به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فرا رسیدن سالروز ۹ دی ماه یادآور روزی است که یکی از مهمترین چالشهای امنیتی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران با حضور حماسه ساز مردم به پایان رسید. حضوری که توانست جلوی تحرک بیشتر فتنه گران را بگیرد. با این حال اثرات این فتنه چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی همچنان ادامه دارد.
شاید یکی از مهمترین اثرات فتنه ۸۸ در حوزه خارجی تاثیر آن بر اعمال تحریمهای یکجانبه و چند جانبه علیه کشورمان باشد. تحریمهایی که اثرات آن را هنوز میتوان بر اقتصاد ایران مشاهده کرد و حتی برجام نیز بهرغم آن همه سر و صدا که در خصوص آن شد، نتوانست به آنها خاتمه دهد.
این نوشتار نگاهی است به دادههایی که نشان میدهد تا چه اندازه فتنه سال ۸۸ زمینه را برای تحریمها یکجانبه علیه کشورمان فراهم کرد.
* اولین نشانههای تسلیم آمریکاییها
سال ۲۰۰۹ سال بسیار مهمی در جریان پرونده هستهای ایران محسوب میشد. روی کار آمدن دولت جدید در ایالات متحده آمریکا امیدها را برای گفت و گوی جدیتر بین ایران و آمریکا فراهم کرده بود. بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا و زمین گیر شدن ارتش این کشور در عراق و افغانستان سبب شده بود تا بحث گزینه نظامی به طور کامل برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی کنار برود چرا که اقتصاد آمریکا توان تحمل جنگ دیگری را نداشت.
پیامهای واضحی در خصوص تغییر تاکتیکی موضع آمریکا در قبال ایران به تهران میرسید و به گزارش اندیشکده CSIS رویکرد به ایران به مراتب معتدلتر شد و نشانههای آن در پیام نوروزی اوباما به مردم ایران مشاهده شد.
اگرچه سیاست گفتگو با ایران توسط دولت اوباما در اوایل ۲۰۰۹ برگزیده شد، اما نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در ایران باعث شد تا دولت اوباما زمان گفتگو با ایران را به تعویق بیاندازد.
۲۵ فوریه ۲۰۰۹ در فاصله چهار ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری ایران رسانههای آمریکایی گزارش دادند که دولت آمریکا زمان گفتوگوی احتمالی با تهران را به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران موکول کرده است. نیویورکتایمز به نقل از مقامات اروپایی دولت اوباما در بحبوحه بررسی سیاستش در قبال ایران در حال ارزیابی چگونگی آغاز مذاکرات مستقیم با ایران و زمان آن بود.
یک دیپلمات اروپایی درباره نظر مقامات آمریکایی در اینباره میگوید: «آنها در موقعیت سختی قرار گرفتند که باید بین مزایا و معایب اقدام در قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران دست به انتخاب میزدند.» به گفته این دیپلمات یک خطر گفتگوی زودهنگام این بود که تندروهای ایران ممکن بود انعطاف پذیری بیشتر اوباما برای گفتگوی مستقیم را نشانهای از حرکت خودشان در مسیر صحیح تلقی کنند. از طرفی نگرانی تمامی مقامات اروپایی و آمریکایی این بود که حمایت گسترده از مذاکره میتوانست به تقویت احمدینژاد منجر شود و آن را شرطی برای مذاکراتی وسیعتر بر سر مسائل هستهای و امنیتی با آمریکا و سایر کشورهای کلیدی قرار دهد.
در کنار این سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا نظرسنجیهای واضحی را در خصوص احتمال پیروزی محمود احمدی نژاد در اختیار داشت که عملا نشان میداد که نمیتوان به تغییر گزینه ریاست جمهوری ایران دل بست. اوباما ۴ روز قبل از آغاز انتخابات ریاست جمهوری در ایران طی نامهای خطاب به مقام معظم رهبری از آمادگی آمریکا برای مذاکره با ایران بر سر موارد حساس و حیاتی از جمله برنامه هستهای و وضعیت منطقه خبر داد.
*رابطهای آمریکاییها در داخل ایران چه توصیهای به هیلاری کلینتون کردند
با این حال به نظر میرسد که فتنه سال ۸۸ تمام این مسیر را به طور کامل عوض کرد و تاریخ راه دیگری را در برابر ملت ایران قرار داد.
کلینتون در خاطرات خود مینویسد: درون دولت اوباما بحث ما در اینباره بود که چگونه به این وضعیت واکنش نشان دهیم. رابطین ما در ایران اصرار داشتند که تا جایی که ممکن است در اینباره سکوت کنیم. نگران بودند که اگر امریکا در حمایت از تظاهرکنندگان صحبت کند، یا آشکارا سعی نماید خود را وارد مسئله کند، دولت ایران فرصت پیدا میکند تا با اعتراضات به عنوان یک توطئه خارجی، برخورد کند. در پشت صحنه، تیم من در وزارت خارجه مداوم با فعالان در ایران در تماس بود و مداخلهای اورژانسی هم برای جلوگیری از تعطیلی توییتر به منظور تعمیر و نگهداری، انجام داد. اگر توییتر قطع میشد، معترضان از یک ابزار کلیدی ارتباطی محروم میشدند.
جیم استرنبرگ، معاون وزیر خارجه آمریکا نیز درخصوص موضع آمریکا نسبت به وقایع پس از انتخابات ایران گفت: ما میدانستیم که استقبال خیلی آشکار از این موضوع میتواند به مخالفان ایران آسیب برساند. به ویژه وقتی که اوضاع طوری به نظر میرسید که آنها شانس موفق شدن داشتند ما نخواستیم روال کار آنها را قطع کنیم و گروههای تندرو را تقویت کنیم.
بیشتر بخوانید:۱۱۱ کد از نقشآفرینی آمریکا و انگلیس در «فتنه ۸۸»
به این ترتیب فتنه سال ۸۸ فرصتی طلایی برای آمریکاییها برای فشار بر ایران فراهم آورد که نمونهای برای آن وجود نداشت و دولت اوباما نیز بهترین استفاده ممکن را از آن کرد.
* فرصتطلبی آمریکاییها و سایت فردو
در کنار اتفاقات سال ۸۸ رویداد دیگری نیز به وقوع پیوست که به عنوان ابزاری برای جلب حمایت برخی از کشور در خصوص اعمال تحریمها به کار گرفته شد. آمریکاییها مدعی افشا کردن یک سایت هستهای در ایران شدند.
با فاصله کمی از اغتشاشات ژوئن ۲۰۰۹ مسئله دیگری در مورد ایران در صدر اخبار قرار گرفت و آن افشای سایت فوردو بود. آمریکا با ادعای افشا کردن تأسیسات هستهای فردو سخت به دنبال جلب حمایت سایر کشورها بخصوص روسیه و چین بود که از مخالفان تشدید تحریمها علیه ایران به شمار میرفتند. به گفته هیلاری کلینتون باید اطلاعات تأسیسات فردو به گونهای افشا میشد تا قویترین اهرم فشار ممکن در مقابل هم ایرانیها و هم کشورهایی که مستعد اعتماد به ایران بودند، به ویژه روسیه و چین، به دست بیاید.
این افشاگری به همراه فتنه سال ۸۸ توانست توازن دیپلماتیک را علیه ایران تغییر داده و جهت اعمال تحریمهای شدیدتر بینالمللی به آمریکا کمک کند. عصر ۲۳ سپتامبر سال ۲۰۰۹ اوباما همراه با جیم جونز مشاور امنیت ملی و هیلاری کلینتون در هتل والدورف با دیمیتری مدودف رئیسجمهور روسیه، سرگئی لاوروف وزیر خارجه و سرگئی پریخودکو مشاور امنیت ملی روسیه، ملاقات و آنها را از تأسیسات فردو در قم مطلع ساختند. دو روز بعد طی نشست سران گروه ۲۰ در پیتسبورگ، جایی که بسیاری از رهبران جهان پس از جلسه شورای امنیت در نیویورک به آنجا سفر میکردند، خبر ساخت تأسیسات فردو توسط اوباما اعلام شد.
در ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۹ اوباما با رهبران کشورهای بریتانیا و فرانسه در اجلاس گروه ۲۰ در پیتسبورگ همراه شد و گفت که ایران در حال ساخت یک تأسیسات سوخت هستهای مخفیانه در نزدیکی شهر قم است. این در حالی بود که چین و روسیه قبلاً به طور خصوصی از این خبر مطلع شده بودند.
*پوششی برای خدعه آمریکایی
در تابستان سال ۲۰۰۹ و پس از فروکش کردن موج اولیه فتنه سال ۸۸ همه محاسبات در مورد ایران در داخل هیئت حاکمه آمریکا تغییر کرده و واشنگتن تمام توان خود را گذاشته بود تا اعمال فشار بر ایران را بیشتر کند و تحریمهای سختتری علیه ایران وضع کند.
روزنامه کریستین ساینس مانیتور به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت: «اواخر سال ۲۰۰۹ ما تقریباً به طور کامل رویکردمان را به سمت تصویب قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل تغییر داده بودیم.» دنیس راس نیز گفت: «اگر ایران آماده پاسخگویی نبود، فرضیه ما همواره این بود که رویکرد دولت اوباما، کار را برای ما جهت بسیج فشار واقعی علیه ایران راحتتر خواهد کرد.» به گفته مقامات هدف نهایی راهبرد فشار آمریکا استقبال از انجام مذاکرات و کشیدن ایران پای میز مذاکره بود.
هیل نشریه تخصصی کنگره آمریکا نیز آوریل ۲۰۱۰ در گزارشی تحرکات آمریکا برای تحریم ایران را تغییر رویکرد در قبال ایران معرفی کرد.
نکته مهم در استفاده از راهبرد دوگانه فشار و تعامل این بود که آمریکا برای فشار بر ایران و اعمال تحریمها نیاز جدی به اجماع جهانی داشت. از آنجایی که در گذشته تمام روابط تجاری ایران با آمریکا قطع شده بود دیگر تهدیدی از جانب آمریکا بر علیه ایران اثربخش نبود، باید فشار و تحریم از جانب سایر کشورها اعمال میشد. آمریکا برای پیشبرد رویکرد خود نیازمند این بود تا روسیه، چین، آلمان و سایر کشورهایی را که با اعمال تحریمهای شدید علیه ایران مخالف بودند راضی کند.
هیلاری کلینتون نیز اذعان میکند که برگزیدن روش دیپلماسی و مذاکره بیشتر برای این بود که اجماع جهانی را برای اجرای تحریمهای گسترده علیه ایران بدست بیاورند، چون نادیده گرفتن روش دیپلماسی میتوانست ائتلاف گسترده بینالمللی را که برای اعمال و اجرای تحریمها علیه ایران ایجاد شده بود، تضعیف کند. همچنین آمریکا بدنبال دادن امتیاز یا مشوقی مهم به ایران نبود، چون هر امتیازی که آمریکا در مذاکره پیشنهاد میداد میتوانست سالها کار دقیق و تشکیل اجماع بینالمللی برای تحریمهای شدید و افزایش فشار علیه ایران را خنثی کند.
مهمترین معامله ظاهری که آمریکاییها آن را دنبال میکردند، بحث خروج سوخت کمتر غنی شده از ایران برای تامین سوخت ۲۰ درصدی راکتور تهران بود. معاملهای که آمریکا حتی پای ترکیه و برزیل را هم به میان کشید، اما در میانه اوضاع داخلی آشفته ایران هدف اصلی خود که همان تغییر رفتار ایران بود، را دنبال میکرد.
*آشوبهایی که ایران را آسیبپذیر کرد
به گزارش نیویورک تایمز در حالی که اوباما تحت فشار بود تا اولتیماتوم خود تا پایان سال ۲۰۰۹ جهت حصول پیشرفتهای دیپلماتیک در تعامل با ایران را به سرانجام برساند، دولت آمریکا اعلام کرد ناآرامیهای داخلی ایران و نشانههایی از آشفتگیهای غیرمنتظره در برنامه هستهای تهران ایجاد کرده و اکنون رهبران این کشور را به طور ویژهای در برابر تحریمهای شدید و فوری آسیبپذیر کرده است.
این تحریمها که از مدتها پیش مورد بحث بوده اند، قرار بود آغازگر جدیدترین مرحله از راهبردی باشند که ایران را به تبعیت از مطالبات سازمان ملل مبنی بر تعلیق تولید سوخت هستهای وادار کند. به گفته یک مقام دولتی فعال در سیاست گذاری در قبال ایران، آمریکا امیدوار بود تا آشفتگیهای داخلی در ایران به آمریکا فرصتی برای اعمال اولین تحریمهایی را بدهد که احتمالاً ایرانیها را به تأمل درباره اینکه برنامه هستهای این کشور ارزش هزینههای مورد نظر را ندارد، وادار کند.
اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران زمینهای را فراهم کرد تا بی ثباتی و هرج و مرج داخلی ایران این ظن را برای آمریکاییها تقویت کند که میتوان از این موقعیت نابسامان ایران بهره برد.
با شرایط پیش آمده پس از انتخابات در ایران بحثها و گمانه زنیهای غرب بیشتر بر سر یک مسئله دور میزد و آن ضعیف شدن ایران بود. بسیاری از غربیها به این امید بودند که شرایط موجود، ایران را در منطقه ضعیف خواهد کرد. در واقع این درگیریهای داخلی ثبات سیاسی ایران را از بین خواهد برد و به تبع آن از قدرت منطقهای ایران نیز کاسته خواهد شد.
منبع:فارس
انتهای پیام/