به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان،گاردین در گزارشی نوشت: آمریکا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ با وجود همه لفاظیهایش، در مسیری آشکار از عقبنشینی در خصوص موضوعات جهانی قرار دارد.
این روزنامه چاپ انگلیس در مطلبی نوشت: تردید آمریکا در مورد تعامل با جهانی به غیر از سواحل خود، موضوع تازهای نیست. غریزههای افراد طرفدار انزواطلبی، ریشهای عمیق در طرز تفکر ملی دارد. تبلیغ سیاست "نخست آمریکا" از طرف دونالد ترامپ، تازهترین نشانه از میل دیرینه این کشور به خودداری از تعامل با دیگران است که جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا در آخرین سخنرانیاش در سال ۱۷۹۶ درباره آن هشدار داد.
با وجود این، در حالی که قدرت آمریکا توسعه یافت، این میل به جدا شدن از دیگران به طور فزایندهای در برابر خواست ملی دیگر یعنی نشان دادن برتری آمریکا و تبلیغ ارزشها و منافع واشنگتن از طریق رهبری کردن جهان قرار گرفت. این روند، اوایل دهه ۱۹۹۰ به اوج خود رسید. در آن دهه، اتحاد جماهیر شوروی_ رقیب اصلی آمریکا_ از درون متلاشی و آمریکا به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شد.
نگاهی سریع به پیشرفتهای سریع چین نشان میدهد این ادعا، زودهنگام بوده است. شاید این وضع تا حدودی ناشی از این باشد که آمریکا اکنون با چالشهایی جدی روبهرو است و در حال عقب نشینی و نیز اتخاذ موضع تدافعی است. اینکه ترامپ هفته گذشته طرحی را در خصوص دفاع موشکی ارائه کرد و نیز اصرار وی بر احداث دیوار در مرز مکزیک، نمادهایی از این ذهنیت در حال تغییر به شمار میروند.
اما این تردید قدیمی و جاه طلبیها به قوت خود باقی هستند. دیدار هفته گذشته مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا از چند پایتخت عربی در حالی انجام شد که آمریکا درصدد خروج از سوریه است. سعودیها نگرانند و حق هم دارند نگران باشند که خروج آمریکا از سوریه، مقدمهای برای تعامل نکردنهای بیشتر باشد.
اقدامات پمپئو، بسیار ضد و نقیض بودند. وی از سخنرانی خود در قاهره برای نشان دادن آمریکا به صورت یک "نیروی خَیر" قابل اتکا و همیشه حاضر در خاورمیانه استفاده کرد که همیشه آماده است به ویژه در رویارویی با ایران در کنار شرکایش بایستد.
باور کردن این سخنان با توجه به رویدادهای اخیر به ویژه دامن زدن همزمان واشنگتن به جنگ یمن و بی توجهی به این جنگ، دشوار است. قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد عربستانی به دست رژیم سعودی در نهایت موجب متمرکز شدن توجهها بر حمایت از عملیات نظامی ویرانگر ریاض در یمن شد.
اکنون در حالیکه فشارهای مربوط به قتل خاشقجی بر متحد اصلی عرب ترامپ یعنی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان رو به کاهش است، سهل انگاری دولت آمریکا بار دیگر آشکارتر شده است.
رویکرد ضد و نقیض آمریکا در هیچ جایی بیشتر از مناقشه اسرائیل و فلسطین آشکار نیست. ترامپ به کرات در مورد داشتن طرحی مهم برای حل این مناقشه هفتاد ساله مبالغه کرده است. جرد کوشنر، داماد ترامپ اداره امور را به عهده دارد در حالیکه فاقد تجربه دیپلماتیک و تجربه حل مناقشه است. دنی دانون، نماینده اسرائیل در سازمان ملل پیشنهاد کرده است این طرح که مدتی مدید به تعویق افتاده است، این ماه اعلام شود. با وجود این، هنوز سکوت حکمفرماست و این سوء ظن تشدید میشود که عقیده خیالی ازسرگیری روند صلحی عادلانه، پوششی برای مخفی کردن بی تفاوتی کامل ترامپ است.
سیاست واقعی در طول دو سال گذشته بر خلاف تظاهر به منصف بودن، این بوده است که به بنیامین نتانیاهو تقریبا هر آنچه میخواهد، از به رسمیت شناختن شهر قدس به عنوان پایتخت اسرائیل گرفته تا آزادی عمل در سوریه، داده شود. در عین حال، اوضاع وخیم سلامت مردم غزه و بحرانهای مالی و امنیتی آنها با بی توجهی روبهرو میشوند.
رفتار ترامپ که به شکلی غیرعادی، غیرمسئولانه و نامنسجم است، بدون شک تردیدی را که به صورت ذاتی در جهان بینی آمریکا وجود داشته است، آشکار میکند. دورویی ترامپ به خاورمیانه محدود نمیشود. خبر مهم در واشنگتن در این هفته، احتمال دومین دیدار بین ترامپ و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی با وجود فقدان پیشرفتی مهم در خصوص عاریسازی هستهای بود. رئیس جمهور آمریکا ادعا کرد پیشرفتی تاریخی سال گذشته در سنگاپور به دست آمد، اما آنطور که در سیاست خارجی وی و این روزهای آمریکا شایع است، همه اینها سخنانی توخالی بودند.
انتهای پیام/