به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، شاید هیچ کشوری در چند روز گذشته به اندازه ونزوئلا توجهها را به خود جلب نکرده باشد، زیرا اعتراضات خیابانی در پایتخت این کشور موضع گیری سران بسیاری از کشورها را به همراه داشته است. علاوه بر این به دنبال این ناآرامیها، خوان گوایدو رئیس پارلمان این کشور خود را رئیس جمهور موقت اعلام کرد و در اقدامی خارج از عرف دیپلماسی، آمریکا و برخی دیگر از کشورها، این رئیس جمهور خود خوانده را به رسمیت شناختند و این در حالی است که ایران، ترکیه، روسیه، مکزیک و برخی دیگر از کشورها حمایت خود از دولت قانونی و منتخب مادورو را اعلام کردهاند.
شواهد نشان میدهد توئیتهای ترامپ که از همان لحظات اولیه یکی پس از دیگری در فضای مجازی منتشر میشد، همگی در حمایت از کودتاگران بوده اند. اما این تنها رئیس جمهور آمریکا نبود که به صورت علنی به دخالت در امور ونزوئلا پرداخت، بلکه مایک پمپئو وزیر امور خارجه این کشور هم یک روز پس از آغاز تنشها در کاراکاس، الیوت آبرامز را به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ونزوئلا معرفی کرد! تمامی اتفاقات حاکی از آن است که زنجیره اقداماتی که در ارتباط با اعتراضات در کاراکاس در حال رخ دادن است، با برنامه ریزی همراه بوده و در این میان نگاهها بیشتر به سمت کاخ سفید معطوف است.
وزارت امور خارجه آمریکا پیش از این هم بارها در رابطه با دولتهایی که سیاستهای مستقل از کاخ سفید را دنبال میکردند، مواضعی مداخله جویانه اتخاذ کرده بود، اما در مورد آمریکای لاتین بحث فراتر از موارد مشابه بوده است؛ تا جایی که به نظر میرسد از منظر کاخ سفید کشورهای آمریکای لاتین حکم «حیات خلوت» آنها را دارند؛ این عبارت در علوم سیاسی و روابط بینالملل به معنای منطقه نفوذ واشنگتن بوده که در دهههای مختلف به فراخور شرایط تغییر کرده است.
شاید بتوان فیدل کاسترو رهبر فقید کوبا را از قدیمیترین رهبران مستقل آمریکای لاتین دانست که سالیان طولانی راه مبارزه با نفوذ و دخالتهای آمریکا را در پیش گرفته و از ترورهای متعددی جان سالم به در برده بود.
حسن عابدینی کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با سیاستهای مداخله جویانه آمریکا بر این باور است که کاخ سفید همواره سیاست مداخله در کشورهای آمریکای لاتین را دنبال میکند و در این مقطع هم از هیچ کوششی برای سرنگونی دولتهای مستقل از کوبا گرفته تا ونزوئلا و سایر کشورهای این منطقه دریغ نکرده است.
وی همچنین تاکید میکند که بارها کاخ سفید و سازمان جاسوسی سیا برای ترور رهبران مستقل این کشورها دست به کار شدهاند و حتی برخی معتقد هستند، بیماریهایی که برخی از رهبران این کشورها مانند هوگو چاوز به آن مبتلا شدند، نوعی توطئه از سوی آمریکاییها بوده است. همچنین گفته میشود که در دو دهه گذشته ونزوئلا به عنوان موتور محرکه دولتهای آمریکای لاتین و جنبشهای استقلال طلب که مبارزه با دخالتهای آمریکا را در دستور کار خود قرار دادهاند مطرح بوده است. بنابر این واشنگتن در چند مرحله تلاش کرد از طریق راه اندازی شورشهای خیابانی، کمک و آموزش مخالفان همچنین مداخله نظامی در ونزوئلا زمینههای سرنگونی دولت چاوز را فراهم کند.
تمامی این مداخلات در حالی است که چندی پیش نیکلاس مادورو پیشنهاد مکزیک و اروگوئه برای گفتگو بین دولت و معارضان را پذیرفت، اما به دنبال حمایت آمریکا از گوایدو رئیس جمهور خودخوانده و همراهی برخی کشورها در این موضوع با واشنگتن، اوضاع پیچیدهتر از پیش شد.
چهارشنبه سوم بهمن ماه خوآن گوآیدو رهبر معترضان در ونزوئلا خود را رئیس جمهور موقت این کشور نامید. ساعاتی بعد آمریکا و چند کشور دیگر وی را به رسمیت شناخته و پس از آن مایک پمپئو اعلام کرد که الیوت آبرامز را به عنوان نماینده آمریکا در رابطه با ونزوئلا منصوب کرده است.
«آبرامز» زندگى سیاسى خود را با فعالیت در دفتر سناتور دموکرات «هنرى جکسون» آغاز کرد. او از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ به عنوان عضو ارشد در «انستیتوى هوستون» خدمت کرد و به ریاست دپارتمان «اخلاقیات و سیاستگذارى عمومى» این انستیتو منصوب شد.
او همچنین دستیارى معاون اول ریاست جمهورى آمریکا و مشاور ارشد امنیتى در مسائل جهانى این نهاد را هم در پرونده کاری خود دارد. علاوه بر این «آبرامز» از دسامبر ۲۰۰۲ تا فوریه ۲۰۰۵ در پست دستیار ویژه رئیسجمهور در مسائل مربوط به خاور نزدیک و شمال آفریقا فعالیت میکرده است و نکته قابل توجه این است که الیوت آبرامز به همراه جان بولتون، هر دو جزء ۱۲ چهره تندرو نو محافظه کار آمریکا محسوب میشوند.
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، در ادعایی الیوت آبرامز را سرمایهای واقعی برای ماموریت واشنگتن (در راستای آنچه او کمک به مردم ونزوئلا خواند) دانست که از طریق آن دموکراسی و رفاه به این کشور باز میگردد.
نکته قابل توجه این است که الیوت آبرامز حتی در کشور خود هم شخص محبوبی به حساب نمیآید، تاجایی که وقتی بوشِ پسر وی را در سال ۲۰۰۱ نامزد پستی در رابطه با حقوق بشر کرد، طوفانی از اعتراضات برپا شد، به طوری که مری مک گروری روزنامه نگار واشنگتن پست نوشت: «اعضای کنگره چهره خشمگین آبرامز را در کمیته فراموش نخواهندکرد. آنها به یاد میآوردند که چطور وقتی دفاعیات جوخههای مرگ و دیکتاتورها، انکار قتل عام ها، دروغ درباره فعالیتهای غیرقانونی آمریکا در حمایت از مخالفین دولت نیکاراگوئه را میشنید، آنها را مسخره کرد و کور و نفهم خواند.»
البته تنها الیوت آبرامز نیست که سابقه منفی اش مورد توجه رسانهها قرار گرفته است، بلکه راشل آبرامز همسر او یکی از سه بنیان گذار اصلی کمیته اضطرار رژیم صهیونیستی است. برنامههای او بر معرفی و تبلیغ سیاستمداران طرفدار رژیم صهیونیستی در آمریکا متمرکز است و در وبلاگش طرفداری فراوان و مقدس مابانهای از رژیم صهیونیستی انجام میدهد و به سیاستمداران میانه رو حمله میکند. همسر آبرامز همچنین با تلویزیونها و روزنامههای مختلف ارتباط نزدیکی دارد و از طریق عوامل و همفکران خود در این رسانهها علیه هر فردی که از نظر او به اندازه کافی از رژیم صهیونیستی حمایت نکرده، اقدام میکند.
با توجه به حمایت های کاخ سفید از اعتراضات کاراکاس، این شک که آمریکا دستی در این حوادث دارد، به یقین تبدیل شده است.
امیر تفرشی کارشناس مسائل آمریکای لاتین در گفتگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به سیاستهای واشنگتن در قبال وقایع ونزوئلا خاطرنشان کرد که یک تظاهرات اعتراضی در کاراکاس پایتخت ونزوئلا شکل میگیرد، سپس رئیس پارلمان این کشور که جوانی ۳۵ ساله به نام خوآن گوآیدو است، در جمع معترضین حاضر شده و خود را رئیس جمهور موقت این کشور اعلام میکند و به دنبال آن کاخ سفید هم در کمتر از یک ساعت او را به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا به رسمیت میشناسد.
این کارشناس مسائل آمریکای لاتین تاکید میکند که به دنبال وقایع اخیر در کاراکاس، برخی از کشورها که عمدتا در همسایگی ونزوئلا قرار داشته و همپیمانان آمریکا محسوب میشوند، از تصمیم گوآیدو حمایت کرده و ریاست جمهوری او را به رسمیت میشناسند.
وی همچین به کمک ۲۰ میلیون دلاری اشاره میکند که چندی پیش مایک پمپئو اعلام کرده بود حاضر است به مخالفان دولت ونزوئلا پرداخت کند و جان بولتون هم به دنبال این اظهارات اعلام کرد که منابع خارج از مرزهای ونزوئلا همچنین ثروتهای مربوط به این کشور، متعلق به دولت قانونی بوده و دولت قانونی ونزوئلا هم از نظر آمریکا خوان گوآیدو است؛ بنابر این به نظر میرسد که واشنگتن قصد دارد پشتیبانی جدی به لحاظ سیاسی، لجستیک و مالی از گوآیدو کرده تا پروژه دوگانگی را پیش برده و تنش اجتماعی را در این کشور تقویت کند. همچنین واشنگتن به بهانه حمایت از حقوق بشر زمینه دخالت بین المللی در کاراکاس را فراهم کرده و سناریوهای خود در این رابطه را یکی پس از دیگری پیش میبرد.
نظر به اینکه آمریکا، اولین مدعی در صف حقوق بشر است و هر کجا که حرفی برای گفتن نداشته باشد، بحث حقوق بشر را پیش میکشد، اکنون این احتمال وجود دارد که بخواهد حقوق بشر را بهانهای برای گسترش دامنه دخالتهای خود در کاراکاس قرار دهد.
«چرا تاکنون در آمریکا کودتا شکل نگرفته است؟ زیرا در این کشور «سفارت آمریکا» وجود ندارد!» این صحبتهای آیرا کورزبان، وکیل ژان برتراند آریستاید، رئیس جمهور وقت هائیتی پس از کودتا در این کشور است.
هر کجا و در هر کشوری اختلافی وجود داشته باشد، آمریکا تلاش میکند خود را قیم مخالفان و معترضان به حساب آورده و به سرعت وارد عمل شود. این سرعت عمل گاهی به حدی زیاد است که مانند کودتا در ونزوئلا سئوالهای زیادی را برای افکار عمومی دنیا ایجاد میکند، به ویژه اینکه در بسیاری از موارد این دخالتها حتی به نا آرامی، شورش و یا کودتا در کشورها منجر میشود.
گزارش از رهادخت رستگار
انتهای پیام/