مهمان این هفته برنامه دست خط اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی بود.
به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، مهمان این هفته برنامه دست خط اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی بود.
بروجردی در عُنفوانِ جوانیشان در عرصۀ سیاسی حضور داشت و در کارنامه کاری خود مسئولِ امور زنان حزب جمهوری اسلامی یکی از نخستین مسئولیتهایی وجود دارد از مهمترین سِمت هایی وی مدیرکل امور زنان و مشاور وزیر کشور در دولت هشتم و معاون امور اجتماعی و شوراها است.
در ابتدای برنامه بروجردی در رابطه با کار در کتابخانه ملی گفت: ما هم تاکیدمان بر این است که میتوانند اسنادشان را نگه دارند به شرط اینکه مطابق استانداردهای بینالمللی باشد، محافظت شود و اینکه یک نسخه از آن اسناد را به صورت دیجیتال در اختیار مرکزِ آرشیو قرار بدهند، چون آرشیوِ ملی ایران است، بنابراین همۀ آنها باید آنجا یک ردپایی در مرکز اسناد داشته و منابع کتابی هم همینطور.
وی افزود: به عنوان یک سرمایۀ درحقیقت تاریخی برای ملتِ ما محسوب می شود، ۴۰ هزار جلد کتابی که اکثراً دستنویس، یعنی تمامش دستنویس است یعنی اینها توسط دانشمندان، اساتید، بزرگان نوشته شده و اینجا جمع آوری شده است.
بروجردی بیان کرد:بیشتر از ما که البته عمدتاً قرآن هاست که آنجاست و وقفی است که مردم انجام دادند وقف کردند و به آستان قدس رضوی سپردند. کتابخانه آیتالله مرعشی هم می گویند ما چهل و دو هزار جلد کتابِ خطی داریم منتها ما استفادۀ چندانی تا به الان از آنها نداشتیم چون به صورت دیجیتال کار نشده که اینها در اختیار کتابخانه ملی قرار بگیرد.
وی گفت: دغدغۀ خاصِ ما در این حوزه این است که بسیاری از این منابع خطی که تاریخِ این ملت است، تاریخِ تشیع است اینها به دلیل اینکه ما امکانِ خریدِ همۀ آنها را نداریم بعداً از مرز خارج می شود و به کشورهای دیگر می رود.
بروجردی بیان کرد: همین الان هم به خارج می رود، علتش هم این است که منابع مالی ما محدود است و امکانِ خریدِ همۀ آنها نیست و نکتۀ دیگر اینها در کشورهای دیگر با دلار خرید و فروش می شود طبیعتاً کسی که فروشنده است ترجیح می دهد ببرد آن طرف آب بفروشد، ولی همۀ سعی ما بر این است که اینها را نگه داریم.
بروجردی گفت: قطعاً کتاب ها به صورت قاچاق و غیرقانونی از کشور خارج می شود.
وی گفت: اولین جایی که رئیس جمهور به من پیشنهاد شد همین کتابخانه ملی بود.
بروجردی افزود: سابقۀ کارم فرهنگی است، من عضو هیات علمی پژوهشگاهِ علوم انسانی مطالعات فرهنگی هستم و تقریباً الان ۲۵ سال است در آنجا شاغل هستم.
بروجردی ادامه داد: من خودم فضا کتابخانه را خیلی دوست دارم و این فضا فرصتی است برای افزایش دانش و منابع اطلاعاتی و این خودش یک گامِ مثبتی است هم برای من و هم اینکه من یک فضایی را ایجاد کردم که اصحاب علم و دانش بتوانند بیایند آنجا و تبادلِ اندیشه بکنند و ما بتوانیم مباحثشان را در اختیار عموم قرار بدهیم.
وی افزود: من فکر می کنم باورهای افراد خیلی در جهت گیری هایشان موثر است، چه در حوزۀ سیاست و چه در حوزۀ اقتصاد و چه در حوزۀ مسائل فرهنگی و اجتماعی، بنابراین فرهنگ می تواند حرفِ اول را بزند اگر این وجه فرهنگ را بگیریم که باورِ انسانها و فهم و درکشان از مسائل درواقع یک نوع زایشِ فرهنگ است در اندیشهشان و به تبع آن در اجتماع، آنجایی که دیپلماسی سیاسی در بین کشورها نمیتواند کارآمدی داشته باشد، اما دیپلماسیِ فرهنگی می تواند و دیپلماسی فرهنگی یک وجهی از تعاملِ بین کشورها می تواند قرار بگیرد.
بروجردی بیان کرد: من فکر می کنم یک مقداری از تغییراتی که ما امروز شاهد آن هستیم معلولِ فضای مجازی و فضای اجتماعی است یعنی درواقع این فضای مجازی که به وجود آمده ذهنِ جوانِ ما را به عدول از مبانیِ فرهنگی متبادر کرده است، نکتۀ دوم اینکه احساسِ من این است به عنوان مسئولینِ فرهنگی کشور ما خیلی روی مسائل فرهنگی جدی وارد نشدیم یعنی نه اینکه وارد نشده باشیم بلکه هزینههایی که باید می کردیم از جهت آشنا کردن نسل امروز، شنیدن حرفهایشان، گوش کردن به خواسته هایشان، توجه کردن به نیازهایشان، اگر اینها را یک مقدار رشد می دادیم شاید بهتر میتوانستیم نسلِ امروز را در درونِ خودمان نگه داریم و فکر می کنم اگر در انتقال مفاهیم همراهی و همفکری با نسل امروزمان می شد و بشود این قاعدتاً می تواند نسل را ماندگار کند. امروزه که جوان ما می رود آن طرف آب نهایتاً دلش با ایران است و قلبش برای ایران می تپد و آرزویش این است کهای کاش آن شرایطِ مناسب برای رشد، برای توسعه و تکاملش در ایران فراهم می شد و می آمد در ایران می ماند و در ایران خدمتاش را به جامعه ارائه می داد.
وی گفت: من فکر میکنم همۀ ما از سطح تا ذیل در این زمینه، چون نگاهمان یک سویه بوده کم و بیش مقصر هستیم و این محدودیت را برای نسل امروز فراهم کردیم، طبیعی است که نسل امروز دلش می خواهد رشد کند، توسعه پیدا کند.
بروجردی افزود: آن محدودیتهایی که ایجاد کردیم، عرض کردم یکی عدم بهرهگیری از ظرفیتهای افراد است، جامعۀ ما یک جامعۀ جوان است و ۶۷ درصد جوان در کشور وجود دارد، ظرفیتهایی که ما داریم تطابق ندارد برای اینکه از تمام این ظرفیتِ جوانی و انرژیِ جوانی بهرۀ مناسب را ببریم، طبیعی است که وقتی ما از این ظرفیت استفاده نکنیم، اِقبالِ این جوان ما به بیرون از مرزها خواهد بود.
بروجردی تصریح کرد: ذاتِ من زن است، بودنِ در خانه و محور خانه بودن، محور خانواده بودن زن است و هیچ کس نمی تواند منکر آن شود، ولی ما اگر نگاهمان را محدود کنیم به اینکه زن حق ندارد از این چهاردیواری خانه به بیرون برود آن زمان است که آسیب است، دخترِ امروز و نسل جوانِ امروز با توجه به نیازهایی که دارد احساس می کند شرایط باید به گونهای باشد که بتواند همۀ این موانع در نوردد مثلاً بتواند در عرصۀ صنعت، سیاست، علم و اجتماع بتواند رشد کند نه اینکه محدودیت برای او ایجاد شود؛ ایرادی که من عرض کردم باوری است که بر همۀ رفتارهای ما سایه افکنده است یعنی که فکر می کنیم البته الان شرایط خیلی متفاوت شده است.
بروجردی گفت: همتِ والاست به دلیل اِقبالی که در بدوِ انقلاب یعنی دستوری که امام دادند که همه باید درس بخوانند، زنان باید مطالعه کنند، باید به دانشگاه بروند، آن دستورات تسری پیدا کرد، این یک نکته، نکتۀ بعدی اینکه ما قبل از انقلاب ۳۰ میلیون جمعیت داشتیم الان ۸۰ میلیون جمعیت داریم یعنی ۵۰ میلیون نفر به جمعیت ما اضافه شده است، طبیعی است که خیلی از سطوحِ مختلف سنی متفاوت از گذشته شده، آن زمان اگر زنان وارد عرصۀ اجتماع میشدند در قالبِ دخترِ شایستۀ سال که مثلاً ملاکش زیبایی بود و اگر هم مجلس میرفتند کسانی بودند که جوان نبودند، ولی امروز جوانان ما دارند وارد عرصه میشوند، وارد عرصۀ سیاست می شوند و دلشان می خواهد حرفی برای گفتن داشته باشند یعنی اینها مواردی است که کسی نمیتواند بعد از انقلاب منکر آن شود، امروز حرفِ زنانِ مسلمان، پایبند و توانمند در جامعه این است که این عرصه را نبندید بگذارید همچنان این رشد وجود داشته باشد، این تبعیض را اِعمال نکنید که از بین همۀ کسانی که در جامعه حضور دارند چرا فقط باید مردها حضور داشته باشند؟
وی گفت: من یادم است به یکی از بزرگواران حالا اسم نمی آورم ؛ در زمانی که کاندیدای ریاست جمهوری بودند گفتیم سهمِ ما زنان چه می شود اگر شما رئیس جمهور شدید؟ گفت: از اینجا تا سرِ خیابان همۀ یقه سفیدها به صف ایستادند نوبت به شما نمی رسد.
بروجردی: به ما به عنوان یک جمعِ خصوصی گفتند، به عنوان یک جمع خصوصی گفتند نوبت به شما نمی رسد، غرضم این است که امروز دیگر زنِ مسلمانِ ایرانیِ متدین و متعهد احساس می کند عرصه باید برای او فراهم شود، در عرصۀ سیاست چرا ما باید فقط دو تا سفیر زن داشته باشیم؟ در عرصۀ مدیران جامعه و وزراء چرا ما نباید وزیرِ زن داشته باشیم؟ دیدیم نتوانستند آن مدیریت را تحمل بکنند و خانم دستجردی برکنار شدند.
بروجردی در رابطه با خانم دستجردی وزیر اسبق بهداشت گفت: بله نظراتِ ایشان نمادی از باورِ عمومیِ جامعه است و طبیعی است که ایشان باید این مواضع را داشته باشد و دارد.
بروجردی در رابطه با وضعیت اقتصادی جامعه و قیمت ها گفت: من معمولاً خرید را خودم انجام می دهم.خیلی اخیراً افزایش پیدا کرده است.
وی در رابطه با قیمت گوشت گفت: قیمت گوشت خیلی افزایش پیدا کرده است ترجیح می دهیم گوشت نخوریم و بتوانیم به مرغ اکتفا کنیم، چون واقعاً برای مردم، یعنی آدم احساس می کند که اگر قرار است مانند دیگران زندگی بکند باید خودش را کنترل بکند که همسطح دیگران باشد و این برای مردم سخت است.
بروجردی تاکید کرد: قطعاً قیمت گوشت به تحریم ها ربط دارد، قطعاً دارد حالا البته من اقتصاددان نیستم، ولی یک معادلۀ دو دوتا ۴ تاست هم اعم از وارداتش یا حتی مثلاً می گفتند مدتها مسئولین ممکلت گرفتارِ دانۀ مرغ بودند که دانۀ مرغ را چگونه وارد کنند به دلیل تحریم امکانش نبود و این سختی ها باعث شد که اینها چندین روز؛ بالاخره اینها تاثیر دارد به اضافۀ اینکه ما اگر واقعاً بخواهیم اقتصادِ کشور را از شرایطی که امروز در آن قرار داریم نجات بدهیم همه باید با هم باشند یعنی دیگر آنجا مبحث شخصی مطرح نیست، واقعاً نیاز عمومیِ جامعه را باید دید و توجه بکنیم به اینکه هر عاملی که می تواند راه را برای زندگیِ بهتر برای مردم فراهم بکند باید آن عامل ایجاد شود، به همه می گویند دلار گران شده بنابراین گوشت هم گران می شود، دلار گران شده خیلی به گوشت ربط ندارد گویی آن قسمت هایی هم که وارد می کنند مرتبط می شود، ولی در هر حال می خواهم بگویم مباحث اقتصادی جامعه از جهت اقتصادی شرایط خوبی را ندارد، ولی مسئولین دارند تلاش خودشان را می کنند.
بروجردی ادامه داد: ببینید اینکه میشود با اینکه شرایط چگونه است، دو تا مساله است ممکن است، همه در معادلاتمان بگوییم می شود، ولی وقتی شما روی زمین قرار می گیرید و با واقعیت روبرو می شوید می بینید که هر کدام از رفتارهایی که می خواهید در بهبود اقتصاد انجام بدهید خودبخود یک مانعی سد راه شما است و آن مانع نمی گذارد مثلاً ما یک کشوری هستیم که به نفت وابسته هستیم، نمی توانیم نفت را بفروشیم وقتی نتوانیم نفت را بفروشیم نمی توانیم درآمد داشته باشیم و وقتی درآمد نداشته باشیم نمی توانیم حقوق کارمند و کارگر و ... را افزایش بدهیم و وقتی حقوق افزایش پیدا نکند، نمیشود که زندگیِ افراد تامین شود و از آن طرف هم بحث واردات و صادرات و بحث نیازهای اولیهای که برخی از آنها هم به همین تحریمها بازمی گردد، همۀ اینها را اگر کنار هم قرار بدهید دقیقاً به این می رسیم که اینطور نیست که همتی نباشد و هیچ وقت هم نمی شود مسائل را صفر و صدی دید، بله بخشی ممکن است منِ نوعی سوءتدبیر داشته باشم، ولی نمی شود از این منظر به همۀ آنچه که اتفاق می افتد نگاه کرد.
بروجردی افزود: اقتصاد ما اقتصاد آزاد است یعنی به معنایی صددرصد دولتی نیستیم و صددرصد ملی هم نیستیم.
بروجردی گفت: حالا من عرضم فقط این نکته است که بگویم وقتی نگاهِ ما به صورت مساله این باشد که همۀ عواملی که در این ماجرا دخیل است و در سطح زندگیِ مردم اگر قرار است به دولت منتهی شود دولت هم مدعی است که فقط به من مربوط نمی شود آنچه که است خیلی از عوامل دیگر در آن دخیل هستند، به دلایل مختلف سرمایۀ اجتماعی مردم کاهش پیدا کرده و اعتماد کامل نسبت به دستاندکاران و مدیران ندارند همین مساله باعث می شود که اگر امروز بگویند تحریم ها در ۱۳ آبان اِعمال شد، همه بروند خرید کنند و بیایند انبار کنند، این یک کارِ فرهنگی است اگر مردم بدانند آنچه که دارند باید با هم بخورند.
بروجردی در پاسخ به این سوال که دو تفکر در میان اصلاحطلبان وجود دارد برخیها میگویند با توجه به شرایط موجود باید از آقای روحانی عبور کرد. از این افراد نام نمیبرم ـ. هم به خاطر انتخابات مجلس سال ۹۸ و هم انتخابات بعد ریاست جمهوری، بعضیها معتقدند نه باید همچنان از آقای روحانی حمایت کرد، شما کدام تفکر را قبول دارید؟گفت:من جزء تفکرِ گروه دوم هستم یعنی معتقدم که آقای روحانی خیلی تغییر ایجاد کرد بالاخره در تصمیماتی که گرفته شد و در مجموع، تصمیمات و رویه هایی که اعمال شد کمک کرد که خیلی از مباحث، قابلیت طرح پیدا کند که قبل از آن امکانش نبود یعنی ما جرات نمی کردیم که در یک برهۀ زمانی هر حرفی را بزنیم و آقای روحانی این سد را شکست و بنابراین من معتقدم آقای روحانی توانست مقدار زیادی تعدیل ایجاد کند، ولی موانعی هم در راهش وجود دارد که قاعدتاً مطلوبِ همه نیست که این رویه ها اعمال شود، همچنان هست دیگر.
بروجردی گفت: ماجرای انتخابات سال ۸۴ درحقیقت با تمام فَکتهایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد، فقط به این مربوط نبود که رفتارِ اصلاحطلبان سبب شد که چنین چیزی به وجود بیاید و احمدینژاد انتخاب شود بلکه شاید بشود گفت: یک ارادههایی وجود داشت به آمدن احمدینژاد که آن ارادهها در نتیجۀ این انتخاب دخیل بود.
وی افزود: منظورم این است درواقع خیلی از کسانی که زمینه را فراهم کردند با تبلیغات، با رفتن به درِ خانۀ مردم، با گروههایی که تشکیل شد مثلاً شورای سوم شهر تهران.
بروجردی ادامه داد: شورای آبادگران، بله شورای دوم، یعنی آن زمان کسی اصلاً توجه نمی کرد همه اِقبالشان به این بود که بروند به سمت اینکه ببینند چه کسی برای ریاست جمهوری انتخاب میشود، این فراموش شد یک عده آمدند از همین استفاده کردند با یک رای بسیار کم شد شورای شهر تهران، یعنی بالاترین رای آورندۀ شورای شهر تهران کمتر از آخرین نفری بود که در دور قبل رای آورده بود.
وی گفت: علتش این بود که توجهی به این گزینه نبود که این چه نقشی می تواند در آیندۀ این سرزمین داشته باشد؟ نکتۀ دوم در مورد بحثی که فرمودید که حاصلش شد انتخاب احمدی نژاد، شعارهای پوپولیستیای بود که داده می شد که فقر از بین می رود، عدالت فراهم می شود مردم هم احساس می کردند اینها شعار جدید است، حرفِ جدید است و بعد هم واقعاً شما اگر در بطن انتخابات بوده باشید، نمیدانم سن شما اقتضا میکند یا خیر؟
بروجردی ادامه داد: در آن دوران واقعاً با رفتارهای بسیار خشن با کسانی برخورد می شد که غیر از آقای احمدی نژاد را طالب بودند و شعار می دادند یعنی این شعارها در کوچه و خیابان.
وی گفت:۱۶ سال از جنگ گذشته بود دو دوره آقای هاشمی بود، دو دوره آقای خاتمی بودند، اینها همه مواردی بود که به سمت بهبودِ شرایط می رفت منتها نه زمان اقتضاء می کرد و نه امکانات و ما همچنان در تحریم بودیم همان زمان هم در تحریم بودیم.
بروجردی ادامه داد: دورۀ اول ریاست جمهوری به نظرم خیلی دوران شکوفایی بود و خیلی خوب بود یعنی ما دائم در حال گسترشِ زیرساخت ها در کشور بودیم، دورۀ دوم خیلی ها روی بحث فاصلۀ طبقاتی و ... اعتراض داشتند و ایشان در نماز جمعه آمدند و تاکید کردند کسانی که به این مسائل اعتراض دارند چرا خودشان وارد مباحث اقتصادی نمی شوند؟ بیایید کارخانه ها را به دست بگیرید، چه بکنید و مملکت را آباد بکنید، چون ایشان عجیب روی این حساسیت داشت که اقتدارجمهوری اسلامی در این است که بتواند همه جا حرفِ اول را بزند از لحاظ اقتصادی، علمی و پیشرفت هایی که باید صورت بگیرد، خیلی ایشان روی این مسائل واقعاً مایه گذاشت و دورۀ دوم دیگر یک مقدار کم و بیش مطلع هستید که انقلت ها شروع شد که این رویه مطابق آن چیزی که ما می خواستیم نیست یا مباحثی از این است، اما اگر در کُنهِ اقدامات آقای هاشمی می رفتید می دیدید این اقدامات چقدر می توانست و توانست برای پیشرفت کشور موثر باشد.
بروجردی گفت: زمانِ آقای هاشمی فضای جامعه نه خیلی بسته نبود.
بروجردی گفت: ببینید رویکردِ آقای هاشمی عمدتاً اقتصادی بود و روی این مساله که کشور بتواند به لحاظ اقتصادی رشد بکند ایشان خیلی حساسیت داشت طبیعی است که هر کسی احیاناً با این رویه ها مخالفت می کرد با این رویهها و اینکه فرض کنید حتی نظامی ها بیایند وارد عرصۀ اقتصادی بشوند و اینها باید بیایند همه چیز را در اختیار بگیرند که این بحثها خیلی جدی از طرف ایشان مطرح شد و یادم است در نماز جمعه ایشان به این مطلب اشاره کردند، این مساله باعث شد که یک مقدار مخالفت ها شروع شد.
وی ادامه داد: هاشمی به نظر من تمام دلنگرانی اش نظام بود یعنی اصلاً روی اینکه حالا چه این طیف، چه آن طیف، چه راست و چه چپ خیلی برایش ملاک نبود که اینها چگونه رفتاری را از خودشان بروز می دهند، آقای هاشمی عمدتاً دنبال این بود که جامعه بتواند به تکامل برسد بتواند یک اقتداری را به دست بیاورد و این مساله باعث شده بود که مطلوبِ بعضی ها نباشد یعنی خیلیها این رویه را نپسندند، چون معتقد بودند که آزادی حرف اول را میزند آزادی مطبوعات باید حرف اول را بزند، علیای حال می خواهم بگویم یک عده بودند که در همان طیف با آقای هاشمی مخالف بودند، ولی به این معنا نبود که همۀ اصلاح طلبان، باز یادم است خاتمی یکبار قبل از نماز جمعه آمدند سخنرانی، در سخنرانی این تعبیر را به کار بردند که هاشمی شناسنامۀ انقلاب است، تا حالا کسی این تعبیر را به کار نبرده بود، ولی ایشان به کار بردند، ایشان منتسب به اصلاح طلبان بود دیگر یا اصلاحطلبان خودشان را منتسب به.
بروجردی گفت: ما هم طیفِ وسیعی بودیم و طیفِ کمی نبودیم یعنی اینطور نبود که بچههای این طرف محدود باشند، ولی بالاخره شرایط اجتماعی و مطبوعاتی که در اختیار بود به رشد آن تفکر کمک کرد.
بروجردی در پاسخ به این سوال که فکر می کردید بعضی از تفکراتِ نزدیک به شما مانند خانم حقیقت جو، مانند خانم داوودی مهاجر الان بروند آن سمت؟ گفت: من به شخصه آنها را انقلابی نمیدانم یعنی فکر میکنم آنها تابع شرایط روز یعنی برحسب شرایط روز خودشان را این چنین بروز دادند.
بروجردی افزود: آن زمان من به شخصه خودم همۀ تفکرانتِ خانم حقیقت جو را قبول نداشتم، چون من یک آدمِ مذهبی بودم و یک آدم مذهبی هستم، اعتقادم، باورم به مبانی انقلاب بیش از هر چیز دیگری است که یکبار هم سر مساله ای که پیش آمد من با ایشان بحثم شد؛
بروجردی گفت: یکی از چهرههای شاخصی که از بین خانم ها بود و من نقد ایشان را نسبت به این طرف گفتم که ایشان دارد این را می گوید باید دقت کنیم، ایشان برگشت گفت: اینها فسیل شدند و این خیلی حرف سنگینی بود برای من که انقلاب زادۀ همین هاست، اینها بودند که نقش داشتند، اینها بودند که غربت را تحمل کردند و اینها بودند که تبعید کشیده بودند و طبیعی است که ما نمی توانیم اینها را نادیده بگیریم و کنار بگذاریم و بگوییم به درد نمیخورند یا فسیل شدند و خانم حقیقت جو چنین طیفی بود، یعنی من معتقدم چه خانم حقیقتجو و چه خانم فریبا مهاجر اینها با شرایط انقلابی شدند نه اینکه انقلاب در ذاتشان باشد.
وی گفت: بها نهاش عدم تشکیل جلسه بود قانون می گفت اگر سه جلسۀ متمادی دستورجلسه نداشته باشد و جلسه تشکیل ندهد می شود از آن شورا شکایت کرد و می تواند به سمت انحلال برود، یک اختلاف نظری بین آقای دوزدوزانی به عنوان دبیر شورا و آقای عطریانفر که رئیس شورا بودند وجود داشت، سرِ انتخاب شهردار و یکسری مباحث دیگری که داخلِ شورا بود اختلاف نظر وجود داشت و آقای دوزدوزانی به عنوان دبیر باید صورتجلسه تنظیم می کرد، دستورجلسه را می نوشت و رئیس شورا هم باید اکی می داد که این شکل نم یگرفت حالا قاعدتاً پشت قصه وجه سیاسی بود نمی شود گفت: چرا شکل نمی گرفت؟ آقای دوزدوزانی دستورجلسه را تهیه می کرد مثلاً آقای عطریانفر یک چیزِ دیگری می گفتند، می گفتند نه من می گویم این باید در دستورجلسه باشد و همین باعث می شد که جلسات تشکیل نشود، زیرا وقتی دستور جلسه نداشته باشد، ابلاغ نشود، شکل نگیرد طبیعی است که تعطیل است، تشکیل نشد تا این که دیگر از مرزِ قانونی اش هم گذشت، اعضای شورای شهر را دعوت کردیم از ساعت ۹ صبح تا ۳ بعدازظهر طول کشید یعنی ۶ ساعت مُستمر بحث شد، حالا مباحث مختلف، چرا اینطوری شد؟
بروجردی گفت: بعد دیگر به این جمعبندی رسیدیم که می رویم شورای شهر و آنجا آقای ابطحی اعلام می کنند که شورا به کارِ خودش ادامه خواهد داد به عنوان اینکه این اختلاف حل شده است، قبول کردند البته در ظاهر قبول کردند آنجا که به خیابان بهشت رسیدیم باز دوباره اختلاف نظر شروع شد و گفتند نه ما قبول نداریم و جلسه تشکیل نمی شود و همین باعث شد که آقای ابطحی هم به این جمعبندی رسیدند که؛باز بهم خورد بعد آقای ابطحی همانجا در صحن شورا اعلام کردند که شورا منحل است.
انتهای پیام/