به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مجتبی، مرد 30 ساله با حضور در اتاق قاضی دادگاه خانواده از خیانت همسرش پرده برداری کرد و گفت: 22 ساله بودم که از شهین خواستگاری کردم وقتی قرار شد با نظر بزرگ ترها و طبق رسوم خواستگاری با یکدیگر صحبت کنیم حرف های او خیلی به دلم نشست. او به تازگی دیپلم گرفته بود و تصمیم داشت به تحصیلاتش در دانشگاه ادامه بدهد من هم که دلیلی برای مخالفت نداشتم با خواسته اش موافقت کردم و بدین ترتیب مراسم ازدواج ما برگزار شد.
این مرد ادامه داد: شهین سعی می کرد مرا هم به ادامه تحصیل تشویق کند اما من تمایلی به درس و کتاب نداشتم این بود که بی خیال دانشگاه شدم و به دنبال کار می گشتم تا هزینه های زندگی و مخارج دانشگاه همسرم را تامین کنم. اگرچه پیمانکار امور ساختمانی بودم اما مدت زیادی را بیکار می ماندم. در همین حال شهین در رشته مورد علاقه اش تحصیل می کرد تا این که اولین فرزندمان متولد شد و من باید مسئولیت نگهداری از نوزاد 2 ماهه مان را به عهده می گرفتم.
وی بیان کرد: با این وجود با همکاری خانواده هایمان و مهربانی های یکی از همسایگانمان سعی می کردم در ادامه تحصیل همسرم خللی به وجود نیاید، هرکاری که از دستم برمیامد انجام می دادم تا شهین بتواند در یک محیط آرام درسش را ادامه دهد.
مجتبی خاطرنشان کرد: با هر سختی که بود درس همسرم به پایان رسید و مدتی بعد نیز در یکی از ادارات استخدام شد، رفته رفته رفتار همسرم با من تغییر کرد، چرا که معتقد بود جایگاه اجتماعی او از من بالاتر است.
این مرد گفت: بخاطر فرزندمان چیزی نمی گفتم و بی مهری های شهین را تحمل می کردم تا اینکه متوجه رفتارهای عجیب او شدم، برای مثال تا نیمه های شب در شبکه های اجتماعی می چرخید، یک شب در حالی که خواب بود به سراغ گوشی او رفتم و متوجه شدم که او با مردی به نام سهیل در اداره در ارتباط است، او حتی چندین بار به خانه سهیل رفته و در آغوش او از خود سلفی گرفته بود.
وی بیان کرد: زمانی که متوجه این موضوع شدم بدون آنکه چیزی بگویم به دادگاه آمدم و قصد دارم از شهین جدا شوم.
انتهای پیام/
منبع: فانوس
عرض ادب.نمیخوام یکطرفه ب قاضی برم شایداون زن ی چیزایی داشته باشه براگفتن ک حرفهای اقا توشون گم بشه .ولی ی چیز میدونم دیگه زنها وفاندارن دیگه زنها مثل مادرامون و...نیستن .درهرصورت اگه حرفات همینایی بودک گفتی عین حقیقت باشه.لشین ببین خداچطوری جوابش میده شایدچندسالیم خوب بتازه ولی روزی میرسه ک ازدرگاه خدا روزی هزاربارارزویه مرگ کننه فقدصبرصبرصبر...اینم بگم عشق وفا سندنمیخواد انسانیت بایدتوخون ادم باشه اگه نباشه ذات خراب ن سندسرش میشه ن مدرک .
یک توصیه برای خودم و هموطنانم: نمی شود رفتار و باور غربی داشت و انتظار رفتار دینی و سنتی از اجتماعی که دوگانگی در آن موج میزند.خانمی که در ایران بمانند خانمی در فرانسه و در محیطی بهمان اندازه آزاد بدنبال معیارهایش میرود رفت و آمد با مرد نامحرم را بد نمی داند. اگر حریم ها از ابتدا حفظ نشود نمی توان جلوی پیشامدهای ناخوشایند را گرفت.
بهتر است این مرد خود را در این مشکل مساوی با همسرش مقصر بداند و بجای جدایی مواظب باشد دیگر این اتفاقات نیفتد و بطریقی غیر از طلاق او را متنبه کند. انسان قابل اصلاح است.البته اگر فقط بنا به یک عکس سلفی باشد. ولی اگر ثابت شده که خیانت کرده باید غیرت ایرانی ...
يه خبرخونديم وبه اندازهءده تاكتاب نظرورأي وحكم براشون بريديم
خوبه تومملكت شيعه زندگي ميكنيم وادعاي محبت اميرالمؤمنين روداريم
اما همهءما ازخواندن مطلبي كه هيچ اطلاعي ازجزئياتش نداريم هزارحكم ونتيجه گيري صادركرديم
به اميدعاقبت به خيري همه
ياعلي
ایشالا مشکل این بنده خدا هم حل بشه
نه عزیزم این طوری که شما می فرمایید نیست
شکایت کنید و مدرک داشته باشید ببینید چه اتفاقی میوفته
چگونه هرکس را امتحان کند و
حقش را بدهد
نه کاری به دختر مردم دارم نه دختری با من کار داره
زنده باد من مجرد
صورت مساله رو پاک کردی
بله درسته و اعتماد خوبه اما هرگز توی این بیابون بی سروته دنیای امروز با این طوفان عظیم هجمه فرهنگی و اجتماعی...هرگز نباید مهار شتر را کامل رها کرد!!!!
پخش کردن این خبرهم کار درستی نبود.
اما اگر صحت حرفهای مرد ثابت بشه زن باید طبق حکم و حدود الهی سنگسار بشه و ترحم و شک جایز نیست
ضمنا سنگسار هم قوانین خودشو داره و به این سادگی ها هم نیست که یکی رو سنگسار کنی
اون اغا که شما نوشته معنیش خیلی فرق میکنه با این آقا
ربطی به محبت و عدم محبت و ماهواره و غیره نداره. چه بسا زنانی که در خانواده های سنتی زندگی می کنند و از ماهواره و شبکه های نامناسب اجتماعی به دور هستند اما باز هم فکر خیانت به سرشان می زند.
الهی آمین
واقعا متاسفم برای کسانی که کلن تو کار توجیه کردن اعمال زشتشون هستند
چطور دادگاههای ما عین آب خوردن فورا حکم اعدام متجاوزین رو میدن ولی برا دادن حکم خیانت زن اینقدر دست و پاشون میلرزه