 50 سال باقی بماند می توان گفت یک نوآوری است. متاسفانه در حال حاضر عده ای فقط دنبال شاگرد و تبلیغات هستند.
من در هر نمایشگاه فردی و گروهی که شرکت می کنم غیر ممکن است که اثر تکراری ارائه دهم زیرا دوست ندارم مخاطب پس از بازدید از نمایشگاه بگوید که من بارها این تابلوها را دیده ام؛ ما نباید خودمان را درگیر تکرار کنیم، هنر همواره باید طراوت داشته باشد. در هنر باید زمان بگذرد، زمان;محبوبیت و ماندگاری خیلی ها را ثابت می کند.
گفتگو از زهرا علیزاده
انتهای پیام/