به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، مهمان این هفته برنامه دست خط عضو هیئت امنای کمیته امداد امام خمینی (ره) بود.
حسین انواری ۷۰ ساله، اهل تهران و فرزند یکی از انقلابیون شناخته شده است که از همان دهه ۴۰ در کنار پدر دوره مبارزه را طی کرد و بعد از انقلاب هم در سمتهای مختلف حضور داشته است. از وزارت کشور تا وزارت مسکن و کمیته امداد امام و نامش با کمیته امداد امام خمینی اجین شده است و هم اکنون عضو شورای مرکزی موتلفه و هیئت امنای کمیته امداد است.
در ابتدای برنامه انواری گفت: طبق قانون، دادگاه مطبوعات بدون هیئت منصفه قانونی نیست. هیئت منصفه از اقشار مختلف افراد صاحبنظری هستند که هم در استانها و هم در مرکز، افکار عمومی را نمایندگی کرده و در دادگاه حضور دارند، پس از اینکه هیئت قضایی کار خودشان را انجام میدهند و رسیدگیهای آنها انجام میشود نظرات هیئت منصفه را دریافت میکنند. مبنی بر اینکه آیا این مسائل نشات گرفته از مجرمیت است یا اینکه فرد مجرم نیست.
وی افزود: ما در گذشته و در دهه اول انقلاب کمیته امداد شورایی اداره میشد. در بازنگری که در سال ۹۳ انجام شد، تقریبا این محدوده روشن شد، یعنی ریاست امداد تفکیک شد از وظایفی که هیئت امنا دارند. هیئت امنا در اجرا دخالتی ندارند. سیاستگذاری میکنند.
انواری بیان کرد: در گذشته بعضا شورای مرکزی دخالت هایی میکردند. با اینکه نباید این اتفاق میافتاد، ولی محدودیتهایی برای اجرا صورت میگرفت و دچار تداخل میکرد. تصمیمات اجرایی و شورایی با هم تداخل داشت. در سال ۹۴ که اساسنامه با ترکیب جدید و اجزای جدید آن ابلاغ شد، این مشکل برطرف شد. الان هیئت امنا دخالتی در اجرا ندارند و سیاستگذاری کرده و خط و مشیها را مشخص میکند. گرههایی که در اجرا وجود دارد به تشخیص ریاست کمیته امداد در آنجا آورده میشود و تصمیمگیری اجرایی بر عهده ریاست امداد است.
وی افزود: در این سالها وضعیت کمیته امداد خوب بوده. در این دوره شرایط ما یک شرایط خاصی است. با آشفتگیهای اقتصادی که با آن مواجه هستیم، تلاشهای مضاعفی باید انجام شود در حوزه محرومین.
انواری گفت: حدود یک سوم کمکهای کمیته امداد مردمی و دوسوم کمکها دولت است.
وی بیان کرد: یکی از پایههای کمیته امداد ارتباط مردمی آن است. اگر مردم را کنار بگذاریم از آن چیزی نمیماند. در دورههای مختلف اهتمام روی این ارتباط وجود داشته است آن هم در طرحهای مختلف، الان هم این اهتمام وجود دارد و اینکه مقایسه کنیم بیشتر شده یا کمتر شده است، نمیتوانم چیزی بگویم، یعنی سنجشی ندارم، ولی میدانم ارتباطات خوب است، و مردم هم استقبال میکنند. هم مسئولین ارتباط خوبی دارند با امداد و هم برعکس آن اینگونه است.
انواری گفت: امداد حوزه در گارگزار بیرون خودش مشکلی ندارد. دولت با امداد همراه است و کمکهای بسیار خوبی دارد. مردم هم ارتباط و کمکهای بسیار خوبی با امداد دارند هم در حوزه زکات کارهای خوبی شده و هم در حوزه صدقات و اکرام و محسنین، طرحهایی که امداد دارد حضور مردم خیلی خوب است، ولی اگر بخواهم مقایسه کنم، الان سنجش ندارم.
وی افزود:ما مواجه با به بداخلاقیهای اجتماعی هستیم. یعنی در دورههایی جوسازیهایی که انجام میشود تاثیرگذار است و نگاه مردم را تغییر میدهد البته به عملکرد ما هم ارتباط دارد. ما اگر صادقانه عمل کنیم ثبات خودش را دارد و خنثی میکند. ولی تاثیرپذیر از این بداخلاقیها هم هست.
انواری با بیان اینکه جوسازیهایی که در مورد امداد انجام میشود، گفت: در دولت قبل هم بود و همین الان هم هست. منتها بهانههایی پیدا میشود. مثلا همین ساختمان امداد یک جوی ایجاد شده بود که اشرافیگری است و فضای امدادی نیست.
وی بیان کرد: ما ۱۳ - ۱۴ تا ساختمان در داخل شهر داشتیم که فرسوده بودند، ولی ارزش افزوده بالایی داشتند. یک زمینی هم در سوهانک بود که باتلاقی بود از خانه تکانیهای بنیاد مستضعفان به ارث رسیده بود. قبل از تصدی ما، تصمیم بر این شد که این ساختمانها فروخته شود و آنجا احداث بنا شود و بخشی از آن هم برای محرومین استفاده شود و این کار شد.
انواری تصریح کرد: شاید نیمی از این پول فروش ساختمانها خرج آنجا شد و بقیه برای محرومین استفاده شد. من که مسئولیت را پیدا کردم، اولین کاری که کردم خدمت دفتر مبارک رسیدم که این حرف و حدیثها ممکن است باشد. الان من امداد را به جای دیگر منتقل کنم یا اینکه همین جا باشم؟ هرگونه فرمان دهند من عمل میکنم. دستور به ادامه کار در همانجا شد و دستور دادند که ادامه دهید، فقط ساخت و سازهای اضافه را ادامه ندهید.
وی ادامه داد: مستقر که شده بودیم. من که مسئولیت را پذیرفتم در آنجا مستقر بودیم. مسئولیتی را که بعنوان سرپرست امداد پیدا کردم را سوال کردم که اگر برخی از حرف و حدیثها وجود دارد، من چه کنم؟ امر بر ادامه کار در همانجا بود فقط ساخت و ساز نکنیم و حضرت آقا فرمودند که یک مسجد هم برای مردم در آنجا ساخته شود و ما امر را اطاعت کرده و مسجدی بسیار زیبا در آن مکان احداث شد. فعالیتهای عمرانی در آنجا متوقف شد. به جز آنهایی که نیمهکاره بود و باید به اتمام میرسید، چون ضایعات زیادی داشت.
انواری افزود: من در احداث آنجا سهیم نبودم، اگر روی سخن با من باشد. من باید اجازه میگرفتم که در این محل ادامه دهم یا ندهیم و به من اجازه داده شد، من چکار کنم؟
وی گفت: ما یک شورایی داشتیم. شورا علاقه داشت امداد در آن مکان باشد. نه، نظر من تابع دفتر مبارک بود. به خاطر همین خودم رفتم.
انواری گفت: من آنجا را طاغوتی نمیدانستم! در آنجا یک امکاناتی ایجاد شده بود که غیر از استفاده امداد برخی از فضاها برای دستگاههای دیگر اجاره میدادیم و درآمدزایی داشت. ساختمان بسیار ساده بود، منتهی ساختمانها در یک فضا پخش بودند. الان در یک ارتفاع ۱۴ طبقهای هست. آن در فضای باز بود و از این امکانات استفاده میکردیم و جشن رمضان چند سال برگزار شد. یک مراسم بین المللی بود که در آنجا برگزار میشد. دیگران به فضاهایی برای اسکان نیاز داشتند، آنجا در اختیارشان بود، سلف سرویسی که در اختیار آنها بود. یعنی فضایی نبود که به طور اختصاصی همه را امداد استفاده کند. امداد یک بخشی را استفاده میکرد که صرفه جویی در کارگزاری امداد که ساختمانهای مختلف و بحث نگهداری بود، آنها در آنجا مجتمع شد و هزینه را کاهش دادند و مشکلی نیز از لحاظ ترددی نبود. محرومین هم در آنجا تردد نداشتند، آنجا ستاد مرکزی بود کارهای آموزشی انجام میشد و کارهای ستادی صورت میگرفت.
وی ادامه داد: یعنی فرماندهی امداد در آنجا بود و گرنه ادارات کل استانها که یکی از آنها در استان تهران بود و حوزههای مختلف یعنی در بخشهای شهرداری، حوزهبندیهای شهری هم دفتر داشتیم و در شهرستانها و استانها اصلا مراجعه محرومین در آنجا نبود.
انوداری افزود: ما دایره مدد کاری داشتیم در همین پیچ شمران که هنوز هم وجود دارد که در آنجا مراجعه میشد. صرفهجویی نیز از لحاظ مالی داشتیم. به همین صدا و سیمای شما کلی پول برای اجاره سالن اجلاسها میدادیم، الان دیگه این پولهای اضافه را نمیدادیم. برای اسکان هتل و مسافرخانه هزینه میکردیم. در مواقعی که نشستهای داخلی داشتیم دوستان از استانها میامدند در آنجا خدمات داده میشد. آنجا را من بعنوان یک مکان طاغوتی نمیدانستم.
وی گفت: اطلاعات رسیده به شما یک مقدار ضعیف است. یکی از چشماندازهای کمیته امداد که در اساسنامه هم بوده، در اساسنامه الان هم وجود دارد و در یکی از ملاقاتهایی که با مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان تاکید کردند این بوده که الگوهای امداد بتواند که به سایر نقاط به ویژه جوامع اسلامی بتواند منتقل شود و باید الگوسازی میکردیم.
انواری گفت: چند کشور بودند که دفتر داشتیم که با مجوزهای خاص و از قبل بودند. در افغانستان، آذربایجان، تاجیکستان، عراق که بعدا ایجاد شد. در سوریه و لبنان و یک دفتر هم در کومور داشتیم. برخی از اینها مثلا آذربایجان در جریان دعوایی که ارمنستان داشت و چیزهای مرزی داشتند و آوارگانی که بودند، در آن مقطع با کمک دولت محمولههایی در آنجا فرستادیم که آوارگان بتوانند تامین شوند و از آن حالت خارج شوند. نهایت اینکه آنجا الگوهای توانمندسازی امداد را بتوانیم پیاده کنیم.که این کار انجام شد. در برخی از جاها کار آموزشی داشتیم. مثلا در تایلند و چین، در تراش سنگ ما یک برنامهای داشتیم که درآمدزا بود و لذا تیمی را فرستادیم در آنجا که آموزشهای لازم را بگیرند و کارگاههای لازم را ببیند و بیایند. همین ارزش افزودهای که در حوزه توانمندسازی الان داریم و در اشتغال داریم بخش زیاد از آن برای آموزشهایی است که رفتند و دیدند و بچهها مشغول انجام آن هستند.
وی در پاسخ به این سوال که وضعیت اقتصادی را چگونه میبینید؟، گفت: خوب نیست. در قشر محرومین بسیار فشار است.
انواری بیان کرد: بخش اعظم آن به مدیریت داخلی بر میگردد. تحریمها از اوایل انقلاب تاکنون بوده و ما به آنها مبتلا بودهایم، چیزی جدیدی نیست. ۲۰ درصد عوامل خارجی دخیل هستند، استعدادهایی که در داخل هست اگر بشود، مدیریت کنیم و بارور کنیم، مشکلی نداریم.
وی ادامه داد: ببینید دو تا تفکر وجود دارد، من برداشتم از این موضوع این است؛ یک تفکر این است که ما بدون تکیه به خارجی نمیتوانیم روی پای خودمان بیاستیم! این از عمق تفکری است که بعضا هم تحصیلکردههای ما در خارج از کشور این را به ارمغان آوردهاند، آن را هم القاء میکنند و در ذهن دیگران نهادینه میشود. در دانشگاههای ما چه چیزی تدریس میشود؟
انواری ادامه داد: من معتقد هستم که اینها از خارج کشور القا میشود. ولی ما قبول نداریم؛ در داخل ظرفیتهایی داریم که خیلی به ما کمک میکنند. همین نکاتی که مقام معظم رهبری مدام تذکر میدهند و فریاد میکشند. ما در مدیریت منابع نقص داریم و هماهنگی بین مدیران بسیار ضعیف است.
وی گفت: تفکری ما نیاز داریم یک تفکر جهادی و یک تفکر انقلابی است؛ ما بدهکار هستیم، طلبکار از نظام نیستیم. برخی از ما مدیران از انقلاب طلبکاریم و زمانی که این طلب وصول نشود داغ میکنیم و به جاده خاکی میزنیم، اگر خودمان را مدیون نظام بدانیم که سر تا پا عشق و علاقه و ایثار...معضلاتی که ما الان داریم، اول انقلاب خیلی بیشتر از این بود. امکاناتی که الان داریم با اول انقلاب قابل قیاس نیست.
انواری گفت: یا توانمندیهای ما با مسئولیتی که گرفته ایم انطباق ندارد که این خود جرمی است که ما داریم مرتکب میشویم. من اگر توانمندی هایم و اطلاعاتم، تجربیاتم و علمم منطبق نیست، باید بروم و انسانی که از من شایستهتر است برای این کار وارد شود.
وی ادامه داد: عشق به دنیا و علاقه مندی به جیفه دنیا و زندگی دنیوی باعث میشود که ما التماس کنیم که ما را در فلان جا بگذارند. با اینکه میدانیم در آنجا هیچ اطلاعاتی نداریم و کاری نمیتوانیم از بیش بریم. سر و کله میشکنیم و کلی خلاف میکنیم برای اینکه آرای عمومی را کسب کنیم، مثلا رای دهند تا فلان پست را بدست آوریم. اینها چیزهایی است که به آن مبتلا هستیم اگر اینها را نداشتیم که گلستان بود، اگر ظرفیتهایمان با هم ادغام میشد و همافزایی داشتیم، ما هرگز کم نداشتیم هر وقت شروع کنیم هم دیر نیست.
انواری بیان کرد: ما باید اول آدم شویم و در واقع خود را بسازیم بعد امور مردم را بدست بگیریم، گله مردم همین است. مثلا وزیری که میخواهد برنامه دهد، برنامه چه چیزی را بدهد؟ وزیر میخواهد برنامه اجرا کند. رئیس جمهور برنامه دهد؛ برنامه چه چیزی را بدهد؟ ما یک قانون اساسی داریم و یک سری سیاستهای کلی داریم و اسناد بالادستی داریم و موظف به اجرای آنها هستیم. شیوه اجرا را باید بازگو کنیم، نه اینکه از خود ابداع کنیم. این هم یکی از ضایعاتی است که ما داریم. بعد یک مسئولی میآید و میگوید برنامههای فلانی به درد نمیخورد. اگر برنامهها مبتنی بر اصول است که باید ادامه پیدا کند. اگر نباشد باید اصلاح شود.
وی در خصوص برجام گفت: در خود برنامه برجام چقدر تناقض داشتیم؟ در برخی از صحبت هایشان میگویند این کارها باید بشود، یک بار هم خدمت رهبری مسئولین حضور داشتند، ایشان گفتند که این کارها باید بشود. آقا فرمودند: خود شما مسئول انجام این کارها هستید.بالاخر باید در اجرا تدارک کنیم، اینکه در سخن بگوییم این کار بشود خوب باید بشود و من مسئول هستم باید بروم انجام ده. مردم نتیجه کار را میخواهند.
انواری در پاسخ به این سوال که خود را بیشتر یک اقازاده میدانند یا اینکه آدم مستقلی است؟، گفت:قضاوت با شماست؛ آقازاده به چه معنا است؟ بنده افتخار میکنم فرزند مجاهد بزرگ حضرت آیت ا. انواری هستم. واقع افتخار میکنم، یکی از نعمتهایی که خداوند برای من ارزانی داشته، اینکه در بیت ایسان بدنیا بیایم و بزرگ شوم و من به پدرم عشق میورزیدم و هنوز که ۶ سال است که از فوت ایشان میگذرد من هر جمعه کنار مرقد ایشان راز و نیاز میکنم و استمداد میکنم. بنده آقازاده به آن معنایی که شما میگویید نیستم.
وی بیان کرد: من هیچ گاه از پدر برای مسئولیتهایی که داشتم استفاده نکردم. هیچ موقع برای خودم چیزی نخواستم، برای دیگران خواسته ام و التماس هم کرده ام. خدا را شاهد میگیرم برای خودم هیچی نخواسته ام از ایشان. ولی ممکن است دیگران به ایشان مراجعه کرده باشند و اجازهای گرفته باشند، ولی من خودم اصلا تقاضایی نکردم. اما این به این معنا نیست که بی ارتباط باشد.
انواری افزود: وقتی از صراط خارج میشویم این اتفاق میافتد، مراقبت نکنیم غفلتها ما را میگیرد؛ بله مثلا ثروت پدر و مقام پدر و ارتباطات پدر بالاخره میتواند هم فسادآور باشد و هم تعالی ببخشد. بستگی به نوع استفاده ما دارد.
وی گفت: من اصلا این تقسیم بندیها را قبول ندارم. ما دو مدل داریم؛ قد افلخ من زکیها. اگر بخواهیم در صحنههای مختلف تعالی پیدا کنیم و پیروز بشویم این مدل قرآنی ما است. داخل آن ایثار، جهاد، از خودگذشتی وجود دارد، انفاق و احسان وجود دارد گذشت و صبر و همه سفارشاتی که امام علی (ع) دارند، وجود دارد.
عضو هیئت امنای کمیته امداد تصریح کرد: نقطه مقابل آن، حرکت فرعونی است. اگر آیه شریفهای که وقتی انسان خودش را مستغنی میبیند طغیان میکند... قدرت طلبی، خود خواهی، دروغ، فتنه هست. ما از خط یک و دو صحبت میکنیم، از اول انقلاب این تقسیم بندیهای صوری را داشته ایم، خیلی از اصولگرایان هستند که هیچ مبانی اصولگرایی ندارند و خیلی از اصلاح طلبان هستند که مبانی اسلام و اصول اسلام را قبول دارند. ما یک خطکشیهایی انجام داده ایم و بعد این طرف گود ایستاده ایم و آن طرف گود به هم فحش میدهیم. خط خودمان را مشخص کنیم. نظام را قبول داریم و انقلاب را قبول داریم. امام و رهبری را قبول داریم و جمهوری اسلامی را قبول داریم.
انواری بیان کرد: بعد در حوزههایی که وارد میشویم، مثلا در مقاطع متنوع مثل انتخابات، اینها بروز میکند. خیلی از آدمهای خوب در جناح اصولگرایان هستند که من آنها را قبول دارم. در اصلاح طلبان هم هستند که آنها را هم قبول دارم. این تقسیمبندی صوری است و مبنا ندارد. اگر بخواهیم مبنا بگذاریم.بالاخره شما عضو شورای اسلامی موتلفه هستید که به عنوان یکی از تفکرات اصولگرا شناخته میشود!
وی ادامه داد: ما در موتلفه یک مبانی داریم که به خودمان فراخوان نکنیم. ما دعوتمان، دعوت به سوی خدا است، دعوت به سوی خودمان نیست، بنابراین این نیست که اگر در انتخابات برنده نشدیم، یک ضایعه بزرگ شده باشد. نه اینگونه نگاه نمیکنیم.
وی در پاسخ به این سوال که در انتخابات ۹۶ شما به آقای میرسلیم رای دادید؟، گفت: من ایشان را قبول دارم و به او رای دادم.
نواری ادامه داد: من باید تکلیف خودم را انجام میدادم. چند نفر در صحنه حضور دارند. تکلیف شرعی من چیست؟
انواری در پاسخ به این سوال پدرتان با آقای هاشمی رابطهای نزدیک داشتند؟، گفت: بله، خیلی صمیمی بودند.
وی گفت: آن موقع سال ۸۴ پدرم در بیمارستان بودند. نه، من نشنیدم از ایشان که مطلبی بگویند. در بیمارستان رای دادند و حال مساعدی نداشتند. شاید هم به خود آقای هاشمی رای داده باشند، نمیدانم.
وی پاسخ به این سوال که در سال ۸۸ آقای انواری به عنوام یک آدم سیاستورز احتمال میداد چنین فتنهای درست شود؟، گفت: ما هر لحظه امکان میدهیم فتنههایی که در کشور ما به صورت جوشهای کوچک است، میتواند به بحرانهای بزرگ تبدیل شود. آن مقطع یکی از این مقاطع بود، اما بهانههای متفاوتی در مقاطعهای مختلف دارد.
انتهای پیام/