به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، مداحان اهل بيت كه با ذكر مصيبت و ذكر فضايل خاندان وحى، مجالس حسينى را گرم و اشک عاشقانه شيعيان آل الله را جارى مى سازند، از عوامل مهم بقاء فرهنگ عاشورا هستند.
مداح، در اصطلاح شيعى به كسانى گفته مى شود كه در ايام ولادت ها و شهادت هاى ائمه (ع) در مجالس جشن و عزا به خواندن اشعارى در فضايل و مناقب محمد و آل محمد، يا در مظلوميت آنان مى پردازند.
ولى اغلب به مرثيه خوانان حسينى گفته مىشود كه با خواندن شعر مرثيه و ذكر مصيبت، اهل مجلس را مىگريانند و به تفکر وامی دارند.
با یکی از مداحان معروف ساروی هم کلام شدیم.
اسماعیل نجفی هستم، از کودکی تک خوان بودم در مدارس به عنوان گروه تواشیح حضور داشتم و در دبیرستان با حضور استاد معلم کلایی وارد عرصه مداحی شدم.
هر چه از امام حسین خواستم را به دست آوردم، فقط تنها چیزی که همیشه ذهنم را آزار میدهد از شب اول قبر میترسم و از ارباب میخواهم شفاعت خواهی کند.
قطعا هر شاعری که قلم میزند و ادبیاتی را به کاغذ می آورد لطف اهل بیت است و همه اشعاری که تا حالا خواندم را دوست دارم چون به این باور رسیدم که امضای اهل بیت پای این اشعار حک شده است.
حاج عباس معلم کلایی و حاج مراد مقیمی
در مجموع یک مداح با یک شعر مناسب و پر محتوا اوج میگیرد.
منبرهای استان با تمامی ائمه جمعه ارتباط کاری دارم، منبری های کشوری هم تعداد بسیار زیاد هستند منتهی سه نفر آیت الله خاتمی، جناب رفیعی و نقویان.
یادگاری که به نظرم ماندگار باشه دارم، سعی میکنم پسرم نوکری اهل بیت را ادامه دهد.
شور در نوحه خوانی آن هم به صورت سنتی را دوست دارم و به فرموده حضرت آقا شان و مقام اهل بیت باید درست و صحیح بیان شود.
به هیچ عنوان پذیرای این سبک ها نیستم و تا به حال در چنین محافلی هم حضور پیدا نکردم، مداح ایرانی باید تابع امر ولایت باشد و بس.
تمامی اهل بیت برای من محترم هستند و همه روضه ها را دوست دارم و می خوانم و می سوزم و اشک می ریزم.
فکر میکنم بیان کرامات از اهل بیت از لسان ما مداح ها تاثیر خوبی برای مردم و جامعه خواهد داشت، اما همین که پای منبر، شروع جلسه، حضور اربابت را حس می کنی و اجازه میدهند که نامشان را ببری، روضه بخوانی، امر به معروف و نهی از منکر کنی این بهترین کرامت برای من است، منتها برخی از مسائل قابل بیان نیست.
به عنوان یک کمترین عرض می کنم، اول اخلاق، اخلاق، اخلاق و سپس خودشناسی و مسائل دیگر.
تجربه ثابت کرده هر کاری برای رضای خدا باشد، نه بنده خدا، نه تظاهر، بسیار تاثیرگذار هست، بانیان هیات ها هم باید توجه کنند اگر امروز سکاندار هیات شدند، به هر طریقی این خواسته و اجازه را از اهل بیت علیهم الاسلام دارند تا قدمی بر دارند و غرور برای آن ها ممنوع است.
شهدای کربلا، حبیب ابن مظاهر
شعرهای آیینی که دارای پیام باشند.
اشعار در خور امام حسین(ع) بسیار فراوان هست، منتهی نباید اهل بیت را کوچک جلوه داد، همیشه در بزرگی مقام اهل بیت باید تلاش کرد، امام حسین(ع) همیشه برای اشک و ناله نیست، پس منطق امام حسین چه می شود؟
خداروشکر که در کنار ما دوستانی هستند که به پیشکسوت ها احترام می گذارند و با جان و دل در خدمت بزرگان هستند.
بحث مناجات خوانی کاملا مقوله ای جداست و متاسفانه برخی ها همه چیز را با هم ادغام می کنند، تعداد مناجات خوان ها در مازندران کم است.
برخی هیات های امروزی که به طور عجیب و غریبی با حرکات بسیار خجالت آوری عزاداری می کنند و این نوع عزاداری ها را مساجد پذیرا نیستند، از مساجد فاصله می گیرند و این کار هم بسیار ناشایست است.
ظاهر مداح باید با درون مداح برابر باشد و بسیار اهمیت دارد.
مداح باید روانشناس خوبی باشد، در درجه اول کار برای خدا، توسل به ائمه، اخلاق نیک و پسندیده، گذشت، صبوری زیاد و احترام به کوچک و بزرگ.
پول گرفتن ایرادی ندارد، به طوری که امام صادق (ع) حق روضه خوان را پرداخت می کرد، منتها نباید روضه امام حسین (ع) را فروخت و مبلغ تعیین کرد که متاسفانه این روزها شاهد این گونه رفتارها هستیم.
در یک جمله عرض می کنم عزاداری برای امام حسین باید برای خود آقا باشد و بس.
هیات ها با وحدت و اتحاد و همبستگی و با یک برنامه ریزی منسجم از طرف مسئولان امر سد بزرگی در مقابل دشمنان خواهند بود.
وقتی صحبت از آفت به میان می آید باید بدانیم دشمن از هر راهی وارد خواهد شد، آفت زبان، آفت ریا و تظاهر، آفت بی حجابی، آفت خواندن نوحه های غربی، آفت به دور شدن از منبر و منبری، آفت نوع پوشش یک بچه هیاتی، فقط باید نگاه به سخنان حضرت آقا کرد و از ولایت تا بعثت نمود، تمام این افت ها سرمنشاء آن این است که می خواهند مردم را از ولی فقیه دور کنند.
صد در صد تاثیر گذار هست، ابتدا مداحان باید با اشعار مناسب و به روز مسائل را برای جوانان روشن کنند و این مداح هست که تصمیم می گیرد این پرچم را به کدام سمت بچرخاند.
همه به دربار سلیمان هدیه می بردند، دیدند موری دانه ای به دهان گرفته، همه می خندیدند، گفت: چرا خنده؟ گفتند: این همه هدایای زیاد برای سلیمان می برند، تو دانه می بری؟ گفت: توانم همین مقدار بود. من هم توانم همین مقدار بود، چیز دیگری ندارم.
در پناه خداوند بزرگ و اهل بیت و اربابم امام حسین (ع) عاقبت به خیر باشید.
گزارش از سیده حکیمه موسوی ازنی
انتهای پیام/ م