مطلب قابل تامل درباره نقشه های آمریکا برای سوریه را از نظر می گذرانید.

بازی دو سر باخت آمریکا روی میز شامبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه خراسان در یادداشتی به قلم  امیر مسروری نوشت:

با اعلام خروج آمریکا از سوریه و سپس بیانیه مجدد کاخ سفید درخصوص فرصت دهی به پنتاگون درزمینه برنامه ریزی برای خروج و در واقع مهلت دهی به ارتش این کشور در سوریه، کارشناسان و تحلیل گران سوریه نگران این موضوع شدند که « ترامپ » طرحی برای سوریه در نظر گرفته و این خروج همانند خروج اوباما از عراق یا افغانستان نیست. از طرف دیگر ترامپ تاکید دارد ارتش ترکیه باید برای مبارزه با داعش به سوریه وارد شود و بخش های باقی مانده سرزمینی داعش را در اختیار گیرد. کارشناسان معتقدند این طرح برای تثبیت ترکیه در سوریه در نظر گرفته شده و تا حدودی دور از ذهن نیست. اما چند نکته بسیار مهم در این موضوع نهفته است:

یک: سیاست ترامپ خارج کردن نیرو از منطقه است. اما نه از دست دادن سرزمین ها و مناطق کلیدی و شاهراه های اقتصادی. از ابتدای بحران در سوریه، ترامپ بر سر خروج از سوریه شعار داد و به نظر نمی رسد این شعارها دور از ذهن باشد. البته سازوکار ذهنی ترامپ، راهبری به جای دخالتِ میدانی است. ترامپ معتقد است خرج ارتش را باید کشورهایی بپردازند که از آن نفع می برند و واشنگتن دیگر قادر نیست جوانان آمریکایی را به دلیل اهداف سیاستمداران کشورهای دیگر به میدان بفرستد. در واقع ترامپ می خواهد سازوبرگ جنگ را ارتش ترکیه بر عهده بگیرد و ریاض چک سفید امضای خود را نقد کند تا در چنین شرایطی ضمن جلوگیری از رویارویی ارتش آمریکا با محور مقاومت و کاهش هزینه یک جنگ جدید منطقه ای، عربستان را تحریک کند تا برای ماندن ارتش آمریکا، پول بیشتری بپردازد.

دو: طرح اصلی آمریکا حذفِ خط ارتباطی ایران – عراق – سوریه – لبنان و ایران – عراق – سوریه – فلسطین است. خطی که از نظر جغرافیایی و علایق ژئوپلیتیک مجبور است از میان نوار مرزی عراق و سوریه عبور کند و در غیر این صورت برای هر نوع ارتباطی ایران مجبور است از راه دریا و از مناطق پربحران بگذرد و در واقع برای تهران و محور مقاومت مشکلات فراوانی ایجاد می شود. این طرح با دپوی تروریست های داعش و تجمیع آن ها در دیرالزور کلید خورد و قرار بود آمریکایی ها در دو منطقه شمالی و جنوبی محور را ایجاد کنند که در وسط آن داعش حضور داشته باشد. نتیجه این اقدام؛ قطع امداد هوایی و زمینی عراق به سوریه بود و به نوعی شکستن کمربند مقاومت از وسط! طرحی که اگر اجرایی می شد تمام دستاوردهای سوریه در این چند سال به هدر می رفت و باید آمریکا را پیروز جنگ سوریه می دانستیم. در حالی که با هوشمندی محور مقاومت و آزاد سازی البوکمال، محور مقاومت توانست به عمق این خط نفوذ و از الحاق نیروهای آمریکایی مستقر در رقه با التنف جلوگیری کند. این خط نفوذ صرفا طرح آمریکایی ها را از بین نبرد بلکه سبب شد محور مقاومت به سمت صحرای شرقی سوریه روی بیاورد و بر بزرگ ترین جاده استراتژیک بصره تا القنیطره تسلط یابد. اصل هدف آمریکایی ها قطع این جاده و ایجاد منطقه پرواز ممنوع است. به نظر می رسد ترامپ راضی شده تا ضمن اعلام منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه، این منطقه را به قسمت شرقی رود فرات گسترش دهد و برآن است تا ارتش ترکیه را در این منطقه مستقر کند. البته این طرح با استقرار سامانه پدافندی و نیز نیروهای زمینی ارتش سوریه در المنبج تاحدودی شکست خورده و دو طرف منتظر رخداد جدید سیاسی و میدانی پرونده سوریه در روزهای آینده هستند.

سه: هدف دیگر آمریکایی ها بازیگری با دیگر بازیگران منطقه ای و کشیدن پای آنان به میدان نبرد در سوریه است. به عبارت دیگر هرچقدر بازیگران پرونده سوریه افزایش یابند، حرکت سوریه برای تقویت زیرساخت های امنیتی و استقرار دولت وحدت ملی با چالش مواجه می شود و دمشق کار سختی را در پیش خواهد داشت. اجازه آمریکا به عربستان و دیگر کشورهای عربی برای ورود دوباره به دمشق و راه اندازی مجدد سفارتخانه، درخواست از ترکیه برای ورود به بخش شرقی رود فرات، طرح ارتش عربی و ضرورت حضور این نیروها برای مناطق آتش بس، بخش هایی از برنامه ریزی آمریکا در سناریوی سیاسی پیش روی سوریه است. هرچند محور مقاومت در این زمینه تمهیداتی چون مذاکرات آستانه، تشکیل کمیته قانون اساسی، تثبیت ارتش سوریه در مناطق حساس و چند طرح دیگر را طراحی کرده اما به جد باید مواظب بود تا مذاکرات کشورهای منطقه ای با آمریکا و مذاکرات آمریکا – روسیه به سویی حرکت نکند که دمشق تحت فشار سیاست های جدیدی قرار گیرد. البته باید این را اذعان داشت که تا به امروز شخص «پوتین» در پرونده سوریه همسو با محور مقاومت و تا حدودی در سیاست های میدانی این جریان عمل کرده و از نقاط مشترک منافع دو جریان استفاده برده است. همچنان که محور مقاومت نیز از بازیگری روسیه در پرونده سوریه استفاده خود را کرده است. ولی باید نگرانی های سیاسی را در نظر گرفت و از طرح آمریکا در این حوزه آگاه بود.آمریکایی ها با اغفال مادی و بین المللی به ویژه مطرح کردن امکان استرداد گولن به آنکارا، تا حدودی توانستند این کشور را از مسیر مذاکرات آستانه خارج کنند و ترکیه را به قبل از مذاکرات سه جانبه صلح بکشانند. همان بازیگر تند و آتشینی که نماز در مسجد اموی را در سر می پروراند.

چهار: نکته قابل تامل دیگر، بازی سازی و مشغول سازی تهران، دمشق، بغداد و گروه های مقاومت به این سناریوها و بازسازی سازمان رزم داعش در منطقه شرقی سوریه و جنوبی عراق است. عراق درگیر ساختار دولت مرکزی است و تا حدودی درگیری های سیاسی ادامه دارد. در سوریه نیز مناطق آزاد شده نیازمند مدیریت بیشتر است و از طرفی گزینه های درگیر بر روی میز افزایش یافته و از چند هفته قبل، مسیر سیاسی نیز انرژی زیادی را به خود مشغول ساخته است. تهران نیز ضمن درگیری در جبهه اقتصادی، سال آینده انتخابات را در پیش دارد و به نوعی بخشی از قوای امنیتی و سیاسی کشور درگیر این موضوع می شوند. در چنین شرایطی آمریکایی ها فرصت لازم برای بازسازی و بهسازی توان رزم با داعش را دارند. همچنان که اخبار نیز گواه این مدعاست و کامیون های مختلفی از تسلیحات نظامی آمریکایی به پایگاه هایی از کردها در سوریه و عراق اعزام شدند که توان حفاظتی و مراقبتی بالایی ندارند و در صورت حمله داعش، امکان سقوط این پادگان ها و تجهیز داعش به تجهیزات پیشرفته نظامی وجود دارد. باید منتظر ماند و دید این طرح آمریکایی ها با چه سناریوی بدلی از سوی محور مقاومت مواجه می شود و تصمیم گیران در ایران، عراق و سوریه برای این موضوع چه رویکردی را اتخاذ می کنند.

منبع:خراسان

انتهای پیام/

برچسب ها: آمریکا ، سوریه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.