به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سید کمال خرازی»رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در نشست در مرکز ابن خلدون قطر و در دومین کنفرانس «خاورمیانه: به سوی یک چارچوب تمدنی مشترک» تحت عنوان «گفتوگوی درون تمدن اسلامی به مثابه یک راهبرد» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی گفت: امروزه هم جهان اسلام به طور عام و هم غرب آسیا به صورت خاص، نیاز مبرم به اتخاذ رویکرد تمدنی از یکسو و گفتوگوی درون تمدن اسلامی از سوی دیگر دارد.
خرازی اضافه کرد: بلا شک یکی از نوآوریهای مهم علمی ابن خلدون، پرداختن به تمدن اسلامی و چرایی و چگونگی شکل گیری و اوج گیری آن بود، تمدنی که بنا به نوشته «لوتروپ استووارد، تاریخ نگار آمریکایی، در کتاب امروز با مسلمین یا عالم نو اسلام» ، «از تمدنهای مشهوری است که تاریخ عمومی دنیا به آن زینت یافته و با آثار درخشان خود تا ابد تاریخ را پر کرده است.»
وی ادامه داد: از مؤلفههای مهم تمدن اسلامی، به اعتراف محققان برجسته این حوزه، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: فضای امن، نظم و انضباط اخلاقی، اصالت داشتن اندیشه و تفکر، برتری سطح زندگی، سعه صدر و اجتناب نسبی از تعصب، غلبه روحیه همبستگی، توسعه و ترقی علم و ادب، اوج توأمان کار و ایمان و رعایت حال مستضعفان.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی اضافه کرد: بیش از 500 سال سروری دانشمندان اسلامی بر تولید علم در تاریکترین دوره اروپا، نشانگر قابلیت جامعه اسلامی در تأسیس و تداوم یک تمدن است. در سایه این تمدن عظیم موتور دانش بشری از طریق فلاسفه و دانشمندان اسلامی دوباره به حرکت افتاد و میراث معرفت یونانی به دست پدران عقل گرای جدید مسلمان و پیشگامان تحقیق علمی اسلامی ارتقاء یافت و به این ترتیب تمدن اسلامی و اندیشمندان مسلمان نقش حلقه واسط را بین موفقیتهای علمی یونان و عصر جدید ایفا کردند.
خرازی گفت: حال سؤال این است که آیا تمدن اسلامی پدیدهای مربوط به گذشته و بخشی از تاریخ است، یا اینکه این تمدن هنوز هم به عنوان واقعیتی در دسترس انسان امروز بوده و بخشی از حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان امروز را تشکیل میدهد؟
وی افزود: در پاسخ باید گفت که تمدن اسلامی با پشتوانه دین اسلام و فرهنگ اسلامی، موجودی است زنده، پویا و بالنده که با وجود فاصله گرفتن از دوران اوج و تحمل رنج بسیار در دوران زوال و انحطاط، به طور دائم در جستجوی احیای ابعاد و جلوههای تمدنی خویش بوده است. این دغدغهها و تلاشهای احیاگرانه در دو قرن اخیر با شکل گیری نوعی بیداری اسلامی وارد مرحله جدید و تعیین کنندهای شده است، مرحلهای که در آن بازگشت به تمدن اسلامی و شکل دهی به تمدن نوین اسلامی به شدت تبدیل به مطالبه عمومی، هم در سطح نخبگان و هم در سطح تودهها است.
به گفته خرازی در جهان اسلام امروز، سخن گفتن از اسلام به مثابه یک راهحل، گسترش و عمق فراگیری یافته است.
وی یادآور شد: البته با کمال تأسف باید اذعان کرد که به موازات فراگیر شدن گفتمان بازگشت به تمدن اسلامی و تأسیس تمدن نوین اسلامی، آفت و آسیب بزرگ «تفرقه» نیز دامنگیر جامعه اسلامی است و این تفکر نوپا را مورد تهدید قرار میدهد.
به گزارش فارس، خرازی در ادامه بیان کرد: اکنون سؤال این است که آیا تفاوتهایی که امروزه باعث شکل گیری اختلافات در درون تمدن اسلامی شده است، در طول 500 سال شکوفایی تمدن اسلامی وجود نداشت؟ قطعاً وجود داشت. پس آنها چه کردند که به رغم این تفاوتها و اختلافات توانستند آن تمدن باشکوه را بنیانگذاری کنند که آنان تفاوتها را به رسمیت شناختند و آن را مدیریت کردند. آنان با تسامح و بردباری، تفاهمی بین مذاهب اسلامی ایجاد کردند که اکثر تمدن شناسان جهان، از آن به عنوان اصل مادر برای بنیانگذاری تمدن اسلامی یاد میکنند.
وی افزود: عنصر تسامح و بردباری به عنوان یکی از عناصر سازنده تمدن اسلامی مورد اشاره تأکید اکثر محققان در این زمینه بوده است.
خرازی خاطرنشان کرد: لذا برای خروج از وضعیت نامطلوب فعلی که گریبانگیر حوزه تمدن اسلامی شده است، پیشنهاد اینجانب حرکت به سوی گفتوگوی درون تمدن اسلامی است. دوران باشکوه و عظمت تمدن اسلامی واقعیتی است که در بین مسلمانان کمترین اختلاف در باره آن وجود دارد. علاوه بر این، رجوع به «تمدن اسلامی» در جهان اسلام امروز پاسخی شایسته به بحران هویتی است که مجموعه ملل اسلامی از آن رنج میبرند.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: تمدن اسلامی هویت مشترکی است که همه مسلمانان به آن افتخار میکنند.
وزیر خارجه اسبق کشورمان ادامه داد: پیش نیاز ورود به گفتوگوی درون تمدن اسلامی قبول این واقعیت است که اولاً تمدن اسلامی، تمدنی واحد در عین کثرت است، به عبارت دیگر باور به اصل وحدت در عین کثرت، قاعده بنیادین در گفتوگوی درون تمدن اسلامی است و ثانیاً باور به اینکه توسعه و پیشرفت تمدن اسلامی در تمام ابعاد آن به نفع همگان است. لازمه این گفتوگو نیز بدون پیش شرط بودن آن است، بایستی گفتوگویی راه انداخت که آزادانه و به دور از تعصب باشد، درست شبیه آنچه در دوران طلایی تمدن اسلامی رواج داشت.
وی افزود: نقطه عزیمت این گفتوگو باید ایجایی و نه سلبی باشد، یعنی براساس نقاط قوت و اشتراکات فراوان عالم اسلام آغاز شود و نه براساس تفاوتها و اختلافات و تضادها. شروع گفتوگو باید از سطح نخبگان و گروههای مرجع آغاز شود، البته با اراده سیاسی دولتها که چنین روندی را مورد حمایت قرار دهند، چرا که بدون اراده سیاسی دولتها، سایر کنشگران هم برای حل اختلافات کاری از پیش نخواهند برد.
خرازی در این نشست ادامه داد: خوشبختانه هر چه هم کشورهای اسلامی با هم اختلاف داشته باشند، در افتخار به دوران باشکوه تمدن اسلامی و در ضرورت احیای آن تمدن عظیم هیچ اختلافی با هم ندارند. لذا موضوع گفتوگوی درون تمدن اسلامی برای بررسی راههای احیای آن دوران با شکوه میتواند بهترین مسیر برای همگرایی جهان اسلام باشد و میتواند آثار مثبتی را در حل سایر اختلافات داشته باشد.
وی افزود: امید میرود با راه اندازی چنین گفتوگویی روح جدیدی در جهان اسلام دمیده شود. تمدن اسلامی در تمام حوزههای علمی، اقتصادی، تجاری، تاریخی، فرهنگی و.... دارای قابلیتها و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل فراوانی برای شکوفایی و خدمت رسانی است.
خرازی در این زمینه به راهکارهای بررسی نحوه رسیدن به این هدف به شرح زیر اشاره کرد:
- برگزاری جلسات هم اندیشی بین اندیشمندان مسلمان درباره نحوه احیای تمدن اسلامی.
- انتشار ویژگیهای دوران باشکوه تمدن اسلامی و کاوش در باره ریشههای شکل گیری آن برای الهام گیری از آن
- سرمایه گذاری هر چه بیشتر در زمینه توسعه علم و فناوری در کشورهای اسلامی که از زیربناهای اصلی هر تمدن محسوب میشود.
- برقراری همکاری بین دانشگاههای جهان اسلام با هدف مبادله دانش و فناوری.
- تشکیل یک گروه بینالمللی از متفکرین جهان اسلام برای پیشبرد این آرمان ارزشمند.
- راه اندازی سازمانهای مردم نهاد تخصصی در کشورهای اسلامی برای تعقیب و مطالبه این ایده راهبردی.
- ایجاد هماهنگیهای رسانهای بین کشورهای اسلامی برای پرداختن نظام مند و سازمان مند به این امر خطیر با هدف تبدیل آن به یک مطالبه عمومی در سطح آحاد ملل اسلامی.
انتهای پیام/