به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی نوشت: عربستان سعودی به لطف اقدامات بیمنطق محمد بن سلمان ولیعهد -از جنگ وحشیانه در یمن گرفته تا نزاع با کانادا و جدیدترین اقدام یعنی قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار- در معرض خطر تبدیل شدن به یک دولت مطرود قرار دارد. دربار سلطنتی در ریاض-از جمله ملک سلمان بن عبدالعزیز-مطمئنا دریافتهاند که این وضع قابل دوام نیست.
در این مطلب آمده است: اگر آنها هوشیارانه عمل کنند، اقدام تعیین کنندهای اتخاذ خواهند کرد. اول اینکه، ملک سلمان باید پسرش محمد را از سمتش برکنار کند، مسئولیت قتل خاشقجی را بر عهده بگیرد و با عواقب آن مواجه شود. سپس اگر دولت عربستان سعودی واقعا بخواهد به یک عضو معتبر جامعه بینالملل تبدیل شود، باید گامهایی در جهت شکلدهی یک پادشاهی مشروطه (مبتنی بر قانون اساسی) بردارد.
این ایده که ملک سلمان، پسرش محمد بن سلمان معروف به «امبیاس MBS» (مخفف نام ولیعهد سعودی) را برکنار و یک ولیعهد کم شر و شور و متعادلتر جایگزین وی کند، هرچند ممکن است غیرواقع بینانه به نظر برسد، سابقه دارد. اگر پادشاه اراده کند، برکناری ولیعهد چندان دشوار یا جنجالبرانگیز نیست. ملک سلمان از سال ۲۰۱۵ که به پادشاهی رسید، دو ولیعهد خود را برکنار کرد، نخست برادر ناتنی خود شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز، و دوم برادرزاده خود شاهزاده محمد بن نایف. هر دو آنها به لحاظ رتبه سلطنتی به حاشیه رانده شدند.
اما ایده برکناری امبیاس، یک نمونه تاریخی مفیدتر دارد: ملک سعود بن عبدالعزیز دهه ۱۹۶۰ با اقداماتی همچون چپاول ثروت، توطئه برای ترور رهبران عرب از قبیل جمال عبدالناصر در مصر و بعدها برافراشتن پرچم ضد امپریالیستی و ملیگرایی عرب موجب دردسر خاندان سلطنتی شد. پادشاهی عربستان آن زمان در آستانه سقوط قرار گرفته و برای آمریکا هشدار برانگیز شده بود. چند شاهزاده به سردمداری طلال بن عبدالعزیز، پدر شاهزاده ولید بن طلال ترک وطن کردند و به بیروت و قاهره رفتند و از این دو کشور خواستار تشکیل یک پادشاهی مشروطه شدند. ملک سعود تبدیل به یک عنصر نامطلوب در خاندان سلطنتی شد. فیصل بن عبدالعزیر ولیعهد که یک استراتژیست زیرک بود، در تبانی با دیگر شاهزادهها با دریافت یک حکم مذهبی (فتوا) از روحانیون و متعاقبا محاصره قصر ملک سعود با گارد ملی، او را مجبور به کنارهگیری از سمتش کرد.
اکنون ملک سلمان و دیگر چهرههای میانه رو در خاندان سلطنتی لزومی ندارد قصر را محاصره کنند، اما میتوانند یک راه صلح آمیزتر برای کنار زدن امبیاس پیدا کنند. آنها چند نامزد مشروع برای جانشینی ولیعهد دارند. شاهزاده احمد برادر ملک سلمان که پس از دوره کوتاه تصدی معاونت وزیر کشور برای مدتی طولانی در حاشیه بوده است، ممکن است گزینه خوبی باشد. او به عنوان فردی در حاشیه محسوب میشود نه فردی قدرتمند یا تهاجمی.
به نوشته نیویورکتایمز، با توجه به انزجار حاکم ضد مشت آهنین امبیاس و تمایل وی به تحقیر اعضای رده بالای خاندان سلطنتی، شیوه رفتاری کمتر خصومتطلبانه شاهزاده احمد ممکن است به عربستان سعودی در شکلدهی مجدد اجماع سلطنتی فروپاشیده کمک کند. غیر از او، رقبای برجستهتری نیز وجود دارند از جمله شاهزاده نایف، برادرزاده ملک سلمان و ولیعهد سابق، که یکسال قبل با خفت از سمتش برکنار شدو شاهزاده متعب بن عبدالله که قبل از دستگیری و آزاد شدن در سال ۲۰۱۷، عهدهدار ریاست گارد ملی عربستان سعودی بود.
شاهزاده نایف به بیرحمی معروف است و ممکن است نتواند حمایت کافی خاندان سلطنتی و مردم عادی را جلب کند. در مقابل، نام شاهزاده متعب تداعی کننده سرکوب نیست. پایگاه قدرت وی میان گروههای قبیلهای بود که به گارد ملی ملحق شدند. او میتواند از شهرت پدرش به عنوان حامی دیرینه نظام پادشاهی استفاده کند.
هیچکس نمیداند خاندان سلطنتی سعودی در چه فکری است، اما اگر ملک سلمان پسرش را برکنار کند، هیچکس او را به چالش نخواهد کشید. اکثر افراد مورد حمایت امبیاس به تازگی صاحب منصب شدهاند و نباید انتظار داشت به مقابله با ملک سلمان برخیزند. با این حال معلوم نیست ملک سلمان سالخورده قادر به درک کامل خساراتی باشد که امبیاس به پادشاهی وارد کرده است. اقدامات نسنجیده وی در به راه انداختن جنگها، بازداشتها، شکنجه و اکنون قتل، اعتبار نظام پادشاهی را لکهدار کرده و با ایجاد نارضایتی میان بخش وسیعی از خاندان سلطنتی، موجب فروپاشی اجماع دیرینه در این خاندان شده است. اقدامات ظاهری- مثل رانندگی زنان، سینما و تئاتر- به تنهایی به ایجاد افق جدید در نظام پادشاهی منجر نخواهند شد.
اگر ملک سلمان فرد دیگری را به جای امبیاس منصوب کند، هرچند بعید به نظر میرسد، باید پادشاهی خوکامه سعودی را به یک پادشاهی مشروطه با یک دولت و پارلمان منتخب تبدیل کند تا از آن پس تایید انتصاب پادشاه و ولیعهد از آن طریق صورت گیرد. همین امر میتواند مانع از ظهور چهره جدیدی شبیه امبیاس شود که تمامی قدرت را قبضه و منافع پادشاهی را تهدید میکند.
نیویورک تایمز در ادامه تاکید کرد: عربستان سعودی فرصت و پول کافی برای متحول ساختن و تبدیل خود به یک کشور نوین را دارد، کشوری که به حقوق و آزادیهای اساسی بشر احترام بگذارد، اما از این مسیر اجتناب ورزیده است.
ملک سلمان هرگز به طور داوطلبانه و بدون اعمال فشار جدی از داخل و خارج کشور در صدد چنین تغییری بر نمیآید. با توجه به حمایت غرب به ویژه ترامپ از ملک سلمان، اکثر دولتهای غربی ممکن است خوشحال شوند که چهره جدیدی در این پادشاهی بتواند خشم جهانی ناشی از ناپدید شدن و قتل خاشقجی را خنثی کند.
در انتهای این مطلب آمده است جایگزینی امبیاس و حرکت به سمت یک پادشاهی مشروطه ممکن است فعلا خیال واهی به نظر برسد، اما این دو اقدام ممکن است عربستان سعودی را از آشوب و آشفتگی جدیتر و درون پاشی احتمالی در آینده نجات دهد.
انتهای پیام/