به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر سال گذشته با شرکت ۳۰ فیلم در دهه فجر برگزار شد. قبل از آغاز جشنواره درباره کم و کیف جشنواره و کیفیت فیلمهای این دوره حدس و گمانهای بسیاری زده میشد که با توجه به حضور کارگردانان جوان و خوش سابقه سینما احتمال دیدن آثار قابل توجه وجود خواهد داشت. به گفته منتقدین و اهالی رسانه جشنواره سی و هفتم فجر با تمام اشکالات و نقدهایی که به آن وارد است، اما از لحاظ پویایی فیلمها یکی از بهترین جشنوارههای چند سال اخیر سینمای ایران است.
پس از گذشت مدت کوتاهی از جشنواره فجر حالا شاید بتوان در مورد زوایای مختلف این فستیوال سینمایی که آورده آن به نوعی ویترین سینمای ایران را تشکیل میدهد به بحث و گفتگو نشست. برجسته کردن نکتههای مثبت آن قطعا به دورههای بعد کمک خواهد کرد تا متولیان سینمایی بتواند موفقتر عمل کنند و نقد نکات منفی نیز حتما زمینه رشد این جشنواره را فراهم خواهد آورد.
در همین زمینه با محمد رضا باقری فعال رسانهای و منتقد فرهنگی و سینما که امسال از نزدیک در سینمای رسانه جشنواره سی و هفتم فجر حضور داشت به گفتگو پرداختیم و درباره موضوعات مختلف این دوره از جشنواره فیلم فجر به گپ و گفت نشستیم. بخش دوم این گفتگو را میتوانید در ادامه بخوانید؛
اگر به طور مصداقی بخواهیم به فیلمها بپردازیم چند فیلم در جشنواره وجود داشتند که حاشیههای بیشتری را رقم زدند. به طور مثال فیلم «طلا» ساخته پرویز شهبازی دست به هنجار شکنی زده بود و روابط آزاد را در فیلم خود نشان داده بود. آیا این فیلمها نمیتوانستند بهتر از این مورد نظارت قرار بگیرند؟
ما امسال هم در فیلمهای مختلفی هنجار شکنی داشتیم از جمله همین فیلم که دقیقا ازدواج سفید را خیلی علنی تصویر کشیده بود. حالا برخی اعتقاد دارند این مسائل حتما باید فریاد زده شود تا مشخص شود که چنین چیزی وجود دارد بحث دیگری است، اما پرداختن به فرزندان نامشروع در سینمای جمهوری اسلامی جای تعجب دارد. ما چند فیلم دیگر هم در جشنواره داشتیم که خانواده را مورد هجمه قرار داده بود و اساسا با خانواده ایرانی فرسنگها فاصله داشت. نکته جالب فیلمهای این روز سینمای ایران این است که ما اصلا خانواده و سبک زندگی ایرانی در فیلمها نمیبینیم. به جز فیلم آقای میرکریمی (قصر شیرین) که تازه آن هم در انتها یک پدر دچار تغییر و تحول شد ما یک پدر قابل درک و اتکا نمیبینیم. یک نکتهای هم که سینمای ما از آن غافل شده این است که آیا این موضوعاتی ما در سینما به سراغ آنها میرویم اساسا مسئله مردم است یا صرفا یه قشری از جامعه به آن مبتلا هستند.
به نظر شما جشنواره امسال را اگر بخواهیم از نظر محتوایی مورد ارزیابی قرار دهیم آیا بار فیلمهای دغدغهمند بیشتر بود یا فیلمهای به اصطلاح روشن فکر که معمولا هم در ژانر اجتماعی ورود میکنند بیشتر خودنمایی میکرد؟
ببینید اگر بخواهیم کمی فراتر از جشنواره به فیلمهای چند سال اخیر سینما نگاه کنیم باید به این موضوع اعتراف کرد که سینما از بدنه غالب مردم فاصله گرفته است و به همین دلیل نتوانسته آن طور که باید با مخاطبان ارتباط برقرار کند. سینمای ما بسیار بیشتر از این مخاطبی که امروز به سینما میبرد، پتانسیل دارد تا هم فروش بیشتر و هم مخاطبان بیشتری را به سالنهای سینما بکشاند. این فروش سینمای ایران آیا متناسب با گستردگی جمعیت ایران است؟ شما ببینید کشورهای دیگر چگونه از سینما بهره برداریهای اقتصادی و حتی سیاسی میکنند و هزینههای گزافی را خرج فیلم هایشان میکنند.
با توجه به اینکه در جشنواره امسال برخی فیلمها با سرمایههای مشکوک حضور داشتند و این موضوع پولهای نامشروع در سینما داغتر از همیشه شده است، آیا نباید یک ساز و کار مشخصی برای برخورد با این موضوع صورت بگیرد؟
یک بحثی درباره این پولهای مشکوک در سینما مطرح است که باید به آن هم پرداخته شود. شما ببینید کل سرمایه در گردش سینما در همین سال گذشته یک عدد قابل مشخصی است و چیزی در حدود ۳۵۰ میلیارد تومان در خوشبینانهترین حالت است و تقریبا نیمی از این پول که توسط ارگانها و دولت خرج فیلمها میشود و تکلیف آن مشخص است. اما آن بخشی هم که شائبه پولهای مشکوک را پشت سر خود میبیند در مقایسه با اعداد کلان مفاسد اقتصادی در حوزههای دیگر واقعا کوچک است. البته همین هم برای سینمای جمهوری اسلامی نباید وجود داشته باشد، اما واقعا با مطرح کردن این بحث در رسانه به دنبال آدرس غلط به مردم هستند تا از مسائل اصلی غافل شوند. واقعا اگر پول مشکوکی میآید و فیلم «شبی که ماه کامل شد» را میسازد، باید دست مریزاد گفت. اما واقعیت این است که آن پولها خرج فیلمهای دم دستی دیگری میشود. در مورد فیلم خانم آبیار که من از جزییات آن با خبر هستم، باید به این موضوع اشاره کنم که هیچ بخشی از این فیلم با پولهای مشکوک تولید نشده است.
امسال چند فیلم واقعا پس از مدتها سینمای ایران را دچار دگرگونی اساسی کردند که از نمونه بارز آنها میتوان به فیلم خانم آبیار اشاره کرد. اساسا این نکته در مورد جشنواره امسال صادق است که اگر بخشهایی مانند تک خوانی خانم در افتتاحیه و فیلمهایی مانند «ناگهان درخت» و چند فیلم نامتقارن و ضعیف این دوره نبودند، میتوانستیم با گردنی برافراشتهتر از این جشنواره حرف بزنیم و آن را با دورههای قبلی خود متمایز بدانیم. فیلمهای قابل قبول و رقابتی امسال هم چند فیلم بیشتر نبودند که رقابت اصلی هم میان آنها برگزار شد.
جشنواره امسال را اگر بخواهیم نمره بدهیم آیا جشنواره قابل قبولی خواهد بود و اگر یک نکته مثبت و یک نکته منفی بخواهید از آن جدا کنید به چه نکاتی اشاره خواهید کرد؟
به نظرم این موضوع که جشنواره امسال خیلی از لحاظ دوری از فیلمهای آسان و آپارتمانی دور شده بود و به سمت ساخت فیلمهای دشوارتر رفته بود یک تغییر رویه قابل قبول در سینمای ایران است و میتوان از آن به عنوان یک رشد در سینما در سال اخیر یاد کرد. نکته منفی هم موضوع برخی فیلمها و موضوعات آنها بود که اصلا هیچ سنخیتی با نام جشنواره و ایام دهه فجر نداشت. واقعا چه ایرادی دارد جشنواره فجر با ۱۵ یا ۲۰ فیلم برگزار شود و ما شاهد فیلمهای سطح پایین در جشنواره نباشیم. امسال در جشنواره سی و هفتم شاهد فیلمهایی بودیم که اصلا نه در جشنواره فجر بلکه قابلیت شرکت در هیچ جشنوارهای را نداشتند. فیلمهایی مثل «تیغ و ترمه»، «جمشیدیه» و «ناگهان درخت» و حتی فیلم «درخونگاه» شایسته حضور در این جشنواره نبودند. ما باید در آینده به این نتیجه برسیم که میتوان جشنواره فجر را با تعداد فیلم کمتر، اما با کیفیتتر برگزار کرد.
بخش اول/ آنهایی که باید منتقد برخی از فیلمها باشند برایشان مراسم تقدیر گرفتند
انتهای پیام/