به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در این مطلب سعی کرده ایم که بیشتر تمدن های شناخته شده تر را در این زمینه مورد بررسی و تحلیل مختصر قرار دهیم. در اینجا لیستی از ۱۰ تمدن وحشتناک تاریخ جهان را مشاهده خواهید کرد.
بیشتربخوانید: مهلکترین محاصره نظامی تاریخ
۱ – اسپارتان ها
تمدن اسپارتا کاملا متفاوت از دیگر تمدن های یونان باستان است. واژه ای که ما هم اکنون با نام «اسپارتان» می شناسیم، توصیف بسیار ساده ای از این تمدن دارد. در تمدن اسپارتا کودکان بیشتر از اینکه فرزندان والدین خود باشند، فرزندان دولت بودند. آنها همچون سربازانی قوی وفادار به دولت بودند. بر خلاف تصاویری که در فیلم هالیوودی «300» از این سربازها دیده ایم، اسپارتان ها بسیار خشن بوده اند. فقط برای درک قسمتی از فرهنگ آنها، به این نکته اشاره میکنیم که هر مرد اسپارتان تنها به عنوان یک سرباز به حساب می آمد نه چیز دیگر. در حقیقت هر کار دیگری توسط بردگان انجام میشد و مردان اسپارتانی فقط وظیفه جنگاوری داشتند.
آنها تا زمانی که در سن 60 سالگی بازنشسته شوند، به صورت مداوم می جنگیدند. در واقع آنها برای رسیدن به نقطه اوج افتخارات یک اسپارتان، باید این سرنوشت را می پذیرفتند. یا هنگامی که آنها جان خود را در طول جنگ از دست می دادند، در میان قبیله خود به سربلندی می رسیدند. در آن زمان تنها کسانی که در نبردها کشته می شدند، قبر خود را از قبل مشخص می کردند تا برای بازماندگان خود نشان افتخاری به حساب آید. جالب اینکه اگر کسی در طول نبرد سپر خود را از دست می داد، مجازات او اعدام بود؛ هر چند که آن سرباز فرصت داشت برای نجات جانش، سپر گم شده را پیدا کند.
۲– مائوری ها
مائوری ها در اصل مردمان بومی منطقه نیوزلند هستند. این تمدن تا قرن هجدهم میلادی از اولین مهاجران نیوزیلند، به صورت میهمانانی ناخواسته میزبانی کردند. مائوری ها معتقد بودند که خوردن جسم دشمنان، آنها را قوی تر کرده و مهارت های رزمی شان بهبود پیدا می کند. نکته جالب اینکه مائوری های باستان به آدم خواری در طول جنگ ها شهرت عجیبی داشتند. به عنوان نمونه در اکتبر سال 1809 یک کشتی اروپایی توسط یک گروه بزرگ از جنگجویان مائوری مورد حمله قرار گرفت. این قبیله به انتقام از بدرفتاری مهاجران با پسر رئیس یکی از قبایل، بیش از 66 نفر سرنشینان این کشتی را به قتل رساندند و جنازه قربانیان را به ساحل آورده و نوش جان کردند! البته بعضی از بازماندگان با خوش شانسی توانستند در یک نقطه از کشتی پنهان شده و در عین حال شاهد این قتل عام فجیع انسانی باشند.
۳– وایکینگ ها
وایکینگ ها از اواخر قرن هشتم تا اواسط قرن نوزدهم، در نزدیکی منطقه دریای شمالی زندگی میکردند که دائما در حال حمله، معامله، کاوش یا مصالحه با مناطق وسیعی از اروپا، آسیا و جزایر اقیانوس اطلس بودند. آنها به جنگجویانی دلیر معروف بودند که از نبرد با هیچ یک از قبایل دیگر نمی ترسیدند. وایکینگ ها قدرت فیزیکی بی نظیری در ارتباط با مهارت های خود در میدان نبرد داشتند و در استفاده از سلاح های متنوع مانند نیزه و شمشیر توانایی بالایی داشتند. شاید آنها تنها تمدنی بودند که مذهب را به صورت مستقیم در جنگ های خود دخالت می دادند. وایکینگها به شدت اعتقاد داشتند که همه مردم در این زندگی هدفی مشترک دارند و باید برای رسیدن به آن هدف تا سرحد مرگ مبارزه کنند. حتی برای رسیدن به اهدافشان، تمام افراد جامعه را مانند یک سرباز در میدان نبرد به حساب می آوردند.
۴– کومانچی ها
از لحاظ تاریخی، واژه آپاچی (Apache) برای قبایل کومانچی (Comanche) یا همان سرخ پوستان منطقه آمریکای شمالی استفاده شده است. در واقع قلمرو تاریخی قبیله کومانچی ها در نزدیکی نیومکزیکو، جنوب شرقی کلرادو، جنوب غربی کانزاس، غرب اوکلاهما و بیشتر شمال غرب تگزاس واقع در ایالت متحده آمریکا شناخته می شود. به دلیل مهارت های بی نظیر آنها در میدان نبرد، کومانچی ها در منطقه آمریکا با نام نینجا شناخته می شوند . آنها مانند بیشتر بومیان آمریکایی برای دفاع از سرزمینشان، از در اختیار قرار دادن سرمایه و نیروی انسانی خود به دشمنان مهاجران خودداری کردند. کومانچی ها برای ساخت سلاح خود از استخوان انسان های مرده استفاده می کردند و در ساخت این سلاح نیز مهارت ویژه ای داشتنتد. یکی از شیوه های نبرد آنها به صورتی بود که در پشت دشمنان پنهان شوند و بدون اینکه دشمن متوجه شود، گلوی آنها را با این سلاح پاره کنند . همچنین این جنگجویان از بهترین مبارزانی بودند که در استفاده از چاقو و تبر مهارت بالایی داشتند. این قبیله به تنهایی منطقه جنوب غربی ایالات متحده را اشغال کرد و حتی ارتش آنها را در هم کوبید. این ویژگی جنگاوری در این قبیله به صورت نسل به نسل ادامه پیدا می کرد و حتی به کودکان خود نیز هنر رزم را می آموختند. یکی از نکات جالب در مورد کومانچی ها این است که معمولا آنها پوست قربانیان خود را از می کندند!
۵ - امپراتوری روم
امپراتوری روم در حال حاضر بیشتر منطقه اروپای غربی در نظر گرفته می شود. این امپراتوری توسط ارتش روم فتح شد و شیوه زندگی مخصوصی توسط آنان در این منطقه رواج یافت. کشورهای اصلی فتح شده عبارت اند از انگلستان و ولز(منطقه بریتانیا) ، اسپانیا ، فرانسه (منطقه گالیم یا گالیا)، یونان، خاورمیانه (منطقه یهودا) و منطقه ساحلی شمال آفریقا. در حالی که روم احتمالا بزرگترین امپراتوری تاریخ به شمار می آید، شما فقط می توانید بخش کوچکی از از ترس و وحشت این تمدن را تصور کنید. مجرمان، بردگان و دیگر زندانیان مجبور بودند برای رهایی خود با یکدیگر در جنگهای گلادیاتوری درگیر شوند. مسیحیان در سال 64 میلادی ابتدا و به طرز وحشیانه ای تحت آزار و اذیت این تمدن ستمگر قرار گرفتند. در آن زمان رهبری امپراتوری به عهده نرون، یکی از منفورترین پادشاهان در طول تاریخ بود. بعضی از مسیحی ها توسط سگها تکه تکه شدند، بعضی دیگر به عنوان مشعل های انسانی سوزانده شدند. حتی بعضی کشاورزان از گرگها برای جلوگیری از هجوم دشمنان به گاوهای خود استفاده می کردند.
در ابتدا این تمدن در پوشش پادشاهان الهی به سرزمین روم حکومت کردند. سپس قبل از تبدیل شدن به یک امپراتوری، یک جمهوری را پدید آوردند (شاید بزرگترین جمهوری دوره خود) و در نهایت به بزرگترین امپراطوری در تمام طول تاریخ تبدیل شدند که این اتفاق یکی از رویدادهای ماندگار تاریخ است. امپراتوری روم و یا رم باستان، همراه با یک نظام عالی و نظام اداری، یکی از طولانی ترین تمدن های طول تاریخ است. حکومت روم باستان از زمان تأسیس تا سقوط امپراتوری بیزانس، 2،214 سال به طول انجامید!
۶ – آلمان نازی
آلمان نازی یا رایش سوم که بهطور رسمی رایش آلمان و بعد از آن به عنوان رایش آلمان بزرگ خوانده میشد به حکومت آلمان در دوران بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ گفته میشود که دولت آدولف هیتلر تا سال ۱۹۴۵ میلادی در آن کشور در رأس حکومت بود. در این دوران، کشور آلمان تحت حکومت حزب سوسیالیست ملی کارگران آلمان به رهبری آدولف هیتلر بود تا زمانی که آنها توسط نیروهای متفقین در ماه مه سال 1945 نابود شدند. گرچه این تمدن بسیار کوتاه بود ولی قدرت فوق العاده ای داشت و به شدت جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. در طول حیات این تمدن حداقل هشت میلیون نفر در جریان واقعه هولوکاست کشته شده اند و آلمان نازی جنگ جهانی دوم را به عنوان یکی از بدترین جنگ های تاریخ شروع کرده است. علامت معروف صلیب شکسته نازی ها احتمالا یکی از نمادهای نفرت انگیز شناخته شده در جهان است. قلمرو آلمان نازی حدود 268،829 مایل مربع زمین داشت و آدولف هیتلر یکی از بانفوذترین افراد در این تمدن به حساب می آمد. او یکی از رهبرانی بود که در وحشتناک بودن این حکومت نقش به سزایی داشت.
۷ – مغول ها
امپراطوری مغول در قرن های 13 و 14 میلادی وجود داشت و بزرگترین امپراطوری سرزمین های مجاور در تاریخ بشر بود. امپراطوری مغول از اتحاد قبایل مغول و ترکمندی مغولستان تحت رهبری چنگیزخان ظهور کرد.
در حقیقت مغول ها به عنوان بربری و وحشی ها در نظر گرفته می شدند. آنها بر منطقه وسیعی از اروپا و آسیا غلبه کردند و که یکی از بزرگترین فرماندهان نظامی در تاریخ حکومت چنگیزخان بودند. آنها در استفاده از تیر و کمان در حال اسبسواری مهارت بالایی داشتند. جالب این که حتی در آن تاریخ، تیرهایی که از کمان های انها رها میشد خاصت کامپوزیتی داشتند و میتوانسته از زره دشمنانشان عبور کند. مغول ها با اقتدار خود توانستنه بودند دومین امپراتوری زمان خود پس از امپراتوری بریتانیا باشند. تمام این اتفاقات از زمانی شروع شد که چنگیز خان به جوانان سرزمین خود قول داد تا جهان را به پای خود در بیاورد. او در نهایت تقریبا توانست این کار را انجام دهد.
در طی حمله به هندوستان، آنها هرم هایی از جنس سر قطع شده انسان ها ساخته بودند و در مقابل دیوارهای شهر دهلی قرار دادند. مغول ها مانند سلت ها وسایلی را برای جدا کردن سر انسان ها در اختیار داشتند. در واقع آنها دوست داشتند باقی مانده اعضای بدن انسان های مرده را به کار گیرند و از آنها برای مقابه با دشمنان خود استفاده کنند. یکی از شیوه های عجیب نبرد آنها، پرتاب کردن اجساد مردگان به سمت دشمنان است، در حالی که این جنازه ها به بیماری های عفونی مبتلا شده بودند. این تمدن وحشتناک به هیچ انسان بی دفاعی حتی زنان باردار رحم نمیکردند. جنایت هایی که در اینجا از گفتن آنها معذوریم.
۸– اتحاد جماهیر شوروی
تمدن کمونیسم مسئول مرگ میلیونها انسان است؛ حتی بیشتر از آلمان نازی! کمونیست هایی مانند استالین، مائو زدونگ، پلی پوت، نیکولا چاوسسکو و دیگرانی که میلیون ها نفر را کشته اند. اما دلایل بی شمار دیگری وجود دارد که اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان یکی بدترین ها در این لیست جا داده است. به عنوان مثال استالین به تنهایی دلیل مرگ 10-60 میلیون انسان بود. حتما اطلاع دارید که اتحاد جماهیر شوروی احتمالا یکی از بزرگترین دشمنان ایالات متحده آمریکا بوده است. زندگی تحت فرمان رهبرانی نظیر استالین در منطقه روسیه، همیشه به عنوان یکی از وحشتناک ترین روش های زندگی این تمدن در طول تاریخ شناخته میشود. جایی که حتی خود آلمانی با اینکه حکومت نازی را سرشار از ترس قلمداد می کردند ولی در مقایسه با امپراتوری اتحاد جماهیر شوروی احساس امنیت می کردند.
۹– سلت ها
سلت ها مردمانی بودند که سرزمین های اشغالی را از جزایر بریتانیا تا مناطق گالاتا را تحت تصرف خود دراوردند. همچنین آنها با سایر تمدن های همسایه خود معاملات فراوانی داشتند . شهرت بزرگ سلت ها از شکارهای معروف آنها سرچشمه میگیرد به طوری که سر قربانیان خود را جلوی درب خانه خود آویزان می کردند! جنگویان سلت ظاهر و صدای ترسناکی داشتند. به هنگام جنگ به صورت برهنه به میدان نبرد میرفتند. آنها سر دشمنانی را که در نبرد کشته شده اند قطع می کردند و آنها را به گردن اسب های خود می آویختند. آنها دست های خون آلود خود را که در طی نبردهایشان زخمی شده بود، بعد جنگ ها به نشانه پیروزی بالا می بردند و آواز می خواندند. برخی از مورخان معتقند که جنگجویان سلت در هنگام نبرد، با ناخن های خود خون دشمنان را ریخته و رنگ سرخ روی دست انها حاصل همان خون ها است! آنها روغن مایل به رنگ سرمهای را بر قفسه سینه بدن دشمنان سرشناس خود آغشته میکردند که از دیگران متمایز شوند و آنها را به غریبه ها نشان می دادند. گفته میشود که مردم این تمدن اعتقاد زیادی به این کار داشته اند و به اصطلاح این عمل را نوعی احترام به اجداد و بزرگان خود قلمداد می کردند.
۱۰– آزتک ها
مردم آزتک برخی از قوم های مرکزی مکزیک، به ویژه آن دسته از گروه هایی بودند که به زبان ناهوتل سخن می گفتند و از قرن چهاردهم تا سیزدهم میلادی، قسمت عمده ای از تمدن مایا ( Mesoamerica ) را تشکیل می دادند.
در دهه 1300 بود که آزتک ها اعتقادات عجیب دینی خود را آغاز كردند و با قربانی کردن انسان ها وارد دوران طلایی خود شدند. آنها معتقد بودند که بعد از گذشت 50 سال، جهان به پایان خواهد رسید مگر اینکه خدایان به اندازه کافی قوی باشند. و اعتقاد داشتند بهترین راه برای تسكین خدایان، جریان دائمی قربانی كردن انسان است. سالانه حدود 20000 نفر کشته شدند تا خدای خورشید را خشنود کنند! در این فاجعه تاریخی، قلب قربانی را از بدنش خارج میکردند و گاهی قسمت های دیگری از اعضای داخلی بدن استخراج میشد.
وحشتناک تر از این موضوع، فاجعه ای بود که در هنگام مراسم نزول باران و برای خشنودی خدای باران اتفاق می افتاد. آزتک ها کودکان را به شکل وحشیانه ای به قتل می رساندند تا از شدت اشک جاری شده از چشمان آنها، از آسمان باران فرود آید!
آنها برای خشنودی خدای آتش از زوج های جوانی استفاده می کردند که به تازگی ادواج کرده بودند.
درست حدس زدید؛ آتش زدن!
بعد از آتش زدن آن زوج بیچاره، درست قبل از آنکه از شد سوختگی تبدیل به خاکستر شوند، بدن آنها را از آتش خارج میکنند. در حالی که جنازه سوخته آنها دود وسیعی ایجاد کرده، قلب آنها را خارج می کنند و بدین ترتیب مراتب احترام خود را به خدای آتش ابراز می کنند.
گفته می شود در یک کلیسای متعلق به الهه ذرت (خدای حاصلخیزی و کشاورزی) ، یک رقصنده باکره، 24 ساعته رقصیده و سپس کشته شده. پس از مرگ پوست او از بدنش جدا و به خدای کلیسا هدیه شده است. عجیب ترین اتفاق میان آزتک ها در مراسم عروسی پادشاه آوهیتسوتل اتفاق افتاد که حدود 80،000 زندانی برای خشنودی خدایان قتل عام شدند.
منبع: برترین ها
انتهای پیام/